اختصاصی حکیم مهر:
آیین افتتاحیه نهمین کنگره بینالمللی دامپزشکی طیور صبح امروز ۲۴ بهمن ماه با حضور مسئولین سازمان دامپزشکی کشور و سازمان نظام دامپزشکی ج.ا.ا، دانشجویان، متخصصین، دانشگاهیان و علاقمندان در هتل المپیک تهران برگزار گردید ...
تعداد بازدید: ۱۸۱۰
تاریخ انتشار: 12 February 2025 - ۲۴ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۸:۴۳
کنگره های علمی به مثابه بستری برای تبادل دانش، ارزیابی پژوهشهای نوین، و ارتقای استانداردهای حرفهای، نقشی حیاتی در پیشرفت علوم ایفا میکنند. بااین حال، نهمین کنگره بین المللی دامپزشکی طیور همانند بسیاری از به اصطلاح کنگره های اخیر دامپزشکی، با کاستی های ساختاری چشمگیر، نه تنها نتوانسته است به این اهداف پایبند باشد، بلکه با چالشهای جدی در حوزه اعتبار آکادمیک و پژوهشی مواجه است.
الف) فقدان شاخص های اعتبارسنجی بینالمللی :
- عدم نمایه سازی در پایگاههای معتبر: این کنگره فاقد حضور در پایگاه های نمایه کننده معتبری همچون Google Scholar، SID (مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی)، Civilica، یا ISC (پایگاه استنادی جهان اسلام) و کد کنسرسیوم نمایه ملی است. این ضعف، دسترسی به مقالات ارائه شده را محدود کرده و امکان رصد علمی آنها را از جامعه پژوهشی جهانی سلب میکند.
- عدم انتشار در ژورنال های دارای رتبه علمی: مقالات پذیرفته شده در هیچ ژورنال دارای Impact Factor یا پایگاههای بین المللی مانند Scopus و PubMed منتشر نمیشوند، که این امر ارزش علمی آنها را زیر سؤال میبرد.
ب) فرآیند داوری غیرشفاف و غیراستاندارد:
- نظام داوری نامشخص: فرآیند بررسی مقالات فاقد معیارهای شفاف داوری همسطح با کنگره های معتبر علوم پزشکی است. پذیرش گسترده و بدون غربالگری دقیق مقالات، نشان دهنده کم توجهی به کیفیت پژوهشی و احتمالاً رویکرد تجمع محور به جای علم محور است.
- عدم تطابق با اخلاق پژوهشی: فقدان مکانیسمهای شناسایی سرقت ادبی (Plagiarism Check) یا سوگیریهای روششناختی، خطر نقض اصول اخلاقی در پژوهشها را افزایش میدهد.
ج) رویکرد تجاری و کمرنگ شدن اهداف علمی:
- تبدیل به رویداد تبلیغاتی:حضور پررنگ شرکت های تولیدی به عنوان اسپانسر و اولویت دهی به تبلیغات تجاری در حاشیه کنگره، ماهیت علمی رویداد را تحت الشعاع قرار داده است. این رویکرد، مشابهتی با کنگره های ملی و بین المللی معتبر ندارد و بیشتر به یک «دورهمی غیررسمی» با محوریت منافع اقتصادی شباهت دارد.
کاهش ارزش گواهی حضور: گواهی های صادرشده به دلیل عدم ارتباط با نهادهای آکادمیک معتبر، فاقد ارزش در رزومه های علمی و حرفه ای هستند.
د) مقایسه تطبیقی با کنگره های علوم پزشکی:
درحالیکه کنگره های علوم پزشکی با الزاماتی همچون داوری همتا (Peer Review) ، انتشار در ژورنال های نمایه شده، و ارائه گواهی های معتبر همراهند، این کنگره با استانداردهای حداقلی نیز فاصله دارد. این شکاف نه تنها مانع همگرایی رشته دامپزشکی با شاخه های پیشرو علوم پزشکی میشود، بلکه اعتماد جامعه علمی به رویدادهای تخصصی این حوزه را کاهش میدهد.
توصیه به همکاران گرامی این است که یا کنگره ها اصلاح شود یا در آن ها شرکت نکرده تا از اتلاف وقت و انرژی خود جلوگیری کنید.
با احترام
خدمت شما عرض کنم که داشتن DOI برای مقالات بسیار مهم است، اما تأکید مجدد بر چرخه معیوب پژوهشی جای سوال دارد.
ابتدا بنده را توجیه کنید که هدف این فرآیند چیست؟ فرآیند کلی تحلیل مقالات زمانبر است، و سامانههای تشخیص تقلب علمی بومی در دسترس عموم نیستند و هزینهبر هستند. فرض کنیم که مقالهای کپی شده باشد؛ بسیاری از مقالات و متون با ایمپکت بالا نیز به همین شکل از نثر مشابه استفاده کرده و به یکدیگر ارجاع دادهاند. شما داوری مجلات را سالم میبینید؟ واقعاً چقدر خودتان تجربه دارید؟ اکنون فردی میگوید من ۵۰ مقاله ISI دارم، اما نتیجه چیست؟ خروجی چیست؟ آیا مشکلات کشور را حل کردهاید؟ مقالهای به مجله ارسال میشود و رد میشود، اما همان مجله دعوت به داوری مقالهای از همان نویسنده میکند. شما کجای کار هستید؟
داوران مجله پشت پرده قرار دارند و به راحتی مقالهای که نتیجه زحمت چندین دانشجو و محقق است را زیر سوال میبرند در حالی که تخصصی در آن حوزه ندارند. بسیاری از افراد تنها به bash کردن مسلط هستند.
یک مشت به اصطلاح آکادمیک دور هم جمع میشوند و مجلهای را سرهم میکنند. باور کنید این رویه در سراسر جهان همینطور است و سمی بودن محیط آکادمیک به شدت افزایش یافته و غیر قابل تحمل شده است. مقالهای را در مجلهای با درجه Q1 چاپ میکنید، سپس یک pay wall برای آن قرار میدهند و پولش هم به جیب نویسنده و داوران نمیرود! حتی بسیاری از این مقالات فقط توسط نویسنده و داوران خوانده میشوند.
اکنون همایشها نیز بیشتر به خاطر امتیاز پروانه فعال هستند و نه بیشتر. فضای درمان و آکادمیک مانند گذشته نیست.
در مورد داوری مجلات، بله، قطعا نواقصی فاحشی وجود دارد، اما آیا راهکار شما حذف سیستم داوری است؟ تجربیات شخصی شما در رد یا پذیرش مقالات نباید مبنای قضاوت کلی درباره سلامت سیستم داوری قرار گیرد. اگر فردی ۵۰ مقاله ISI دارد اما خروجی عملی ندارد، این به ضعف در سیاستگذاری علمی بازمیگردد، نه به اصل پژوهش و انتشار مقالات.شاید کسی نیازی در کل به CV قوی داشته باشد...
اگر فضای آکادمیک و درمانی مانند گذشته نیست، علت آن را در عدم مسئولیتپذیری برخی افراد و چالشهای کلان علمی و اقتصادی باید جست، نه در کل سیستم علمی. نقد سازنده زمانی ارزشمند است که با ارائه راهکار همراه باشد، نه تخریب و کلیگویی.
حالا این سوال مطرح است که شما میخواهید با فساد پژوهشی مقابله کنید؟ با چه ابزاری این کار را میخواهید انجام دهید وقتی ابزار مناسبی در دسترس نداریم؟ حتی اگر ابزار داشتیم، فکر میکنید چند نفر از اساتید هیئت علمی از این فیلتر سالم بیرون میآیند؟ تنها درباره حوزه دامپزشکی صحبت نمیکنم، بلکه در تمامی رشتهها این مسئله وجود دارد.
در مورد DOI که اشاره کردم، اول اینکه به این معنا نیست که اعتباربخشی میکند. بسیاری از مقالاتی که DOI داشتند را ریترکت کردهام. هدف من این است که شما مقالهای را جایی ارسال کنید که بتوانیم به آن استناد کنیم و شاید کار خوبی از میان این مقالات به دست بیاید. حتی اگر شخص مقالهای را نتوانسته منتشر کند یا حوصله نداشته یا پول نداشته است، این روش ممکن است به او کمک کند. بله، برخی از مجلات برای داوری هم پول میگیرند و بعد مقاله را بررسی میکنند.
من کجا گفتم که سیستم داوری را حذف کنیم؟ شفافیت یعنی داوران مقاله باید مشخص باشند که چه کسانی هستند و از کجا آمدهاند. این هم میتواند آسیب برساند، کما اینکه در گذشته هم دیدهایم و مقالاتی ریترکت شدهاند. شفافیت خوب است تا زمانی که قانونی برای حمایت هم وجود داشته باشد.
وقتی کسی زحمت میکشد و کلی مقاله ردیف میکند، به نظر شما نباید به جای کمیت به کیفیت، تأثیرگذاری و حل مسئله توجه کنیم؟ عقیده دارم سیاستگذار علمی وجود ندارد و کل سیستم دانشگاهی معیوب است. تمرکز استاد به جای آموزش درست به دانشجوها، روی کپی کردن مقاله و چاپ کتاب است. چرا؟ چون سیستم دانشگاهی پژوهشی در همهجای دنیا همین داستان است و اگر استاد بخواهد متمرکز بر آموزش باشد سیستم ایشان را به خون میاندازد و تنبیه میکند. عزیز من استاد دانشگاه ملی اینجا با چوب بچهها را میزند و همان شخص در دانشگاه 13 فرانسه آنها را ماچ میکند تا مبادا اخراجش کنند.
در خصوص عدم مسئولیتپذیری برخی افراد، این مسئله چند وجهی است و تا زمانی که تجربه مدیریتی نداشته باشید، متوجهش نمیشوید. قانون مشکلدار را باید اصلاح کرد تا فردی که میخواهد کار کند، مهرههای فساد را از سازمان بیرون بیندازد. در ساختار نظام پژوهشی، از بالا تا پایین باید اصلاح شود. در طبقه اول، مرکز فسادی به اسم هیئت علمی داریم که بیتوجه به پژوهشهای کاربردی است و دزدی ایده و پروپوزالهای دانشجویی رخ میدهد. مسائل فساد اخلاقی هم وجود دارد.
اینها را خدمت شما گفتم حالا با توجه به اینکه شما علاقه دارید با فساد علمی مقابله کنید، آیا استفاده از هوش مصنوعی برای دانشجویان مناسب است؟
درباره داوری مقالات، هیچکس منکر مشکلات آن نیست، اما شفافیت مطلق که شما از آن دم میزنید، در بسیاری از موارد منجر به باندبازی و انتقامجویی علمی شده است. همین حالا هم افراد و گروههایی هستند که به محض انتشار نام یک داور، شروع به فشار، تهدید یا تطمیع او میکنند. اگر میخواهید داوریها شفاف باشد، ابتدا بستر قانونی مناسب را معرفی کنید، نه اینکه صرفاً شعار بدهید.
مسئله دیگر، سیاستگذاری علمی است. شما ادعا میکنید که سیاستگذار علمی نداریم، اما این را نادیده میگیرید که سیستم پژوهشی در کشور دقیقاً به دلیل همین فقدان سیاستگذاری دچار آشفتگی است. راهکار شما چیست؟ حذف کل سیستم؟ فکر میکنید با تخریب همهچیز، معجزهای رخ میدهد؟ شما از اساتید و پژوهشگران انتقاد میکنید، اما راهکاری برای بهبود فرآیند ارائه نمیدهید. ادعای فساد بدون ارائه شواهد، جز تخریب چه نتیجهای دارد؟
از همه مهمتر، چرا فکر میکنید فقط خودتان به مسائل پژوهشی آگاه هستید؟ آیا دیگران تجربه و دانش کافی ندارند؟ آیا همه پژوهشگران و اساتید را فاقد درک علمی میدانید؟ این طرز تفکر نخوتآمیز باعث نمیشود که اصلاحی در سیستم صورت بگیرد، بلکه تنها به عمیقتر شدن شکافها و گسترش بیاعتمادی کمک میکند. برای مقابله با فساد پژوهشی، راهکار ارائه دهید، نه اینکه خود را در جایگاه قاضی مطلق قرار دهید و دیگران را بیخبر از پژوهش بدانید!
در نهایت، سوال شما درباره استفاده از هوش مصنوعی برای دانشجویان، نشان میدهد که حتی خودتان نیز نمیدانید دقیقاً چه موضعی دارید. اگر فساد علمی مشکل است، پس چرا به ابزاری که میتواند هم به تقلب و هم به یادگیری کمک کند، اینگونه سطحی نگاه میکنید؟ تصمیم بگیرید! آیا به دنبال اصلاح سیستم هستید یا صرفاً میخواهید گلایه کنید؟ اگر اولی است، راهکار بدهید، اگر دومی است، لطفاً از شعارهای بیسرانجام فاصله بگیرید!
مقاله:
10.1002/vms3.971
نظر داورها هم در لینک زیر قابل مشاهده است. (اطلاعات هویتی یکیشون هم مشخص نیست بازم خداروشکر)
https://publons.com/publon/10.1002/vms3.971
این مقاله پتانسیل خوبی داره کار هم میتونه بیشتر روش انجام بشه. ولی خب، یه سری موارد هست که حتی بعد داوری هم هنوز مشکل داره خیلی از مقاله ها این شکلی هستش، دنبال دانشگاه و شخص نرید.
ما در این مقاله اطلاعات بیشتری در مورد خود مخلوط گیاهی داده نشده که بتونیم مشخص در کارهای مطالعاتی بعدی خودمون ازش استفاده کنیم. مثلاً نسبت دقیق هر گیاه، اینکه از چه قسمتهایی از گیاه استفاده شده، و اینکه چطوری عصارهها تهیه شدن مشخص نیست من نمیتونم این تحقیق رو به این شکل مجدد تولید کنم. این اطلاعات برای کسایی که میخوان این مطالعه رو تکرار کنن یا بیشتر روش کار کنن خب مهمه، شانسه منه حالا. در مورد گونههای ایمریا هم همینطور توضیح مشخص داده نشده چون گونههای مختلف میتونن واکنشهای متفاوتی به درمان نشون بدن، بهتره که دقیقاً مشخص بشه از هر گونه چقدر توی تلقیح استفاده شده.
یه نکتهی دیگه در مورد بررسی ضایعات هست. اینکه مشخص نشده بررسی ضایعات به صورت کور انجام شده یا نه. این موضوع برای جلوگیری از سوگیری که شما خیلی بهش اشاره کردید خیلی مهمه ولی واقعا چند درصد از تخقیق های انجام شده رعایت کردند؟
از نشونه های تپه های گل کاری شده براتون بگم که در این مورد هم از نظر آماری هم یه سری نکات هست امیدوارم یاد بگیرید و استفاده کنید. مثلاً اینکه نوع ANOVA استفاده شده دقیقاً مشخص نشده. اینکه پیشفرضهای ANOVA بررسی شدن یا نه، و اینکه از چه آزمونهای post-hoc استفاده شده هم ذکر نشده و اصلا مشخص نیست. در مورد امتیازدهی ضایعات هم، شاید بد نباشه که مقایسههای آماری بین گروهها انجام میشد. اینکه محدودیتهای مطالعه مثل اندازهی نمونه و استفاده از مخلوط تجاری با اطلاعات محدود در مورد ترکیباتش هم میتونست بیشتر مورد بحث قرار بگیره که حالا به دلایلی انجام نشده. عدد p هم یتیم افتاده یه گوشه مشخص نیست برای کدوم گروه هستش. اعتبار داده هم زمانبر هستش و من بهش نگاه نکردم، البته بگم که شانس اوردند که داورها لایسنس نرم افزار رو زیر سوال نبردند. داور اول که معلوم نیست از کجا افتاده ولی مشخصا هیچ کدومشون آماری نبودند.
یه موضوع دیگه هم که توی مقاله دیدم، یه سری اشکالات گرامری هست که باز هم وجود داره یا اینکه زمان فعلها یه جاهایی بدون دلیل عوض میشه. درسته که این اشکالات خیلی توی فهمیدن مطالعه تاثیر زیادی ندارن، ولی خب بهتره که قبل از چاپ مقاله یه ویرایش اساسی بشه، این تیم چند نفر هستند که اگر همشون بازخوانی میکردند خیلی بهتر بود. حالا اساتید هم مشغله هاشون زیاده باید یک سری مسائل رو درک کنیم.
در این مورد داور دوم جوانمرد بود، وقتی هم میخواهید داوری کنید با پتک نویسنده ها رو نزنید اگر هم اشکال داره نمیتونه دفاع کنه برندارید ویرایش کنید و به اسم خودتون چاپ کنید.