انسان، افسردگی، سگ
دکتر مرضیه سرگلزایی
دامپزشک عمومی
سگ اصحاب کهف روزی چند، پی نیکان گرفت و مردم شد
«گلستان سعدی»
افسردگی در انسان:
افسردگی یک حالت خلقی است که ویژگیهای مهم آن خلق افسرده و از دست دادن علاقه و لذت است. علائم افسردگی در چهار طبقه کلی قرار میگیرند که:
- علائم هیجانی (غمگینی، احساس گناه)
- شناختی (ناامیدی، کاهش اعتماد به نفس)
- انگیزشی (کندی روانی حرکتی)
- جسمی (مشکلات خواب و اشتها)
علاوهبر این، بسیاری از افراد افسرده، اضطراب و یکسری مشکلات جسمی بدون دلیل پزشکی را هم گزارش میکنند. افسردگی در تمام طبقات اجتماعی اقتصادی دیده میشود ولی شیوع آن در زنان دو برابر مردان است. متوسط سن شروع آن حدود چهل سالگی است؛ اگرچه آمارها حاکی از افزایش میزان بروز آن در سنین پایینتر است. مهمترین علائم و نشانههای افسردگی عبارت است از : احساس غمگینی، اضطراب یا احساس پوچی، از دست دادن علاقه به فعالیتهای لذتبخش شامل رابطه جنسی، ناامیدی و بدبینی، احساس گناه، بیارزشی یا درماندگی، تحریک پذیری و بیقراری، کاهش انرژی و خستگی، دشواری در تمرکز، یادآوری جزییات مسائل و تصمیمگیری، مشکلات خواب، کاهش اشتها یا پرخوری، افکار مرگ و خودکشی.
افسردگی مانند سایر بیماری های روان شناختی یک علت واحد ندارد و حاصل تعامل عوامل مختلف ژنتیک، زیستی،اجتماعی و روانشناختی است. برای مثال تحقیقات نشان داده است احتمال بروز افسردگی در کسانی که در خانواده و اقوامشان سابقه افسردگی وجود دارد، بیشتر است و این نشان میدهد که احتمالا عامل ژنتیک در بروز این اختلالاتموثرند. علاوه براین، در افسردگی سطح برخی از مواد شیمیایی در مغز که به آنها انتقالدهندههای عصبی میگویند و کارشان انتقال پیام بین سلول های مختلف مغز است، کاهش مییابد. مهمترین این انتقالدهندههای عصبی که در بروز افسردگی نقش دارند، سروتونین و نوراپینفرین هستند. علاوه بر عوامل ژنتیک و بیولوژیک، عوامل اجتماعی و روانشناختی نیز از عوامل موثر در بروز افسردگی هستند. تحقیقات نشان میدهد بسیاری از بیماران قبل از شروع افسردگی یک استرس شدید را تجربه میکنند که نقش عامل آشکار ساز افسردگی را بازی میکند.این استرسها میتواند شامل مرگ یک فرد نزدیک، از دست دادن یک ارتباط مهم، ازدست دادن شغل، شکست تحصیلی و ورشکستگی باشد. عوامل روانشناختی نیز شامل افکار منفی و غیرواقع بینانه در مورد خود، دیگران و آینده میشود که در بروز و تداوم افسردگی نقش دارند.
افسردگی از جمله اختلالاتی است که برای آن درمانهای موثری وجود داردو معمولا هر چه زودتر درمان شروع شود، اثربخشی آن هم بیشتر خواهد بود. به طور کلی میتوان درمانهای افسردگی را به دو طبقه دارودرمانی و درمانهای روانشناختی تقسیم کرد. بررسیها نشان میدهد که ترکیب این دو نوع درمان بهویژه برای افسردگیهای متوسط و شدید، بهترین نتیجه رابه همراه دارد.
افسردگی در سگ:
همانند انسان، سگها هم میتوانند گاهی دورههایی از افسردگی را تجربه کنند. اگرچه سگها همانند انسان ظرفیت استدلال ندارند ولی این بدان معنا نیست که افسردگی را تجربه نمیکنند. هنگامیکه سگها افسرده میشوند، غالبا غمگین و بیحال هستند و تمایلی به بازی ندارند، غذا نمیخورند یا خیلی کمتر از حد معمول میخورند، گاهی ممکن است فقط کمی آب بنوشند، درنهایت، برخی از آنها به این مرحله میرسند که مقادیر زیادی از وزن خود را از دست میدهند و درگیر انواع بیماریهای جسمی میشوند.
«دکتر بیور» مدیر اجرایی کالج رفتارشناسی دامپزشکی آمریکا و دامپزشک، معتقد است که تغییرات اصلی در زندگی سگ میتواند منجر به دورههایی از افسردگی شوند، مثل رفتن به خانه جدید یا اضافه شدن حیوان خانگی دیگر. اما دو عامل اصلی که میتواند افسردگی شدیدی در سگها ایجاد کنند، از دست دادن حیوان همراه خودشان یا صاحبشان است. سگها احساسات افراد را دریافت میکنند و میفهمند، بنابراین اگر صاحبشان فوت کند، سگ خود را مسئول اندوه دیگران میداند. همچنین اگر میزان توجهی که به سگ میشده است و سگ به آن عادت کرده است، دریافت نکنند، استرس را در سگ ایجاد میکند.
دلایلی که برای افسردگی سگها وجود دارد، عبارتند از:
- بیماری جسمی: بسیاری از مشکلات سلامتی جسمی منجر به افسردگی سگها میشوند. در این حالت، با بهبود بیماری، افسردگی هم برطرف میشود و علایم به مرور قطع میشود.
- غم و اندوه: سگها برای از دست دادن یا جابهجا شدن و فقدان حضور همراهشان (چه انسان چه حیوان دیگر) سوگواری و عزاداری میکنند.
- تغییرات محیطی: جابهجایی به خانه جدید، تغییر کلی دکوراسیون داخلی منزل و یا حتی تغییر هوا میتواند تاثیر منفی به روی سگ بگذارد. بهطور معمول کمی زمان میبرد تا سگ با موقعیت جدید پیشآمده، خود را وفق دهد.
- ترس: سگها ممکن است از چیزی بترسند که باعث افسردگی آنها شود. گاهی ترس را در روشهایی متفاوت از آنچیزی که انسان انتظار دارد، نشان میدهد بنابراین متوجه ترس آنها نمیشوند، که این امر میتواند سگ را به شدت آسیبپذیر کند.
- صاحب سگ: سگها قادر هستند که انرژی صاحبش را دریافت کند و احساساتی مشابه صاحبش را نشان دهد. همچنین اگر صاحبش به مدت طولانی حضور نداشته باشد، منجر به افسردگی میشود که ممکن شبیه اضطراب جدایی در انسان باشد.
- ناشناخته: گاهی هم دلیلش نامعلوم است و دلیل منطقی برای افسردگی سگ وجود ندارد.
اعمالی که در زمان افسردگی سگ باید انجام شود:
- اگر سگ مشکل سلامتی ندارد، افزایش فعالیت سگ به عنوان اولین قدم، میتواند کمککننده باشد. ورزش کردن بههمراه سگ میتواند راه فوقالعادهای برای آغاز مسیر بهبود باشد. طبیعی هست که در این زمان به سگ توجه بیشتری شود، ولی نباید بیش از حد توجه کرد زیرا این عملکرد میتواند رفتار غمگین و اندوهناک سگ را تقویت کند.
- برنامهریزی و ثبات در برنامه منظم روزانه بسیار مهم است. زیرا به سگ احساس امنیت میدهد و اعتماد به نفس سگ را تقویت میکند.
- اگر دلیل افسردگی سگ، از دست دادن حیوان همدم وی بوده است، آوردن حیوان خانگی جدید میتواند به حال سگ کمک کند.
- دارودرمانی به عنوان آخرین قدم انتخاب میشود که فقط باید تحت نظر دامپزشک باشد.
به طور معمولی افسردگی در سگها، زیاد جدی نیست و بعد از مدت کوتاهی سگ به حالت عادی برمیگردد. اما گاهی هم میتواند شرایط جدی تهدیدکننده ایجاد کند. افسردگی باید در اسرع وقت درمان شود. جهت درمان افسردگی در سگها، باید آنها را درگیر کنید، برای مثال، اعمالی که قبلا از آنها لذت میبردهاند را بیشتر انجام دهید تا زمانی که آنها علایم شادی را نشان دهند و در این زمان تشویقی دهید.
تعامل درمانگری انسان - سگ:
افسردگی در انسان، بحث وسیعی است که میتواند گروههای مختلف افراد را تحت تاثیر قرار دهد. راههای زیادی برای اینکه افراد افسرده احساس بهتری داشته باشند، وجود دارد، مانند صحبت کردن با روانشناس، مصرف داروها تحت نظر روانپزشک، ورزش و خوراکیهای سالم و گذراندن زمان بیشتری با اعضای خانواده، دوستان و حیوان خانگی.
پیوند انسان – حیوان، به رابطهای که بین انسان و حیوان در طول نسل بشر ایجاد شده است، اشاره دارد. حیوانات از جهات مختلفی از جمله ارائه خدمات به عنوان منبع غذا برای جامعه بشر سودمند بودهاند. امروزه، مشارکت حیوانات در زندگی انسانها فراتر از نیازهای اساسی فیزیولوژیک است و به عنوان همراه یا درمانگر هستند.
سگها به عنوان اولین حیوان اهلی شده به دست انسان، هزاران سال است که در کنار وی زندگی میکنند، با انسان مانوس شده و حضورش در کنار انسان بهگونهای با تاریخ بشر درآمیخته که تفکیک این دو از یکدیگر دشوار به نظر میرسد. وجود صفات نیکویی چون وفاداری، زیبایی و فداکاری در این موجود دوستداشتنی همواره مورد ستایش و قدردانی آدمیان قرار گرفته است و از او به عنوان دوست باوفا و کمتوقع انسان یاد شده است. کمیته انجمن دامپزشکی آمریکا اتصال انسان – حیوان را به عنوان یک ارتباط پویا و سودمند بین انسان و دیگر حیواناتی است که به وسیله رفتارهایی که سلامتی و بهزیستی هر دو گروه مطرح میشوند و تحت تاثیر قرار میگیرند که شامل تعامل حسی، روانشناختی و فیزیکی انسانها و دیگر حیوانات و محیط است. انواع مختلف حیوانات مانند سگ، گربه، خرگوش، اسب و دلفینها هستند که به عنوان درمانگران انسانها شناخته شده هستند ولی بهترین نوع حیوان براساس اولویتها و مناسب بودن برای کودک و خانواده وی، انتخاب میشوند.
سگها قادرند بسیاری از اتفاقات اطراف خود را درک کنند، دارای احساس و عاطفه هستند و به همین دلیل به افراد و اشیا دل بسته و آنها را دوست دارند. گاهی دیده شده سگی در غیاب صاحبش یا یکی از افراد منزل به شدت دچار افسردگی شده و تا مدت زیادی دلتنگی کرده و غذا نمیخورند. اگر انسان به صدای پارس کردن سگها در هنگام ترس، عصبانیت، اعتراض، شادی و گرسنگی دقت کند، متوجه خواهد شد که لحن آنها با هم متفاوت است. همچنین سگها، آیینه احساسات انسانها هستند و میتوانند به طور کامل آنها را بروز دهند.
سگها میتوانند به شاد شدن افراد کمک کنند. مطالعات نشان داده است که حضور سگها میتواند باعث کاهش استرس، اضطراب و افسردگی شود، تحمل تنهایی را تسهیل میکند، تمایل به ورزش را افزایش میدهند و سلامتی همهجانبه در افراد را بهبود میبخشند. بازی کردن با سگها نشان میدهد که اکسیتوسین و دوپامین افزایش مییابد، احساس مثبتی به وجود میآید و اتصالی بین انسان و حیوان خانگی وی ایجاد میشود. تعدادی از دلایلی که باعث میشود تا به افراد افسرده، نگهداری از سگ پیشنهاد شود، به شرح زیر است:
ورزش:
حضور حیوانات خانگی در زندگی انسان، باعث میشود تا استایل زندگی افراد به سمت استایل سالم پیشرفت کند. سگها به ورزش احتیاج دارند بنابراین افراد مجبور میشوند در کنار سگها ورزش کنند. این عمل باعث میشود که اندورفین در بدن افراد افزایش یابد که این هورمون به مقابله افراد با افسردگی کمک میکنند. علاوهبراین سگها به یک برنامه منظم مخصوصا برای غذا و ورزش احتیاج دارند، بنابراین افراد به ثباتی برای برنامههای روزمره و ورزش میرسند که به کاهش استرس کمک میکند که این امر منجر به بهبود الگوی خواب و برنامهریزی زندگی و در نهایت سلامتی میشود.
اجتماعی شدن:
سگها دلیلی برای صحبت کردن افراد با دیگران هستند، به عنوان مثال در حال پیادهروی در پارک و یا در زمان مراجعه به مطب دامپزشک. این امر میتواند به کاهش احساس تنهایی کمک کند، بهگونهای که برخورد با دیگران، خصوصا چهره به چهره بودن، باعث کاهش علایم افسردگی میشود. مراقبت از سگ به افراد هدف میدهد و کمک میکند تا به مسئلهای خارج از افسردگی تمرکز کند.
اعتماد به نفس:
سگها موضوعات و زمینههای زیادی برای مراقبت و رسیدگی دارند، اما تحقیقات نشان میدهد که مسئولیتپذیری به سلامت ذهن انسان کمک میکند. تعدادی از روانشناسان معتقدند که افراد با تحت مالکیت گرفتن چیزی و یا یاد گرفتن مهارتهای جدید میتوانند اعتماد به نفس خود را بالا ببرند. مراقبت کردن از سگ این اطمینان را ایجاد میکند که افراد میتوانند علاوهبر خودشان، از موجود دیگری هم مراقبت کنند.
در طی پاندمی COVID-19، میزان افسردگی در بین انسانها و متعاقب آن در بین حیوانات خانگی افزایش یافت. همچنین، در جهان مدرن امروزه، کودکان به خصوص در برابر اضطراب، آسیبپذیر هستند. خوشبختانه، فواید حضور سگ در زندگی، برای همه ردههای سنی از کودکان تا سالمندان، اثبات شده است. همچنین، سگها باعث بهبود چارچوب زندگی انسان میشود و یک لایف استایل سالم را در بین انسانها گسترش میدهند. همه سگها به ورزش احتیاج دارند، حتی اگر نژاد سگ نیازمند پیادهروی طولانی نباشد، باز هم نیازمند چندین بار بیرون بردن در طول شبانهروز هستند. بیرون بردن و پیادهروی با آنها در پارک، نشاندهنده بهبود بروندادهای سلامت روانی و فیزیکی است. بیرون رفتن به افزایش ویتامین D، کمک میکند که خود موجب بهبود افسردگی میشود. همچنین، حضور سگها در زندگی انسان سبب میشود که در بدن انسان اکسیتوسین و اندورفین بیشتری ترشح شود که استرس و اضطراب را کاهش میدهد. همچنین همراهی و محبت بی قید و شرط سگ، سبب میشود که انسان احساس تنهایی نکنند. این موارد به انواع اختلالات روانی مانند اضطراب و افسردگی کمک میکند.
کسی با سگی نیکوئی گم نکرد
کجا گم شود خیر با نیکمرد
«بوستان سعدی»
اولا منابع مطالب این نوشتار فوق کجاست؟
ثانیا واقعا چرا سگ باید عاملی برای صحبت کردن افراد با هم باشد؟ یعنی موضوعی مفیدتر و تمیزتر و شادابتر و انسانی تر پیدا نمیشه؟
ثالثا افسردگی به با سگ برطرف بشه همون بهتر که برطرف نشه!
ذره ای تفکر در عالم خلقت انسان با این همه عظمت و این همه القاب و عناوینی که خداوند متعال برای او بکار برده و خود را برای خلقت او احسن الخالقین نامیده ... حالا این انسان اولا چرا باید افسرده بشه بعد چرا باید با همنشینی با سگ رفع افسردگی کند؟
سگ هم مخلوق خداست مخلوق خالقی که انسان را خلق کرده و عاقل است و عادل و عدل یعنی قرار گرفتن هرچیز سرجای خودش و جای اشیا را اشیا آفرین تعیین می کند و همون خالق عادل فرموده سگ در جرگه حیوانات است و طبیعت و اسطبل و همنشینی با حیوانات برای او لذت بخش است پس بگذارید با آنها خوش باشد
به جای پیدا کردن وجوه مشترک انسان و سگ دنبال پیدا کردن وجوه مشترک انسان و فرشته باشید بهتر است
حکیم سنایی میفرماید:
تو فرشته شوی ار جهد کنی از پی آنک
برگ توتست که گشتست به تدریج اطلس
البته بنده خودم به مرغ و خروس خانگی خیلی علاقه دارم و اتفاقا الآن هم هستند و خروسها میخونند خیلی قشنگ و دلنشین چون خروس و مرغ خانگی فقط مخصوص خانه اند و در طبیعت جایی برای زندگی ندارند(البته الان یه طیفی دارند سگها را هم کاری می کنند که با شرایط خانه انسان تطبیق داده شوند)
رسول اکرم(ص) فرمودند: خروس را دوست دارم به خاطر سحرخیزی و غیرت و صدای خوش
قبول کن جواب قانع کننده ای ندادید بهشون
استدلالی و منطقی نوشته البته آخرش هم گفته خودم مرغ و خروس دارم که شما فقط جوابی نقضی برای این مطلب داشتید که نوشتید
در روایت اصحاب کهف که یقیناً به صحت آن اعتقاد هم دارید چنین آمده که سگی هم همراه ایشان در غار بخواب رفته ؛
خب سوال اینجاست که اگر سگ نجس است چگونه مورد عنایت و لطف الهی قرارگرفته و جز مقربین فرض شده است؛؟
حالا تشخیص شما جامع تر است یا عین کلام خدا؟
اگر منصف باشید خونی هم که در رگهای شماست و حیات تان به آن وابسته می باشد هم نجس است ؛
فوبیای سگ را با کلاه شرعی پنهان نکنید