عصر جمعه شانزدهم اسفند، برنامه مناظره شبکه یک سیما به موضوع حفاظت از حیات وحش اختصاص داشت که البته خواسته یا ناخواسته به مسئله (شکار) محدود شد. برنامهای که در اثنای آن تشویقهای توام با احساسات برخی ناظرین (تماشاچیان) فضا را هیجانی کرده بود و حتی به نظر میرسید نباید برنامه با خنده همراه با کنایه این طیف در مقام مقایسه دو مهمان پایان یابد تا بدین ترتیب شاهد یک مناظره سالم و الگو از رسانه ملی باشیم. با این حال با توجه به مباحثی که در این برنامه مطرح شد برخی نکات به منظور تنویر افکار عمومی به شرح زیر تقدیم میشود :
1 - نکته قابل تأمل در این مناظره غفلت از مباحث شرعی، فقهی و اخلاقی مرتبط با موضوع شکار بود که شاید در کلام دو تن از شرکتکنندگان بطور بسیار مختصر بر زبان رانده شد که اتفاقاً یکی از آنها هم مورد عتاب در مناظره دو نفره واقع شد. شاید بهتر بود این موضوع با توجه به مقتضیات اعتقادی و فرهنگی کشورمان بیش از این به بحث گذاشته میشد.
2 - نفر نخست که در این برنامه به بیان نظر خود پرداخت مدیریت یک پایگاه خبری را بعهده داشت و البته در این برنامه به عنوان رئیس انجمن هم نام آن پایگاه خبری معرفی شد! با اینکه بهتر بود از نظرات تخصصی دامپزشکان که از حیث دفاع و اشراف بر حقوق حیوانات در صف مقدم هستند استفاده شود تأسف ماجرا آنجا است که وی در ابتدای سخنان خود گفت (ما با شکار مخالف نیستیم بلکه کاملاً موافق هستیم مشروط بر اینکه از ابزار طبیعی، نیاز طبیعی و شکارچیان آگاه استفاده شود.) این عبارات تعجب و تأسف نگارنده را برانگیخت. امری که مهمان دیگر (فعال توریسم شکار و مدافع شکار قانونی) هم بر آن بارها تأکید کرد و خود را مدافع حیوانات نیز معرفی نمود. جمع میان (حامی حقوق حیوانات) و (مدافع شکار بودن) محال است و اجتماع دو امر متناقض می باشد! یا باید مدافع حقوق حیوانات بود یا باید به شکار تن داد. بنابراین نفر نخست اگر مدافع حقوق حیوانات است نباید به هیج وجه موافق شکار باشد. در این بین مَثل سخن مهمان دیگر (مدافع شکار قانونی) مانند حمله آمریکا به افغانستان و ویران کردن این کشور از یک سو و اعزام بازیگر زن مشهور هالیوود به عنوان دلجویی از کودکان آسیب دیده از جنگ به افغانستان است و البته در مثل مناقشه نیست! نمیشود که تسهیلات شکار حیوانات را فراهم نمود و بعد هم مدعی بود که پول حاصل از آن را در حمایت از حیوانات هم صرف میکنیم! یک نکته هم نباید از نظر دور داشت و آن اینکه بر اساس آنچه در سوره مبارکه مائده در قرآن کریم اشاره شده استفاده از سگهای شکاری برای شکار حیوانات حلال گوشت ایرادی ندارد اما در جامعه امروزی که پرورش صنعتی دامهای گوشتی(غذایی) رایج است وجوبی بر حتی این نوع شکار هم چه بسا مترتب نباشد چه آنکه با اسحله و با گلوله جنگی به جان حیوانات بیفتیم.
3 - یک استاد دانشگاه آزاد اسلامی که در این برنامه به عنوان جانورشناس شرکت داشت دو نکته مهم گفت که باید در این زمینه هم تبیین صورت گیرد. نخست آنکه شکارچی قاتل نیست و نباید به این دید به او نگاه شود چون عدهای شکارچی سالها پیش از این سازمان شکاربانی را تشکیل داده اند که بعدها به سازمان حفاظت محیط زیست تغییر نام داد. دوم اینکه شکار حیوان مانند چیدن میوه رسیده از درخت است که اگر روی درخت بماند کرم آن را فاسد میکند. عجبا از این دو مسئله و استدلال! اولاً شکار لهوی قتل است و نباید تطهیر شود. این موضوع در شرع مقدس اسلام امری کاملاً ناپسند شمرده شده است که در ذیل به آن اشاره خواهد شد. در شکار بخصوص با اسلحه (صرفنظر از صید که آنهم به جای خود در شکل لهوی و تفریحی مذموم است) قتل اتفاق میافتد. ایشان گفت این همه مرغ در تهران روزانه به زعم وی کشتار (و به زعم نگارنده، ذبح) میشوند و کسی ناراحت نیست، چطور است که از شکار حیوانات در طبیعت آنهم برای تعادل بخشی به گونهها باید ناراحت بود؟ ذبح حیوانات برای مصارف غذایی انسان امری جدا و البته به جای خود قابل تأمل است اما شکار تفریحی حیوانات در حال استراحت در طبیعت ماجرایی کاملاً متفاوت دارد. هر چند ذبح این حجم از حیوانات هم با روح معنویت انسان به مصداق (اندرون از طعام خالی دار تا در او نور معرفت بینی) مغایر است. ایشان البته نکتهای هم در ابتدای سخن خود گفت که به مذاق تعداد قابل توجهی از تماشاچیان خوش آمد و با تشویق آنان همراه شد و آن اینکه چرا در سریالها وقتی چشم برزخی به تصویر کشیده میشود سیرت یک فرد منحرف به صورت یک گرگ از میان آتش تصویر میشود و این گرگ بیچاره است که مورد ظلم واقع میشود. این اظهار نظر در حالی صورت گرفت که بهتر بود قبل از طرح، این استاد محترم مطالعهای در باب مسخ و نظرات مختلف پیرامون آن مینمودند و دقتی در متن قرآن کریم در این باره داشتند. در این صورت چنین مسئلهای را به بحث حمایت از حیوانات ربط نمیدادند. حتی در روز قیامت عدهای از گناهکاران معاند خداوند، بصورت حیوانات محشور میشوند و این ارتباطی با خدشه در حقوق حیوانات ندارد! بحث در این خصوص مفصل است و مجالی جداگانه میطلبد.
4 - در شرع مقدس اسلام توجه به حقوق حیوانات، فراوان مورد تاکید قرار گرفته و ظلم به حیوانات نیز نهی و مذموم شمرده شده است. آنانی که شکار را تفریح و حق خود میدانند چگونه این موضوع را با شرع مقدس اسلام تطبیق میدهند. وقتی امام صادق علیه السلام کشتن بی دلیل حیوان را از زشتترین گناهان معرفی فرمودهاند چطور باید به خود اجازه داد که شکار را وسیله امرار معاش و یا کسب درآمد و از سویی تفریح و علاقه حتی جزئی از طبیعت گردی قرار داد؟ جایی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مسیر لشکر خود را هنگام عبور از گذرگاهی که سگی با تولههایش زیر سایه یک درخت آرمیده بود تغییر میدهند تا آسایش حیوان سلب نشود آیا پیروان آن رسول رحمت و مهربانی باید شکارچی حیوانات باشند و آرامش حیوانات را در طبیعت سلب کنند؟ وقتی خداوند در روز قیامت از شاخ بی مورد قوچی به قوچ دیگر سؤال و مؤاخذه میفرماید آیا میتوان به راحتی تیری در چله قرار داد و گلولهای در تفنگ گذاشت و حیوانی را به جهت تفریح و طبیعتگردی از پا درآورد و بعد هم عکس یادگاری با لاشه حیوان به نشانه فتح و فخر انداخت؟
5 - به فتوای قاطبه علما و مراجع معظم تقلید شکار تفریحی و صید لهوی حرام است و اگر فردی به این منظور سفر کند، سفرش معصیت محسوب میشود و نمیتواند نماز را در چنین سفری شکسته بخواند. وقتی امری حرام است و فتوایی به این صراحت داده شده یعنی با هر تیری که به قصد تفریح و لذت از لوله تفنگ به سوی حیوانات شلیک میشود گناهی در نامه اعمال شکارچی و تسهیل کننده شرایط شکار تفریحی ثبت میشود و عقابی در روز قیامت در انتظار خواهد بود. بهتر نیست از این منظر به شکار نگریسته و قبح آن را با استدلالهایی نظیر ارزآوری برای کشور از طریق آوردن شکارچیان خارجی یا طبیعت گردی یا چیدن میوه رسیده و نظایر آن از بین نبریم؟
6 - از نظر روانشناختی و اخلاقی وقتی فردی به شکار حیوانی که جان دارد و به جان شیرین خود خوش است میپردازد و به سوی وی تیراندازی میکند این عمل (قتل) در روح و روان و اخلاق خود او و نسل وی تأثیر میگذارد. آیا شایسته است که دست ما به خون جاندارانی که برابر متن صریح قرآن کریم ذکر میگویند آلوده شود؟ چگونه میتوان عواقب این رفتار ناشایست را از روح و روان خود پاک نمود؟ این با سیره بزرگان و اساتید اخلاق معاصر نیز در تضاد است چه رسد به سیره بزرگان دینی و معصومین علیهم السلام. در احوال میرزا جوادآقای تهرانی آوردهاند که روزی پس از طی مسافتی دوباره به محل عزیمت خود بازگشت و وقتی از علت جویا شدند فرمود : مورچهای روی عبایم بود که لازم بود آن را به جای اصلی و اولیهاش بازگردانم. آیا این سیره با سبک زندگی اسلامی – ایرانی تطابق بیشتری دارد یا تهاجم به حیوانات؟
7 - استدلال برخی از شرکتکنندگان در این برنامه با استناد به منابع بین المللی در جواز شکار نیز امری قابل تأمل است. شکار برای ایجاد تعادل در جمعیت حیوانات زمانی مؤثر است و شاید جایز که آماری دقیق از جمعیت حیوانات در اختیار باشد اما وقتی سازمان حفاظت محیط زیست به اذعان خود چنین دقتی در آمار ندارد و اساساً چنین آمار مدون و به روزی هم وجود ندارد چگونه میتوان اطمینان حاصل نمود که شکارچی با عمل خود میتواند به حفاظت از حیات وحش کمک کند. هر چند که حفاظت از حیات وحش صرفاً از طریق شکار حاصل نمیشود که در مجالی جداگانه میتوان به آن پرداخت.
در پایان به سازمان حفاظت محیط زیست پیشنهاد میشود با بهرهگیری از ظرفیت صدا و سیما و سایر رسانههای مکتوب و مجازی و غیره و با همکاری تشکلهای متخصص، نسبت به تبیین موضوع لزوم پرهیز از شکار حیوانات و حفظ حیات وحش اقدام نماید. همچنین لازم است رسانههای مختلف از جمله صدا و سیما با دعوت از کارشناسان و افراد متخصص قدم در راه فرهنگسازی گذارده و با تبیین جنبههای مختلف علمی، اجتماعی، فقهی، اخلاقی، حقوقی و غیره درباره شکار و حفاظت از محیط زیست و حیات وحش نقش خود را به عنوان رهبران فکری جامعه ایفا نمایند.
به امید روزی که حیوانات توسط کودکان با سنگ زده نشوند و این فرهنگ به بزرگسالان هم تسری یابد و حیوانی شکار نشود و حیوانات هم در کنار انسانها با آسایش زندگی کنند.
منبع: تابناک
استفاده کردیم