حکیم مهر - شانهدار مهاجم خزر همان ریزفیتوپلانکتونی است که از 8 یا 9 سال پیش به دریای خزر آمد و در زمان کوتاهی به کابوس صیادان دریای خزر تبدیل شد، چرا که با پدیدار شدن این آبزی بشدت از ذخایر کیلکا کاسته شد، یعنی 90 هزار تن برداشت سالانه کیلکا از خزر با تهاجم این آبزیان که در آبهای ساحلی ایران هم بیشتر دیده شدند به 20 تا 22هزار تن رسید و این یعنی یک فاجعه بزرگ.
در این میان کشورمان که بیش از دیگر کشورهای حوزه خزر دچار زیان شده همچنان در پی جلب موافقت دیگر کشورها برای اجرای برنامه مبارزه با شانهدار مهاجم دریای خزر است؛ برنامهای که بر اساس مبارزهای بیولوژیک برای بازگرداندن تعادل چرخه زیست به دریای خزر یعنی با کوچدادن نوعی شانهدارخوار مهاجم یعنی بره اوواتا شکل گرفته است، گرچه موفقیت این سلسله تلاشها به همراهی دیگر کشورها در اجرای طرح مبارزه با شانهدار دریای خزر بستگی خواهد داشت.
در همین خصوص طرح انگشتنگاری ژنتیکی گونههای مهاجم دریای خزر اواخر سال گذشته با همکاری محققان موسسه ملی اقیانوسشناسی دانشگاه ویندسور کانادا و انستیتو پژوهشهای اقیانوسی شیرشوف روسیه به مرحله اجرا درآمد که بهواسطه آن منشاء ورود این گونه مهاجم به آبهای کشور شناسایی شد.
شانهدار مهاجم یا برهمزننده تعادل زیستی بزرگترین دریاچه جهان، ماهی کوچکی است از خانواده ژلهماهیها با طول کمتر از 8 سانتیمتر که 98 درصد بدن آن را آب تشکیل میدهد. این موجود بسیار کوچک که از آبزیان بومی اقیانوس اطلس در سواحل قاره آمریکاست، به نوبه خود از مهاجمترین گونههای زیستی دریایی محسوب میشود که تاکنون به هر نقطهای که پایش رسیده، صدمات بعضا جبرانناپذیری را به اکوسیستم و جانداران آن منطقه وارد کرده و این همان فاجعه در دریای خزر است. جالب است بدانید این نوع شانهدار، در سال 1970 از آبهای آمریکای شمالی به آبهای دریای سیاه و خزر آمده و تغذیه آن از فیتوپلانکتونها و ژئوپلانکتونهاست و در شرایط مطلوب با سرعت زیادی تکثیر مییابد. دریای سیاه، دریای مدیترانه و دریای آزوف از نقاطی هستند که پیش از دریای خزر شاهد تهاجم این آبزیان بودهاند؛ جاندارانی که اشتهای سیریناپذیری در تغذیه از نئوپلانکتونها یا همان حیوانات پلانکتونی (خوراک اصلی کیلکاها) و همچنین تخم و لارو کیلکا دارند.
از خلیج تمپا تا دریای خزر
محققان موسسه ملی اقیانوسشناسی با همکاری پژوهشگران روسی و کانادایی با اجرای طرح انگشتنگاری ژنتیکی موفق به شناسایی منشا ورود شانه دار مهاجم دریای خزر شدند.
دکتر پیمان اقتصادی، مدیر گروه تحقیقات زیستی موسسه ملی اقیانوسشناسی در گفتگو با ما با اشاره به اینکه منشا ورود اینگونه مهاجم به آبهای کشور، خلیج تمپا در آمریکا شناسایی شده است افزود: شانهدار مهاجم خزر یکی از مهاجمترین گونههاست که توان تهاجم به بسیاری از مناطق دریایی را دارد. ما بهدنبال آن بودیم مسیرهای حرکتی آن را که به منابع اقتصادی ختم میشوند، شناسایی کنیم و به خلیج تمپا رسیدیم. البته در علم هیچگاه با قطعیت صددرصد نمیتوان سخن گفت، ولی نتایج انگشتنگاری ژنتیکی ما موید این مساله بوده که شانهداران از طریق دریای سیاه از خلیج تمپا و از آبتوازن کشتیها وارد آبهای خزر شدهاند. گفتنی است آبتوازن همان آب دریای مبدا است که کشتیها با خود تا مقصد به همراه میآورند و در محل مقصد آن را تخلیه میکنند.
نتایج انگشتنگاری ژنتیکی بر شانهدار مهاجم خزر برای چاپ در مجلات معتبر بینالمللی ارائه شده است تا ببینیم تا چه اندازه مورد تایید جامعه جهانی قرار میگیرد. دکتر اقتصادی ضمن بیان این مطلب افزود: معرفی و گسترش گونههای غیربومی به اکوسیستمهای دریایی در طول قرن بیستم و با توجه به فعالیتهای انسانی بویژه حمل و نقل بینالمللی، شتاب ویژهای یافته است. در این خصوص نقش تجزیه و تحلیل ژنتیکی به منظور درک سابقه تهاجم و دینامیک موجودات مهاجم و شناسایی جمعیت منبع آنها مفید بوده و اثبات شده است.
برهمین اساس، انگشتنگاریهای ژنتیکی میتوانند برای شناسایی منبع یا منابع تهاجم بیولوژیک، تخمین اندازه (تعداد و حجم) گونههای غیربومی و تشخیص اینکه معرفی آنها در یک یا چند واقعه صورت گرفته و نیز گونههای معرفی شده در محیطی که به آن معرفی شدهاند، وجود دارند یا خیر، اطلاعاتی را فراهم کند. البته باز هم تاکید میکنم که هیچ یک از نتایج بهدست آمده در دنیای علم کاملا قطعی نیستند.
کنترل آبتوازن کشتیها
همانگونه که گفته شد تنوع ژنتیکی نسبتاً بالای مشاهده شده در جمعیتهای معرفی شده، نشان داد انتقال این شانهدار بهوسیله آب توازن صورت گرفته است.
مدیر گروه تحقیقات زیستی مرکز ملی اقیانوسشناسی در این ارتباط گفت:ضرورت اینکه بتوانیم آب توازن را کنترل کنیم بهطور قطع در مطالعات ما مورد تایید قرار گرفته است. البته اینکار باعث کاهش عمر کشتیها میشود، ولی به دنبال تهاجمات بیولوژیک و لطمات ناشی از آن در سراسر دنیا، این وفاق جهانی به دست آمد که تهاجمات بیولوژیک به مراتب بار اقتصادی بیشتری خواهند داشت، پس باید راه حل میانهای مبتنی بر توان اقتصادی جهانی برای مقابله با آن پیدا کرد.
وی به نکتهای جالب اشاره کرد: ما در خلیج فارس بیشترین آبتوازن را در دنیا دریافت میکنیم، چرا که 60 درصد نفت دنیا از این منطقه تامین میشود. پس باید راهکاری اجرایی مبتنی بر رعایت کنوانسیون تخلیه آب توازن کشتیها طبق موازین سازمان بینالمللی دریانوردی، عملی شود تا در صورت بروز تخلف از سوی کشتیها، جریمههای لازم اعمال شود. با این حال متاسفانه تاکنون رعایت این کنوانسیون در دنیا شکل الزامی و قانونی به خود نگرفته است و تا الزامی شدن آن ما برای حفظ رعایت موازین آن بهوسیله کشتیها در آبهای شمالی و جنوبی کشورمان راهکارهای کنترلی لازم را نداریم.