حکیم مهر - ششمین انقراض بزرگ نسلهای گیاهی و جانوری در پیش است : خداحافظ حیات وحش - مهدی کیا
طوطی دم بلند آمریکاى جنوبى به نام Spix آخرین بار 9 سال پیش دیده شده است. جمعیت این طوطی آبی رنگ به واسطه افزایش شکار و تخریبهایی که در منطقه آمازون (محل اصلی زندگی آنها) صورت گرفته به طرز عجیبی کاهش یافته است. اما این تازه آغاز یک نگرانی بزرگ بوده چون تنها یک نمونه از این پرنده منحصربهفرد باقی مانده بود، یک طوطی Spix نر. از آن زمان تیمی از محققان و حامیان گونههای در معرض انقراض حیات وحش مراقبت 24 ساعته از آن را آغاز کردند. آنها طوطی را به میان گونههای دیگری از طوطیها برده تا در عین حال که محیط مناسبتری برای ادامه حیاتش فراهم کنند برنامهریزیهای گستردهای را نیز برای مطالعات علمی جهت افزایش دوباره جمعیت منقرض شده آن آغاز کنند. اما یک روز صبح در روزهای پایانی سال 2000 خبری از طوطی نبود. پرنده به طرز عجیبی که هیچ کس هم متوجه نشد به نقطه نامعلومی پرواز کرده بود. برخی معتقد بودند که به دل جنگلهای بارانی فرار کرده و گروهی نیز شکار شدن آن توسط حیوانات وحشی را متصور شده بودند. اما هر سرنوشتی که برای آخرین طوطی Spix رقم خورده است به این نقطه ختم میشود که شاید دیگر هیچ کس آن را نخواهد دید.
کریگ هیلتون که نظارت تیم تحقیقاتی مراقب طوطی را زیرنظر داشته است، میگوید: این پرنده منحصربهفرد کاملا زیرنظر آنها قرار داشت، اما ناگهان دیگر اثری از آن دیده نشد. فکر میکنم احتمالا پرنده زنده و برای پیدا کردن جفت خود فرار کرده باشد. ممکن است طوطی در نقطهای از جنگلهای آمازون زندگی طبیعی خود را ادامه میدهد، اما چگونه میتوان آن را پیدا کرد؟ و از آن مهمتر اینکه از کجا باید تحقیقات خود را شروع کنیم. آمازون یک منطقه بسیار وسیع است. از این رو گونههایی که در این منطقه از جهان زندگی میکنند و احتمال در معرض خطر نابود شدن آنها را در نظر میگیریم عملا باید منقرض شده فرض شوند چون دقیقا نمیدانیم در کدام قسمت میتوان ردی از آنها پیدا کرد.
جمعیتهایی که روزبهروز
کوچکتر میشوند
هیلتون تیلور یکی از ناراحتکنندهترین مشاغل جهان را دارد. او به عنوان مدیر تحقیقاتی در بخش فهرست گونههای در حال انقراض اتحادیه بینالمللی حفاظت از گونههای زیستی (IUCN) مشغول به کار است. او وظیفه دارد تا فهرست کامل بهروز شدهای از گونههای زیستی در حال انقراض در گوشه و کنار جهان متشکل از گیاهان و جانوران را تهیه کرده و آمارهای دقیقی درباره آنها ارائه نماید. هرگاه گونه جدیدی به عنوان گونه زیستی نابود شده معرفی شود او با ناراحتی نام آن را در فهرست قرمز خود وارد میکند. در حقیقت این فهرست مدرکی است که نشان میدهند یک گونه جانوری یا گیاهی برای همیشه منقرض شده است.
همانطور که مورد طوطی Spix نشان میدهد اعلام انقراض نسل یک گونه زیستی کار چندان سادهای نیست چون سالها طول میکشد که با دیده نشدن یک گونه خاص جانوری یا گیاهی آن را
به عنوان یک گونه منقرض شده عنوان کرد. شرایط برای بسیاری از گونههای زیستی چندان جالب توجه نیست و حتی برخی حامیان آنها معتقدند قرن پیشروی دوران نگرانکنندهای برای بسیاری از این گونههاست به طوریکه پیشبینی میشود شمار قابل توجهی از این گونهها در فهرست انقراضیافتگان قرار گیرند. بر اساس گزارش اخیری که درخصوص این فهرست قرمز منتشر شده است تنوع زیستی زمین با سرعت نگرانکنندهای به سوی نابودی پیش میرود. هم اکنون حدود 17 هزار گونه زیستی
به عنوان گونه در معرض خطر انقراض نسل قرار دارند و البته هیلتون تیلور قبول دارد که این رقم تنها قله یک کوه یخی است که نیمی از آن در زیر آب قرار دارد. او میگوید: این فهرست قرمز دربرگیرنده 840 گونه است که از سال 1500 میلادی منقرض شدهاند، اما همگان میدانند که این یک رقم واقعی نیست و شمار گونههایی که منقرض شدهاند بسیار بیشتر از این است. ما فهرستی را که در اختیار داریم طبقهبندی کردهایم و گونههای مختلف زیستی را در آن قرار دادهایم. به دلیل پراکندگی و وسعت محل زندگی انواع گونهها دقیقا نمیدانیم که هر گونه را در چه طبقهبندی قرار دهیم؛ با این حال یک چیز کاملا قطعی است. با گذشت زمان گونههای جدیدی به فهرست قرمز وارد شده و آنهایی که در فهرست نیز قرار دارند بتدریج به طبقات بالایی منتقل میشوند. در کل به نظر میرسد اوضاع اصلا خوب نیست.
اتحادیه بینالمللی حفاظت از گونههای زیستی هشدار میدهد که یک سوم دوزیستان، یکچهارم پستانداران و یکهشتم پرندگان در معرض خطر انقراض نسل قرار دارند و در صورتیکه اوضاع به همین منوال پیش رود، ممکن است بزودی مجبور شویم با آنها خداحافظی کنیم. از آن گذشته در آیندهای نه چندان دور حدود یکسوم از گونههای مختلف مرجانهای دریایی را از دست خواهیم داد که این امر تأثیر بسیار مخربی بر صخرههای مرجانی و گونههای مختلف دریایی خواهد داشت که از آنها استفاده میکنند. اگر برخی از برآوردهای نگرانکنندهای که در سالهای اخیر ارائه شده درست از آب درآید، احتمالا 50 درصد از تمامی گونههای حیاتی زمین تا پایان قرن حاضر منقرض خواهند شد.
ششمین انقراض نسل
در سالهای اخیر و در میان حامیان گونههای حیاتی زمزمههای نگرانکنندهای به گوش میرسد. پیشبینیهای ناراحتکنندهای مطرح شده که این کارشناسان را به نتایج شوکهکنندهای رهنمون کرده است؛ زمین به سوی انقراض نسل بزرگ دیگری پیش میرود که میتوان آن را با انقراض نسل دایناسورها در 65 میلیون سال پیش مقایسه کرد.
مارک کاروارداین که به عنوان یک حیوانشناس و عکاس حیات وحش در دنیا شناخته شده است، میگوید: اوضاع مثل این است که ساندویچی در دست دارید و براحتی آن را میخورید و مطمئن هستید بزودی اتفاق شومی روی میدهد. ارائهکننده سری برنامههای تلویزیونی موسوم به «آخرین شانس دیدن» متقاعد شده است که بشر فعلی در میانه دورانی قرار دارد که از آن به عصر تازهای از انقراض نسل گونههای زیستی یاد میشود. اما به این نکته نیز اشاره میکند که آمار و ارقام آنچنان بزرگ و گیجکننده است که براحتی نمیتوان تصمیم گرفت. وی ادامه میدهد: اعدادی که درباره گونههای منقرض شده یا در حال انقراض وجود دارد آنقدر نگرانکننده هستند که مردم حتی دوست ندارند آنها را شنیده و قبول کنند که وخامت اوضاع بسیار جدی است.
حیات روی زمین به واسطه 5 انقراض نسلی که در گذشته زمین روی داده با مخاطرات جدی همراه بوده است. آخرین دوران انقراض نسل مربوط به دوره کرتاسه و پایان فرمانروایی دایناسورها روی زمین است. اما بدتر از آن نیز وجود داشته است. 251 میلیون سال پیش و در دوره پرمیان ـ تریاسه انقراض نسل عظیمی روی میدهد که در جریان آن 96 درصد گونههای دریایی و 70 درصد گونههای ساکن خشکی نابود میشوند.
کاروارداین در این خصوص میگوید: در این دورانها تقریبا 99/99 درصد تمامی گونههایی که تاکنون روی زمین زندگی کردهاند نابود شدهاند و دیگر اثری از آنها نیست و اکنون نیز در عصری قرار داریم که بر این تعداد افزوده میشود. نرخ انقراض نسلی که هم اکنون وجود دارد با انقراض نسل دوران دایناسورها در 65 میلیون سال پیش قابل مقایسه است.
اما اکنون مساله دیگری مطرح میشود. زمانی که درباره انقراض نسل در عصر حاضر صحبت میکنیم تا چه حد میتوانیم مطمئن باشیم؟ این اطمینان خاطر در زمانی که درباره شمار نسبتا دقیق گونههای در حال انقراض صحبت میکنیم تا چه حد است؟ یک خرس قطبی در سویی از زمین و چند قورباغه درختی در سوی دیگری از کرده خاکی. زمانی که دیرینهشناسان به بررسی حوادث مرتبط با انقراض نسلهای مختلف در تاریخ گذشته زمین میپردازند با مجموعههای بزرگی سر و کار دارند از جمله نژاد، خانواده، گونه و نظایر آنها و در کل گیاهان و جانوران. در خصوص انقراض نسل دوران فعلی (که اگر واقعا اینگونه باشد) اوضاع هنوز خیلی بد نشده است و حداقل فعلا اینگونه نیست. این نظر برخی از محققان صاحبنظر در زمینه گونههای حیاتی است.
پروفسور جیم هنکن مدیر موزه جانورشناسی هاروارد و رئیس کمیته هدایتکننده پایگاه اینترنتی دایرهالمعارف حیات معتقد است: در عصر حاضر در مرحلهای قرار نداریم که ردهها یا خانوادههای گونههای مختلف حیاتی در معرض خطر انقراض نسل قرار داشته باشیم. بررسیهایی که درخصوص انقراض نسلهای صورت گرفته در گذشته زمین انجام میشود با معیارهای گوناگونی همراه است اما برای عصر حاضر وضعیت متفاوت است. شاید منظور وی بر این است که هرگونه اظهارنظری درباره در معرض خطر انقراض نسل قرار دادن گونههای مختلف باید با اشاره دقیقی به جنس، رده، خانواده و طبقهبندیهایی از این دست همراه باشد. البته این دانشمند نیز همچون بسیاری از حامیان گونههای حیاتی بر این باور است که سرعت نابودی گونههای حیاتی در عصر حاضر بسیار بیشتر از آن چیزی است که فسیلها درخصوص میلیونها سال پیش نشان میدهند. دایناسورها روز بعد از برخورد شهاب سنگ با زمین از بین نرفتند بلکه انقراض نسل آنها هزاران سال و شاید حتی بیشتر طول کشیده است.
به عقیده هنکن، زمانی که دیرینهشناسان انقراض نسلهای گذشته را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهند ممکن است انقراضهایی را زیرنظر قرار دهند که صورت گرفتن آنها در بازه زمانی چند میلیون سال صورت گرفته باشد. با این حال ما هم اکنون انقراض نسلی را مورد نظر داریم که رخ دادن آن به درازای یک قرن محدود میشود که به این مدت در علم زمینشناسی و دیرینهشناسی تنها یک تصویر گذرا گفته میشود. به همین دلیل است که وقتی با تکیه بر قرائن و شواهد مستند سرعت نابودی گونههای حیاتی را در عصر حاضر و صدها میلیون سال پیش مورد مقایسه قرار میدهیم به این نتیجه قطعی میرسیم که انقراض نسل در عصر حاضر سرعت بیشتری نسبت به گذشته دارد.
اکنون محققانی همچون هنکن از یک نکته بزرگ بیم دارند. ترس آنها از این است که در آیندهای نه چندان دور نابودی گونههای حیاتی در طبقهبندی «انواع» دیده شود که به دنبال آن تدریجا نابودی آنها را میتوان به «گونه»ها تعمیم داد. وی چندین دهه است که نوعی سمندر منحصربهفرد ساکن مکزیک را مورد مطالعه قرار میدهد.
هنکن میگوید، گرچه همکارانش از شناسایی گونههای جدید و تازه شناختهشدهای خبر میدهند، اما شمار جمعیت کلی آنها بشدت کاهش یافته است و این سرنوشتی است که مشابه آن برای بسیاری از دوزیستان ساکن سراسر جهان در نظر گرفته شده است.
امیدهایی که از دست میرود؟
اگر واقعا در آستانه انقراض نسل جدیدی قرار داشته باشیم باید حقیقت تلخی را قبول کنیم و آن چیزی نیست جز اینکه ما انسانها نابودگر اصلی و عامل شماره یک انقراض نسل جدید خواهیم بود. تمامی انقراض نسلهایی که در گذشته زمین روی داده است به واسطه فاکتورهایی از جمله برخورد شهاب سنگ، فعالیتهای آتشفشانی و انتشار گازهای سمی در اتمسفر زمین یا تلفیقی از آنها صورت گرفته است. اما این بار ما انسانها عامل اصلی به شمار میآییم. بررسیها نشان میدهند اقداماتی نظیر توسعه بیرویه شهرنشینی، آلوده ساختن محیط زیست، توسعه ساخت و سازهای فیزیکی، شکار بیرویه، افزایش نگرانکننده صید ماهیان و توسعه اکوسیستمهای آلاینده محیطی و همچنین ناپایدار ساختن اوضاع جوی موجب شده تا فشار بیشتری بر گونههای زیستی کره خاکی وارد شده و درحالی که آنها نیز بخشی از ساکنان آن به شمار میآیند، آیندهای مملو از نگرانی را برای آنها متصور شویم. البته این تنها یک روی سکه است. روی دیگر این ماجرا غمبارتر از آن چیزی است که تصور میشود. وخامت اوضاع تا آنجاست که باید هر خوشبینی را در این زمینه کنار بگذاریم. هنکن اعتراف میکند که نمیتواند راهی را برای توقف فرآیند نابودی گونهها پیدا کند.
او ادامه میدهد: وقتی با این شرایط روبهرو میشوید راهی ندارید جز اینکه دست از تلاش برای نجات همه گونه برداشته و حداقل بر روی یک گونه خاص متمرکز شوید. کاروارداین نیز عقیده نسبتا مشابهی دارد.
او میگوید: میتوانیم به انتخاب یک یا چند گونه خاص به نوعی نبرد خود را انتخاب کنیم. البته ما در حال شکست در این نبرد بزرگ هستیم و گرچه در برخی جبههها پیروزیهایی داشتهایم، اما در کل شکست تدریجی روی میدهد.
5 دوره انقراض حیات
440 میلیون سال پیش
دوره اوردوویکان ـ سیلوریان: از آن به بزرگترین انقراض نسل تاریخ زمین یاد میشود. 440 میلیون سال پیش تاحدود 85 درصد از گونههای حیاتی زمین نابود شدند که احتمالا به دلیل سرمایش زمین بوده است.
364 میلیون سال پیش
اواخر دوره دوونیان: تقریبا یکپنجم تمامی خانوادههای حیاتی سراسر زمین نابود شوند که عمده آنها شامل گونههای دریایی میشود. البته هنوز علت این انقراض نسل مشخص نشده است.
251 میلیون سال پیش
دوره پرمیان ـ تریاسه: بزرگترین حادثه انقراض نسل تاریخ زمین که از آن به مرگ بزرگ یاد میشود، تلفیقی از فجایع طبیعی موجب نابودی 96 درصد از گونههای دریایی و 70 درصد گونههای ساکن خشکی زمین شد.
214 تا 199 میلیون سال پیش
فورانهای عظیم آتشفشانی مظنون اصلی نابودی 23 درصد تمامی خانوادههای زیستی زمین بوده است. این دوران و حوادث آن زمینه لازم برای پیدایش دایناسورها را فراهم کرد.
65 میلیون سال پیش
دوره کرتاسه: شهابسنگ عظیمی به زمین برخورد میکند و اثرات آن در سالهای بعد موجب نابودی 16 درصد خانوادههای زیستی دریایی و 18 درصد خانوادههای زیستی ساکن خشکی میشود که شاخصترین آنها دایناسورها بودهاند.