حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: «دکتر علیرضا کوچک زاده» دامپزشک و متخصص میکروبیولوژی که چند روز پیش برای اولین بار در ایران یک قلاده سگ مبتلا به کزاز شدید سرتاسری را درمان کرد، حالا میگوید افرادی را میشناسد که فاقد تحصیلات دامپزشکی بوده و بهعنوان دکتر دامپزشک در حال درمان هستند.
او در گفتوگو با پایگاه خبری تحلیلی حکیم مهر، از بازار سیاه کاذب به وجود آمده در حوزه داروی دامپزشکی گلایه و تصریح میکند: «در این مورد سازمان دامپزشکی و سایر ارگانها باید مقداری دقت خود را در عرضه و تقاضای دارو بیشتر کنند که بازار سیاه با قیمتهای بالا به وجود نیاید. کیفیت داروها نیز پایین آمده است که این مساله هم نیاز به رسیدگی دارد.»
حکیم مهر: آقای دکتر، روند درمان سگ مبتلا به کزاز چگونه صورت گرفت؟
سگ ژرمن شپرد ۹ ماهه از شهرستان درگز واقع در اطراف مشهد به مشهد ارجاع شده بود که در معاینه اولیه مشکل خاصی نداشت و فقط مقداری عضلات صورت سگ دچار گرفتگی و صاحب خود را نگران کرده بود. معاینات اولیه دارای تشخیص دقیق آزمایشگاهی نبود که ما بتوانیم بفهمیم بیماری سگ چیست اما شک ما روی کزاز بود و به صاحب سگ هم گفتیم که از همان لحظه اول شروع به درمان سگ میکنیم. بعد از چند روز مشخص شد که بیماری سگ کزاز پیشرفته است که در تمام بدن حیوان پخش شده بود. نقطه ابتدایی درگیری او و درواقع محل ضایعه از سمت گردن بود. امید زیادی نبود که حیوان خوب شود، اما در نهایت پروسه درمان یک ماه طول کشید تا حیوان بتواند بلند شود و سلامتی خود را به دست آورد. بیماری کزاز یک پروسه درمانی چند هفتهای دارد که ابتدا باید سمزدایی صورت گیرد تا سم در بدن حیوان خنثی شود. سپس استفاده از برخی آنتیبیوتیکها و مرحله بعد هم استفاده از یک سری داروهاست که بتواند انقباضات عضلانی و تشنجها را کنترل کند تا حیوان بتواند ریلکس باشد و نفس بکشد.
حکیم مهر: از آخرین وضعیت حیوان اطلاعی دارید؟
دائم با صاحب سگ در تماس هستم و ایشان اعلام کردهاند که سگ کاملا خوب شده و دیگر مشکلی ندارد.
حکیم مهر: مهمترین چالشهای پیشروی درمان دامپزشکی چه مواردی هستند؟
اینکه دخالت در امر درمان بسیار زیاد است. البته اینجا نمیتوان همه تقصیر را به گردن سازمان دامپزشکی انداخت؛ کمااینکه این سازمان تعدادی پرسنل با یک توان اجرایی محدود دارد و نمیتواند همه مناطق کشور را از این حیث بررسی کند. اما من افرادی را میشناسم که فاقد تحصیلات دامپزشکی بوده و بهعنوان دکتر دامپزشک در حال درمان هستند. آنها قبلا مدتی کار کرده و به صورت تجربی مواردی را یاد گرفته و انجام میدهند اما خیلی وقتها درمان آنها منجر به شکست میشود.
مساله بعدی ایجاد یک بازار سیاه کاذب در حوزه داروی دامپزشکی است. داروهای دام کوچک که عمدتاً انسانی است اما در حوزه دام بزرگ به دلیل کمبود دارو، یک بازار سیاه ایجاد شده است. در این مورد سازمان دامپزشکی و سایر ارگانها باید مقداری دقت خود را در عرضه و تقاضای دارو بیشتر کنند که بازار سیاه با قیمتهای بالا به وجود نیاید. کیفیت داروها نیز پایین آمده است که این مساله هم نیاز به رسیدگی دارد.
حکیم مهر: عملکرد حوزه آموزش دامپزشکی را چطور ارزیابی میکنید؟
مهمترین مشکلی که در این حوزه وجود دارد، عدم برنامهریزی در عرضه و تقاضای دامپزشک است. درحال حاضر دانشگاهها با حداقل امکانات، تعداد زیادی دانشجو میگیرند که معلوم نیست آینده اینها چه خواهد شد. این افراد صرفا یک رقابت کاذب در بازار ایجاد و در نهایت تبدیل به یک جمعیت فارغالتحصیل میشوند که هیچ اطلاعات پایه ودرستی از دامپزشکی ندارند. درواقع کیفیت آموزش دامپزشکی صفر است و این صرفا محدود به شهرستانها نمیشود. در تهران هم به اشکال مختلف ازجمله روزانه، شبانه، نوبت دوم و ... دانشجو میگیرند و از هر طریقی می خواهند از دانشجو پول دریافت کنند. نتیجه همین میشود. ای کاش در حوزه دامپزشکی هم مانند وزارت بهداشت برنامهریزی وجود داشت.
حکیم مهر: در حوزه صنفی و اجرایی چه مشکلاتی را احساس میکنید؟
مشکل اصلی این حوزه در بحث قراردادهاست. کارفرما پرداخت حقوقی که در قرارداد وجود دارد، رعایت نمیکند. خیلیها هم هستند که با حقوق یک میلیون تومان و هشتصد هزار تومان مدرک خود را آنجا میگذارند. درصورتی که حقوق مسئول فنی حدود ۵ میلیون تومان است. بنده افرادی را میشناسم که در مناطق روستایی، اطراف شهر، در کشتارگاهها و شرکتهای تامین خوراک دام با حقوق ماهیانه ۲ میلیون تومان کار میکنند. دلیل این معضل چیست؟ تعداد زیاد فارغالتحصیل که میترسند همین فرصت اندک را از دست بدهند.
حکیم مهر: راهکار چیست؟
سازمان دامپزشکی و ارگانهای ذیربط باید مستقیما با کارفرما و دامپزشک قرارداد ببندد. کارفرما پول را به حساب سازمان دامپزشکی واریز و سازمان دامپزشکی حقوق دامپزشک را پرداخت کند. اگر این سیستم پیاده شود، دیگر کسی نمیتواند حق فردی که این همه زحمت میکشد، ضایع کند. الان دامپزشکی که مسئول فنی کشتارگاه میشود، حقوق خود را از همان صاحب کشتارگاه میگیرد. اگر در کشتارگاه تخلف شود، او چگونه میتواند گزارش کند؟ اگر گزارش کند طرف چند ماه حقوق او را به تعویق میاندازد یا میگوید نیاز نداریم. اگر این مشکل حل شود، نظارت روی کشتارگاهها خیلی دقیقتر و علمیتر صورت میگیرد. شرایط کنونی واقعا یک معضل است. بنده میشناسم افرادی را که در کشتارگاه با مسائل بهداشتی مواجه شدهاند اما از ترس از دست دادن شغل، اعتراضی نکردهاند.
حکیم مهر: بهعنوان حرف آخر...
ما زمانی میتوانیم در حوزه پرورش دام موفق باشیم که شخصی که در آن واحد قرار میگیرد، به لحاظ علمی بار کافی داشته باشد. برای اینکه آن فرد به این درجه برسد، اول باید کیفیت آموزش در دانشگاهها ارتقا پیدا کند. الان دانشگاهها نمرهمحور شدهاند. نه دانشجو انگیزه دارد و نه استاد. این مساله باید از پایه درست شود. کسی که از ترم اول به دامپزشکی میآید، باید به صورت علمی پرورش داده شود.
نکته بعدی این است که دانشجویی که معدل الف دانشگاه میشود، الزاما تجربه کافی ندارد و بهتر است برای فعالیت او در حوزههای مختلف دامپزشکی، یک آزمون ورودی ترتیب داده شود. منظور یک امتحان خیلی سخت نیست اما میتواند شامل آن مواردی باشد که به درد او میخورد. مثلا کسی که میخواهد مطب بزند، یک آزمون در خصوص علائم بیماری و ... بدهد و این امتحان صرفا یک بار نباشد بلکه بعد از اینکه فرد مجوز خود را گرفت، باز هم هر چند سال یکبار تکرار شود که آن فرد از منابع علمی دور نشود.