خبر هجوم سگهای بیصاحب به دو کودک که منجر به جان باختن یکی از آنها شد، همه نگاهها را متوجه محیط زیستیها که به نظر میرسید مدافع سگها باشند کرد. اما پاسخ محیطزیستیها چه بود؟
به گزارش حکیم مهر به نقل از مهر، رخوت عصر جمعه، دو برادر هشت ساله و یازده ساله را به گود زباله خارج از مناطق مسکونی کشانده بود. اماکن دفن زباله علاوه بر راز آمیزی وجذابیتهایشان برای کودکان، محل خوبی برای جمعآوری ضایعات هم هستند. با این حال دو برادر تنها مهمانان این گود زباله نبودند و این را خیلی دیر فهمیدند.
ساعت ۵ عصر، زمانی که سگها به دو برادر حمله کردند، تنها برادر بزرگتر توانست از میان هیاهو و فریادهای ترسناک سگها فرار کند، و پیدا کردن برادر دوم علیرغم تلاش نیروی انتظامی، سپاه، بسیج و هلال احمر، تا ۷ صبح شنبه طول کشید؛ زمانی که سگها دیگر بخشی از بدن او را خورده و جسدش را میان ضایعات رها کرده بودند.
انتشار خبر، بلافاصله نگاههای پرسشگر و سرزنشآمیز را متوجه محیطزیستیها کرد؛ کسانی که تصور میشد مدافع همیشگی سگها هستند، برای آنها غذا جمع میکنند و هرگونه برخوردی با سگها را جرمی بخششناپذیر میدانند. اما به راستی نگاه محیطزیستیها درباره سگها چیست؟ پرسشی که مطرح کردنش با هر محیطبان، مدیر یا کارشناس حوزه محیط زیست پاسخی متفاوت از انتظار را به دنبال دارد: سگها یکی از معضلات و دشمنان اصلی حیات وحش و محیط زیست به شمار میروند و توانستهاند به تنهایی حدود ۲۰۰ گونه جانوری موجود در کره زمین را منقرض کنند!
بزم سگها در فصل زایمان حیات وحش
«غلامرضا افشاری»، محیطبان منطقه حفاظت شده سرخآباد و دشت سهرین زنجان در این باره گفت: سگها در حالت عادی نمیتوانند مثل آهو یا قوچ را شکار کنند مگر اینکه زخمی باشد و صرفاً آنها را دنبال میکنند و که باعث متواری شدن حیات وحش میشوند و آنها را به وحشت میاندازند و آهوها را از منطقه خارج میکنند و امنیت زیستگاه را بر هم میزند. اما در حساسترین موعد زمانی حیات وحش یعنی در فصل زایمان، سگهای ولگرد و چوپان در این زمان که آهوها نمیتوانند فرار کنند، تلفات زیادی را موجب میشوند در حالی که این برهه حساسترین موقع حیات وحش است. بارها اتفاق افتاده است که حتی سگهای گله آهوی زخمی را گرفتهاند و صاحب سگ را به دادگاه هم معرفی کردیم و مورد پیگرد قانونی هم قرار گرفته است.
محیطبان «امید عزتپور» هم در این باره گفت: بارها و بارها مشکلات ناشی از حضور سگها را در مناطق دشت و تپه ماهور و حتی کوهستان مشاهده کردیم. مشکلات بسیاری برای حیات وحش از خرگوش گرفته تا آهو و قوچ و میش و سایر حیات وحش به وجود میآورند، و به چرخه طبیعت لطمه وارد میکنند به صورتی که با شکار طعمههای سایر حیات وحش از قبیل گوشتخواران و پرندگان شکاری آنها را با تأمین غذا به مشکل روبرو میکنند.
وی تأکید کرد: بارها خودم سگهای ولگرد را دیدهام که گله آهوها را دنبال میکنند و اگر دخالت نمیکردیم قطعاً منجر به نابودی آهوانی که سالها برای حفاظتش محیطبانان شبانه روز رنج و زحمت کشیدهاند میشد. متأسفانه با از بین بردن برههای آهو و حتی بره میش باعث کاهش جمعیتها و لطماتی به حیات وحش کشور میشود.
این محیطبان تصریح کرد: باید ریشهای به موضوع نگاه شود، مواردی چون عدم مدیریت زباله در روستاها بخصوص روستاهای حاشیه مناطق چهارگانه موجب در اختیار گذاشتن غذای بی دردسر برای سگها شده و زاد ولدشان هم بیشتر میشود.
عزتپور یادآور شد: ازدیاد سگهای ولگرد ناشی از عدم مسئولیت و کنترل سگهای اهلی توسط انسان رخ داده است که مدتی حتی برای نگهبانی و دور نگه داشتن حیات وحش مثلاً گراز و… نگهداری میشود و بعد پس از برداشت محصول آنها را بدون صاحب در طبیعت رها میکنند و اینجاست که آغاز بحران است و این مشکلات را به بار میآورند، و برخی هم با غذادهی دستی و عدم مدیریت زباله و فنس کشی جایگاههای زباله مستقیم و غیر مستقیم به این روند دامن میزنند.
وی تصریح کرد: برای مدیریت سگهای ولگرد در مناطق بایستی شجاعانه اقدام شود. باید منطقی باشیم. برایمان قطعاً حیات وحش و بخصوص گونههای نادر از سگهای ولگرد مهمتر است و جایی که پای حیات وحش نادر در میان است بایستی نسبت به جمعآوری سگها اقدام جدی صورت گیرد و به تصمیماتی که خود شهرداریها و با نظارت سازمان حفاظت محیط زیست گرفته میشود احترام گذاشت. افرادی که مخالف این موضوع هستند بیایند و سرپرستی سگها را برعهده بگیرند که البته قطعاً کار سختی است و از پس آن بر نمیآیند.
عزتپور با بیان اینکه غذادهی به سگهای شهری و ولگرد قطعاً کار نادرستی است گفت: در اختیار گذاشتن غذا به صورت موقت خیانت در حق سگها هم هست، از سویی غذای سهل باعث ازدیاد نسلشان میشود و مشکلات زیادی را حتی برای جوامع انسانی به وجود میآورد، و میدانیم که سگهای ولگرد باعث انتقال بیماریهای خطرناک مشترک به انسان همچون هاری میشوند.
وی در خصوص راه حل مقابله با این معضل گفت: باید یک اقدام جدی و عملی با همکاری دهیاران شوراهای روستاها و خود شهرداریها در افزایش آگاهی عمومی صورت پذیرد، باید مواردی را به دامداران و کشاورزان یادآور شد که به طور مثال دامداران و چوپانان سگهای خود را در محلهایی محصور و مشخص نگهداری کنند و رها نباشند و باغداران هم سگهایی که برای نگهبانی به باغات و زمینهای کشاورزی میکنند در طبیعت رها نکنند، دهیاران نسبت به فنس کشی جایگاههای زباله خود اقدامات جدی انجام دهند و نصب سطل زبالههای دردار فلزی که گوشتخواران به راحتی نتوانند داخل آن شوند را جدی بگیرند. دامداران لاشههای مرده حیوانات اهلی خود را در طبیعت رها نکنند و مواردی اینچنینی که باعث فراهم آوردن غذا برای سگهای ولگرد میشود را خودداری کنند. به ویژه مهم است که مردم روستا و شهر بحث تفکیک زباله را از خانه خود شروع کنند.
آسیب سگها از شکارچیان حرفهای بیشتر است
فرمانده یگان حفاظت محیط زیست استان تهران در این باره گفت: سگها آسیبهای فراوانی به مناطق میزنند و کمتر کسی آشنا به حوزه محیط زیست هست که بگوید چنین چیزی وجود ندارد. همه صاحبنظران اذعان دارند که علاوه بر شکار مستقیم گونههای حیات وحش توسط سگهای بدون صاحب مشکلات جدی تری هم وجود دارد.
«محمدرضا خویشتندار» تصریح کرد: سگها هفتهای یک تا دو شکار دارند و بدتر از آن شکارچی حرفهای هستند که علیرغم مراقبتهای بسیار ما اقدام به شکار میکند. سگها مستقیم شکار میکنند و جمعیت شکننده حیات وحش استان تهران را تهدید میکنند. زیر ساختهایی مانند توسعه شهرها و بزرگراهها باعث شده زیستگاههای حیات وحش ما جزیرهای شدهاند و حیات وحش ما که در یک زیستگاه به صورت جزیرهای رشد و نمو دارند با حضور این سگها علاوه بر اینکه از طریق شکار مستقیم تعداد اینها را کم میکند باعث میشود بیماریهای بسیاری به حیات وحش منتقل شود و آن را از لحاظ بیماری آسیب پذیر کند.
وی ادامه داد: مشکل بعدی گونههای هیبرید هستند. از ترکیب سگ و گرگ پدیدهای به نام گرگاس به وجود میآید که شرایط فیزیولوژیک آن علاوه بر درنده خویی گرگ، هوش و ذکاوت سگ را نیز دارد و مسئله را دوچندان میکند.
فرمانده یگان حفاظت محیط زیست استان تهران گفت: الان اگر شما به جاده تلو بروید گلههای ۳۰۰ تا ۴۰۰ تایی سگ را میبینید که بعضاً شهرداری آنها را رها سازی میکند و مردم هم ندانسته به آنها غذا دهی میکنند و این مساله علاوه بر عدم مدیریت صحیح پسماند باعث شده که رشد و نمو و تکثیر سگها بیشتر شود.
خویشتندار با اشاره به نزدیکی مناطق حفاظت شده اطراف تهران به مناطق شهری گفت: هم منطقه ورجین به شمیرانات و هم پارک ملی سرخه حصار به تهران بسیار نزدیک هستند. اگرچه این ادعا که سگهای شهری به مناطق دور از شهر نمیروند هم ضرورتاً درست نیست. سگ تا چندین کیلومتر میتواند از شهر دور شود. همچنین مسائل دفع زبالهها و وجود محلهایی در حاشیه شهرها برای این کار، این فاصله را کمتر میکند و سگها برای تغذیه به آنها مراجعه میکنند. به هر حال کار علمی هم صورت نگرفته که نشان دهد سگهای شهری به مناطق طبیعی دور از شهر نمیروند.
وی تأکید کرد: علاوه بر این در حال حاضر بسیاری از مناطق آزاد هستند که از منظر حیات وحش و محیط زیست حتی از درجه اهمیت بالاتری نسبت به مناطق حفاظت شده برخوردارند مثل منطقه ارجمند در فیروزکوه که آزاد است اما به دلیل تنوع گونه حیات وحش بسیار مهم است و شاید بهتر از سرخه حصار باشد. به هر حال باید فکر و اندیشهای برای رفتار ما نسبت به حضور سگها در طبیعت موجود باشد. ما فیلمهای بسیاری از آسیبهای مستقیم سگها به مناطق داریم و اگر سازمان ما یک روند و دستورالعملی درباره نحوه رفتار ما با این سگها داشته باشد میتواند کمک رسان باشد که بدانیم خط و مشی نهادهای دیگر و سازمان ما نسبت به سگ چیست.
سگ هیچ جایگاهی در طبیعت ندارد
«دکتر ایمان معماریان»، دامپزشک حیات وحش، درباره اینکه چرا اساساً سگها در مناطق زیست حیات وحش مهمانانی ناخوانده محسوب میشوند توضیح داد: از زمانی که انسان بر روی کره خاکی زندگی میکند سعی کرده حیواناتی را برای منافع خود اهلی کند، مثل گاو و گوسفند و اسب و سگ و گربه. هر کدام را به یک دلیلی حفاظت و تغذیه و اهلی سازی کرده است و تبدیل به حیوان جدید کرده است. سگ هم در دو مرحله زمانی مختلف در آسیا از گرگ خاکستری اهلی سازی شده است و انسان می خواسته از آن در برابر خطرات حیواناتی مانند گرگها استفاده کند و به همین دلیل سگ را به وجود آورده است.
معماریان تصریح کرد: سگ در طبیعت جایگاهی نداشته و ندارد و زمانی که وارد چرخه طبیعی میشود به آن آسیب میرساند. اولین آسیبی که میرساند شکار کردن حیوانات بومی هر منطقه است. دومین آسیب ناامن کردن زیستگاه است که وقتی سگ وارد منطقهای میشود آن را ناامن میکند.
وی ادامه داد: مشکل بعدی هیبرید شدن با گونههای دیگر سگسانان است که مثلاً هیبرید گرگ و سگ که به آن گرگاس میگوئیم میتواند هم آسیب بیشتری به حیات وحش برساند و هم میتواند آسیب جدیتری به انسانها بزند چرا که میتواند به جوامع انسانی نزدیکتر شود.
این دامپزشک حیات وحش تأکید کرد: مشکل بعدی اینجاست که میتوانند ناقل بیماریهای انگلی و ویروسی و باکتریایی باشند که خیلی از گونههای حیات وحش توانایی مقابله با آنها را ندارند و میتواند خیلی از جمعیتها را از بین ببرد. شاید مثال عمدهاش پاروا ویروس در گرگهای اتیوپی باشد که از خطرناکترین ویروسهای گرگ هاست و آنها را مرز به انقراض رساند یا Canine Distemper در فکهای خزری خودمان، در پلنگهای آمور و شیرهای آفریقا که آنها را به شدت به انقراض نزدیک کرد و بیماریهای انگلی بسیار زیادی که سگها میتوانند به عنوان میزبان اصلی باشند و علف خواران و حتی انسان میتواند میزبان واسط باشد و نمونههایی را در پارکهای اطراف تهران که مملو از سگ است در قوچ و میش مشاهده کردهایم که در مغزشان کیستهایی تشکیل شده است.
معماریان در پاسخ به اینکه آیا سگهای شهری که از زیستگاههای حیات وحش فاصله دارند هم این مشکلات را ایجاد میکنند یا نه گفت: دو دسته سگ بی صاحب داریم؛ سگهای ولگرد شهری و سگهای ولگرد طبیعی. در کشورهای پیشرفته هر دو این موارد نباید وجود داشته باشند به این دلیل که آسیبهایی که گفته شد ممکن است در موارد شهری نیز وجود داشته باشند. این حیوانات زمانی که صاحب ندارند، به شدت آسیب پذیرند و بیماریهای مختلف و آسیبهای فیزیکی آنها را اذیت میکند. به طور کلی کشورهای پیشرفته برای کنترل جمعیت اینها اصلهایی را رعایت میکنند که اولین اصل مدیریت درست پسماند است.
وی یادآور شد: لندن زمانی مملو از موش بود و باعث میشد که طاعون انتقال پیدا کند و در برابر کنترل جمعیت این مورد ناتوان بودند و زمانی که مدیریت پسماند را درست رعایت کردند تا غذا در اختیارشان قرار نگیرد موفق شدند که جمعیت را خوب کنترل کنند. ما در این اصل ضعیف عمل کردیم و پسماندها را در خارج از شهر جمع آوری میکنیم و دفن میکنیم که منبعی برای آلودگی است و نمیتوانیم جمعیت این موارد را کنترل کنیم.
این دامپزشک حیات وحش در خصوص فعالیتهای برخی علاقمندان به حیوانات از جمله غذارسانی به سگهای بدون صاحب گفت: غذا رسانی در واقع تولید زباله مجدد است که باعث میشود جمعیت سگ و گربههای بی صاحب افزایش یابد و همچنین حشرات بیشتری را تولید میکند.
معماریان افزود: نکته مهم بعدی برای کنترل سگها، مدیریت بهداشتی تولید مثلی سگهای صاحب دار است. سگهای گله و نگهبان و سگهای ولگرد شهری که از محیط شهری خارج میشوند و تبدیل به سگهای ولگرد طبیعی میشوند هیچ زمانی تولید مثل آنها کنترل نمیشود.
وی در پاسخ به اینکه چه کسی متولی مدیریت سگهای ولگرد است گفت: متولی سگهای ولگرد طبیعی محیط زیست است یعنی آنهایی که در طبیعت رها شدهاند. اما در مناطق شهری شهرداری متولی است و متأسفانه آن بخشی که در شهرداری متولی است طبق آنچه که اعلام کرده سگها را از شهر میگیرند و به بیابان میبرند. در صورتی که این زیستگاه طبیعی حیوانات دیگر است و بدترین نوع مدیریت همین کار است که بیشترین میزان آسیب رسانی را دارند.
عقیمسازی کفایت نمیکند
برخی حامیان حیوانات راه حل را عقیمسازی و پلاک زدن و رها کردن حیوانات میدانند اما تجربه کشورهایی که این کار را دنبال کردهاند نیز موفق نبودهاند. برای نمونه در ترکیه و هندوستان که این کار را کردند جمعیت سگها بسیار بیشتر شده است و دلیل آن هم این است که سگهای عقیمشده راحتتر میتوانند گروه تشکیل داده و شکار کنند. از سویی سگهای عقیم شده همچنان میتوانند بیماریها را انتقال دهند و ضمن اینکه خود این فرایند هم چندان قابل کنترل نیست یعنی خیلی از سگهایی که پلاک هم خوردهاند عقیم نیستند چرا که راحتتر و کمهزینهتر است که فقط پلاک بزنیم و حتی عقیم نکنیم چه برسد به واکسیناسیون و کارهای ضروری دیگر.
دوست دیرینه بلای جان شده است
طبق آمار وزارت بهداشت میزان گزش و گاز گرفته شدن آدمها توسط حیوانات چندین برابر شده است که کمتر از ۱ درصد آن توسط حیات وحش مثل روباه و شغال بوده است و بیشترین آمار متعلق به سگ و بخشی هم گربه بوده است. به همین نسبت میزان هاری در ایران افزایش یافته و چندین برابر شده است و به نظر میرسد منبع اصلی هاری از حیات وحش به سمت سگهای بدون صاحب رفته است که نشان میدهد عدم مدیریت این بیماری را افزایش میدهد.
هزاران سال پیش جایی در غرب اوراسیا، گرگها توسط انسان اهلی شدند. اتفاق مشابهی هم به صورت کاملاً مستقل در شرق اوراسیا رخ داده بود. انسانها طی عصر برنز، با مهاجرت از شرق اورسیا به غرب آن، بعضی از سگهایشان را نیز با خود به غرب آوردند و به این ترتیب این سگها با سگهای بخشهای غربی اورسیا رو به رو شدند و تولیدمثل کردند. منشأ اصلی سگهای امروزی به سگهای اهلی باستانی برمیگردد که از شرق اورسیا آمده بودند و منشأ کمتر از ۱۰% آنها به سگهای غرب اورسیا برمیگردد که بعد از آن زمان منقرض شدند. سگها اولین حیواناتی هستند که توسط ما اهلی شدند. حتی پیش از محصولات کشاورزی و علفخواران اهلی. سگها در تغییر رابطه ما با دنیای طبیعی پیشرو بودند. بدین ترتیب انسانها سگها را برای همراهی و مراقبت از خود ساختند اما هیچ گاه گمان نمیکردند این دوست دیرینه بلای جان خودشان و فرزندانشان و حتی محیط زیست اطرافشان شود.
و صد البته کوتاه آمدن مسئولان در برابر اجتماعات این انجمن ها
اون لحظه که به توله سگ سرمازده و گرسنه پناه میدن و به خیال خودشون دارن انسانیت میکنند، باید بدونن که توله سگ نجات یافته سالهای بعد مادر حداقل ۶۰ سگ دیگه خواهد بود.
دخالت در روند زندگی حیوانات ظلم به طبیعته