حکیم مهر - یادداشت وارده : نظارت بهداشتی دامپزشکان در خارج کشور ؛ آری یا خیر ؟ - دکتر محمد حسن معصوم زاده جوزدانی*
دکتر محمد حسن معصوم زاده جوزدانی
دامپزشک و دامپزشکی عبارتی است که برای افرادی که از نظرگاههای مختلف بدان مینگرند، تداعیکننده فرد و حرفهای با تنوعی بسیار گسترده بوده و بستگی به میزان آشنائی اشخاص با این حرفه دارد. چه بسیار که به فراخور برداشت آنان، همچون داستان مولانا (فیل و تاریکی) تعاریف و استنباطهای منحصر به خود را دارند. در این مجال مختصر، علاوه بر کنکاش پیرامون یکی از وظایف این حرفه که بطور مستقیم با بهداشت و سلامت عمومی جامعه سروکار دارد تلاشی در جهت نقدی بسیار کوتاه بر عملکرد داخلی سازمان دامپزشکی خواهیم داشت.
همانگونه که در قانون سازمان دامپزشکی آمده، یکی از مهمترین وظایف حاکمیتی دولت از طریق این سازمان، نظارت بهداشتی بر دامهای کشتاری، کشتارگاهها و حمل و نقل فرآوردههای خام دامی است. با توجه به واردات گوشت قرمز و سفید (تقریبا در حجم زیاد)، دامپزشکان جهت نظارت بر سلامت دامهای کشتاری، کشتار، بستهبندی، بارگیری و ارسال آن از ایران به کشور صادر کننده اعزام میشوند.
سئوالی در ذهن برخی مطرح شده که آیا اعزام دامپزشکان (بخش دولتی) برای نظارت بهداشتی گوشتهای وارداتی ضروری است یا خیر ؟
اینجانب که تجربه مدت کوتاهی در اعزام به برزیل را دارم در حد مختصر از چند منظر به این پرسش پاسخ میدهم و امیدوارم فضا به سمتی هدایت شود که دیگران نیز بدون غرضورزی و جانبداریهای گمراه کننده با یک نگاه کارشناسانه این پرسش اساسی را پاسخ گویند تا تصمیم گیران نهایی بتوانند با درایت و دوراندیشی هرچه بیشتر و با بهرهمندی از این نظرات به جمع بندی رسیده و آن کنند که باید.
متأسفانه یکی از عادات ناپسند و رایج در بین ما ایرانیان که در تمام امورمان مرسوم گشته، نفی دیگران برای اثبات خود تحت هرشرایط و به هر قیمتی است که فرقی هم نمی کند این نفی و اثبات در چه موردی باشد. همین که بتوانیم دیگری را تخطئه نموده و چهره ای مخدوش از آن بسازیم تصور میکنیم که خود را تثبیت و پایدار ساختهایم. آرزوهایمان را با پیشبینی مخلوط میکنیم، پیشبینیهایی که بیگمان به بخل و غرض هم آلودهاند. بعضی خواهان خواری دیگری هستیم تا احساس سر افرازی کنیم. بلندی خود را در پستی دیگران میبینیم. می گوئیم تو نرو تا ایستاده من بر تو پیشی داشته باشد. این آدمها که - در بین ما- کم هم نیستند از آن رو که در نقطهای جامد شده و ماندهاند چشم هیچ رونده و هیچ راهی را ندارند. گفتِ اینان ،از بخلشان بر میخیزد گرچه برخوردار از پارهای حقایق هم باشد. پس در همه حال این کینه هست که در دلهایشان سر میجنباند. هراس دارند، هراس برای از دست دادن جایگاه خود!
در مورد نظارت بهداشتی دامپزشکان دولتی در کشورهای صادر کننده گوشت به ایران (بویژه برزیل)، بسیاری افراد که شاید کمترین آگاهی و همچنین کوچکترین سنخیت با عملکرد سازمان دامپزشکی و قوانین آن ندارند با چنان حرارتی از عدم اعزام و نظارت این مأمورین اعزامی سخن میگویند، گویی نه تنها رفتن دامپزشکان به این ماموریتِ بسیار سخت و طاقتفرسا سودی برای کشور عزیزمان ندارد بلکه مضر هم میباشد، اما غافل از این هستند که عملکرد این همکاران را نباید با عملکرد خود مقایسه کنند که قیاسی مع الفارق است و بس.
در قوانین سازمان دامپزشکی نظارت بهداشتی، تنها در یک مقطع لحاظ نمی گردد؛ بلکه از ابتدا تا انتهای تولید و تا عرضه فرآوردههای خام دامی میبایست این نظارت صورت پذیرد. هزینه های این نظارت در برابر ارمغان کلی آن که سلامت نهائی محصول است بسیار ناچیز و حداقلی از انجام وظیفه این افراد زحمت کش و کم توقع است. برای جلوگیری از تکرار داستان جنجالی گوشتهای آلوده (فارغ از علل بزرگ نمائی آن) که چند سال پیش مدتی در صدر اخبار بود و تبعات بسیاری برای سازمان دامپزشکی داشت، نه تنها این نظارت ضروری است بلکه غیر قابل چشم پوشی تحت هر شرایط است.
ساختار دامپزشکی در کشور ما در تمام ردههای آن (دانشکده ها،سازمان،ادارات کل و...)به رغم حجم وسیع دانش و تأثیر به سزای آن در بهداشت عمومی ،تولید، صنعت و... ،در یک وضعیت ناپایدار، وابسته و تابعی از دیگر مراکز بسر برده و هیچگاه نتوانسته است حسب قانون ،خود تصمیم گیرنده و در بسیاری موارد حتی تصمیمساز باشد. اینکه جایگاه و رتبه این حرفه در هرکشور و منطقه جغرافیائی در کجا قرار دارد قطعاٌ در مورد هر کشور منحصر به خود آن است، اما چیزی که میتوان بی هیچ شک و تردید بیان کرد این است که دامپزشکی در کشور ما باید جایگاهی رفیعتر وبالاتر از این داشته باشد و حداقل مراجع تصمیمگیرنده از نظرات کارشناسی این افراد برای تصمیمسازی استفاده کنند. حال با تمام کمی امکانات و بی مهریهای صورت گرفته با این سازمان ؛سعی وافر همکاران این بوده است تا در حد بضاعت بهترین بهره برده شود.
قراردادهای منعقده بین شرکتهای ایرانی و کشتارگاههای برزیل که عمده واردات را شامل میگردد برخلاف دیگر کشورهای خریدار گوشت به نحویست که 30% کل مبلغ ابتدای قرارداد و مابقی آن در زمان بارگیری اخذ می شود. بنابراین، معامله در بندر سانتوز- محل بارگیری کانتینرها در برزیل- تمام شده وفقط در صورت اتفاقاتی که مستوجب پرداخت بیمه میگردد طرف برزیلی پاسخگو خواهد بود. در مورد دیگر کشورها وضع این قرارداد متفاوت است به نحوی که مبلغ قرارداد بجز مقدار کمی از آن پس از تحویل آن در کشور مقصد و پس از رضایت از محموله به حساب کشتارگاه واریز میشود. برخی از افراد که عنوان میکنند همانند اتحادیه اروپا و دیگر کشورها نظارت برکیفیت و کمیت در مقصد صورت پذیرد باید به این مورد توجه بسیاری معطوف دارند که در کشتارگاههای برزیل اخذ مبلغ گوشت فروخته شده از دیگر کشورها حتی پس از 4 ماه هم صورت می پذیرد و این ،قدرت مانور را برای اعمال نظارتی دامپزشکان تا حد زیادی بالا می برد. همچنین، اعمال هرگونه نظارت در مقصد را امکانپذیر میکند. دلیل این چرائی را به عهده شما خواننده گرامی می گذارم که اظهر من الشمس است.
فارغ از اینکه مصرف سرانه یا میزان واردات گوشت در کشور ما چقدر است، ایران دررتبه اول یا دوم خرید گوشت از برزیل میباشد. ذائقه ،سلیقه ،اعتقادات دینی ،سختگیری ها و وسواس ما ایرانیان در مورد غذاهایمان در نوع خود اگرنگوئیم بیمانند، لااقل کم نظیر است. این همه موارد، به خودی خود ضرورت حضور ناظر بهداشتی را بیش از پیش برای نظارت بر مراحل تولید گوشت، ملموس میکند.
ماهیت حرفهای و روح حاکم بر کشتارگاههای برزیل که مهمترین چیز برای آنان سودآوری و سرعت بالاست باعث میگردد تا در صورت عدم نظارت ناظرین به سهولت کیفیت فدای سرعت و کاهش هزینه ها شود. مروری بر آرشیو گزارشات ارسالی از اقدامات انجام شده ناظرین بهداشتی این مدعا را اثبات میکند که از چه میزان کشتار انجام شده ؛ چقدر مورد پذیرش و تأیید قرار گرفته است. ارقام بسیار بالای موارد حذف شده توسط ناظرین و وسواس آنان در جهت انجام وظائف محوله که در صورت عدم نظارت همچون کشورهای دیگر که ناظر ندارند، بسته بندی و بارگیری میگردید را آشکار مینماید.
از دیگر موارد میتوان به عدم پایبندی کامل کشتارگاهها به پروتکل امضاء شده بین شرکتهای ایرانی و کشتارگاهها که در آن تمام موارد ذکر گردیده اشاره کرد. از مهمترین آنها به سن دامهای کشتاری، درصد چربی و همچنین تعداد بستهبندی زیر سه کیلو اشاره کرد که انجام بسیاری از آنان برای کشتارگاه وقت گیر، هزینهبر و دست و پاگیر است که مداومت نظارت ناظرین برای حسن انجام آن قطعاٌ ضروری میباشد.
صرفنظر از تمام دستآوردها می توان اذعان نمود، ارتقاء سطح آگاهیهای علمی و عملی درتمام زمینهها از نوع مدیریت بر سیستم گرفته تا اقدامات بهداشتی و دیگر مکانیسمهای مرتبط با امور کشتارگاهها در کشورهای صاحب جایگاهی همچون برزیل برای دامپزشکان اعزامی فرصتی مغتنم است تا با انتقال این تجربیات و بکاربستن آن در کشور عزیزمان گامهای بلندی درجهت بهینه سازی و بهبود این امور برداشته شود. دستآوردی که خود شاید به تنهایی خواهد توانست سود سرشاری را در صورت بکار بستن آنها در کشور عاید نماید.
از مهمترین مخالفین اعزام، شرکتهائی هستند که از راه واردات گوشت به سودهای سرشاری رسیده و میرسند. اگر به این باور برسیم که هر شرکت وارد کننده گوشت، قسمت اندکی از سود خود را در راه ارتقاء بهداشت وسلامت گوشت هزینه کند، سهم هزینه ناظر بهداشتی از کل هزینه ها به 05% هم نمیرسد.اگر کل هزینه رفت و برگشت، اقامت، حقوق و دیگر موارد محاسبه گردد، هرکیلو گوشت چیزی در حدود 30ریـال را شامل می شود که این مبلغ جزئی در قیمت تمام شده گوشت گوساله که نزدیک به 70000 ریال است به هیچ عنوان قابل توجه نخواهد بود. دست آوردی که با این مبلغ به ارمغان می آید بسیار بهتر از نبودش است.
مورد دیگری که شاید بیشتر نقد خودمانی – داخل سازمانی - باشد نوع برخورد و نگرش همکاران به یکدیگر است. ردههای مختلف این حرفه در بخش خصوصی و دولتی دیدگاههایی نسبت به دیگری دارند که به هیچ عنوان زیبنده افراد در یک جامعه کاری نیست. در سازمان دامپزشکی نیز همکارانی که کار ستادی میکنند برخلاف دیگر افرادی که به نحوی در مقوله واردات گوشت کاری را به عهده دارند، نسبت به همکار خود چنان با بی مهری و از سر کملطفی برخورد میکنند که انسان را بسیار می آزارد و زمانی که ما با خود این چنین هستیم وای به برخورد دیگران. زمانی که ما با خود به گونه ای برخورد میکنیم که که ارج و احترامی در آن به چشم نمیخورد ، دیگران هم فکر میکنند ارزش کار دامپزشکان قدر و قیمتی ندارد و به خود اجازه هر گونه برخوردی میدهند و کار را به جائی می رسانند که وظیفه حاکمیتی و قانونی را از دامپزشکان سلب و خود را تنها متولیان امر میدانند. پس قسمت اعظم اتفاقاتی از این قِسم مصداق بارز "از ماست که برماست" میباشد.