حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: اکثریت قریب به اتفاق فراغت زمان کودکی او تا قبل از اخذ مدرک دیپلم، به ورزش فوتبال گذشت. بعد از دیپلم اما مشغله او زیاد شد تا جایی که ورزش را به شکل کامل رها کرد. یک اتفاق نادر، به مدت یک ترم او را به بیراهه تحصیلی کشاند، اما خدا خواست که او به خواسته خود، یعنی تحصیل در رشته دامپزشکی داشگاه تهران بازگردد.
اگرچه در دوران دانشجویی کمتر خود را درگیر مسائل صنفی مینمود، اما بعد از فارغالتحصیلی بلافاصله وارد مجموعه سازمان نظام دامپزشکی کشور شد و این یعنی آغاز فعالیتهای صنفی برای "محمد" جوان. خودش میگوید: «۴ سال ابتدای تحصیل را خیلی درس نمیخواندم و دانشجوی متوسط بودم؛ نه اینکه از درس غافل باشم اما در مجموعههای دانشجویی خیلی فعال نبودم تا اینکه با اصرار یکی از دوستان صمیمی به عضویت در مجموعه بسیج دانشجویی مواجه شدم.»
یک نامهنگاری جسورانه با وزیر وقت جهاد کشاورزی «دکتر محمد لطفیزاده» را وارد مرحله جدیدی از زندگی حرفهای کرد. در ادامه طرح پایگاه خبری تحلیلی حکیم مهر را پایهگذاری کرد تا قدم بزرگی برای جامعه دامپزشکی کشور بردارد.
از نظر او دامپزشکی ایران ۲ مشکل اساسی دارد؛ یکی روی انتصابات و دیگری روی جایگاه و ساختار. «اگر در یک جمله از من بپرسند که حال دامپزشکی ایران چطور است؟ میگویم که خوب نیست.»
حکیم مهر: آقای دکتر، بعد از اخذ دیپلم چه کردید؟
وارد دانشگاه شدم و رشته دامپزشکی خواندم. از همان اول و صرف نظر از پزشکی و دامپزشکی، به اصل طب علاقهمند بودم. اما دامپزشکی رشته گستردهای بود که اگرچه اوایل شناخت زیادی نسبت به آن نداشتم، اما وقتی وارد دانشگاه شدم، با دنیای بزرگی مواجه شده و احساس کردم که رشته خوبی را برای تحصیل انتخاب کردهام. به تدریج تلاش کردم تا در کنار آن از کار صنفی دامپزشکی هم عقب نباشم. در دوران دانشجویی کمتر اما بعد از فارغالتحصیلی بلافاصله وارد مجموعه سازمان نظام دامپزشکی کشور شدم و مدتی در آنجا فعالیتهای صنفی کردم.
حکیم مهر: روحیات شما در زمان دانشجویی چگونه بود؟ آیا صرفاً بچه درسخوان بودید؟
۴ سال ابتدای تحصیل را خیلی درس نمیخواندم و دانشجوی متوسط بودم. نه اینکه از درس غافل باشم اما در مجموعههای دانشجویی خیلی فعال نبودم تا اینکه با اصرار یکی از دوستان صمیمی به عضویت در مجموعه بسیج دانشجویی مواجه شدم. ابتدا تمایل زیادی نداشتم اما نزدیک به یک سال به عنوان مسئول فرهنگی کار کردم. وقتی مروری به فعالیتهای خود در آن یک سال کردم، دیدم شرایطی فراهم شده که از همه اقشار، حتی آنهایی که وضعیت ظاهری آنان به عضویت در بسیج نمیخورد، جذب این نهاد شده بودند. در واقع برای فعالیت فضا باز شده بود که به مرور برخی از دوستان که تصور میکردند فقط افراد خاص باید وارد بسیج شوند، با این رویه بنده مخالفت کردند. بنده نیز استعفا داده و از مجموعه خارج شدم.
حکیم مهر: فرمودید که شناخت زیادی از رشته دامپزشکی نداشتید. چه شد که وارد این رشته شدید؟ انتخاب اول شما چه بود؟
خاطرم نیست که انتخاب اولم چه بود؛ شاید پزشکی بود، اما دامپزشکی هم جزء انتخابهای من بود. من با صحبتهایی که با مشاور خودم داشتم، قرارمان این بود که دامپزشکی دانشگاه تهران را بخوانم و مطمئن بودم که قبول میشوم. اما وقتی کارنامه کنکور را گرفتم با کمال تعجب دیدم که نامم در رشته دامپزشکی نیست و رشته مهندسی کشاورزی گرایش علوم دامی دانشگاه تهران را قبول شدم. آن زمان چون باید ۱۰۰ رشته را انتخاب میکردیم، این رشته را بدون هدف نوشته و اصلاً فکرش را هم نمیکردم که بخواهم آن را بخوانم. به اجبار یک ترم رفتم اما چون علاقهای به رشته مهندسی نداشتم، بیشتر کلاسها را شرکت نمیکردم و بیرون از دانشگاه و در آموزشگاه به تدریس میپرداختم، تا جایی که آن ترم را مشروط شدم.
یک روز تصادفاً وقتی از آموزشگاه به خانه برگشتم، دیدم پاکت نامهای جلوی درب خانه روی زمین افتاده است. با اینکه هیچ اعتراضی به هیچجا نکرده بودم اما نامه از سوی سازمان سنجش بود. وقتی آن را باز کردم، با این جمله مواجه شدم که «پس از بررسی مجدد شما حائز نمره کافی برای تحصیل در دکترای دامپزشکی دانشگاه تهران هستید. در صورت تمایل میتوانید انصراف دهید و برگردید.» هر جقدر هم پرسوجو کردم کسی نگفت که چرا این اتفاق افتاده است. اما وقتی خدا بخواهد، میشود. در ادامه یک ترم صبر کردم و در نهایت با ورودیهای سال ۷۹ درسم را شروع کردم. آن یک ترمی هم که خوانده بودم کنسل اما دروس عمومی آن معادلسازی شد.
حکیم مهر: چه تخصصی خواندید؟
بعد از دانشگاه تهران و دکترای دامپزشکی، چون فیلد کاری من به گونهای بود که در یک دهه گذشته با دوستان بهداشتی و پزشکی زیاد کار کرده بودم، در مقطع بعد از دکترا، MPH بهداشت عمومی خواندم.
حکیم مهر: فرمودید که در دوران دانشجویی به تدریس مشغول بودید. چه چیزی تدریس میکردید؟
از زمانی که دیپلم گرفتم، تا حدود ۷ سال کامپیوتر و دروس کنکور تدریس میکردم. بعد به خاطر مشغله کاری مجبور شدم تدریس را رها کنم.
حکیم مهر: به تدریس علاقه داشتید؟
بله تدریس را بسیار دوست داشتم.
حکیم مهر: شما خیلی زود وارد سازمان نظام دامپزشکی شدید. از فعالیتهای صنفی خود بگویید.
برای اخذ پروانه کلینیک مراجعه کردم که به من گفتند آییننامهای در خصوص امتیازبندی وجود دارد. آییننامه مذکور را خوانم و آن را ظالمانه و بدون هیچ معیار مشخص دیدم. به وزیر وقت جهاد کشاورزی نامهای نوشتم و توضیح دادم که این آییننامه خوب نیست و نیازمند اصلاح است. از آنجا که اگر خدا بخواهد برخی مسائل جابه جا میشود، ایشان به جای اینکه نامه بنده را به رئیس سازمان دامپزشکی ارجاع دهند، شاید به زعم خود فکر کرده بودند که موضوع صنفی است و آن را به سازمان نظام دامپزشکی ارجاع داده بودند. نامه را معاون امور اجتماعی سازمان به شکل تصادفی روی میز معاون مالی سازمان دیده بود و چون شماره موبایل هم نوشته بودم، با من تماس گرفت. از من خواستند که برای مذاکره به سازمان نظام بروم. اما من هیچ شناختی نداشتم و تصورم این بود که قرار است برای مذاکره در باب موضوع نامه به آنجا بروم.
به سازمان نظام، نزد دکتر مجیدی معاون امور اجتماعی رفتم. این اولین برخود من با ایشان بود. در اتاق ایشان نشسته بودم که دیدم شخصی در کامپیوتر به دنبال سایتهای دامپزشکی هستند و چیزی پیدا نمیکنند. از آنجا که من کار کامپیوتر کرده بودم و بلد بودم، به ایشان پیشنهاد کمک دادم. ایشان گفتند تا من برگردم زحمت آن را بکش و بعد از ۵ دقیقه که برگشتند، دیدند که من سایتهای زیادی را برایشان پیدا کردهام. از این کار خوششان آمد و گفتند که به نظر من شما به درد کار صنفی میخوری. آیا تمایل داری که به سازمان نظام بیایی؟ سازمان نظام دامپزشکی اصلاً در مخیلات من نبود و پاسخ دادم که اگر بتوانم کمک کنم، بدم نمیآید و همان شد که من وارد حوزه نظام دامپزشکی شدم.
در حدود یک سال در آنجا مسئول امور اجتماعی و بعد دبیر کمیتههای تخصصی سازمان شدم. در مدت ۶ ماه، ۱۰۰ جلسه را با ۸۰ استاد دانشگاه در ۱۳ کمیته برگزار کردم که فکر میکنم کار بدی نبود. به خاطر بحث امور اجتماعی شخصاً با ۲ هزار نفر مصاحبه کردم و یک بانک اطلاعاتی خوب تهیه شد. من به برخی رویههای اجرایی رییس وقت نظام انتقاد داشتم و بعد از یک جلسه که احساس کردم به همکار متخصص ما توهین شد و استعفا کردم و گفتم ان شاالله بیرون از سازمان به شما کمک میکنم.
حکیم مهر: چه شد که به فکر راهاندازی پایگاه خبری تحلیلی حکیم مهر افتادید؟
یک روز بعد از ظهر در سازمان نظام در اتاق نشسته بودم و به این فکر میکردم که در دامپزشکی جای یک رسانه خالی است. یک طرح روی کاغذ کشیدم و به آقای مجیدی دادم. ایشان جملهای گفت که شاید خیلی از مدیران کشور بلد نیستند چنین جملهای بگویند و شاید اگر حرف دیگری میزد، اتفاق دیگری میافتاد. ایشان بر خلاف بعضی از مدیران که در چنین شرایطی دم از ناامیدی میزنند، گفت که کار خوبی است و تو آینده خوبی داری. پس این کار را به شکل جدی دنبال کن. همین جمله باعث شد که من انگیزه بگیرم و کار را شروع کردم. یادم است که سایت در روز اول ۵۰ بازدید داشت که اکثر آن هم خودم بودم، چون دائماً اخبار را چک میکردم. بعد از ۶ سال توفیق بود که به تنهایی و بدون هیچ همکاری ۲۰ هزار مطلب را شخصاً منتشر کردم.
حکیم مهر: سخت نبود؟
خیلی سخت بود.
حکیم مهر: خبرنگاری را به شکل تجربی آموختید یا کلاس هم رفتید؟
یک دوره کوتاه مدت در خبرگزاری ایسنا بودم اما خیلی کوتاه بود، لذا بیشتر آن را به صورت تجربی آموختم. خیلی هم ایراد داشتم اما به هر حال خدا خواست و حکیم مهر جا افتاد و الان هم از زمانی که تیم جدید کار میکنند، کار به شکل خیلی حرفهایتر دنبال میشود.
حکیم مهر: وضعیت کلی دامپزشکی را چطور ارزیابی میکنید؟
اگر بخواهم یک معادل از سازمان دامپزشکی کشور بدهم، جمله «مخدوم بیعنایت» دکتر تاجبخش کافی است. البته بعضی از مدیران در بخش دولتی دائماً بر این طبل میکوبند که وضعیت خیلی خوب است و ما استقلال داریم. اما غالب دامپزشکانی که شما با آنها صحبت میکنید، این تلقی را ندارند. متاسفانه در سالهای گذشته مواردی هم وجود داشته که ما تجربه کردیم که سازمان دامپزشکی کشور از اختیار لازم برخوردار نبوده، علیرغم اینکه شاید میل داشته در بعضی قضایا بهتر وارد شود.
لذا اگر در یک جمله از من بپرسند که حال دامپزشکی ایران چطور است، میگویم که خوب نیست. علت آن هم این است که بعضی مدیران دولتی و غیر دولتی ما سر جای خود نیستند و بعضی هم بلد نیستند که با هم کار کنند. به نظر من دامپزشکی ۲ مشکل دارد؛ یکی روی انتصابات است و دیگری روی جایگاه و ساختار. در مورد انتصابات، متاسفانه بعضاً انسانهایی که در جایگاه مدیریتی قرار میگیرند، یا تخصص لازم را ندارند یا تجربه لازم. یا اصلا علیرغم اینکه حتی دامپزشک هم هستند، بعضا کار دامپزشکی نکردند یا نمیکنند. قاعدتا این یک بخش از آسیب را ایجاد میکند. هرچند مدیرانی را هم داریم که انسانهای پر توان و پر تلاش و با تجربه و با تخصص بالا هستند. اما تعداد آنها در مناصب مدیریتی کلان خیلی چشمگیر نیست.
روزی که وزیر جهاد کشاورزی میخواست در مجلس رای اعتماد بگیرد، یک نماینده گفت: «من استاد حجتی را میشناسم. ایشان مهندس عمران است.» بله ایشان بتن، قیر و آسفالت را به خوبی میشناسد اما آیا بخش کشاورزی را هم همینطور میشناسد؟ البته نباید فراموش کرد کسی که در مجلس از کشاورزی صحبت میکند، بخش دامپزشکی حتی در ذهنش هم نیست. تلقی او از کشاورزی یعنی بذر، کود، اصلاح نباتات و ... . آقای رئیس جمهور به مجلس رفتند و دفاعی کردند که از عجایب روزگار بود و در تاریخ ثبت شد. ایشان فرمودند: «حجتی از وزرایی است که در کار خود متخصص است. حال رشتهاش هر چه میخواهد باشد.»
حکیم مهر: مشکل این تفکر چیست؟
این یعنی فردا فرد دیگری که دامپزشکی نخوانده است، PhD دامپزشکی میگیرد و رئیس سازمان میشود. چون میخواهد مدیریت کند. مدیر کل دامپزشکی یک استان در برنامه تلویزیونی میگوید من هیچ چیز راجع به آنفلوانزای نوع A نمیدانم و از دکتر گویا میخواهد که توضیح دهد؛ او میخواهد مفهوم One Health را محقق کند؟!
حکیم مهر: اشاره کردید که مشکل دوم دامپزشکی روی جایگاه و ساختار است. بیشتر توضیح دهید.
در مورد جایگاه و ساختار هم از آنجا که سازمان دامپزشکی کشور زیر مجموعه جهاد کشاورزی است، عملا برای اینکه اهداف خود را از دولت پیگیری کند، باید از طریق وزارت جهاد کشاورزی به هیات دولت وصل شود. وقتی تخصص وزیر جهاد کشاورزی مهندسی عمران است، قاعدتا هرچقدر هم که انسان دلسوزی باشد، فاقد آن حساسیت و آن دید وسیع تخصصی است که یک دامپزشک دارد. از آن طرف وزارت بهداشت هم معمولا بودجه سلامت را کاملا به سمت خود میبرد و سهمی به دامپزشکی نمیرسد؛ کمااینکه در طرحهایی مثل طرح تحول نظام سلامت، جایگاهی برای دامپزشکی دیده نمیشود. البته از آنجا که بحث اجرایی و آموزشی پزشکی در یک جا متمرکز است، میتوان تصمیمگیری بهتری برای آن داشت اما بحث اجرایی دامپزشکی در یک وزارتخانه و آموزش آن در یک وزارتخانه دیگر است. بخش دولتی و غیر دولتی هم با هم وحدتی ندارند و این ساختار و این جایگاه به این شکل قطعا آسیب مضاعفی به این رشته و صنف وارد میکند.
حکیم مهر: به نظر شما الحاق آموزش دامپزشکی به وزارت بهداشت میتواند مشکل را حل کند؟
راهکار حل مشکل آموزش دامپزشکی در حال حاضر، انتقال آن به وزارت بهداشت نیست چون اگر آموزش را به وزارت بهداشت منتقل کنیم، اما حوزه اجرای آن در بخش دیگری باشد، مسالهای حل نمیشود و اتفاق روشنی که برای جامعه دامپزشکی ملموس و مثبت باشد، رخ نمیدهد. مهمترین مشکل آموزشی امروز این است که اولا تعداد دانشکدههای دامپزشکی بسیار زیاد است و این معضل حاصل اقدام اشتباه سالیان قبل است.
حکیم مهر: شما چه راهکاری را پیشنهاد میدهید؟
چند سالی است که یک پیشنهاد را مطرح کردیم و آن اینکه در حال حاضر این ظرفیت در کشور وجود دارد که حداقل نصف دانشکدههای دامپزشکی کشور تبدیل به پژوهشگاه شود. یعنی هیات علمی آنها بهعنوان هیات عملی پژوهشگاه حفظ شود اما کار آنها پژوهشی تخصصی شود. در این شرایط چون رقابت ایجاد میشود و پژوهشگاهها باید پروژه محور باشند و با صنعت ارتباط برقرار کنند، از این حالت رکود بیرون میآیند.
الان برخی دانشکدههای دامپزشکی داریم که در آن جزوهای که استاد برای دانشجو تدریس میکند، مربوط به ۲۰ سال قبل است. قاعدتا این ساختار نمیتواند جایگاهی برای دامپزشکی در مفهوم سلامت واحد ایجاد کند. به نظر من مشکل اصلی این است. البته در اینکه دروس دامپزشکی باید به روز و کاربردی شود، شکی نیست و باید فکری هم برای اینکه دامپزشکی در کنار رشتههای دیگر طب باشد، صورت گیرد.
حکیم مهر: بهعنوان حرف آخر...
البته یک کار اشتباهی هم خود ما دامپزشکان انجام میدهیم و آن اینکه در شناخت جامعه عمومی و تخصصی از دامپزشکی ضعیف عمل کردیم. هر دامپزشک باید یک رسانه باشد و تلاش کند که صنف خود را معرفی کند. من پزشکی را میشناسم که میپرسد مگر شما دامپزشکان هم از گوشی استفاده میکنید؟ او تقصیر ندارد تقصیر از ماست که رشته را بد معرفی کردهایم.
جامعه ما پزشکی را خوب فهمید. اما از پروفسور میرشمسی غافل شد. ما هم که خواستیم تبلیغ کنیم اشتباه کردیم و هنوز در بحث مرغ هورمونی هم ماندیم و نتوانستیم این را جا بیندازیم که مرغ هورمونی نداریم. جشنواره هم که راهاندازی میکنیم، بدسلیقگی کرده و نام آن را بیطار میگذاریم. میگویند از قدیم نام دامپزشکی این بوده اما سوال اینجاست که الان اگر «متخصصین زنان» بخواهند کنگره برگزار کنند، نام آن را «کنگره قابلهها» میگذارند؟!
ما برخی فرصتها را هم از دست دادیم که اولین آن نیروهای مسلح بود. فرصت نیروهای مسلح بسیار مغتنم است. سازمان دامپزشکی باید در بحث نطارت بر غذا با تعامل با ستاد کل نیروهای مسلح و از طریق رایزنی با نماینده وزیر دفاع در شورای مرکزی سازمان نظام دامپزشکی فرصتهای شغلی را فعالتر کند.
ما باید تکلیف خود را روشن کنیم که آیا سازمان دامپزشکی نیازمند تغییر است، یا خیر؟ برخی میگویند نه و بیشتر آنها مدیرانی هستند که ممکن است ترس حذف شدن داشته باشند. برخی هم البته با استدلال میگویند خیر. در کل آسیبشناسی دامپزشکی ایران زمانی به نتیجه میرسد که اولا دعوای دولتی - خصوصی از بین برود و دوما مسئولین سازمان دامپزشکی، نظام دامپزشکی، جامعه دامپزشکان و مسئولین بخش آموزش وحدت داشته باشند و هر کس یک ساز نزند.
حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.