حذف بخشی از جمعیت حیوانات شهری هرگز به کاهش جمعیت آنها نمیانجامد چرا که با حذف برخی از آنها امکان بقا و تولید مثل برای رقبایشان فراهم شده و جمعیت جدید به زودی جایگزین میشود.معدومسازی و انتقال به پناهگاه، حاصلی جز اتلاف انرژی و سرمایه ملی ندارد.
به گزارش حکیم مهر به نقل از تسنیم، در روزگاری که هر از گاه خبری ناگوار از زندگی اسفبار حیوانات شهری در سراسر کشور به گوش میرسد، با همکاری دو دامپزشک در اداره دامپزشکی شهرستان دستجرد، حیوانات آسیبدیده شهری به صورت رایگان درمان و گاه حتی از مرگ حتمی نجات مییابند.
ابوالفضل پورعرب، بازیگر محبوب سینما با تاکید بر لزوم مدیریت و ساماندهی حیوانات بدون صاحب، میگوید: چندی پیش با سگی مصدوم در حاشیه جاده مواجه شدم.حیوان توان حرکت نداشت. پوست بخش وسیعی از بدنش از بین رفته بود و غربت دردآلود نگاهش، به وجدان هر عابری گره میخورد. وضعیت دلخراش حیوان از یک سو و سرنوشتی ناگوار که سکوت و سیاهی شب میتوانست برایش رقم بزند، از گرسنگی و تشنگی گرفته خطر برخورد با خودروها و دریده شدن توسط وحوش گوشه و کنار، از سوی دیگر، به حال خود رها کردنش را ناممکن میساخت.اینکه تا نزدیکترین مکان امنی که بتوان مرهمی بر زخمش گذاشت چقدر مانده بود مشخص نبود اما در نزدیکی دستجرد نشانی ادارهای را دادند که مسئولانش در پایان ساعت اداری، بر زخم حیوانات دردمند مرهم میگذاشتند. انسانهایی که با کمترین امکانات اما با قلبی سرشار از عشق به مخلوقات خداوند، در حد توان، نعمت سلامتی را به آنها بازمیگردانند. اما مگر میشود با مخلوقاتی چنین باوفا که تا پایای جان به آمیزاد خدمت میکنند جفا کرد و به دادشان نرسید؟
کاظم غفاری، رئیس اداره دامپزشکی دستجرد میگوید: در دستجرد و اطراف آن، کلینیکی برای درمان حیوانات وجود ندارد. اما قاعدتا در دستجرد هم مانند سایر نقاط، حیوان آسیبدیده و نیازمند به درمان زیاد است. به همین دلیل به همراه همکارم خارج از حوزه وظایف اداره، حیوانات شهری آسیبدیدهای را که به اداره ارجاع داده میشوند رایگان و با هزینه شخصی درمان میکنیم. سگ مصدومی که آقای پورعرب به مرکز آوردند تنها یکی از آنهاست. متاسفانه در استان، پناهگاه حیوانات یا مراکزی برای درمان و عقیمسازی حیوانات بدون صاحب وجود ندارد.
داود اکبری آشتیانی، کارشناس ارشد دامپزشکی هم دامپزشکان را به انجام درمانهای حمایتی دعوت کرده و میگوید: امیدوارم هرچه زودتر با مشارکت سازمان دامپزشکی، سازمان حفاظت محیط زیست، شهرداریها و بخش خصوصی شاهد ایجاد نظامی منسجم با رعایت معیارهای انسانی و اخلاقی برای ساماندهی حیوانات شهری باشیم.
اما حیوانات بیسرپرست که سالهاست کنترل جمعیتشان به یکی از بزرگترین چالشها خصوصا برای شهرداریها بدل، با وجود تمامی خطرات و سختیهایی که گریبانشان را گرفته همچنان پابهپای انسان ادامه حیات میدهند در حالی که نه امیدی به بهبود کیفت زندگیشان هست و نه نشانهای از کاهش جمعیتشان.گویی هیچ کدام از دو روشی که برای کنترل جمعیت این حیوانات مورد استفاده قرار گرفته نتوانسته راهگشا واقع شود. نه شهرداریها توانستهاند با معدومسازی حیوانات شهری، گامی در جهت مهار جمعیت این حیوانات بردارند نه پناهگاههایی که دوستداران حیوانات با تقبل مصائبی طاقتفرسا و مخارجی هنگفت دایر کردهاند، بار کج مدیریت جمعیت حیوانات بدون صاحب را به سرمنزل مقصود رسانده.
در ادامه دکتر علیرضا گلمحمدی دامپزشک فعال در حوزه حیوانات شهری که تجربه سالها همکاری با پناهگاههای حیوانات بیسرپرست را درکارنامه خود دارد اینگونه پاسخ میدهد:
سوال: در حالی که از یک سو شهرداریها به صورت ادواری با معدومسازی حیوانات بیصاحب و از سوی دیگر، پناهگاههای خصوصی با زندهگیری و نگهداری از این حیوانات، جمعیت قابلتوجهی از آنها را از سطح شهر حذف میکنند، موفقیتی در زمینه مهار جمعیت این حیوانات حاصل نشده. چرا؟
گلمحمدی: چون هر دوی این اقدامات بدون برنامهریزی انجام میشود و تفکری پشتش نیست. در نتیجه، حاصلی جز اتلاف سرمایه و انرژی ندارد.تعدادی سگ را تصویر کنید که در یک منطقه برای تعیین قلمرو و استفاده از منابع محدود غذایی موجود با هم رقابت میکنند.هر یک از این حیوانات، شانس بقای دیگران را کاهش میدهد.حالا ما چند سگ را از این منطقه حذف میکنیم. یعنی یا معدوم میکنیم و یا به پناهگاه منتقل میکنیم.با حذف این تعداد، در عمل شانس بقای بیشتری به رقبای آنها دادهایم.حیوانات باقیمانده از منابع غذایی، سهم بیشتری میبرند و احتمال از بین رفتنشان در درگیری بر سر قلمرو کاهش مییابد.با حذف بخشی از این جمعیت، زمینه را برای ادامه حیات، تولید مثل و تکثیر بازماندگان فراهم آوردهایم به گونهای که به زودی افرادی جدید جایگزین افرادِ حذف شده خواهند شد.بدین ترتیب، نیرو و هزینهای که شهرداریها برای معدومسازی حیوانات و پناهگاهها برای نگهداری از آنها صرف میکنند به کنترل جمعیت این حیوانات منجر نخواهد شد. چه آنکه حیواناتی که به هریک از این دو روش، حذف میشوند، آنهایی هستند که در منطقه، قدرتمندترند، از انسان هراس کمتری دارند، بیشتر در دسترس انسان قرار دارند و با حذف شدنشان، افراد بیشتری شانس بقا به دست میآورند.
سوال: درباره پناهگاهها کمی بدبینانه قضاوت نمیکنید؟ شاید پناهگاهها نتوانند در کنترل جمعیت حیوانات نقشی ایفا کنند اما هر چه باشد، به تعدادی از حیوانات بدون صاحب پناه میدهند و از خطرات محفوظشان میدارند.
گلمحمدی: متاسفانه وضعیت پناهگاهها چندان مناسب نیست. جمعی از دوستداران حیوانات، هر چند به اشتباه و در مسیری حسابنشده اما بخشی از مسئولیت شهرداری را بر دوش گرفته و با امکانات محدودی که دارند سعی میکنند جان حیوانات بیشتری را نجات دهند.اما حقیقت این است که عدم وجود نظارت بر این مراکز و نبود دستورالعملی برای نحوه نگهداری از حیوانات در آنها به آمار بالای تلفات در این مراکز منجر شده است. بیماریهایی مهلک که جمعیتی قابل توجه از حیوانات یک پناهگاه را قربانی میگیرد و درگیریهای حیواناتی که در فضایی محدود تجمع یافتهاند گاه سبب میشود تلفات زندگی حیوانات در پناهگاه را حتی بیشتر از تلفاتشان در سطح شهر برآورد کنیم. به علاوه، شما بگویید اگر با احداث پناهگاه نه بتوانیم گامی در جهت مهار جمعیت حیوانات برداریم و نه حتی بتوانیم شرایطی مناسبتر از زندگی در سطح شهر برای حیوانات مهیا کنیم، امتیاز راهاندازی پناهگاه چیست؟ هدف اصلی از ایجاد پناهگاه نگهداری از حیوانات نیست و نباید باشد. پناهگاهها مکانهایی هستند که حیوانات مورد درمان و بازپروری قرار گرفته و پس از عقیم سازی یا صاحب جدیدی پیدا کنند یا در محل زنده گیری رهاسازی شوند.برای حیوانات، پناهگاه در تعریف جهانی، واسطی است بین خیابان و صاحب جدید، هرچند در شرایط کنونی ایران این تعریف رویاپردازانه است.
- پس کلید حل معمای کنترل جمعیت حیوانات شهری کجاست؟
همکاری و حسن مدیریت! شهرداریها باید اعتماد افراد علاقهمند به حیوانات را جلب کنند تا بتوانند این نیروی بالقوه را در مسیری موفقیتآمیز هدایت کنند.آن وقت شهرداری میتواند با هزینهای به مراتب کمتر و بیآنکه هر از گاه به دلیل معدومسازی حیوانات بیصاحب مورد انتقاد واقع شود در عمل، جمعیت حیوانات شهری را تا حدی قابل توجه کاهش دهد.کافی است، حیوانات زندهگیری شوند و پس از عقیمسازی در منطقه خودشان رها شوند تا طی مدتی کوتاه، با صرف کمتری هزینه و نیرو شاهد مهار موفقیتآمیز جمعیت این حیوانات باشیم.
- اما به نظر میرسد زندهگیری، عقیمسازی و رهاسازی کلیه حیوانات شهری قاعدتا مستلزم اختصاص بودجهای هنگفت است.این بودجه از کجا تامین میشود؟
برعکس. اگر شهرداری با تشکیل ستادی هدفمند و دارای برنامهای منسجم اعتماد جامعه دامپزشکان، دوستداران حیوانات، زندهگیرهای حرفهای و پناهگاهها را که نیتی جز حمایت از حیوانات ندارند جلب کند، میتواند با صرف هزینهای به مراتب کمتر از آنچه اکنون برای معدومسازی بیحاصل بخشی از حیوانات صرف میکند، به نتیجه دلخواه و مشترک با دوستداران حیوانات دست پیدا کند.در صورت ایجاد اعتماد و تعامل، قطعا زندهگیرهایی که به صورت رایگان حیوانات را زندهگیری و به پناهگاهها منتقل میکنند با شهرداریها همراه شده، حیوانات را زندهگیری کرده و در نهایت در همان منطقه رها میکنند.
از سوی دیگر شهرداری پس از جلب اعتماد دامپزشکان، میتواند از همکاری آنها به صورت شیفتی برای عقیمسازی حیوانات زندهگیری شده بهرهمند شود. به عنوان مثال در تهران بیش از کلینیک و ۵۰ بیمارستان دامپزشکی فعالیت دارند که از همکاری چند دامپزشک استفاده میکنند. کافی است شهرداری ۵ مرکز را در سطح شهر برای عقیمسازی حیوانات در نظر بگیرد و پس از هماهنگی با دامپزشکان به صورت داوطلبانه و شیفتی از کمکشان برای عقیمسازی حیوانات استفاده کند. حیوانات عقیمشده، علامتگذاری شوند و در همان منطقهای که زندهگیری شدهاند رها شوند. بدین ترتیب بدون اینکه حیوانی معدوم شده و یا برای ادامه حیاتش در اسارت، هزینهای قابل توجه صرف شود، تنها با عقیمسازی گسترده حیوانات و نه با حذف تنها بخشی از آنها، طی چند سال، شاهد کاهشی چشمگیر در جمعیتشان خواهیم بود.