حکیم مهر - هرگاه صحبت از جانوری به نام گور میشود، بدون اراده یاد موجوداتی شبیه به اسب میافتیم که راههای سفید و سیاهشان کاملا در یادهای ما مانده است و البته که این تقصیر ما نیست. بس که توی تلویزیون به ما حیات وحش آفریقا نشان دادهاند و ما ایرانیها، هر حیوان آفریقایی را با نام و مشخصات محل زندگی میشناسیم؛ اما تاکنون یک بار هم که شده یک حیوان بومی ایران را نه دیدهایم و نه شناختهایم. یکی از این گونههای بومی هم که البته شاید بزودی دیگر نتوانیم ببینیم و بشناسیمش، گور ایرانی است.
گور ایرانی از زیرگونههای معروف گورهای آسیایی و از خانواده اسبسانان است. گور ایرانی فامیلهای دیگری هم دارد. گورهای تبتی، سوری، مغولی، هندی، گوبی و کولان اعضای این فامیل سابقا بزرگ هستند که البته برخی از آنها امروزه اصلا وجود خارجی ندارند. مثلا گورهای سوری در سال 1927/ 1306 منقرض شدند.
گورهای ایرانی ظاهری شبیه به اسب دارند؛ اما رنگ آنها از قهوهای مایل به زرد (در زمستانها) و مایل به سرخ (در تابستانها) تغییر میکند. این جانوران زیبا و بازیگوش سابق بر این در تمام دشتهای مرکزی و جنوبی ایران پراکنده بودند و با خلق و خوی زندگی دستهجمعیشان، در دستههای بزرگ زندگی میکردند؛ اما امروزه گورهای ایرانی بواقع در معرض انقراض هستند و سازمان محیط زیست جهانی آنها را در فهرست حیوانات بشدت در معرض انقراض قرار داده است. تعداد گورهای ایرانی اکنون در کل ایران کمتر از 500 راس برآورد میشود و این تعداد معدود هم فقط در پارکهای ملی و مناطق کاملا حفاظت شده، حضور دارند. نگارنده در اوایل دهه 70 شمسی در پارک ملی کویر و منطقه قصر بهرام شاهد حضور گلههای کوچک گور بوده؛ اما اکنون هیچ گوری در این منطقه وجود ندارد. برخی از محیطبانان قدیمی هم در خاطراتشان برای نگارنده از گلههای بزرگ گور در این منطقه طی سالهای دهه 50 و 60 صحبت کردهاند. بیشک شکار یکی از مهمترین دلایل کاهش مفرط تعداد گورهای ایرانی بوده است؛ اما خودتان را از این گناه مبرا ندانید. نگویید که ما هیچگاه شکار نکردهایم، پس به ما مربوط نبوده. یکی دیگر از دلایل انقراض گورهای ایرانی (بعد از شکار بیرویه) تخریب زیستگاههای این پستانداران 220 کیلویی و چالاک بوده است. پس از این به بعد هر بار که از جادههای بیابانی و پهناور مناطق مرکزی ایران گذر میکنید، به این فکر کنید که شما هم در انقراض نسل این جانوران زیبا سهم داشتهاید.