در حال حاضر در قاره آسیا، ایران آخرین سنگرگاه یوزپلنگ محسوب میشود. به طوری که تنها 70 تا 100 قلاده از جمعیت جهانی 9000 تا 12000 قلادهای یوزپلنگها در دنیا، در خارج از قاره آفریقا و فقط در ایران وجود دارند. به همین دلیل 9 شهریور از سوی حامیان یوزپلنگ ایرانی، روز حفاظت از این جانور شگفت انگیز نام گرفته است. دلیل نامگذاری این روز مربوط به یکتراژدی است که در همین تاریخ در سال 1373 رخ داد. در آن روز، یوزپلنگ ماده ای همراه با 3 توله چندماهه خود به نزدیکی شهرستان بافق یزد آمد، ولی موردحمله چند فرد غیرمحلی قرار گرفتند. یوزپلنگ مادر ناچار به فرار شد، 2 توله ازبین رفتند و سومین توله نجات یافت تا سالها نشانگر ناآگاهی ما ایرانیان درباره این میراث ارزشمند کشورمان باشد. ماریتا، نام توله یوزپلنگی بود که بیش از 9 سال در پارک پردیسان تهران زندگی میکرد و تنها یوزپلنگ آسیایی دنیا در اسارت به شمار میرفت. براین اساس، جمعی از تشکلهای غیردولتی کشور با همکاری پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی و به پیشنهاد انجمن یوزپلنگ ایرانی در سال 1386، روز نهم شهریور را روز حفاظت از یوزپلنگ نامگذاری و تلاش کردند با برگزاری برنامههای آموزشی متعدد در تهران و شهرها و روستاهای اطراف زیستگاههای یوز در سرتاسر کشور به آموزش مردم درباره این گربهسان ارزشمند کشورمان بپردازند.
شکار در نهایت سرعت و دقت
یوزپلنگ آرام آرام و درحالی که شکارش را زیر نظر گرفته، به سمت آن میرود. آنقدر ماهرانه و بیسر و صدا نزدیک میشود تا قوچ به وجودش شک نکند و حتی گاهی اوقات که سرش را بالا کرده و به سمت او نگاه میکند، یوزپلنگ آنقدر در جای خود بیحرکت میماند تا جانور دوباره مشغول خوردن شود. پوست زیبا و خالدارش، باعث چنان استتار فوقالعادهای میشود که دیدن آن را در میان سنگها و بوتههای کوتاه و بلند تقریبا غیرممکن میسازد. آنقدر به قوچ نزدیک میشود تا به فاصله مناسبیبرسد. در این لحظه، با تمام قوا به سمت قربانی غافلگیر شده خود میدود، دویدنی که بیشتر به پرواز میماند! دستها و پاهای بلند و ظریف جانور که با هماهنگی خاصی بر زمین فرود میآید و ستون فقرات آن با انعطاف پذیری زیادی که دارد، باعث میشوند جانور بتواند گامهایی به طول 7 متر بردارد و با این گامها، ظرف 2 ثانیه سرعت خود را از حالت ایستاده به 70 کیلومتر در ساعت برساند، رکوردی که حتی برای بهترین اتومبیلهای فرمول یک هم شاید دست نیافتنی باشد! قوچ برای فرار از دست شکارچی تندرو خودش مجبور میشود به سوی ارتفاعات بگریزد، ولی یوزپلنگ بسادگی خود را به قوچ میرساند و مانع فرار آن میشود. با دست به زیر پایش میزند تا زمین بخورد و بعد دندانهای نیش خود را در گلوی قوچ بخت برگشته فرو میکند تا جانور خفه شود و بدین سان، یکی از بدیعترین و زیباترین نمایشنامههای خلقت به اجرا درمیآید!
تقریبا هرجا که سخنی از یوزپلنگ به میان میآید یا مطلبیراجع به آن نوشته میشود، اولین چیزی که گفته میشود یا ذهن شنونده یا خواننده را به خود معطوف میکند، آن است که یوزپلنگ سریعترین پستاندار جهان است. در واقع شاید بتوان گفت همه این جانور را با سرعت بالای آن میشناسند و مهمترین دلیل شهرت آن، همین قابلیت آن است ولی شاید کمتر کسی به این فکر کرده که این جانور چگونه از این قابلیت برخوردار شده یا به عبارت دیگر، یوزپلنگ چگونه یوزپلنگ شده است.
سریعترین پستاندار دنیا نیازمند حمایت
تقریبا هر جا سخنی درباره یوزپلنگ میرود، از سرعت بالای آن هم سخن به میان میآید و شاید کمتر کسی نشنیده باشد که این جانور با حداکثر سرعت 110 کیلومتر در ساعت، سریعترین حیوان روی زمین است و حتی برخی تا 148 کیلومتر در ساعت را هم برای آن ذکر کردهاند اما به گفته محمدصادق فرهادینیا، یکی از موسسان انجمن یوزپلنگ ایرانی و مشاور فعلی پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی، بررسیها نشان داده است سرعت یوزپلنگ به ندرت از 90 کیلومتر در ساعت تجاوز میکند. جانور میتواند در عرض 2 ثانیه از شروعی به حالت ایستاده، به سرعتی حدود تقریبا 70 کیلومتر در ساعت برسد و این شتابیاست که حتی در بهترین اتومبیلهای مسابقهای هم دیده نمیشود. در این حالت، جانور در یک ثانیه 4 گام بلند برمیدارد و در مجموع 28 متر را طی میکند.
فرهادینیا میافزاید: یوزپلنگ این سرعت بالا را فقط میتواند در مسافتهای کوتاه حفظ کند، چراکه دویدن با سرعت بالا باعث میشود جانور انرژی بسیار زیادی مصرف کند و پس از طی مسافت 400-300 متر، دیگر نتواند به دویدن خود ادامه دهد. به این خاطر جانور هنگام شکار باید بسیار حساب شده کار کند تا بتواند در همان چند صد متر اول، شکارش را به چنگ آورد. دویدن جانور معمولا به طور متوسط حدود 10 ثانیه طول میکشد و این خود امتیازی برای جانور خواهد داشت، چرا که این تعقیب کوتاه مدت باعث میشود احتمال جلب توجه شکارگران دیگر کمتر شود. یوزپلنگ پس از دویدن بسیار آسیبپذیر است، چون در این حالت آنقدر خسته و ناتوان است که حتی توان دفاع از خود را ندارد و میتوان براحتی آنرا گرفت. لذا برای اینکه توان از دست رفتهاش را بازیابد، معمولا به 30 دقیقه استراحت نیاز دارد. هنگام دویدن با هر گامی که برداشته میشود، ستون فقرات به بالا و پایین خم میشود، سوراخهای بینی گشاد میشوند، سر به عقب و جلو حرکت میکند تا چشمهای بزرگ جانور روی طعمه ثابت بماند و دم کشیده میشود تا سر پیچهای تند، تعادل جانور را در مقابل وزن آن حفظ کند. بالشتکها و همچنین پنجههای کند و بدون حفاظ یوزپلنگ به هنگام چرخش یا توقف ناگهانی در حین دویدن با سرعت بالا، کمک شایانی به آن میکنند.
یوزپلنگ در حالت استراحت، 60 بار در دقیقه نفس میکشد، ولی وقتی با حداکثر سرعت میدود، این میزان به 150 بار در دقیقه میرسد. از نگاه دیگر قلب جانور هنگام استراحت، 120 تا 170 بار در دقیقه میزند، ولی وقتی با سرعت میدود، قلبش 200 تا 250 بار در دقیقه میزند. روشن است که توانایی یوزپلنگ برای پشت سر گذاشتن چنین نوسانهایی در میزان تنفسش، باید یکی از سازگاریهای مهمی باشد که این جانور کسب کرده است. یوزپلنگ سر کوچک و بدن متراکمیدارد که یکی از عوامل کاهش مقاومت هوا هنگام دویدن است. منافذ بینی آن نیز بزرگتر شده و در نتیجه، به جانور اجازه میدهد حین دویدن به سمت شکار، اکسیژن را بیشتر و سریعتر وارد ریههای خود کند. افزون بر این، وقتی که پس از یک تعقیب و گریز خستهکننده و با سرعت بسیار بالا، طعمه خود را به چنگ آورده و گلوی آن را میفشارد، میتواند هوای بیشتری را به ریههای خود وارد کرده و به اینترتیب هر چه زودتر نیرو و توان از دست رفته خود را بهدست آورد. یوزپلنگ ریهها و نای بزرگی دارد، درنتیجه اکسیژن بیشتری وارد ریههای آن شده و سپس به سرعت و با قدرت زیاد توسط قلب قوی و بزرگ جانور و از طریق شریانهای بزرگ و قوی آن به تمامی سلولهای بدن پمپ میشود. کبد و آدرنالهای بزرگ این جانور نیز با ذخیره و آزادسازی مقادیر عظیم گلوکز برای تأمین انرژی یکی از ویژگیهای منحصربهفرد یوزپلنگ برای سریع دویدن به شمار میرود. همین ویژگیهای استثنایی موجب شدهاند سابقه استفاده از یوزپلنگ در شکار و همراهی آن با انسان، به بیش از 5000 سال پیش برگردد که در آن زمان سومریان این جانوران را تربیت کرده و برای شکار با خود همراه میساختند.
متاسفانه در حال حاضر سریعترین حیوان روی زمین با سرعت به سمت انقراض میدود، مگر اینکه تمام انسانهای کره زمین کمک کنند تا اینگونه حفظ شود. البته در این میان ما در جلوگیری از انقراض یوزپلنگ نقش مهم و کلیدی به عهده داریم، چرا که ایران آخرین سنگرگاه این جانور در قاره آسیا محسوب میشود و70 تا 100 قلاده از جمعیت جهانی این جانور در کشور ما زندگی میکنند. بنابراین آینده یوزپلنگ در آسیا در دستان ما ایرانیان است.
خط اشک: یکی از بارزترین ویژگیهای یوزپلنگ، خط اشک این جانور است که از گوشه داخلی چشمها شروع شده و تا کنار خارجی دهان، درست پشت دندانهای نیش امتداد دارد و آنها را میتوان بسادگی بهوسیله همین خطوط از دیگر گربهسانان خالدار تشخیص داد. خط اشک چندین کارکرد دارد، از جمله اینکه میتواند از بازتاب و انعکاس نور جلوگیری کند و به اینترتیب وسیلهای است برای استتار هرچه بیشتر. همچنین با به حداقل رساندن زَنَندگی نور خورشید برای چشمان جانور، باعث افزایش دقت دید آن میشود. افزون بر این، یوزپلنگها معمولا عادت دارند صورت یکدیگر را لیس بزنند و با این کار علاوه بر تیمار کردن و پاکیزه نگاه داشتن صورت، روابط اجتماعی خود را تقویت میکنند. لذا خطوط اشک سیاه رنگ علامتهای مشخصهای هستند که باعث معطوف شدن توجه تیمارکننده به صورت مستقیم به این ناحیه میشود.
دم: دم جانور پوشیده از خالهایی است که در انتها به چند حلقه دائمی و کم و بیش کاملی تبدیل میشوند. ضخامت حلقههای سیاه رنگ بهترتیب به سمت انتهای دم بیشتر شده و به 110 میلیمتر میرسد. موهای انتهای دم یوزپلنگ بلندتر از موهایی است که بقیه دم را میپوشاند و دارای نوارهای سیاه و روشن کاملا واضح و مجزا از هم است. نوک دم ظاهرا علامتی است که مادر با نشان دادن آن به تولههایش به آنها میفهماند «دنبال من بیایید.» وقتی مادر چنین منظوری داشته باشد، دمش را طوری بالا میآورد که در میان علفهای بلند کاملا مشخص باشد و تولههایش بتوانند بخوبی آن را ببینند.
چشم: چشمان یوزپلنگ به رنگ زرد مایل به قهوهای است و مردمک گردی دارد. پوزه کوتاه جانور به چشمها اجازه میدهد که در موقعیتی قرار بگیرند که حداکثر کارکرد بینایی را داشته باشند. بعلاوه چشمها در بالای سر جانور قرار گرفته و به آن امکان میدهد که وقتی از پشت علفها و بوتهها اطراف را زیر نظر گرفته، براحتی بتواند بدون اینکه دیده شود شکار خود را انتخاب کند و زیر نظر بگیرد. در ضمن حس بینایی در یوزپلنگها قویترین حس میباشد و آن برای پیدا کردن شکار، از این حس بیشتر از دیگر حواس خود استفاده میکنند.
اندامهای حرکتی: دست و پای یوزپلنگ بسیار بلند، باریک، ظریف و البته قوی بوده و نسبت به بدنش در مقایسه با گربهسانان بزرگ دیگر بلندتر است. تعداد انگشتان آنها در دست 5 و در پا 4 عدد است. تنها 4 انگشت از 5 انگشت دستها با زمین تماس دارد و انگشت پنجم که در واقع انگشت شست است، بالاتر از بقیه انگشتان و در پشت دست قرار گرفته و با زمین تماس ندارد. وزن جانور هنگام دویدن عمدتا روی انگشتان سوم و چهارم میافتد. پنجههای یوزپلنگ خمیده، کند و بسیار بزرگ است و طول آنها به 40 میلیمتر میرسد. یکی از مهمترین تفاوتهای میان یوزپلنگ و دیگر گربهسانان که بیش از هر چیز دیگر آن را از سایر اعضای این خانواده متمایز کرده است پنجههای آزاد و بدون حفاظ آنهاست که البته این ویژگی را میتوان به عنوان یکی از شباهتهای یوزپلنگ با سگ سانان بیان کرد.
دندانها: یوزپلنگ علاوه بر تفاوتهای مورفولوژیکی و ساختاری که با دیگر گربهسانان دارد، ساختار دندانی منحصربهفردی هم دارد. دندانهای نیش آنان در مقایسه با استانداردهایی که در خانواده گربهسانان وجود دارد، کوچکتر بوده و کمتر رشد کردهاند. بعلاوه، دندانهای نیش که در تمامیگربهسانان تاحدی پهن شده، در یوزپلنگ بسیار کمتر پهن شده است. چنین تفاوتهایی میان نیش یوزپلنگ و دیگر اعضای این خانواده، مبین روش شکار منحصر به فرد یوزپلنگ در این خانواده است، چون یوزپلنگ پس از گیرانداختن شکارش، دندانهای نیش خود را در گلوی آن فرو کرده و پس از چند دقیقه نگه داشتن، آن را خفه میکند. حال آنکه گربهسانان دیگر عموما جانوران تعقیب کنندهای به شمار نمیروند، بلکه آنها پس از کمین کردن برای شکار و غافلکیر کردن آن، سعی میکنند دندانهای نیش خود را وارد ستون فقرات شکار در ناحیه گردن کرده و آن را بشکنند، لذا نیازمند نیشهای قویتر و بزرگتری هستند که یوزپلنگ به خاطر روش شکارش تا حدی بینیاز از آن است.
از پارسال تا امروز 24 شتر را خورده اند و نگهبانان شترها راهی جز تیراندازی به آنها ندارند.
چون اداره محیط زیست این شهرستان باوجود دریافت پول کلانی که برای حفظ و تغذیه آنها گرفته اند هیچ هزینه ای به شترداران نمی دهند و آنها با گذاشتن تله و سم ریختن روی لاشه شتر در حال از بین بردن این یوزپلنگ ها هستند.
به گفته یکی از شتربانان تنها 7 یوزپلنگ در این منطقه باقی مانده است.
نگویید که یوزپلنگ به شتر حمله نمی کند و پلنگ ها باعث این کشتارند چون کارشناسان بررسی کرده اند و رد پای و پنچه یوز را تایید می کنند اما هزینه ای داده نمی شود.
وظیفه ی محیط زیست راور کرمان بوده است که با پول واریزی از آسیا .گوشت و غذای این یوز ها را تامیین کند.
اخیرا در همین سال جدید یکی از این یوزها زایمان کرده و 2 قلاده یوز به همراه دارد.
مادر این یوزها پایش لنگ می زند که به علت گیر کردن در تله بوده است.
بنده دانشجوی سال دوم دکترای دامپزشکی دانشگاه باهنرکرمان هستم و اهل راورکرمانم و با شنیدن حرف دل شترداران که همه ی سرمایه شان همین شترها است و بانوجه به اینکه وظیفه ی خود دانستم به عنوان یک دامپزشک آینده حامی حیات وحش کشورم باشم این حرفا را زدم.
اینها همه حقایقی بود که باید به گوش مسئولین رساند تا بداد این منطقه برسند.
اطلاعات دیگری پیرامون این یوزها هست که نیازمند همکاری هستم.