
جایگاه دامپزشکی (بخش دهم)
چرا پس از ۶۰ سال واکسیناسیون تب برفکی و بروسلوز، در کنترل این بیماریها ناموفق بودهایم؟/ ضرورت تغییر رویه سازمان دامپزشکی در عید قربان
دکتر ناصر رسولی بیرامی
در بخش دوم گفتیم که با توجه به میزان شیوع و خسارات و تبعات بیماری بروسلوز و آلودگی کیست هیداتید و مشترک بودن آنها بین انسان و حیوان، کنترل و پیشگیری و ریشهکنی این بیماری و آلودگیها در کشورمان، باید در راس و اولویت برنامهها قرار گیرند. اکنون میگوییم جلوگیری از آلودگی محیط زیست برای کنترل همهی بیماریها و آلودگیها ضروری است و هیچ نوع بیماری و آلودگی را نمیتوان بدون پاکسازی محیط به سرانجام رساند. همچنین در بخش نهم گفتیم کشتار دام در بیرون از کشتارگاه و رها کردن لاشهی دامهای تلف شده در محیط و عدم دفن مناسب آنها، از مهمترین دلایل آلودگی محیط زیست با عوامل بیماریزای دامی است. لذا کشتار دام در کشتارگاهها و دفن بهداشتی لاشهها باید در راس همهی برنامههای سازمان دامپزشکی برای پیشگیری و کنترل و ریشهکنی بیماریها و آلودگیها قرار گیرد.
در نظر بگیرید که دامی در بیرون از کشتارگاه کشتار شود و خون آن در مرتع و باغ و کوچه و خیابان بریزد و آلایش آن مانند دستگاه تناسلی دامهای نر و ماده و طحال و نای و غیره در محیط و در مراتع رها شود. حال در نظر بگیرید که این دام یا آلوده یا بیمار باشد و بیماری در مرحلهی وایرمی یا باکترمی باشد، یعنی باکتری یا ویروس در بالاترین مقدار خود در خون یافت شود. یا در نظر بگیرید که طحال و کبد و ریهی دام کشتار شده دارای کیستهایی مانند کیست هیداتید یا کیستی سرکوس باشد؛ خون در محیط بریزد و آدم ها و حیوانات پا روی آن گذاشته و آن را با خود به همه جا ببرند، یا آب و باد آن را در همه جا منتشر نماید، یا حیوانات مختلف مانند سگ و گربه از بافتهای آلوده آن مصرف کنند. آیا بعد از این آلودگی گسترده و وسیع محیطی که با این این بافتها رخ میدهد، امکان کنترل بیماریها و آلودگیها وجود دارد؟ مسلما پاسخ منفی است و همین آلودگیها است که باعث میشود بعد از یکصد سال که از تاسیس دامپزشکی میگذرد، هنوز نتوانستهایم حتی یک بیماری را هم با برنامهریزی کنترل کنیم، چون آلودگی محیط اجازه آن را نمیدهد.
ما معمولا به این موارد یعنی آلودگی محیط توجه نکرده و به آن فکر نمیکنیم اما مشکل اصلی ما همین جا است. ما فکر میکنیم که با واکسن و دارو و ضدعفونی و آهک میشود بیماریها را کنترل کرد. اما اگر امکان کنترل و مبارزه و ریشهکنی بیماریها با واکسن و دارو امکانپذیر بود، هرگز کشورهای پیشرفته که همین واکسن و داروها را میسازند، از تزریق واکسن و تجویز دارو دست بر نمیداشتند و هرگز هزینههای سنگین ریشهکنی بیماریها را تحمل نمیکردند. کدام کشور پیشرفته را سراغ دارید که شصت سال واکسن تب برفکی بزند؟ کدام کشور پیشرفته را سراغ دارید که شصت سال واکسن بروسلوز بزند؟ من هر زمانی که این واکسیناسیونهای طولانیمدت را به خاطر میآورم، آن داستان مشهور مولوی در مثنوی معنوی در ذهنم متبادر میشود که فردی که سالیان دراز رنج و زحمت میکشد و نتیجهای به دست نمیآورد. مولوی میگوید ما چهل سال است که اقدام و عمل میکنیم اما لحظهای درنگ نمیکنیم که نتیجه اعمال و کارها و اقدامات خود را بسنجیم و مشاهده کنیم. ما چهل سال است که در این انبار گندم جمع میکنیم. اما هیچ گندمی دیده نمیشود. پس این نشان میدهد که موش انبار ما را سوراخ کرده و دانهها را میبرد. چون اگر نمیبرد حاصل چهل سال تلاش و جمعآوری مشهود و آشکار میشد. لذا باید لحظهای درنگ کنیم و مشکل خود را پیدا کنیم و سراخ موش را ببندیم سپس اقدام به جمعآوری گندم بکنیم:
ما در این انبار گندم میکنیم
گندم جمع آمده گم میکنیم
مینیندیشم آخر ما به هوش
کین خلل در گندم است از مکر موش
اول ای جان دفع شر موش کن
وانگهان در جمع گندم جوش کن
....
ورنه موش دزد در انبار ماست
گندم اعمال چل ساله کجاست؟
ما الان صد سال است اقدام میکنیم. الان شصت سال است که واکسن تب برفکی میزنیم. شصت سال است واکسن بروسلوز میزنیم. هر کسی هم که میآید برای توجیه اقتدار خویش مدعی واکسیناسیون بیشتر و جامعتر میشود. برادر! خواهر! یک لحظه تحمل کن تا ببینیم این شصت سال تلاش و کار و کوشش چه نتیجهای داشته است؟! آیا مشکل ما واکسیناسیون است؟
همچنان که گفته شد، در کشورهایی که بسیاری از بیماریهای دامی ریشهکن و یا کنترل شده است جلوگیری از آلودگی محیط زیست از اولین اقدامات و در اولویت همهی برنامهها بوده است و در این رابطه آمریکا را مثال زدیم که شما در آنجا تقریبا نمیتوانید هیچ دامی را بیرون از کشتارگاه کشتار کنید و باید برای کشتار دام حتما از کشتارگاه استفاده کنید. اما اگر میخواهید گوشت دام کشتار شده را خود و عزیزانتان مصرف کنید و نمیخواهید آن را بفروشید، میتوانید درخواست کنید که دام کشتار شده بازرسی بهداشتی نشود و شما میتوانید لاشه را بدون آنکه بازررسی بهداشتی شود به خانه ببرید و مصرف کنید.
این را بدان آوردم که بگویم اولا در برنامههای بازرسی بهداشتی دامهای کشتاری، بخصوص در اعیاد دقت نمایید و خود عامل انتشار بیماریها نشوید. دوم اینکه در هنگام اقدام جهت تعطیلی کشتارگاهها دقت بیشتری شود و اگر با تعطیلی یک کشتارگاه که کاملا بر اساس معیارهای بهداشتی عمل نمیکند، کشتار دام در بیرون از کشتارگاه رواج پیدا خواهد کرد، بهتر است این کشتارگاه تعطیل نشود و با صبر و حوصله ایرادات آن رفع شود یا کشتارگاه دیگری به جای آن معرفی شود. البته ممکن است گاهی خود کشتارگاه باعث مشکل شود که در این موارد باید سریع آن را تعطیل کرد. شاید بعضیها شیوع آلودگی فاسیولوز انسانی در گیلان در دههی ۱۳۷۰ را به خاطر داشته باشند. بررسیها نشان داد که به علت بالا آمدگی آب دریا فضولات دامی کشتارگاه بندر انزلی که دارای تخم فاسیولوز بود در مزارع اطراف پخش میشد و مزارع تولید سبزیجات را آلوده میکرد. در آن زمان تعداد زیادی از افراد به فاسیولوز دچار شدند و چون در ابتدا داروی ضد انگل فاسیولوز انسانی وجود نداشت، برای درمان مبتلایان از قرصها و داروهای دامی استفاده شد.
مسئولان برای کنترل بیماریهای دامی و بیماریهای مشترک باید بازرسیهای بهداشتی را که در ایام خاصی بخصوص عید قربان برنامهریزی و اجرا مینمایند، سریعا تعطیل کنند. ممکن است بگویید پس حیوان قربانی در کجا کشتار شود؟ معلوم است که این حیوانات نیز باید در کشتارگاه کشتار شوند. ممکن است بگویید که این عمل خارج از عرف است! اما زمان نشان داده است که وقتی منافع و سلامت انسان مطرح میشود، حتی سنت و عرف و احکام مسلم و ثابت را نیز میتوان تغییر داد و این به درک و فهم ما وابسته است. عرف و سنتی که اینهمه به کشور و مردم این کشور، چه دامدار و چه غیر دامدار، خسارت و ضرر و زیان وارد میکند، نباید ادامه پیدا کند و باید با توجیه مسئولین و مردم، این سنتها و ناهنجاریها که هنجار تلقی میشوند، به تاریخ سپرده شوند و این سخت و مشکل نیست و به راحتی میتواند اتفاق بیافتد.
یادتان هست که چند ده سال پیش حجاج که به حج مشرف میشدند، قربانی خود را در منا انجام نمیدادند، در حالیکه این دستور در نصّ صریح قران بنا به تفاسیر آمده است و احادیث نیز دلالت بر آن دارد. در آن دوران قربانی در ایران انجام میشد و خویشان حاجی بعد از قربانی کردن دام در ایران، با تلفن به او اطلاع میدادند تا حلق و تقصیر کند. دلیل این حکم هم آن بود که میگفتند مردم به گوشت قربانی نیاز دارند و قربانی که در منا انجام میشود، گوشتش به هدر می رود و فاسد میگردد و این نشان میدهد که میتوان قربانی را در کشتارگاه انجام داد و فقط به فرهنگسازی و توجیه مسئولین نیاز دارد. لذا این مسئولیت بزرگان دامپزشکی است که مقامات کشوری و مذهبی را در رابطه با خسارات و مضرات و تلفات انسانی و دامی توجیه کنند تا آنها خود از کشتار دام در بیرون از کشتارگاه جلوگیری نمایند و حکم به منع شرعی آن دهند. زیرا آلودگی محیط زیست که باعث بقای آلودگی و در نتیجه دوام بیماریها در کشورمان و در دامها میگردد، خسارات فراوانی به سرمایهها و مخازن و منابع انسانی و دامی کشور وارد میکند که قابل قیاس و مقایسه با گرسنگی حاصل از کشتار دام در منا نیست. در نظر بگیرید هزاران نفری که در اثر آلودگی به کیست هیداتید جراحی میشوند و مریض میشوند و گاهی فوت مینمایند و یا افرادی که در اثر ابتلا به بروسلوز چندین ماه مریض میشوند و درد و رنج میکشند و دارو میخورند و یا مقطوعالنسل میگردند. خسارات و صدمات بیماریهایی مانند لپتوسپیروز و فاسیولوز به انسانها و سرمایهی دامی کشور نیز کم نیست و بینهایت است و چه بسا دامدارانی که با ابتلای دامهایشان به بیماری آبله، خود و خانوادهیشان از حیز زندگی ساقط میشوند. پس با توجیه مقامات و مردم میتوان از کشتار دام در بیرون از کشتارگاه جلوگیری کرد.
دولت و شوراهای شهری و روستایی باید جلو کشتار دام در بیرون از کشتارگاهها را بگیرند و باید همه دامها حتی در روستاهای دور افتاده در کشتارگاهها انجام شود و نباید خون و آلایش و بافتهای آلودهی دام در محیط و حیاط خانهها و باغها پخش شود. لذا ایجاد اتاقکهایی برای کشتار دام در روستاهای دوردست که در هر هفته یکی دو دام کشتار میشود نیز برای کنترل بیماریهای دامی و بیماریهای مشترک ضروری است و در این رابطه باید اقدام شود. خون و آلایشات دام نباید در محیط پخش شود. همچنین باید مقررات و قوانینی وضع شوند که طبق آن دامدار و مرغدار موظف به دفن مناسب لاشهی دامهای تلف شده گردند و اگر از این اقدام ابا کنند، در این رابطه جریمههای سنگین بپردازند. کوتاه سخن آنکه کشتار دام در کشتارگاهها و دفن بهداشتی دامهای تلف شده و جلوگیری از آلودگی محیط زیست، اولین قدم در راه کنترل و ریشهکنی بیماریها میباشد و بدون اقدام در این مورد، کنترل و ریشهکنی بیماریها غیرممکن و هدر دادن سرمایهها است و مسئولین کشوری و مسئولین دامپزشکی باید با اطلاعدهی در این موارد و وضع قوانین مناسب و برنامهریزیهای لازم اقدام نمایند.
در اینجا با توجه به اهمیت موضوع کشتار دام در کشتارگاهها و دفن بهداشتی لاشهی دامهای تلف شده، این بخش را خاتمه داده و طرح موضوعات دیگری که قبلا قول داده بودیم را به بخشهای دیگر واگذار میکنیم.
به امید آیندهای روشن برای کشورمان و مردم آن.
جایی که دامداری بصورت سنتی است و دامدار آگاهی خاصی در مورد بهداشت دام نداره کنترل بیماریهای مشترک بین انسان و دام نه تنها با واکسیناسیون و نه با هر اقدام دیگهای محکوم به شکست است. از طرفی دامپزشکی در این موارد تقریبآ تنهاست و یک دست صدا ندارد.
نقش موسسه رازی و تغییر و تحولات مدیریتی آن نیز در آیندهای نه چندان دور بیشتر مشخص خواهد شد .
|
هی بابا شما به فکر تب برفکی هستید و مدیرا به فکر ابقا مدیریتشان هستن تا اینجوری ادامه بدن
چون دوس داریم بریم زیر وزارت بهداشت
|
فقط همینمون مونده که بریم آنجا را هم آباد کنیم
تنوع واکسن های مورد استفاده در دام در بخش دولتی و خصوصی بسیار است.
به خاطر اینکه سازمان در مورد بیماریهای واگیر دامی همان رویه 60 سال پیش را دنبال کرده و میکند. هیچ تلاشی جهت ارتقای علمی و کیفی در این زمینه نشده است. بعید است تغییری در روند فعلی ایجاد شود.
|
پروتکل داریم اما پروفسور هم زیاد داریم که فک میکنم کل دنیا غلطه و تمدن یعنی حضور سگهای آزاد...
|
چرا همه کاسه کوزه ها را سر سازمان میشکنید
|
روند واقعا تغییر پیدا کرده است نگاه فعلی نگاه خردجمعی و مبتنی بر علم و تجربه است خیلی از برنامه ها به روزرسانی شده است استفاده از نظرات استانها اساتید پژوهشگران بخش خصوصی و پیشکسوتان در دفتر مبارزه نهادینه شده است . بیایید همه به کشور کمک کنیم دفتر مبارزه با تمام انرژی از نظرات همه استفاده می کند .
|
شک نکنید عامل افزایش هاری سگ های پرسه زن و بدون صاحب است شهرداریها بایستی به وظایف خود عمل کنند
چون پروتوكل نداريم و افراد مسول هم نميدانند اصلا روش ريشه كن كردن اين بيماري ها چيست ! به همين سادگي
|
وقتی افرادی کار نابلد را متولی کار بذارند غیر از این انتظاری می توان داشت
|
افراد کار بلد سالهاست که کنار جوی آب هستند یا آفتاب نشین شدند
|
این نظر درستی نیست پروتکل و دستورالعمل وجود دارد ولی امکانات لازم برای اجرا وجود ندارد با ۴ همت نمیتوان به کنترل ۱۰۰۰ همت رفت
-فرار نیروهای استخواندار سازمان بعلت پایین بودن حقوق و مزایا
دکتر جان فرمایش شما روی کاغذ صحیح است. اما در عمل چه کشتارگاهی... چه دفع فاضلاب و ضایعاتی ... چه زنجیره سردی.... چه حمل بهداشتی ... و چه بسته بندی و مراکز عرضه بهداشتی و... کارخانجات و صنایع تبدیلی و... از این که شما هم مثل وزارت بهداشت کم کم دارید یاد می گیرید که مردم رو مقصر کنید، نشان از تحول نگرشی بزرگان سازمان دارد.
حتما بد عمل کردند
با سلام : چندی پیش در همین حکیم مهر نوشته ای در مورد تب برفکی تحت عنوان «جشنتولد پنجاه سالگی تب برفکی » نوشتم . مضمون یکی از کامنتها این بود که چه عنوان بی مسمایی مگر برای بیماری هم جشن تولد میگیرند . بزرگوار متوجه نشده بود که این طنز تلخ عدمکنترل بیماری بعد از پنجاه سال است . جلسات سازمان هم جالب بود قطعا هنوز هم همینطور است . می نشینند در مورد موضوعی بحث و تبادل نظر می کنندو بدون هیچ گونه داده ای تصمیم میگیرند انهم تصمیمات تاریخی و بعد از جلسه اقای مدیرکل دوباره بر میگردد به هزار سال قبل و واکسیناسیون را با همان روش قدیم ادامه میدهد ومی گوید بهتر است صدای کسی درنیاید . واکسنها را به دودسته بد وخوب تقسیم می کنند و موقعی که واکسن خوب وجود ندارد بدلیل کمبود می گویند حالا عیبی ندارد بزنیم و هرگز تصمیم بر بهبود وضعیت برای حمایت از تولید بهینه وارتقای ازمایشگاه نمی کنیم .. باز هم خاطره تعریف کنم ؟ در جریان تب برفکی اتحادیه اروپا من به شدت پیگیر وضعیت ازمایشگاه بود که خاکی به اندازه یکانگشت روی کابینتها نشسته بود و انتقاد کردم که جواب نتایج الیزا با این وضعیت غلط است . در جلسه ای در حضور دکتر نوروزی با سواد ودانا تشکیل شد و همکار ارجمندمان مسئول ازمایشگاه تب برفکی شروع به گریه نمودند و اقای دکتر نوروزی مرا از رفتن به ازمایشگاه و پیگیری موضوع منع نمودند . و یا اینکه برای اثبات عدم وجود جنون گاوی متخصصی از اتحادیه اروپا را دعوت کرده بودندو تب برفکی نشانش میدادند .هر چه میگفت من تب برفکی بلد نیستم کسی توجه ای نمیکرد و بالاخره برای پر کردن وقت همراهشان به شیراز و بازدید از شاهچراغ و دیگر مکانهای باستانی گذشت . کسی همنمیپرسید اخر چرا دعوت شده است . و هزاران موضوع طنز الود دیگر که تلخند بر لبان بی فروغ خدمتگزاران این مرز وبوم می آورد . کاش حوصله نوشتن کتابی فراهم بود تا از دست اینحکیم مهر و وسوسه هایش برای خواندن مطالب راحت میشدیم .. با تشکر از حکیم مهر .
|
به نظرم اگر تنها یک نفر اجازه داشته باشد که در خصوص وضعیت بیماری تب برفکی اینگونه سخن بگوید قطعا شما آخرین نفر خواهید بود دلایلم را با کمال احترام خدمت شما عرض میکنم
|
بنده نیز با کمال احترام بعرض جنابعالی برسانم که انگار متن را درست نخوانده اید .. مگر ننوشتم هر چه در جلسات تصویب میشد بعد از جلسات مدیرکل کار خودش را میکرد ؟؟ بله بنده بارها و بارها تجزیه و تحلیل کردم و هیچکس نگاهی همنکرد وکار خودشان را کردند .، بهچه دلیل باید به ازمایشگاه مرجع رسیدگی نشود ؟؟ رئیس سازمان در مقابل تمام مشکلات مسئول هستند . جهت اطلاع جنابعالی بنده اولین کسی هستم که در خصوص تب برفکی می تواند اظهار نظر کنم .
|
با کمال احترام مجدد ، اولین نفر اظهار نظر کننده را بعید میدانم ولی در مقام اولین پاسخگو قطعا گزینه مناسبی هستید چرا که با بررسی نحوه فعالیت در دوره شما و پاسخگویی شما در خصوص آن میتوانیم تجربیات جدیدی داشته باشیم و هرآنچه شما انجام دادید و نتیجه نگرفتید را دیگر تکرار نکنیم با آرزوی موفقیت برای شما
|
با احترام : بعید ندانید نه در مورد تب برفکی بلکه در زمینه بسیاری دیگر از بیماریها می توانید اطمینان داشته باشید .. ساده است از بزرگترین بزرگان در این زمینه ها در جلسه ای با حضور اینجانب دعوت بعمل اورید تا به چشم ملاحظه فرمایید .. قصد خودنمایی ندارم اما دیگر اظهار نظر از طرف کسانی که در جریان امور نبوده اند از حد گذشته است و اینتخریب علم و اندیشه است .. بسیاری از دستورالعملهابی که هم اگنون مورد استفاده هست از جانب اینجانب تهیه و تنظیم شده اند ..
|
دقیقا به علت نقص دستورالعمل های ما است که بیماری ها کنترل نشده و نمی شوند
|
اقای دکتر عطارد شما که 35 سال در سازمان دامپزشکی بودید و در آن زمان در وسط میدان مبارزه با بیماریهای دامی بودید کاری نکردید و کانون های بیماری در آن زمان علی رغم اینکه خیلی از مخاطرات فعلی وجود نداشت سه رقمی و حتی 4 رقمی بودند الان هم سالیان سال است در سازمان دامپزشکی نیستند در کشور ایران هم زندگی نمی کنید و در کشور نیمه دیگر کره زمین زندگی می کنید لذا اطلاعات شما بسیار ناقص و اغلب اشتباه است متاسفانه شما همه را به ناآگاهی متهم می کنید در صورتیکه درحال حاضر خیل عظیمی از کارشناسان و مدیران علمی و باتجربه و کاربلد به دور از هرگونه دسته بندی در بدنه سازمان دامپزشکی بشکل عام وجود دارند که کارهای بی نظیری دارند انجام می دهند که شما از آن بی اطلاع هستید کشور جمهوری اسلامی ایران با نیروهای توانمند و متعهد و متخصص خود در زمینه پیشگیری و کنترل بیماریهای دامی حرف های زیادی برای گفتن دارد کانون بیماریهای آبله شاربن ppr لمپی اسکین درحال حاضر بشکل تک گیر است و امید است لمپی اسکین و ppr در ایران از بین می رود بیماریهایی که در زمان های گذشته کابوس کشور بود اقدامات مقابله با تب برفکی درحال حاضر بسیار قابل قبول است بنظز میاد شما نیاز به دوره آموزشی اشنایی با شرایط فعلی دارید
|
جناب اقای دکتر شما که ساکن ایران نیستید پس لطفا بیشتر در مورد ایران مطالعه بفرمایید خودتان می دانید تب برفکی بجز در کشورهای خیلی محدود انهم با صرف هزینه های بسیار بسیار زیاد در اکثریت کشورهای جهان وجود دارد و برخی کشورها وضعیت انها از ایران بدتر است با وجود تب برفکی در اکثر کشورهای همسایه از جمله ترکیه عراق پاکستان افغانستان و تردد بی رویه و بدون ضابطه دام در کشور همین کارهایی که سازمان دامپزشکی در حال اجرا دارد و کانون ها را در شرایط کنترل شده قرار داده است واقعا کار مهمی است لطفا یکم انصاف داشته باشید
سلام
|
چرا اظهار ناراحتی میکنید؟؟ .. خودش آمده خودش هم خواهد رفت ..مگر در گذشته غیر از این بوده است . شما فقط نظاره گر رفت و امدش باشید که نکند خدای نکرده دوباره بر نگردد .. ناراحتش نکنید که دوباره بر نگردد .. اگر نیاید ما سوژه برای بحث و گفتگو و فراموش کردن گذر زمان از کجا بیاوریم ؟؟
|
آن زمان که میگفتیم یخچالها پر از واکسن است و جی ای اس پر آمار فیک باید فکر اینجا را میکردند
قرار نیست سل ،تب برفکی ، و بروسلوز ، و دیگر بیماری های دامی ریشه کن شوند، چرا که در صورت ریشه کن شدن ، تمام دکترها و کارمندان ادارات دامپزشکی ،از خدمت مرخص خواهند شد . و خانواده هایشان از هم خواهد پاشید . تا ایران هست ،سل ،بروسلوز و تب برفکی هم خواهد بود
|
درخیلی از کشورهای تراز اول دنیا صحبت را ریشه کنی نمی شود کسی که از واژه برای همه بیماریها استفاده می کند واقعا آگاهی لازم را ندارد آنچه مهم است پیشگیری و کنترل است
سلام،ممنون ازشماجناب دکتر.متاسفانه دربحث واکسیناسیون تب برفکی وسایربیماریهاکه ادارات کل بابخش خصوصی قراردادمنعقدمیکنندبه علت عدم نظارت جدی برامرواکسیناسیون خانه به خانه، تعدادمعدودی ازواکسیناتورهای خاطی درروستاهابصورت ۱۰۰درصدتزریقات انجام نداده وباارائه آمارهای واهی واشتباه به شبکه هاروندرامختل کرده وحتی برخی دامداران راتهدیدمیکنن که درمواقع بازرسی آماراشتباه به بازرسین شبکه ارائه بدن،درغیراین صورت درمراحل بعدی دامهایشان راواکسینه نخواهندکرد،بعداهمین افرادخاطی واکسنهای دولتی رادربازارسیاه خریدوفروش میکنن درصورتی که درسیستم جی.آی.اس بنام روستاودامدارثبت شده اند.به همین خاطرهرسال با این معضل درگیرهستیم.متاسفانه ازادارات کل ونظام دامپزشکی برخلاف سایرصنوف،فقط اسم باقیمانده،هیچ برخوردی باخاطیان انجام نمیدن،وفقط اظهارمیکنن که فقط بایددامدارشاکی باشه تاماباچندتانامه به این وآن،دلمان راخوش کنیم.سیستم متاسفانه فشل هست،ازاین چرخه معیوب ازرده خارج هیچ انتظاری نداشته باشید.باانحلال سازمان شایددردمان درمان شود.
|
تردد دام آنقدر بی ضابطه و بی در و پیکر است که کل کشور مثل یک میدان دام است در چنین شرایطی بهترین واکسن های دنیا را با دوبرابر دز اگر هم تزریق بکنید باز هم جواب نخواهید گرفت تردد دام را کنترل کنید دامداران را مجبور به امنیت زیستی و قرنطینه بکنید اگر واکسیناسیون ناقص هم انجام بشود باور کنید لود بیماری بشدت کم می شود
حسنقلی خان صدر السلطنه پسر میرزا اقاخان نوری اولین وزیر مختار ناصرالدین شاه به مملکت ینگه دنیا ( امریکای شمالی بود . وقتی او به محل ماموریت خود رفت با خود قدری تسبیح و آفتابه برد تا شاید توفیق مسلمان کردن جمعی از بلاد کفر را داشته باشد . در روز عید قربان در طبقه دوم سفارت ایران در حمام گوسفندی را به یاد مکه ای که رفته بود ذبح کرد . خون به جوی کنار خیابان آمد و پلیس مداخله کرد تا اگر قتلی شده استنطاق کند ، روزنامه ها نوشتند که با توضیحات سفیر ایران و توجیه شدن او که در این بلاد کسی غیر از کشتارگاه ، گوسفند ذبح نمیکند ختم به خیر شد . این واقعه در حدود 140 سال پیش اتفاق افتاده .
درود بر استاد رسولی
به نظرم دکتر عطارد گاه واقعیت هایی را میگوید که خیلی برای بعضی دوستان جالب نیست . کاش دکتر عطارد مانند دکتر رسولی شروع میکرد و مباحثی را مکتوب میکرد ت از همین حکیم مهر منتشر شود .
|
باید بعرض برسانم زحمات برنامه های ریشه کنی طاعون گاوی را بدرستی روحش شاد اقای دکتر درودی کشید ،، تمام گزارشات لازم به زبان انگلیسی توسط ایشان نوشته شد اگر چه بنده هم در کنار ایشان بودم .. تمام نامه هایی که باید به فائو یا oie نوشته میشد ایشان با همکاری اینجانب تهیه میکرد .. در همه جای دنیا رسم است اینگونه موارد بنام کارشناس تمام میشود ولی در کشور ما از انجا که رئیس همه کاره هست با اسم او تمام میشود .، اقای دکتر درودی در تمام جلسات طاعون شرکت داشتند در فائو و oie و همه انها میدانستند که ایشان انجام داده و تهیه کرده است .. رسم بر این استکه نامه های رسمی را رئیس امضا میکند و در ان از کسانی که انجام داده اند نام میبرد و قدردانی میکند . در کشور ما از انجا که میخواهند به نام خودشان تمام شود .. نامی از کسی که انجام داده است نمیبرند .. اینست که ایندگان از کارشناسانی که کار را به سرانجام رسانده اند غافل میمانند ..
|
خواندن و درک نوشتارها یکی از مهمترین توانایی هایی است که از کودکی باید در افراد نهادینه شود وقتی مطلبی را می خوانیم و برداشت خود را غیر مستند به مجادله می گذاریم جز به بیراهه نرفته ایم مجتبی نوروزی از سال ۱۳۸۵ تا سال ۱۳۸۹ رئیس سازمان دامپزشکی بوده اند اعلام یک سال عاری بودن از بیماری طاعون در تاریخ هفدهم فروردین ۱۳۸۸ توسط ایشان اعلام شد و جشن داخلی را به این منظور برگزار نمودند و بعدتر مقارن با سال ۲۰۱۱ دکتر دستور با هماهنگی فائو جشن جهانی آن را گرامیداشت، در نوشتار بالا هم عنوان شد جشن عاری بودن از طاعون گاوی نه عاری کردن ایران از طاعون گاوی ، بدیهی است که عاری شدن از طاعون گاوی یک روند سیستماتیک گروهی است که بدون شک زنده یاد دکتر جعفر درودی هم در آن نقش مهمی داشته اند در مطالب بالا گفته نشد مجتبی نوروزی طاعون گاوی را ریشه کن کرد چون هیچ کس خودسوپرمن پندار نیست در این جمع البته اطمینان زیادی به این جمله ندارم !
|
نظرات آقای دکتر عطارد مبتنی بر واقعیت ها نیست تئوریسین بودن یک رویداد مسری برای بعضی همکاران شده است که سالیان زیادی از واقعیت های سازمان دامپزشکی و کشور دورافتادن
|
بنظرم مشکل کشور اظهارنظرهای تئوزی این شکلی است کسانی که سالیان سال در سازمان شاغل بودند خود را صاحب نظر می دانستند و به کسی اجازه اظهارنظر نمی دانند و هیچ بیماری را کنترل نکردند الان در گوشه ایی از دنیا یادشان آمد همه را زیر سوال ببرند و بعضی هم به به و چه چه می کنند عزیزان به داشته های خود اعتماد کنید به بدنه توانمند و علمی و کاربلد خود اعتماد کنید دچار خودتحقیری نشوید گول حرفهای دیگران که با اهداف خاصی نوشته میشود نخورید
اینگونه چالش ها برای پیشرفت دامپزشکی کشور خیلی خوبه... از همکاران عزیز آقای دکتر رسولی، آقای دکتر عطارد و آقای دکتر حسن زاده و... که خودشان در دوستانه و خالصانه در معرض قرار میدهند سپاسگزاریم.
"""""""""""""""عرف و سنتی که اینهمه به کشور و مردم این کشور، چه دامدار و چه غیر دامدار، خسارت و ضرر و زیان وارد میکند، نباید ادامه پیدا کند""""""""""""
به نظرم پاسخ پینگ پنگی را کنار گذاشته و بپذیرید دکتر عطارد نیز از جمله افراد تاثیرگذار بر ریشه کنی طاعون بودند . متاسفانه سعی میشود نقش ایشان کم رنگ شود . به هر حال ما یادمان هست زمان دکتر نوروزی فقط مصادف شد با پاسخ OIE به سازمان مبنی بر عاری بودن کشور از این بیماری مهلک .
|
خوشحالم که نام از همکاران کاردان و کارشناس و تکنسین به میان آوردید بدون شک کار ما بدون آنها ابتر و ناقص خواهد بود و بی ادعا و با غیرت تمام در حال خدمت به مردم و کشورند و افتخاری هم باشد برای ریشه کنی طاعون گاوی برای ایشان است نه برای نامه نویس ها، وقتی شما تلاش می کنید نقش همه بجز خودتان را کمرنگ کنید طبیعی است از هر دستی بدهید از همان دست پس خواهید گرفت
|
اقای دکتر حسنی از ۱۳۸۴-۱۳۸۵ رئیس سازمان
به نظر میرسد این جملات دکتر عطارد پاسخگوی وضعیت روسای سازمان باشد :
مسئله اصلی گم شد!! ایکاش عوض این که این همه به هم ایراد بگیریم و از کمترین فرصتها برای بیشترین کوبیدنهای هم استفاده کنیم، به اصل موضوع مطرح شده توسط آقای دکتر رسولی می پرداختیم که موضوعی بسیار بسیار مهم است و جا دارد برای نهادینه شدن و قانونمند شدن آن همه تلاش کنند.
فقط عید قربان نیست. بعضی در هر عزا و عروسی و تولد و تصادف و بیماری و...و بسیاری در ایام محرم در خیابان و خانه دام قربانی می کنند بدون هیچ نظارت و معاینه و رعایت بهداشت. و تازه خون آن را به پیشانی کودک و دیوار خانه و چرخ ماشین و... می زنند. تغییر این افکار کار اهالی فرهنگ است. صدا و سیما باید وارد میدان شود.
اول از خودمان شروع کنیم. خیلی دیده شده که ناظرین بهداشتی و شرعی خودشان بهداشت را رعایت نمی کنند! با لباس و کفش همیشگی و بدون دستکش، بر کار کسی نظارت می کنند که او هم هیچ چیز را رعایت نمی کند! رطب خورده منع رطب کی کند؟ تازه گزارش تصویری عملکردشان را هم در رسانه ها منتشر می کنند!
بسیار خوب گفتید. این را هم اضافه کنیم که پیشگیری و کنترل بیماریها علاوه بر کشتار دام و طیور در کشتارگاه ها، به جایگاه مناسب و بهداشتی نیز بسیار وابسته است. که متآسفانه اغلب جایگاهها قابلیت پیاده کردن اصول بهداشتی را ندارند و بهسازی و نوسازی جایگاه هم در اختیار سازمان نیست.
یاد دکتر مرادی عزیز به خیر . خیلی تاکید داشت که واکسیناسیون شاربن و ... بازنگری شود . شاید نیاز نباش مس واکسیناسیون در سطح ملی انجام شود و باید منطقه ای عمل کرد .
بگذارید خاطره دیگری برایتان از بروسلوز تعریف کنم.. در یک گله در استان قم که متعلق به یکی از بزرگان کشور نیز بود واکسن بروسلوز که نمیخواهم نام ببرم چون مطمئن هستم به عده ای بر میخورد و خوششان نمیاید ، تزریق ومنجر به سقط شده بود . از انجا که گله سالها بود با ازمایشهای مکرر عاری از بیماری بود و اهمیت زیادی داشت بنده مامور بررسی شدم و پس از بازدید از گله یکی از دامهایی که تازه سقط کرده بود را انتخاب و با توجه به اینکه جفت هنوز خارج نشده بود .. چند کوتیلیدون را بر داشتم و به ازمایشگاه ارسال کردم که بروسلا ملیتنسیس حاد از ان جدا شد .. بالاخره پس از چرا چراهای بسیار اقای مدیر کل فرمودند تقصیر واکسن نیست و دکتر عطارد میکروب از جیبش در اورده بوده است .. که قطعا با خنده مشهور من روبرو گردید و دیگر هیچ … در مورد تب برفکی بگویم که هروقت شایع میشد میگفتند تقصیر واکسن موسسه رازیست و حالا میگویند باز هم تقصیر واکسن است و هیچکس به خود اجازه نمیدهد که فکر کند واکسن در بسیاری از بیماریها تنها یکی از راههای کنترل بیماریست و باید در جهت های دیگر با توجه به روشهای انتقال بیماری و چگونگی عملکرد واکسن حرکت کرد..
|
اقای دکتر موسسه رازی واکسن تب برفکی ندارد تقصیر کیه؟!
|
راههای کنترل بیماریها
فکر می کنم دوست داشته باشید باز هم حکایت کنم .. پس از انکه سیستم اطلاعات جغرافیایی شروع به کار کرد از استانها درخواست شد اقدامات سل و بروسلوز را هم گزارش کنند .. بعد از مدتی مشخص شد که تعدادی از گاوداریهای بزرگ که سالهاست عاری از سل بوده اند ۶ بار در سال تست شده اند و پس از بررسی و پیگیری مشخص شد اصلا به گاوداری مراجعه نشده است .. و من که فکر میکردم باید گزارش کنم فورا به مدیر کل انتقال دادم .. اما چه اشتباه بزرگی .. بعد از مدتی دیدم گزارشی از سل و بروسلوز ارسال نمیشود .. پیگیری شروع شد و گفتند دستور داده شده گزارشات سل و برسلوز به سیستم وارد نشود .. و این بود موفقیت در کنترل بیماری .. اگر فکر میگنید کافی نیست باز هم بنویسم ؟؟
|
بشنو از نی چون حکایت میکند
|
این خاطره شیرین را چندبار قبلاً نیز گفته بودید و در صحت و سقم و چگونگی آن باید رعایت بی طرفی داشته باشید و این مهم با ممارست زیاد به دست خواهد آمد
|
اطلاعات شما قدیمی است با خاطره گویی نمی توان به کشور کمک کرد
بدون شک یک رئیس سازمان را نمیشود مسئول بسیاری از جزئیات که در سازمان اتفاق میافتد دانست . لکن ، رئیس سازمان مطمئنا مسئول شکل دادن به اولویت ها میباشد .
گاهی وقتها به سایت اداره کل خودمون نگاه میکنم بیلان کاری اداره کل شامل برگزاری همایش یادواره شهدا وتجلیل ازفرزندان شهید برگزاری همایش دفاع مقدس برگزاری موکب در کربلا خب یکی نیست بهشون بگه اقا کار اصلی شما چیه بارمیکروبی شیر به بالای چند میلیون رسیده ودم از سلامت غذا هم میزنی تمامی مجوزهای صادره هیچ عملیات بهداشتی پشتش نیست که اون دام یا فراورده غذایی ازبیماری عاری هست جالبه اگر کسی اون مجوز نگیره تمام دامش ضبط میشه عید قربان هم هرکی هرکاردلش میخواد میکنه از ذبح دام کنار جوی اب داخل شهر مرکز استان تا چیدن پوست در معابر وخرید وفروش دام درمیادین شهر وفروش وذبح طیور زنده کنار خیابان این موضوع که اپیدمی شده در مراسم مذهبی هم این ذبح دام در میادین وجلوی پای عزاداران روتین هست داخل اداره هم که هرچی ادم بی انگیزه هست در واحد مبارزه کار میکنه
یه باردرعید قربان توی گشت بودیم گفتیم بریم کاردرست انجام بدیم جلوی ذبح های کنار خیابون وچیدن روده وپوست بروی زمین مانع بشیم که گوشی زنگ خورد از دفتر امام جمعه گفتند مانعشون نشیم بنظرمن ایشون بی اطلاع هست یکی بایستی اونو خوب توجیه کنه که ازوظایف مدیر استان هست که معمولا متاسفانه بخاطر حفظ پست اینکارو نمیکنند یاد حرف دکتر حسابی افتادم که میگفت جهان سوم تعریفش اینه که مردمش مملکت خودشونو خراب میکنند تا خونه خودشون اباد بشه
فاجعه از ............. آغاز می شود جایی که امثال .........ها که با سهمیه جهاد و بدون حضور موثر در دانشگاه و با نمونه سوال فارغ التحصیل رشته سخت و نفسگیر دامپزشکی شدند و به دلیل ......... و توانایی هایشان در رفع و رجوع و زیر فرش کردن مشکلات دامپزشکی کشور ،مرجع تولید و واردات واکسن ها در کشور شدند!!! فاجعه ای که گاهی انسان از عمق فضاحت آن سر به دیوار باید بکوبد!!؛صدور مجوز مصرف به واکسن هایی که بعضا کمترین استانداردهای لازم برای اثربخشی جهت پیشگیری و حفاظت در برابر بیماری را ندارند!!! چیزی مشابه خودرو سازی کشور، به اسم حمایت از تولید داخلی ،با وقاحت تمام حتی از ثبت رسمی نداشتن الزامات کیفی آن هم ابایی ندارند! فاجعه ی تولیدات انستیتو پاستور موسسه ای که در تولید محصولات چند صد میلیون دلاری پروژه های همکاربا کوبایش زایید و تولیدات آلوده و پرمساله ی حیوانات آزمایشگاهی و آشغال بودن واکسن هاری و کیت های تشخیص بروسلا و واکسن ب ث ژ اش کم بود، بزودی باید مصیبت واکسن نیوکاسلش را هم تحمل کرد !انستیتو رازی هم که با دکان و دستک دانش بنیان شدن محصولاتش ،تشت رسوایی اش از بام افتاده است و سالانه میلیاردها تومان خسارت ناشی از تایید کیفیت .......... محصولاتشان توسط .......... مرکز تشخیص سازمان ، نظام سلامت و تولیدات دامی کشور را به سخره گرفته است....
ای کاش حکیم مهر یا سازمان دامپزشکی یا تولید کننده ها یا وارد کننده ها یا توزیع کننده های واکسن های دامی ،دیتا اتالیز و شناسنامه کیفی واکسن های تولید داخل و نمونه های مشابه وارداتی ان نا را همراه با نتایج کیفی بچ های مربوطه منتشر کند تا مات بدانند چه فاجعه ای در مرکز تشخیص سازمان دامپزشکی در تبعیض برخورد با انواع واکسن ها ی تولیدی مراکز دولتی و خصوصی و وارداتی وجود دارد و دامپزشکان فیلد و دامداران عزیز هم علت آنچه را که نباید ببینند اما می بینند را بدانند!!!
لطف می کنید بیشتر و شفاف تر توضیح دهید.
|
شفافیت بیشتر
سازمانی که نماینده شهر (.......) مدیرکل دامپزشکی (.........) انتخاب کنه فاتحه اش رو بایستی بخونی اخه این فرد چه شناختی ازدامپزشکی داشته که انتخاب مدیر رو انجام داده نتیجه اش هم برگشت بیماریها ی نیوکاسل وانفلونزا وتب برفکی و وگامبرو و بالا رفتن مواردانسانی تب مالت ووافزایش بارمیکروبیدشیر بالای چند میلیون رو بایستی شاهد باشیم بیلان کاری اش هم برگزاری موکب ومیز خدمت درنمازجمعه و....
و هم در مورد کشتار غیرمجاز که در ایام عید مجاز میشود در صورتی که بیماریها بدون توجه به زمان و مکان منتقل میشوند
یکی از کارهایی که در اعیاد در شبکه ها انجام میشود اعزام تیم های بهداشتی و نظارت شرعی سیار در سطح شهر است در صورتی که بیماری مثل تب کریمه کنگو در اثر تماس با خون منجر به بیماری میشود و حضور ناظر شرعی و بهداشتی کمکی به رفع مشکل نخواهد کرد. یکی از خصوصیات سلاخ های سنتی این است که اعتقادی به پوشیدن دستکش ندارند و آن را مانع کار خود میدانند، بنظرم در صورت ساخت اتاقک نیز باید تحت نظارت دامپزشکی باشد و حداقل از حیث دستکش و چکمه و وسایل محافظت فردی تامین شود و اجباری گردد
استان ........ چه خبر شده
تب برفکی همه استان را گرفته
چرا کاری نمی کنند
این استان گاوداری های بزرگی دارد وسهم بهسزایی در تولید شیر کشور دارد
مدیریت استان چکار میکنید ,!!!!!!!!!!!!!!!
این استان یا آن استان.
اصل آینه تب برفکی داره کار دستمان میدهد
واکسیناسیون فاز یک استانهای کشور تمام شده است و فاز دوم در دو گروه یک و دو استانها برنامه ریزی شده است
به حول و قوه الهی و برنامه های سازمان تب برفکی به بحران نخواهد رسید .