حکیم مهر - دکتر علیرضا کاوند بروجردی عضو هیأت علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم در نامه ای به مدیرمسئول حکیم مهر درباره مباحث مطرح شده در شانزدهمین کنگره دامپزشکی ایران درباره عدم نجاست سگ به ابراز نظر پرداخت.
متن نامه دکتر کاوند بروجردی خطاب به دکتر محمد لطفیزاده که از بخش ارتباط با مدیرمسئول نشریه حکیم مهر دریافت شده به این شرح است :
با سلام خدمت دوست مکرم، گرانمایه و ارجمندم
جناب دکتر لطفی زاده، دامپزشک عاشق طبابت
امروز به طور اتفاقی متن سمینار نجاست سگ از دیدگاه علمی و دینی را مطالعه کردم.
بسیار برایم جذاب بود چرا که هم مشتاق مباحث پزشکی هستم و هم همسر من پزشک هستند. دائم بحث علمی ما در منزل یا دینی است یا پزشکی.
بر این شدم تا تشکری وافر که در خور شخصیت علمی و دینی شما باشد برایتان ارسال کنم ولی چه کنم که زمان اندک و کار فراوان است. هماورد علمی جانانه شما را با دکتر آل داوود خواندم و خوشحالم از این که سخنان غیر علمی ایشان و نواقص تحلیلی و استدلالی ایشان را برای حاضرین مبرهن و شفاف مطرح نمودید. نمی دانم چرا هر کس از هر دری می خواهد مرجعیت شیعه را زیر سوال ببرد. حال با تعریض یا تصریح.
ایشان شاید نمی دانند که نقل حدیث سلسله سند می خواهد و برای انتقال احادیث و اخبار تاریخی از قرون گذشته باید سلسله سند بیاید تا به معصوم یا هر فرد گوینده خبر برسد که اگر غیر از این باشد حدیث یا خبر تاریخی مرسل و منقطع است؛ با این وجود باز حدیث یا خبر تاریخی ضعیف شمرده نمی شود چرا که نقد و بررسی متنی نیز باید صورت پذیرد و روایات مرتبط را باید دید به اصطلاح باید خانواده حدیث تشکیل داد و بسیاری کار تخصصی که در طاقت این مجال نیست ولی بسیار دقیق و جال و جذاب است. این ضعف علمی تحقیق دینی ایشان را می رساند و اصولا کسانی که به عنوان نئو روشنفکر تلاش دارند تا مطلبی را که هیچ کس نگفته یا قاطبه دانشمندان با آن مخالفت دارند، به صورتی دیگر بیان کنند. این کار چیزی جز خودبینی نیست.
شایسته است که اگر فردی هم چنین نظری را دارد صرفا نظر خود را مطرح کند و فردی که در این حوزه علمی مطالعه دینی دارد و از انظار مراجع دینی مطلع است در جلسه حضور داشته باشدو به صورت سمینار مناظره ای برگزار شود تا بتوان هم وقت را کنترل کردو نیز هر کس هر حرفی را زد بلافاصله دلایل خود را ارائه کند تا مورد تحلیل و بررسی قرار گیردو شنونده و بیننده بتواند با دیدن دلایل طرفین قضاوت کند. بله این یک نظر بود که مطرح شد ولی شما توانستید حاضرین را شفاف کنیدو نقدهای عالمانه ای را به انظار ایشان وارد آورید. کمال تشکر و امتنان را از شما دوست دانشمندم دارم.
به نظر می سرد جو سالن سمینار با شما همراه شد تا ایشان. این نشان از خلوص نیت شما در ارائه یک برنامه سالم و خداپسند دارد. اسیب شناسی ورود اساتید و برجستگان و نخبگان علم تجربی به حوزه علوم انسانی به ویژه الهیات و معارف دینی باید با شدت بیشتری در کشور صورت پذیرد وگرنه باعث انفکاک پوزیتیویستی الحادی میان دانشمندان مسلمان خواهد شد و این خرسندکننده نیست چراکه بسیاری از پزشکان و اطبای مسلمان و مسیحی و یهودی در قرون گذشته که در حوزه انسان و حیوان طبابت می کرده اند، هم دین شناس بوده اند وهم طبیب. افرادی مثل رازی و ابن سینا و .... که کتب دینی آنان مثل کتب پزشکیشان معروف و سرامد است. یعنی علم روز و دانش دین را با هم داشتند و ان دو را فدای هم نمی کردند. البته فهم از برخی آموزه های دین نیز می تواند تغییر کند و به اصطلاح فربه یا لاغر شود. ولی باید دانست که این کار از عهده یک دین شناس که عمر خود را صرف اجتهاد علمی در دین کرده و به علم روز هم مسلط است- یا افرادی را اطراف خود دارد که به ان مسلط هستند –بر می آید نه دیگران که با چند روایت، بحث خود را اسلامی می کنند. این اسلامیزه کردن است نه اسلامی بحث کردن. این یک آفت است که باید زدوده شود. از سویی علم تجربی و طبیعی پیوسته در حال فراز و نشیب است و بسیاری از نظرات در گذار به عصر جدید تغییر کرده و در آینده نیز می تواند دست خوش تغییر باشد.از یان رو نمی توان به علم روز چندان مطمئن بود بلکه پیوسته باید تحقیق و بررسی و ازمایش کرد تا به نتایج علمی تر و جدیدتر دستیافت. دکتر آل داوود ناخواسته (ان شاء الله) به مغالطه انگیزه و انگیخته افتاه اند و دلیل نجاست را بیماری زایی دانسته اند. در صورتی که این طور نبود. بر فرض سخن ایشان درست باشد، از کجا می توان مطمئن بود که تحقیقات آینده، این بیماری زایی را اثبات نمی کند و حتی بیشتر از گاو بیماری زا نخواهد بود!؟ از آنجا که یکی از علل و حکمتهای حرمت یا کراهت یا نجاست یک چیز در ادیان الهی به ویژه شریعت مبین اسلام، زیان رسانی است – نه همه علل-، می توان احتمال بیماری زایی سگ را نیز داد؛ البته باید با علم روز ثابت شود. نکته ی که باید مورد امعان نظر و دقت قرار گیرد آن است که برخی احادیث معصومین ع که در موردی صادر شده ، به صورت یک قضیه جزئیه و خاصه بوده که مورد خاصی را شامل شده و یا می شود و یا خواهد شد ولی برخی دیگر از روایات، یک قضیه و حکم موجبه کلیه است که شامل همه مصادیقش می شود بدون ویژگی یا شرایطی خاص. اگر جایی دیدیم که معصوم ع به فردی فرموده که فلان چیز برای تو خوب است بخور، ابتدا حکم کلی می کنیم که اگر هر فردی فلان بیماری را داشت، این چیز برای او خوب است. اما اگر علم ثابت کرد که این چیز برای کسی که همان بیماری را دارد بد است، از یک سو نمی توان مطمئن بود که امام معصوم اشتباه حکم فرموده چرا که باید بیشتر آزمایش و تحقیق کرد. از سوی دیگر باید احتمال داد که معصوم ع به آن فرد خاص گفته که فلان چیز را مصرف کن نه به همه افراد. این نکته انجا مشخص می شود که در متن حدیث آمده که فلان فرد از فلان بیماری به معصوم شکایت کرد. شاید معصوم ع به علم الهی، می دانسته که این چیز با بدن آن فرد همخوان است. و ما نباید نادانسته حکم معصوم ع را اگر با علم روز مطابق نبود غلط بدانیم. بلکه باید هم شک کنیم نسبت به متن روایت و هم شک کنیم نسبت به علم روز . شک به روایت این گونه رفع می شود که سند حدیث و متن آن و کتابی که آن حدیث را نقل کرده و... بررسی کنیم.شاید جعلی باشد(چرا که به عنوان نمونه در طول تاریخ فروشندگانی بوده اند که برای اینکه فلان چیز که می فروشند بیشتر فروش رود یک روایت برای ان جعل می کردند و به معصوم متصل می کردند و مردم هم که به معصوم ع یقین داشتند می خریدند.بسیاری از کتب که با اسم طب الرضا یا طب الصادق یا طب النبی و... معروف است ، هم استنادش به مولفانش معلوم نیست و هم جعلیات و احادیث ضعیف دارد که الحمد لله آیت الله ری شهری در موسسه دار الحدیث قم کتب طب روایی را به همراه محققینی که خود پزشک و دروساز هستند بررسی کرده اند و کتاب ارزشمند احادیث پزشکی را نوشته اند). از سوی دیگر،شک به علم روز را نیز با تحقیقات مکرر و آزمون و خطای بیشتر می توان رفع نمود.
اگر در نهایت، تعارضی در موردی خاص میان علم روز با علم دین به وجود آمد(و قبلش دانستیم که روایت جعلی نیست ودرست است و علم روز هم قریب به یقین، مقرون به صحت است)، دو صورت قابل تصور است. یک صورت این است که آن گزاره دینی خاص را رد کنیم و علم روز را بپذیریم؛ صورت دوم عکس صورت اول است. برخی به مورد اول و برخی به مورد دوم معتقدند. به نظر می رسد صورت اول درست است و باید علم روز را پذیرفت و گزاره روایی را ناظر به یک قضیه خاص دانست و شمول و پیوستگی آن را رها کرد، حتی اگر از متن روایت برنیاید که در موردی خاص- برای فردی خاص نه همه افراد و همه موارد- از معصوم ع صادر شده است(چرا که گاهی راویان هنگام نقل حدیث، جهت اختصار در نقل، صدر (ابتدای حدیث) یا ذیل(انتهای حدیث) یا هردو را حذف می کرده اند و اصل مطلب را نقل می کرده اند و به این کار تقطیع می گفته اند که البته گاهی این کارموجب سرگشتگی مخاطبان کتاب حدیثی و آن روایت خاص، در دوران پس از دوره زندگی ان مولف شده است ). این نظری که در پارگراف آخر مطرح شد در کتاب روش فهم حدیث نوشته دکتر حجه الاسلام عبدالهادی مسعودی زید عزه که هم استاد بنده بوده و هم از محققان پر کار موسسه تحقیقاتی دار الحدیث قم و هم داماد آقای ری شهری است، قابل مشاهده است
هذا بضاعتنا المزجاة ردت الیکم
ببخشید ، خیلی مفصل شد
در ابتدا قصد آن نبود که این اندازه مفصل شود.
اما چه کنیم که سخن از علم و دین، سخن آور است.
دکتر علیرضا کاوند بروجردی
عضو هیات علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم
خبر مرتبط :
همکار عزیز بنده با دکتر آل داود صحبت کردم و منابع و ماخذشان را دیدم. شما هم بهتر است قبل از اظهار نظر با ایشان تماس بگیرید تا به 3 سوال اساسی ایشان که بنده متاسفانه جواب قانع کننده ای برایش نداشتم جواب بدهید. ایشان مدعی اجتهاد هستند و در این حدود اطلاعات دارند. لطف کنید قبل از نتیجه گیری و اظهار نظر و تشکر از افراد دیگر به ایشان ایمیل بزنید.
قربان شما
دکتر توانا
مرکز علوم قرآنی و حدیث
قم - خیابان ...