کد خبر: ۱۶۴۷
تعداد نظرات: ۱ نظر
گاهی هم ناراحت می‌‎شوم که در مورد بیماریهایی نظیر تب مالت ، آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان ، هاری و غیره که باید سازمان دامپزشکی و نظام دامپزشکی اظهار نظر کنند و به مردم آگاهی بدهند و بیشتر روی آنتن باشند کنار می‌روند و پزشکان در این زمینه اظهار نظر می‌کنند! طب پیشگیری متعلق به دامپزشک است...
logodrbarekat

حکیم مهر مشروح گفتگوی عیدانه با دکتر حسن برکتین جراح پنجه طلایی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران

 

 -          آرزویم برطرف شدن ضعف‌های گذشته دامپزشکی است

-         فارغ‌التحصیلان جوان آینده روشنی از نظر اشتغال ندارند

-         یک نفر که اسمش را (آیه یأس) گذاشته بودند همه را از تحصیل در دامپزشکی منع می‌کرد

-         استاد در زمان تحصیل ما خیلی با دانشجو اخت و نزدیک بود

-         اکثر اساتید قدیم صرفاً برای پول درس نمی‌دادند ولی الآن برعکس شده!

-         زیر بمباران عراقی‌ها با فانوس در اتاق عمل جراحی می‌کردیم

-         جراحان بزرگ شکاف‌های کوچکی ایجاد می‌کنند

-         خاطرات بد را در ذهنم ثبت نمی‎کردم

-         دانشکده‎ها فقط دانشجو بیرون می‌دهند!

-         در مورد بیماریهای قابل انتقال بین حیوان و انسان سازمان دامپزشکی و نظام دامپزشکی باید بیشتر روی آنتن باشند

-         اصل طب پیشگیری یعنی دامپزشکی

-         بین اعضاء و جامعه دامپزشکان فاصله زیادی افتاده است

-         به جوانان توصیه می‌کنم تلاش کنند در گرایشی خاص حرف اول را بزنند

 

حکیم مهر : جناب آقای دکتر برکتین از اینکه وقتتان را در اختیار نشریه حکیم مهر قرار دادید سپاسگزاری و فرارسیدن سال نو را به حضرتعالی تبریک عرض می‌کنم. در ابتدا خواهش می‌کنم مختصر خودتان را معرفی بفرمایید.

قبل از اینکه پاسخ سؤال شما را بدهم عید نوروز باستانی را تبریک می‌گویم. خیلی لطف کردید که بنده را برای این مصاحبه قابل دانستید و واقعاً غیر از این چیزی نمی‌توانم بگویم که لطف کردید تشریف آوردید و من را قابل دانستید که با شما روبرو باشم و سؤالات شما را جواب بدهم.

حکیم مهر : خواهش می‌کنم ... باعث افتخار من است که خدمت جنابعالی هستم.

امیدوارم که همه بتوانیم برای دامپزشکی قدم‌های مثبتی برداریم. آرزوی من این است که ضعف‌هایی که در گذشته داشتیم برطرف بشود و در این راه خیلی هم نباید عجله کرد. مشکلاتی در دامپزشکی مثل رشته‌های دیگر هست که امیدوارم با کمک تعداد زیادی دامپزشک که امروز داریم و بخصوص جوان‌ها که به‌روز هستند و زرنگ‌تر از آنی هستند که ما فکر می‌کنیم و انتظار هم همین است برطرف شود و این رشته را بیشتر مورد توجه قرار دهند. واقعیت این است که زحمت زیادی می‌کشیم و نسبت به خیلی از رشته‌های دیگر ، دامپزشکی مشقات بسیاری دارد اما با این حال بهره این زحمات را نمی‌بریم و جامعه شناخت مناسبی از کار ما ندارد. این البته گریزی بود که داخل پرانتز خدمتتان گفتم.

حکیم مهر : خیلی ممنون ... بفرمایید که متولد چه سالی هستید و چه سالی به دانشگاه وارد شدید؟

سال ورود به دانشکده من ...

حکیم مهر : آقای دکتر سن‌تان را نمی فرمایید؟!

چرا ! ... من متولد 1328 هستم و درست 60 سالم هست. پس از طی تحصیلات در دبیرستان هدف تهران که جزو دانش‌آموزان درس‌خوان و ممتاز بودم در سال 48 که دکتر نهاوندی رئیس دانشگاه یا شاید هم وزیر علوم بود در اولین کنکور سراسری دانشگاهها شرکت کردم و وارد دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران شدم.

حکیم مهر : چرا دامپزشکی را برای تحصیل انتخاب فرمودید؟

آن زمان گروه پزشکی که دامپزشکی هم جزو آن بود با هم تفاوتی نداشت. چون هر کسی به رشته‌ای وارد می‌شد از آینده خود مطمئن بود و حداقل می‌دانست که آینده روشنی پیش رو دارد و دغدغه کار وجود نداشت و این بخاطر این بود که معلوم بود دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران مثلاً سالی 50 دانشجو نیاز دارد و برای این برنامه‌ریزی می‌شد ولی متأسفانه الآن می‌بینیم که حدود 14 دانشکده دامپزشکی دولتی و حدوداً به همین تعداد دانشکده دامپزشکی دانشگاه آزاد در کشور داریم و هیچ برنامه‌ریزی خاصی هم برای این تعداد نشده و بچه‌های مردم به دانشگاه می‌آیند و بعد از فارغ‌التحصیلی از نظر روحی مشکل پیدا می‌کنند چون کار خاصی در آینده برای آنها وجود ندارد ولی آن زمان اینطور نبود و برنامه‌ریزی وجود داشت.

حکیم مهر : علاقه به حیوانات هم داشتید که رشته دامپزشکی را برای تحصیل انتخاب فرمودید؟

علاقه به حیوانات داشتم ولی در کنار آن به رشته‌های فنی هم علاقه زیادی داشتم و از آنهایی بودم که شکم رادیو را بیرون می‌ریختم و دوباره جمع می‌کردم. بخاطر همین هم بود که وقتی به دانشگاه آمدم جراحی را انتخاب کردم. چون جراحی هم یک کار فنی است.

حکیم مهر : اتفاقاً می‌خواستم همین الآن بگویم که شما را در دانشکده بعنوان جراح تکنیکی می‌شناسند.

بله ... چون سعی می‌کردم خیلی روی تکنیک کار کنم و این کار را دوست داشتم. البته در آن زمان بعضی از دوستانی که با ما به دانشکده وارد شدند انصراف دادند و نزدیک به ده تا دوازده نفر رشته‌های دیگری نظیر پزشکی و داروسازی را انتخاب کردند.

حکیم مهر : به خاطر دارید که ترکیب ورودی شما چطور بود؟ چند نفر پسر و چند نفر دختر ؟

بله ... از حدود 60 نفر فکر کنم 25 نفر دختر بودند و بقیه پسر و بعضی را خوب به یاد دارم. مثلاً یکی از همکلاسی‌های ما که خداوند رحمتشان کند خانم دکتر خدیوزاد بود که بسیار خانم محترمی بود و بعد از دامپزشکی انصراف داد و متخصص زنان شد و متأسفانه دو سال قبل بر اثر تومور مغزی فوت کردند. با بعضی دیگر از همکلاسی‌ها هم نظیر دکتر وشکینی ، دکتر قاضی سعیدی ، دکتر روشنی ، دکتر صالحی قمی و دکتر اسدی بیشتر نزدیک بودم و ما خیلی علاقه به کار دامپزشکی داشتیم. دانشجوی هر رشته‌ای در سال اول ممکن است خیلی علاقمند به آن رشته نباشد ولی به تدریج علاقمند می‌شود. یادم هست که یک نفر هم بود در دانشکده که اسمش را گذاشته بودند (آیه یأس) و هر کسی می‌آمد دانشکده دامپزشکی روی سکوی جلوی دانشکده در سال اول می‌نشست و می‌گفت به این رشته نیایید و رشته خوبی نیست. اتفاقاً چند سال قبل هم بر اثر سرطان فوت کرد که خداوند رحمتش کند. با این حال ما ماندیم و به این حرف‌ها گوش نکردیم و بیشتر علاقمند شدیم و همیشه هم خوب درس می‌خواندیم و اساتید خوبی هم داشتیم.

حکیم مهر : بهترین استاد یا اساتید شما چه افرادی بودند؟

یکی از مهمترین مسائل در آن زمان این بود که استاد با دانشجو خیلی اخت و نزدیک بود. در عین حال بجز برخی استثنائات خیلی با سواد بودند و خیلی تمیز لباس می‌پوشیدند و این برای ما مهم بود و باعث می‌شد که دانشجو از تدریس استاد لذت می‌برد. در علوم پایه که به طور مثال در نظر بگیریم خدا رحمتشان کند تقریباً اساتید آناتومی آن زمان که همه فوت کرده‌اند و بسیار آدمهای خوبی بودند و خیلی سعه صدر داشتند و تا هشت و نه شب می‌ماندند و درس می‌دادند و اینطور نبود که برای پول درس بدهند. متأسفانه الآن برعکس شده که اصلاً برای دانشجو کار نمی‌کنند. زمانی که من در دانشکده بودم دست دانشجو را می‌گرفتم و می‌گفتم باید اینطور بخیه بزنی! یعنی واقعاً برای دانشجو زمان می‌گذاشتم و دلم برای دانشجو می‌سوخت و برای کارم هم ارزش قائل بودم. به هر حال آنها استاد ما بودند و ما از آنها یاد گرفته بودیم. در بهداشت مواد غذایی هم اساتید بسیار خوبی داشتیم. در پاتولوژی یادشان بخیر مرحوم دکتر نقشینه که واقعاً استاد عالیقدری بود. آقای دکتر یمینی همینطور خیلی استاد خوبی بودند. با اینکه از سال پنجم وارد کلینیک می‌شدیم ولی به دلیل علاقه من از سال چهارم دائم در کلینیک چه در سه راه آذری و چه کلینیک حیوانات کوچک دانشکده بودم. آنجا هم اساتید خوبی داشتیم. می‌دانید که دو کلینیک داشتیم. یکی Small Animal و یکی هم Large Animal و پایان‌نامه من هم با دکتر حکمتی بود.

حکیم مهر : موضوع پایان نامه شما چه بود؟

مربوط به اندام حرکتی اسب بود. تقریباً آن زمانی بود که دکتر نوروزیان هم بعنوان مربی استخدام شده بود و خیلی به من در این پایان نامه کمک کرد.

حکیم مهر : با توجه به گرایش جراحی که انتخاب کرده بودید ، یادی هم از اساتید جراحی حیوانات کوچک خود بفرمایید.

خانم دکتر آقاجیانس در جراحی دام کوچک بودند که شوهرشان آقای دکتر حسینیون هم طب داخلی دامهای بزرگ تدریس می‌کردند. خانم دکتر گوشه هم در جراحی دام کوچک بودند و آقای دکتر ایلخانی که معرف حضور همه هستند. دکتر سنجر هم البته طب داخلی درس می‌دادند.

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
مسعود بركتين
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۳۱ - ۱۳۹۵/۰۲/۲۸
0
0
پسر عموي عزيزم برايتان آرزوي سعادت و سلامتي دارم
نظر شما
ادامه