حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: استاد «دکتر حسن تاجبخش» عضو پیوسته فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران و یکی از مفاخر بیبدیل دامپزشکی ایران است که وضعیت کلی دامپزشکی را از نظر علمی تایید میکند، اما به لحاظ اجرایی آن را بحرانی میداند. وی یکی از آسیبهای جدی افزایش بیرویه تعداد متخصصان را، بیکاری و در نتیجه تمایل آنها به ایجاد دانشکدههای جدید میداند.
حکیم مهر: آقای دکتر، مهمترین چالش حال حاضر دامپزشکی ایران را چه میدانید؟
وضعیت کلی دامپزشکی در ایران از نظر علمی خوب است. اما یک اشکال بسیار شدید دارد و آن انبوه دامپزشکان بیکار است. در واقع میتوان گفت که سه چهارم دانشکدههای دامپزشکی ما زیادی هستند.
حکیم مهر: آیا تحقیقی در این زمینه انجام دادهاید؟
بله. ما در همین فرهنگستان جلسه تشکیل دادیم و این مورد را بررسی کردیم. به این نتیجه رسیدیم که ایران سالیانه نیازمند ۵۰۰ دامپزشک است. بنابراین نهایتاً ۶۰۰ دانشجوی دامپزشکی جذب شوند، کاملاً کافی است. این تعداد را میتوان در ۱۰ دانشکده دامپزشکی دولتی و غیر دولتی در ۱۰ منطقه جغرافیایی قدیم ایران مستقر کرد.
حکیم مهر: پس با مابقی دانشکدهها چه کنیم؟
میتوانیم برای جلوگیری از تعطیلی، از پتانسیل آنها به عنوان انستیتو تحقیقاتی استفاده کنیم تا بیکار نمانند. اما الان سالی چند هزار دانشجوی دامپزشکی میگیرند و وقتی این تعداد را جذب کردند، اکثریت آنها بیکار میمانند. نتیجه آن هم ناراحتی این افراد است که احتمالا پول زیادی هم هزینه کردهاند. کمااینکه تعداد زیادی از آنها از دانشگاه آزاد هستند که هزینه زیادی کردهاند. آنها هم که پول ندادهاند، زحمت زیادی کشیدهاند و بیکار میمانند. تعداد متخصصین هم زیاد شده و آنها هم بیکار هستند. از روی بیکاری دانشکدههای دیگری تاسیس میکنند و این سیکل معیوب همچنان وجود دارد.
از طرفی جمعیت دامی و مراتع ما نیز کم شده است. امروز بهترین مراتع ما تبدیل به خانه مسکونی برای مردم شده است. آب کشاورزی ما را هم مردم برای مصارف انسانی استفاده میکنند. اینها شوخی نیست. آب هم محدود است و در کل نتیجه این میشود که گاوداریها که زمانی بهترین مکانها بودند، الان به دست فراموشی سپرده میشوند. از طرفی یکی از بلاهای دیگر این است که روستاهایی که به مرور جزء شهرهای کوچک میشوند، ساکنان آنها شاید بتوانند کشاورزی خود را حفظ کنند، اما دیگر نمیتوانند از دام نگهداری کنند. افرادی هم که قبلا کشاورز و رعیت بودند و دام داشتند، الان رغبتی به نگهداری از دام از خود نشان نمیدهند. بنابراین تعداد دام ما کم میشود و دام خوب هم نداریم.
حکیم مهر: تجربه کشورهای خارجی در این زمینه چه میگوید؟
بنده در انگلیس دیدم که حتی شهرهای کوچک، دارای گاوداری و دامداری هستند. مالکان آنها هم به موقع آن را تمیز و کودها را خارج میکنند. توجه به این نکته ضروری است که اگر به دام به شکل مناسب رسیدگی شود و بهداشت آن حفظ شود، این دام هیچگونه آلودگی برای انسان ندارد. مجموع اینها که ذکر کردم، معضلاتی است که به دامپزشکی ضربه میزند و باید فوراً برای آن چارهای اندیشید.
حکیم مهر: شما چه راهکاری را پیشنهاد میدهید؟
به نظر من باید تعداد دانشکدههای دامپزشکی را کم کرد و در این زمینه نباید با کسی شوخی داشت.
حکیم مهر: سازمان دامپزشکی تا چه اندازه در مدیریت شرایط موفق عمل کرده است؟
من این مسائل را نمیدانم. به هر حال همکاران سازمان زحمات خود را میکشند اما وقتی که این عوامل بازدارنده وجود دارد، برنامهها به همین شکل است.
آلودگی شدید محیطی تنها انسان را آلوده نمیکند، بلکه برای حیوانات نیز یک تهدید به شمار میرود و سویههای جدید ایجاد میکند. سازمان دامپزشکی هم به هر حال تلاش خود را میکند. اما چرخه معیوب است.
حکیم مهر: آقای دکتر، آیا ما ظرفیت این را داریم که هر سال این تعداد ۵۰۰ دامپزشکی که فرمودید، به آنها نیازمندیم، جذب کنیم؟ کمااینکه یکی از مشکلات اکثر ادارات کل ما، پستهای خالی از نیروی انسانی است و با این حال این ادارات اجازه استخدام نیروی جدید ندارند.
اگر تعداد فارغالتحصیلان دامپزشکی ما هر سال ۵۰۰ نفر باشد، امکان جذب آنها وجود دارد. البته به این معنا نیست که این افراد حتما باید در ادارات دامپزشکی استخدام شوند، بلکه ممکن است در بخش خصوصی مشغول به کار شوند. به هر حال ما گنجایش بیشتر از این تعداد فارغالتحصیل را نداریم.
حکیم مهر: در نهایت وضعیت بخش خصوصی دامپزشکی را چطور میبینید؟
وجود بخش خصوصی دامپزشکی خیلی خوب و رقابت سالم آن هم بسیار مثبت است اما وقتی که تعداد آن از حد گذشت، ارزان فروشی میشود و آن موقع ضربه میزند. ریشه همه مشکلات ما، تعداد زیاد فارغالتحصیلان است.
هر دامپزشکی ، در هر موقعییتی که فراهم میشه ایتو عنوان کنه و هر کاری که از دستش بر میاد انجام بده .