حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: «دکتر فاطمه عرب خزائلی» عضو هیات علمی گروه انگلشناسی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران است که در سال ۱۳۷۹ و از طریق کنکور سراسری وارد رشته دامپزشکی در مقطع دکترای عمومی شد. او نیز مانند بسیاری از دانشجویان دامپزشکی دانشگاه تهران، این رشته و دانشگاه را به دلیل تراز اول بودن آن، دکترا بودن رشته و امکان ادامه تحصیل در کنار خانواده انتخاب کرد. دکتر عرب خزائلی البته به شکل همزمان در رشته پزشکی دانشگاه آزاد نیز پذیرفته شده بود اما علیرغم نداشتن آشنایی اولیه، انتخاب قطعی او دامپزشکی دانشگاه تهران بود. وی یک سال پس از فارغالتحصیلی از مقطع عمومی، در مقطع PhD رشته انگلشناسی ادامه تحصیل داد و از سال ۱۳۹۱ در گروه انگلشناسی دانشکده بهعنوان عضو هیات علمی مشغول به فعالیت است.
حکیم مهر: خانم دکتر، جایگاه دامپزشکی را چطور ارزیابی میکنید؟
اگر منظور از دامپزشکی، رشتهای تحصیلی ختم به شغل یا حرفه باشد، به نظر من این رشته پتانسیل بسیار زیادی دارد که مربوط به محتوای بسیار متنوع آن است؛ یعنی دانشجو ابتدا با علوم پایه آشنا و بعد وارد حوزه طب شامل تشخیص و درمان میشود و در این مسیر، تحقیق و پژوهش را هم میآموزد. علاوهبر این، تنوع در گونههای جانوری از موجودات میکروسکوپی گرفته تا موجودات آبزی و خشکیزی عظیمالجثه، همه بر جذابیت و قابلیت اشتغال افراد میافزاید.
اگر منظور از سؤال جایگاه اجتماعی دامپزشکان باشد، شاید به دلیل باورهایی که ریشه در آداب خانوادگی دارد و از کودکی والدین ترجیح میدهند که فرزندانشان دکتر یا مهندس شوند، دامپزشک علیرغم نقش بسیار مهم در سلامت و بهداشت عمومی، مهجور میماند و مورد کم لطفی قرار میگیرد. البته به نظر من این تصور از جایگاه دامپزشک و دامپزشکی در اثر عملکرد موفق بسیاری از دامپزشکان چه در حوزههای بهداشت عمومی و چه در حوزه تخصصی دامپزشکی رو به بهبود است.
حکیم مهر: از نظر شما مهمترین چالشهای رشته دامپزشکی چه چیزهایی هستند؟
به زعم بنده تنوع حوزههایی که دامپزشکی میتواند در آنها اثرگذار باشد، سبب تعدد مراکز و سازمانهای اجرایی و سیاستگذار میشود و لذا کارآمدی در سطح اجرایی را کاهش میدهد. برای اینکه این تعدد و تنوع، تبدیل به یک نقطه قوت شود، باید پس از نیازسنجی و تعیین اولویتها، اقدام به تهیه یک برنامه راهبردی طولانی مدت کشوری کرد تا تمامی بخشهای فعال در دامپزشکی شامل آموزش، پژوهش، تولید و صنعت همگی بر اساس آن عمل کنند. شاید نبود این وحدت رویه را بتوان به خوبی در بخشهای پژوهش و تولید مشاهده کرد. البته مطمئنا مدیران و مسئولان مربوطه بر این اساس عمل میکنند، ولی معمولا برنامهها و تصمیمات در حوزه عملیات و اجرا دچار بیکفایتی میشوند.
حکیم مهر: مهمترین چالشهای آموزش دامپزشکی را در چه چیزهایی میبینید؟
بحث آموزش کارآمد همواره یکی از دغدغههای بنده از زمان آغاز به کار بهعنوان عضو هیات علمی بوده است؛ به ویژه اینکه بنده نیز به عنوان دانشجو از نظرات دانشجویان همدوره خودم آگاه بوده و فکر میکنم امروز نیز همان نظرات در بین دانشجویان درباره محتوای اموزشی در هر کدام از گروههای دانشکده مطرح است. بد نیست اشاره کنم که هرچه زمان میگذرد و بنده منابع بیشتری را مطالعه میکنم، به این نتیجه میرسم که اسلوب آموزش حداقل در گروه انگلشناسی صحیح و منسجم است.
جالب است اشاره کنم که هفته گذشته گروهی از اساتید دامپزشکی دانشکده کپنهاک دانمارک به دانشکده آمده بودند و بنده حسب دغدغههای ذهنی از استاد انگلشناسی آنها در مورد محتوا و نحوه آموزش و حتی برگزاری امتحان عملی انگلشناسی سوال کردم و متوجه شدم که اصول کار آنها بسیار شبیه به ماست. تنها تفاوت در سالهای آخر و دوران انترنی بوده که آنها علم پایه انگلشناسی و تشخیص مربوط به آن را بار دیگر به صورت عملیاتی در کلینیک یادآوری میکنند و در واقع دانش فراموش شده گذشته را دوباره زنده و عملیاتی میکنند. شاید در دوران دانشجویی بیانگیزگی ناشی از احتمال عدم موفقیت در آینده دانشجو سبب میشود او بیعلاقه و بیتفاوت دروس پایه و تئوری را پشت سر بگذارد و زمانی که به این علم بنیادی نیاز دارد تا بتواند کار تشخیص و درمان را با تجزیه و تحلیل انجام دهد، دچار ضعف عملیاتی میشود.
حکیم مهر: به نظر شما الحاق آموزش دامپزشکی به وزارت بهداشت میتواند این معضل را حل کند. انتقال یک فرصت است یا تهدید؟
به نظر بنده آموزش دامپزشکی با توجه به تنوع حوزههای تخصصی و مباحث به ویژه در بعد عملی با آموزش پزشکی قابل تجمیع نیست و اصولاً به دلیل اهمیت بهداشت و سلامت انسان، این انتقال میتواند به معنای کمرنگ شدن دامپزشکی باشد. شاید بهتر باشد به جای ادغام و هماهنگ شدن آنها با هم که به دلیل تفاوت در ماهیت و عملکرد بسیار دشوار است، نقش دامپزشکی را در حوزههایی که به سلامت و بهداشت عمومی مربوط میشود، در اجرا پررنگتر کنیم. به طور مثال وقتی میگوییم غذای سالم از مزرعه تا خانه، قسمت مزرعه فقط کشاورزی نیست، بلکه دامپزشک در بحث مدیریت پرورش بسیار نقش پررنگی دارد. مثلا در اینکه دارو را از چه زمانی در حیوان قطع کند تا حیوان زمان ذبح باقی ماندهای در شیر و گوشت نداشته باشد و یا اقداماتی از این دست که در تامین بهداشت عمومی و حتی حفظ محیط زیست بسیار اثر گذارند. لذا تقویت دامپزشکی درحوزههای اجرایی با همکاری و حمایت وزارت بهداشت میتواند موثرتر از انتقال آموزش دامپزشکی به وزارت بهداشت عمل کند.
حکیم مهر: وضعیت کشور ما در حوزه تخصصی انگلشناسی به چه شکل است؟
در انگلشناسی چه از نظر به روز بودن علم و منابع و چه از نظر تکنیکها و روشها، همپای دنیا هستیم. تحقیق و پژوهش در پیشرفت یک حوزه تخصصی بسیار مهم است و در گروه ما تحقیقات بسیار ارزندهای در حال انجام است که به طور مثال میتوان به مطالعات کنهها و بیماریهای منتقله از آنها که اهمیت اقتصادی زیادی دارند، اشاره کنم.
حکیم مهر: بهعنوان حرف آخر...
در زمینه سوال شما در خصوص چالشهای حوزه دامپزشکی، اگر سیاستگذاری کلان تقاضا محور به همه عناصر فعال در عرصه دامپزشکی ارائه شود و همه تلاشها در یک راستا و با یک هدف پیگیری شوند، مطمئن هستم که تحقیقات مورد نیاز کشور با هدف رفع نیازهای عملیاتی کشور، بسیار مثمر ثمر خواهند بود.
حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.
خواهان ادغام و اضمحلال دامپزشکی در دانشکده های دامپزشکی نیستند!
ایشان با توجه به اینکه ......... زمانی را که پیش از سال 1365دانشکده های دامپزشکی و پزشکی در یک گروه آموزشی دانشگاهی با هم به شکل موفقیت آمیزی ضمن رعایت حدود و ثغور کار می کردند، تجربه نکرده اند و صرفا بر مبنای فرض و گمان سخن می گویند!
اما در مورد .......... نحوه آموزش انگل شناسی دامپزشکی با توجه به اینکه 95 درصد از دانش آموختگان دوره دکترای عمومی کلینیسین یا بازرس بهداشتی خواهند شد، با یک نظرسنجی ساده و بی طرفانه از خروجی های سالهای دور و نزدیک مشخص می شود که نحوه
آموزش دامپزشکی بیشتر به درد رشته های علوم آزمایشگاهی می خورد و به هیچ عنوان تکیه بسیار زیاد بر مشخصات میکروسکپی انگلها متناسب با نیازهای بالینی دامپزشکان که حتی به یک میکروسکپ دسترسی ندارند، نیست!!!
از طرفی با از بین رفتن دامپروری سنتی و صنعتی شدن و نیز
قطع ارتباط دام با مراتع ایشان بایستی این نکته اساسی و کلیدی را در نظر داشته باشند که در شرایط بهداشتی جایگاه های بسته صنعتی
شرایط زندگی و گسترش بخش اعظم انگلها از نظر بالینی از بین رفته است و از این بابت دیگر بیماریهای انگلی
اهمیت گذشته خود را در دامپزشکی نوین از دست داده اند و اختصاص 9 واحد سنگین نظری عملی به انگل شناسی جز وقت تلف کردن و اتلاف هزینه های آموزشی نتیجه ای نداشته است؟!!
همچنین اطلاعاتی که در مورد بیماریهای انگلی در این دروس ارائه می شود
کاربردی نیست. زیرا که ............................ همه می دانند در سطح فیلد نمی توانند بیماریهای انگلی را به طور دقیق از بیماریهای متشابه بالینی ویروسی، باکتریایی، قارچی و دیگر بیماریها تفریق کنند و درمانهایی که مطرح می کنند تجربه خودشان نیست و در حقیقت ترجمه شرایط متفاوت کشورهای خارجی است.
......................