در حالی که قدرت خرید در یک دهه اخیر به شدت کاهش یافته و تولید ناخالص داخلی ایران نیز در بازه زمانی یاد شده با کاهش به سه چهارم ابتدای دهه نود رسیده است، آمار مصرف گوشت ایران از شرایط دیگری از وضع اقتصادی کشور پرده بر میدارد.
به گزارش حکیم مهر به نقل از گسترش نیوز، چند وقت است که در شبکههای مجازی متنی در حال دست به دست شدن است که بر اساس آن سرانه مصرف گوشت در ایران را، پایینتر از بسیاری از کشورهای آفریقایی نشان میدهد! بر اساس این گزارش سرانه مصرف گوشت ایران به ۶ تا ۸ کیلوگرم رسید که در ادامه در قیاس با برخی از کشورهای آفریقایی مبنی بر گزارش فائو سنجیده شده است. در گزارشی که از جانب سازمان خواروبار و کشاورزی ملل متحد برای سال ۲۰۲۱ منتشر شده است، میزان سرانه مصرف گوشت برخی از کشورهای آفریقایی و آسیایی به این شرح است: کشور جمهوری غنا ۹ کیلوگرم، گینه استوایی 6.5 کیلوگرم، ساحل عاج ۸ کیلوگرم، نیجریه 8.5 کیلوگرم، تانزانیا ۱۰ کیلوگرم، کره شمالی قحطی زده 10.8 کیلو و یمن اشغالی که حدودا نزدیک به یک دهه درگیر جنگ داخلی، تروریسم و نبرد با ائتلافی از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس است، حدود ۱۴ کیلوگرم سرانه مصرف گوشت دارند!
نقص مبنایی در آمار مصرف گوشت
بیتردید لنگرگاه آماری ارائه شده برای ایران در قیاس با این کشورها دچار، نوسان و نقصان محاسباتی است زیرا این قیاس دستکم چند پارامتر را با خود حمل نمیکند. در ایران از اوایل دهه نود، بیش از ۲۵ درصد از تولید ناخالص داخلی کشور کاهش یافته و این کاهش شدید قدرت خرید عمومی در کنار تورم افسار کسیخته، به عنوان یک امر بدیهی در اقتصاد ایران برای بسیاری از افراد از وضوح و رزولوشن ملموس و بسیار بالایی برخوردار است و صابون این واقعیت تقریبا به تن تمامی ایرانیان خورده است. با این حال قدری دانش حسابداری عمومی کافی است تا این قیاس بیمبنا با یمن و کشورهای آفریقایی و کره شمالی مردود انگاشته شود. در واقع شاخص مورد سنجش و قیاس عمومی میان این کشورها از دو پارامتر اساسی بیبهره است!
شاخص سرانهای که برای ایران مطرح شده است، فقط در برگیرنده میزان مصرف گوشت قرمز مبتنی بر گاو و گوسفند است و این در حالی است که آمار مصرف گوشت سفید و خاصه مرغ در ایران، در این سنجه آماری مورد محاسبه واقع نشده است. در حال حاضر سرانه مصرف مرغ در ایران در حال نوسان بین ۲۲ تا ۲۵ کیوگرم برای هر نفر در سال است و این عدد برای ماهی و سایر گوشتهای دریایی نظیر میگو نیز حدود ۱۱ تا ۱۲ کیلوگرم برای هر نفر در سال است. پس در واقع در یک مغالطه آماری، میزان مصرف گوشت سفید اعم از مرغ و انواع ماهی در ایران، در این محاسبه نیامده است. در حالی که اگر این شاخص بر پایه محاسبه مجموع میانگین مصرف گوشت گاو، گوسفند، مرغ و ماهی محاسبه شود، سرانه مصرف گوشت ایرانیان به چیزی بالغ بر ۴۱ تا ۴۶ کیلوگرم در سال میرسد.
شاخص پایه برای سرانه مصرف گوشتهای متنوع
این در شرایطی است که میزان میانگین سرانه مصرف گوشت بلدرچین برای هر ایرانی حدود ۲ کیلوگرم در سال و همچنین سرانه مصرف گوشت شتر برای هر فرد در ایران، رقمی بالغ بر ۹۰۰ گرم تا یک کیلوگرم را در بر میگیرد که در کنار محاسبه آمار سرانه مصرف گوشت شترمرغ و بوقلمون، که در مجموع به ۷۰۰ گرم میرسد، این شاخص میانگین مصرف گوشت در ایران، از ۴۳ تا ۴۸ کیلوگرم برای هر فرد متغیر خواهد بود نادرستی محاسبه آماری مطروحه در فضای مجازی به سرعت آشکار خواهد شد. به طور مثال ایران در مصرف گوشت گوسفند رتبه ششم در دنیا و در مصرف گوشت بز در رتبه سوم دنیا قرار دارد و این در حالی است که مصرف گوشت خوک در ایران به صفر میرسد. به عبارت دیگر در آماری که برای کشورهای دیگر لحاظ شده، میزان مصرف گوشت گاو، گوسفند، خوک، مرغ و آبزیان باهم در نظر گرفته شده اما در گزارش محاسبه شده برای ایران، فقط میزان مصرف گوشت گاو و گوسفند بدون احتساب میزان مصرف گوشت مرغ و آبزیان محاسبه شده است.
بیشترین گوشت مصرفی ایرانیان چیست؟
در حالی که ایرانیان بیش از ۳ برابر گوشت گاو و گوسفند، فقط مرغ مصرف میکنند که بیش از ۷۵ درصد سبد سرانه مصرف گوشت در ایران را شامل میشود. پس نتیجه میگیریم آماری که در فضای مجازی در حال وایرال شدن است، یک مغالطه آماری است. با این حال هیچ کس منکر کاهش قدرت خرید ایرانیان در یک دهه اخیر به نسبت به همه دورانها نیست. به طور مثال اگر بر مبنای قدرت خرید سال ۹۰ حساب کنیم، مصرف گوشت قرمز در ایران بیش از ۱۴ کیلوگرم برای هر فرد بود و میزان مصرف مرغ بیش از ۳۲ تا ۳۵ کیلوگرم برای هر فرد میشد و این رقم برای ماهی و سایر آبزیان نیز به حوالی ۲۰ کیلوگرم سرانه در سال بالغ میشد. یعنی اگر این سقوط آشکار در قدرت خرید ایرانیان رخ نمیداد، سرانه مصرف گوشت برای هر ایرانی کمتر از ۶۵ کیلوگرم در مجموع نبود.