کد خبر: ۱۲۵۴۳
تعداد نظرات: ۱ نظر
حکیم مهر - مردان بلند قامت چنگ در چنگ شیران، قدرت افسانه‌ای یلان ایرانی را به رخ می‌کشند.

شیرانی که امروز تنها سنگواره‌هایشان و خاطره‌هایشان در تاریخ مانده و در گوشه کنار ایران می‌توان نشانی از آنها یافت همچون شیرهایی که نگهبان عقاب آجری پیر زاینده‌رودند و زمانی پیشتر بر بالای گوری نگهبان یاد دلاوری از این خطه و اکنون شاد از نگهبانی خواجوی پیر، چرا که نسل شیرهای سنگی اصفهان نیز چونان نماد قدرت ایرانیان رو به انقراض برده است. شاید در دل شیر مسجد طیب نیز خاطراتی از گذشته های دور و مردان دلاور باشد اما نمی‌دانم آیا شیر عظیم جثه و جوان اتوبان ذوب آهن نیز چنین خاطره‌ای دارد شاید اگر زبانی داشت می‌گفت چرا آنجاست ! رو به روی زندان مرکزی اصفهان، شاید یاد یلان را زنده می‌کند؟ یا شاید از آنسوی خیابان از زندانیان نگهبانی می‌کند؟

کسی درست نمی‌داند با شک و گمان می‌گویند آنها که مسوولند و آنها که این شیر را همیشه می‌بینند شاید نشان قوم بختیاری در اتوبانی است که به چهار محال و بختیاری منتهی می‌شود! یا به قول محمد عقیلی کارشناس، زیباسازی شهرداری اصفهان پس از همایش تندیس‌های برفی در چلگرد در سال81 ایده آن از تندیس‌های کوچک این همایش تبدیل به شیرهای جوان شده است تا در مقابل زندان اصفهان بایستند. به هر صورت شیرها همیشه در ایران نماد قدرت و دلاوری بوده‌اند و در سازه‌های ایرانی جایی ویژه داشته‌اند. از جام و دیواره گرفته تا مجسمه‌های سنگی.



علیرضا گل سفیدی، محقق و پژوهشگر تاریخ در گفت‌وگو با ایسنا، منطقه اصفهان، درباره تاریخچه حضور شیر در تمدن ایرانی گفت: بسیاری معتقدند شیر، نماد خدای آفتاب است. در ایران قدیم یا همان فرهنگ ایلام، پیکرها و نقوش شیر به فراوانی به چشم می‌خورد که بیشتر به عنوان نگهبان معابد، پرستشگاه‌ها، کاخ‌ها و بناها بوده است.

وی افزود: شیر سنگی همدان، یکی از قدیمی‌ترین شیرهای ایران است که بسیاری معتقدند وظیفه او حفظ ساکنان هگمتانه از برودت و سرما و نیروهای شر بوده است. وجود نقش شیر و گاو در تخت جمشید نیز نمادی است از غلبه بهار بر زمستان، شیر، گاو را به عقب می‌راند تا بهار و اعتدال جایگزین سرمای زمستان شود.

موزه‌ای برای شیرهای سنگی


گل سفیدی در رابطه با وجود تعدادی از این شیرهای سنگی در استان اصفهان گفت: تندیس شیرهای سنگی در فرهنگ بختیاری جایگاهی خاص دارد و ایل بختیاری نزدیک اصفهان زندگی می‌کنند و همیشه بین عشایر، روستاییان و شهر رابطه متقابلی بود و نیازهای یکدیگر را تامین می‌کردند به همین خاطر همیشه رفت و آمد بود و از دوره صفویه گروهی از بختیاری‌ها در اصفهان ساکن و از دوره قاجار نیز این تعداد اضافه می‌شوند.

وی اضافه کرد: در شاهین شهر، فلاورجان و فولادشهر نیز قبرستان‌هایی مختص بختیاری‌ها وجود دارد که البته ظاهر این تندیس‌ها گاهی با هم متفاوت است.



این محقق و پژوهشگر درباره دلیل وجود تندیس شیر سنگی در پل خواجو و مسجد طیب اصفهان، تشریح کرد: پل خواجو مدخلی است که وجود تندیس شیر در کنار آن شاید علاوه بر جنبه زیبایی شناختی، جنبه نگهبانی نیز داشته باشد. همچنین تندیس شیر در کنار در ورودی مسجد طیب، نمادی برای حفاظت مردم از گزند نیروهای شر است.

وی افزود: وجود دو شیر بتنی در اتوبان ذوب آهن اصفهان نیز شاید به این دلیل است که ساکنان چهارمحال و بختیاری از این دروازه عبور می‌کنند.

این محقق و پژوهشگر درخصوص دلیل حضور بختیاری‌ها در اصفهان ادامه داد: در زمان ظل‌السلطان وقتی که خوانین مجبور بودند بعضی از افراد خانواده خود را به عنوان گرو نگه دارند تا تضمینی باشد برای این که مطیع دولت باشند، بختیاری‌ها و به خصوص خوانین به اصفهان رفت و آمد زیادی داشتند و برای این که یک پایگاهی در اصفهان داشته باشند، بخشی از بختیاری‌ها را به اصفهان کوچاندند و در اصفهان ساکن شدند.

وی با اشاره به اینکه بسیاری از شیرهای سنگی تخت فولاد اصفهان را افرادی که دنبال اشیا عتیقه و تاریخی هستند، بردند و مشخص نیست چه بلایی سر آنها آمده است، پیشنهاد کرد: اگر تندیس‌های شیرهای سنگی تخت فولاد اصفهان جمع آوری و در یک موزه نگهداری شود، بهتر است.

شیرهای 4هزار ساله بختیاری

نویسنده «شیر در باور و فرهنگ بختیاری» در مورد دلیل وفور شیرهای سنگی در فرهنگ بختیاری با بیان اینکه نمادهای طبیعی در زندگی انسان، مفهومی آرمانی و آیینی پیدا کرده است، افزود: انسان امروز با تمامی پیشرفت هایی که داشته، هنوز مقهور طبیعت است و به او نیاز دارد. این نیاز انسان به طبیعت و ارتباط تنگاتنگ او با محیط طبیعی بر آداب و رسوم و اعتقاداتش تاثیر گذاشته است و شاید انسان به خاطر تشکر از طبیعت، او را در قالب راز و رمزهای فراوانی به میدان نمادسازی کشانده است.

وی با اشاره به تمایل و کشش نفس انسانی به سوی هویت جویی اشاره کرد و ادامه داد: انسان همیشه به دنبال اتصال خود به یکی از نیروهای قدرتمند و باشکوه بوده است. او همیشه برای تمایز خود از دیگران به طبقه بندی نیاز داشت در این راستا از طبقه بندی موجود در طبیعت استفاده کرد و شیر را که نماد غلبه، شجاعت و جسارت بود را به عنوان نماد افراد شجاع و بزرگمرد برگزید.



نویسنده کتاب حماسه زاگرس گفت: قدمت تندیس شیرهای سنگی در فرهنگ بختیاری به 400 تا 500 سال باز می‌گردد که نخستین دلیل وفور کابرد تندیس این حیوان در فرهنگ بختیاری این است که کوه‌های زاگرس و دامنه‌های جنوبی آن و از دشت های جنوب و شرق دزفول تا نواحی غربی فارس یکی از مهم‌ترین زیستگاه‌های شیر بوده است.

وی ادامه داد: تا حدود 60 و یا 70 سال پیش نیز شیرها در این مناطق دیده می‌شدند، تا جایی که یک نقشه بردار هندی وابسته به ارتش انگلیس در سال 1942 میلادی در گزارشی عنوان می‌کند که در 60 کیلومتری شمال غربی دزفول یک رأس شیر پیدا کرده است.

وی به حماسه گاو و شیر در فرهنگ ایران باستان اشاره کرد و ادامه داد: در نبرد شیر و گاو به طور قطع، یکی مغلوب و دیگری پیروز می شود. شیر و گاو هر دوقدرتمند هستند و جدال این دو حیوان قدرتمند را می‌توان نماد جدال عشایر کوچنده با طبیعت سخت توصیف کرد.

شیرهای بر سر گور


اولین چیزی که پس از شنیدن نام شیر سنگی در ذهن نقش می گیرد گوری است که شیر سنگی بر بالای ان ایستاده، صحنه‌ای که در گورستان‌های چهار محال و برخی از قسمت‌های تخت فولاد اصفهان دیده می‌شود.

گل سفیدی درخصوص چگونگی ظهور شیر در فرهنگ سوگواری بختیاری‌ها گفت: شاید معرو‌فترین نماد شیر در بختیاری، شیر سنگی یا برد شیر است. این رسم تا 40 سال پیش در بین این قوم، مرسوم بوده است، به نحوی که وقتی جوانمردان فوت می‌کردند، تندیس شیر سنگی بر بالای قبر آنها نصب می‌شد.



وی ادامه داد: افرادی که شیر سنگی بر بالای قبرشان نصب می شد از خوانین، کلانتران، کدخدایان، دلیران یا جوانان شجاع بودند. این شیرها توسط استادکاران محلی که معروف‌ترین آنها استادان هفشجانی بودند و بزرگترین کارگاه شیر سازی نیز در این منطقه بود، ساخته شد.

این محقق و پژوهشگر با اشاره به نقش های مختلفی که بر روی بدنه تندیس شیرهای سنگی حک می شد، تشریح کرد: بر روی بدنه تندیس شیرهای سنگی اشیا مختلفی مانند اسب، قمه، تفنگ و... متناسب با حال متوفی نقش می‌شد که همین اشیاء می‌توانست اطلاعات دقیقی در رابطه با زمان فوت شخص بدهد. به عنوان مثال تفنگ‌ها به مرور پیشرفت می‌کردند. البته ظرافت در طراحی، جنس سنگ و بزرگی تندیس نیز می‌توانست نشانگر نوع شخصیت متوفی باشد.

افتخار شیر کشی و انقراض نسل شیرها در ایران


شیر افکنی و شیرکشی مایه افتخار و سربلندی بختیاری‌ها بوده تا جایی که آرزوی یک جوان بختیاری معروف شدن به لقب شیرکشی بوده است.



گل سفیدی در خصوص افتخار شیرکشی در بین بختیاری‌ها گفت: در چهارمحال و بختیاری «اسدخان بهداروند» به دلیل مهارت بالا در شکار شیر به نام «اسد خان شیرکش» معروف شد یا «محمدتقی خان چهارلنگ» یکی از ایلخانان بختیاری، شکار شیر را به عنوان یکی از تفریحات خود انتخاب کرد.
وی افزود: متاسفانه همین افتخار شیرافکنی در بین بختیاری ها به مرور زمان باعث انقراض نسل شیرها در ایران شد، به خصوص زمانی که سلاح گرم در دست مردم قرار گرفت.

 

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
بختیاری
|
-
|
۱۴:۰۹ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۴
0
0
به شخصه به عنوان یک بختیاری بایدبگویم فرهنگ بختیاری آمیخته باطبیعت وزندگی بامخلوقات هستی است چراکه اصولا بختیاریها کوچ نشین بوده و روزگار خود را از طریق پرورش احشام می گذرانند. فرهنگ بختیاری فرهنگی همراه بااحترام به طبیعت است اگردر دوره ای خوانین و شاهان ایران از سر تفریح نسل شیر ،یوز پلنگ یا گور ایرانی را از بین برده اند این را به پای فرهنگ یک قوم نگذارید واگر هم موردی بوده مطمئنا برای حفظ جان خود بوده و نه از سر تفریح چرا که این قوم روزگار خود را در طبیعت وحشی میگذرانند. همینکه بر سر قبر درگذشتگان خود مجسمه شیر قرار میدادند به معنای آن است که این حیوان را مقدس بر شمرده و به خاطر دلیری و قدرت شیر برایش احترام قایل بوده اند تا آنجاکه درگذشتگان خود را از لحاظ دلیری با شیرمقایسه کرده اند پس هنگامی که برای یک حیوان ارزش والایی قایل بوده اند غیر ممکن است که بدنبال از بین بردن نسل آن باشند.
نظر شما
ادامه