ظرفیت محدود پرورش حیوانات در ایران
دکتر فرزاد طلاکش
دبیرکل انجمن ملی طیور ایران
ایران در حوزه پرورش حیوانات غیرمعمول، یعنی جز دام و طیوری که با هدف تامین پروتئین در کشور تولید انبوه میشوند، موفقیت اقتصادی چندانی بهدست نیاورده است.
اساسا پرورش هرنوع حیوانی که نیازمند تامین غذا از مراتع باشد، یعنی حیوانات مرتعی، در کشور ما بهدلیل محدودیتهایی که در حوزه زمین و مراتع داریم چندان رشد قابل توجهی نداشته است. از اینرو است که پرورشدهندگان در ایران بیشترین تمرکز خود را روی پرورش مرغ گوشتی و مرغ تخمگذار گذاشتهاند. در واقع میزان پرورش دام در ایران سال به سال رو به کاهش گذاشته است، اما از طرف دیگر پرورش مرغ در این سالها تا حد قابل توجهی افزایش داشته است. بر همین اساس ما امروز در تولید تخممرغ مقام دهم دنیا و در تولید مرغ مقام هشتم دنیا را داریم. اما در پرورش دیگر حیوانات چندان حرفی برای گفتن نداریم؛ هم بهخاطر کمبود مراتع و هم بهخاطر کمبود آب.
برای مثال، یک گاو برای اینکه بتواند یک لیتر شیر تولید کند باید مقدار قابل توجهی آب مصرف کند و این به غیراز نهادهای است که باید در اختیار حیوان قرار گیرد. مراتع ما از توانایی تامین نیازهای این حیوانات برخوردار نیست. از لحاظ صرفه اقتصادی هم فضایی که یک گاو یا حیوانی مشابه اشغال میکند، معادل فضایی است که میتوان 50مرغ را در آن پرورش داد. از اینرو سرمایه مورد نیاز برای پرورش چنین حیواناتی، بهمراتب برای پرورش مرغ توجیهپذیرتر است، نهتنها در ایران بلکه در همه جای دنیا هم نباید تأثیرات آلایندگی پرورش حیوانات برای محیطزیست را نادیده گرفت .
درست است که پرورش دیگر حیوانات در کشور رواج دارد، مثلا پرورش بوقلمون، کبک، بلدرچین یا دیگر انواع حیوانات و پرندگان، اما ارقام و اعداد مرتبط با پرورش این حیوانات در حدی نیستند که بتوان در سطح اقتصادی یا غذایی کشور روی آنها حساب کرد. در واقع حوزههای پرورش حیوانات غیرمعمول در حد علاقه شخصی یا کارآفرینیهای کوچک باقی ماندهاند.
از نظر بالقوه بودن ظرفیت پرورش حیوانات در کشور، باید بدانیم که در همه جای جهان بیشتر نیاز اقتصادی و غذایی به سمت پرندگان متمرکز شده است زیرا امروزه مسائلی مانند مسائل محیطزیستی، میزان گازهای گلخانهای و ازتی که از مدفوع حیوانات پرورش داده شده وارد اتمسفر میشود در جهان اهمیت ویژهای پیدا کرده است.
همچنین محدودیت منابع هم در هدایت کشورها به سوی پرورش حیوانی خاص بسیار تأثیرگذار است. برای مثال اگر بخواهیم گرسنگی را در کشوری آفریقایی برطرفسازیم، بهتر است مرغ تخمگذار در اختیار روستاهای آن کشور قرار دهیم. یک مرغ بومی برای یک روستایی که مهارت صنعتی هم ندارد، حداقل 150تخم در سال خواهد داشت. اما یک گاو فضای زیادی را اشغال میکند و محصولی که به روستایی میدهد به اندازه تخممرغ سیرکنندگی ندارد. از اینرو دنیا اساسا به این سمت رفته که هم منابع پروتئینی برای تغذیه دام و طیور محدود است و هم به بهرهوری در سطح اهمیت ویژهای میدهد، یعنی پرورشدهنده چه سطحی از زمین را اشغال میکند و در ازای آن چه محصولی را تحویل بشر میدهد؟
طبیعی است که هیچیک از حیوانات قابل پرورش به اندازه پرندگان این سطح از بهرهوری را ندارند. و هیچیک از پرندگان، مانند شترمرغ یا بوقلمون، به اندازه مرغ بهرهوری ندارند و سرعت پرورش در آنها بالا نرفته است. بهویژه به این خاطر که در حوزه مرغداری پژوهشهای ژنتیک فراوانی هم انجام شده و قابلیتهای خوبی بهدست آمده است.
ما در ایران در حوزه تولید پروتئین مرغی خودکفا هستیم و هیچ نوع وارداتی نداریم. در دورهای خاص برای تنظیم بازار از کشورهای همسایه تخممرغ وارد کشور شد. ممکن است در دورهای خاص قیمتها به اندازهای بالا بروند که برای تنظیم قیمتها مجبور به واردات شده باشیم. نیاز کشور ما درحال حاضر ماهانه 85هزار تن تخممرغ است. کل سال 96که واردات تخممرغ داشتیم، 11هزار تن تخممرغ طی 40روز وارد کشور شد که در واقع واکنشی به اعتراضات عمومی به گران شدن تخممرغ بود که البته خاصیتی هم نداشت و تنها عدهای واسطه و دلال سود بردند نه مردم.
در حوزه صادرات هم اگرچه الان به دلایل مسائل موجود متوقف شده است، اما اصولا اگر کشور بخواهد با همین سرمایهای که امروز در اختیار دارد صادرات را آغاز کند بدون اینکه ریالی به این سرمایه اضافه شود، میتواند سالانه 200هزار تن تخممرغ و تا 400هزار تن مرغ به کشورهای اطراف صادر کند. صادرات دیگری هم در حوزه پرورش حیوانات انجام میشود، مثلا پرندههای زینتی، اما بهصورت بسیار محدود. یا قاچاق انواع حیوانات مثل شاهین و باز و عقاب از ایران به کشورهای همسایه وجود دارد. این حیوانات در ایران شکار شده و به قیمتهای گزاف به کشورهای همسایه فروخته میشوند.
مراکز پرورش دیگر حیوانات، مانند انواع پرندههای غیرخوراکی و زینتی، فروش بسیار محدودی دارند و ظرفیت اقتصادی آنها در سطح کشوری یا صادرات گسترده نیست. در واقع کشور این نوع پرورش حیوانات را بهعنوان یک فعالیت اقتصادی مستمر که قابل سرمایهگذاری باشد درنظر نمیگیرد و این نوع فعالیتها معمولا تفریحی و محدود، در حد کارآفرینیهای کوچکی هستند که معمولا در سطح کشوری بازار مستمری هم ندارند .
اساسا پرورش حیوانات در ایران بهدلیل کمبود آب و مراتع و زمینهای زراعی تا بیش از 70درصد وابسته به واردات خوراک از کشورهای خارجی است. درحال حاضر برای تامین کنجاله سویا بالای 70درصد، ذرت بالای 65درصد و جو تا 50درصد وابسته به واردات هستیم و فارغ از این چند سال تحریم و نوسانات شدید قیمت ارز، بخش پرورش حیوانات همواره درگیر مسائل مرتبط با واردات نهاده برای پرورش دادن حیوانات مختلف، دام و طیور بوده است.
در چنین شرایطی باید قیمت تمامشده محصولات را هم در حدی نگهداشت که در حوزه صادرات قدرت رقابت با کشورهای دیگر از دست نرود. یا برای تولید داخلی، وقتی افزایش قیمتها و مشکلات واردات خوراک، منجر به افزایش قیمت محصول نهایی میشود، نباید با دخالت برای تنظیم بازار قیمت محصول تمامشده را کمتر از هزینهای که برای پرورش آن حیوان صرف شده اعلام کرد؛ زیرا در این صورت تولیدکننده انگیزه خود را از دست خواهد داد .
منبع: همشهری
رقابت ناعادلانه کشاورز
خارجی را که با ارز دولتی
محصول خود را
در بازار ما به فروش می رساند با کشاورز ایرانی که عملا هیچ حمایتی ندارد
در نظر نمی گیرید.
تئوری های ...... شما در خصوص عدم امکان پرورش به صرفه دام در داخل کشور بر همین اساس شکل گرفته است!