زندگی یوزپلنگ طی سالهای اخیر برای مردم ایران اهمیت زیادی پیدا کرده است و موضوع در استان گلستان به دلیل وجود چند قلاده از این حیوان نادر در پارک ملی گلستان حساسیت بیشتری دارد.
کارشناسان محیط زیست در یزد معتقدند قرقهای اختصاصی میتواند آنها را از لبه پرتگاه انقراض بازگرداند. اعضای کمپین یوز تا ابد سعی دارند با خروج دام از پارک ملی توران، جان سریع ترین گربه سان دنیا را در این جغرافیا نجات دهند.
«مرتضی اسلامی» عضو هیأت مدیره انجمن یوز ایرانی هم نسبت به پیر شدن کوشکی یوز نر در اسارت پردیسان هشدار میدهد و میگوید: کارشناسان پیش از پیر شدن کوشکی از مشاوران بین المللی برای انجام تکثیر آزمایشگاهی یوز کمک بگیرند.
قرقهای اختصاصی
«دکتر مجید خرازیان مقدم» مدیر کل حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست در روز ملی یوزپلنگ (۹ شهریور) تعداد یوزهای ایرانی را ۴۸ قلاده اعلام میکند. منبع آمار او پایشهای ۱۶ ساله پروژه بین المللی یوز است. این عدد، خبر خوبی با خود ندارد.
«سید حسین سادات موسوی» مدیر کل سابق محیط زیست یزد هم میگوید: امسال تنها دو یوز در دره انجیر مشاهده شد. محیط بانان، سال ۹۶ هم تنها موفق به مشاهده ۴ قلاده یوز در این دره شدند. دره انجیر از مهم ترین زیستگاههای یوز کشور است. دره ای که بیش از هرچیزی بیلهای مکانیکی معادن، ترس را به جان یوزهای آن انداخته تا راه قلمروهای دیگر را پیش بگیرند .آن طور که سادات موسوی میگوید: گاهی اوقات یوزها برای یافتن زیستگاهی امن تا ۳۰۰ کیلومتر را مهاجرت میکنند. این رکورد را یوزپلنگی رقم زده که دره انجیر را به امید یافتن آرامش در طبس تا زیستگاه نایبندان دویده است.
موسوی منطقه بین دره انجیر و نایبندان را منطقه آزاد میخواند و میگوید:جادههای موجود در این منطقه ممکن است مرگ را به پای یوزپلنگ بنویسند و نگذارند او به جای امنی برسد. همچنین آمارهای موجود نشان میدهد که از دهه ۸۰ تا ۹۰ حداقل ۸ یوزپلنگ جان خود را در این مهاجرت پرحادثه از دست دادهاند. او جزیرهای شدن زیستگاههای استان از جمله کالمند، دره انجیر، بهاباد و... به وسیله باغهای پسته و اراضی کشاورزی را هم یکی دیگر از دلایل خالی شدن زیستگاهها از یوزهایش میداند.
خشکسالی هم قوز بالا قوز شده و مرگ را به جان گیاهخوارانی چون آهو و قوچ و میش انداخته است. این گیاهخواران خود طعمه یوزها برای بقا هستند. موسوی کلید حل ماجرا را تا حدودی در قرقهای اختصاصی میداند. او تجربه موفق سه قرق اختصاصی در مناطق آزاد یزد را هم شاهد میآورد و میگوید:قرقهای اختصاصی یک نوع برون سپاری براساس اصل ۴۴ به بخش خصوصی هستند. شورای عالی محیط زیست هم بر اساس این اصل، پنج قرق اختصاصی را تصویب میکند؛ سه قرق در یزد، یک قرق در سمنان و یک قرق هم در کرمان.
موسوی قرق در مناطق آزاد را زون (بخش) حمایتی- پشتیبانی مناطق حفاظت شده و پارکهای ملی میداند و میگوید: در آخرین آمار در سال ۹۱ در منطقه حفاظت شده کالمند ۱۰۰ رأس آهو ثبت شد اما این آمار در سال ۹۷ به هزار رأس رسید. تعداد کل و قوچ هم نزدیک به ۵۰ درصد افزایش داشته است. موسوی نظارت کافی و وافی سازمان حفاظت محیط زیست روی قرقهای اختصاصی را یکی از مهمترین کلیدها برای موفقیت این طرح میداند و میگوید: قرقها نیروی اجرایی، خودرو و موتور دارند و مناطق حاشیهای و خارج از پارک ملی و مناطق حفاظت شده را پایش میکنند.
او میگوید: البته در قرقهای اختصاصی، محیط بانها نمیتوانند متخلفان و شکارچیان را دستگیر کنند اما به ما خبر میدهند. محیط بانها در مناطق آزاد (منطقه قرق) همان وظایف محیط بانهای رسمی را انجام میدهند. به حیات وحش آب میرسانند و علوفه دستی میدهند.
ممکن است بسیاری بپرسند بخش خصوصی از این قرق چه منفعتی میبرد؟ موسوی در پاسخ میگوید: انتفاع آنها در شکار است که در صورت افزایش جمعیت گونه مورد نظر، قرقبان میتواند از سنین ۷ به بالا قوچ یا میش را شکار کند. شکار آهو در قرقهای یزد ممنوع است اما از شکار قوچ و میش، ۳۰ درصد سود به جوامع محلی میرسد و ۷۰ درصد به قرقبانها. موسوی اعتقاد دارد همین انتفاع بخش خصوصی و محلی از ماجرا، کلید حفاظت جوامع محلی از حیات وحش منطقه است.
مرتضی اسلامی، عضو هیأت مدیره انجمن یوزپلنگ هم قرق را یکی از راههای امن کردن زیستگاه یوزپلنگ میداند و میگوید: قرق خصوصی در مناطق آزاد قطعا وضعیت را بدتر از قبل نمیکند. این قرقها در حاشیه مناطق حفاظت شده، نقش زون (بخش) ضربه گیر را برای مناطق ایفا میکند. یوزپلنگها مهاجرند. آنها مدام در بین مناطق جا به جا میشوند. تا پیش از آنکه جادهها یا روستاها ناامنی را به دل زیستگاهها ببرند و بین آنها فاصله بیندازند، مشکلی وجود نداشت.
اسلامی میگوید: قرقهای اختصاصی میتواند باعث امنیت در جاهای خالی بین دو منطقه حفاظت شده و زیستگاهها باشد. او یکی از جدیترین مشکلات در حفاظت از حیات وحش، از جمله یوزها را عدم وجود منفعت مالی مستقیم برای مردم محلی میداند و میگوید: حتی حفاظت از حیات وحش برای آنها هزینه هم دارد. چون آنها در معدن اجازه کار ندارند. شکار ممنوع است. نمیتوانند از گیاهان دارویی استفاده کنند. بنابراین به مخالف و منتقد تبدیل میشوند. به گفته اسلامی اما قرقهای خصوصی امکان انتفاع محلی را هم به وجود میآورد.
تکثیر یوز در اسارت دشوار است
تکثیر یوز در اسارت در زمان معصومه ابتکار، رئیس سابق سازمان حفاظت محیط زیست کشور به روی میز تصمیم گیران پردیسان رفت. کوشکی یوز نر میاندشتی و دلبر یوز سمنانی قرار بود آغاز تکثیر یوز در اسارت باشد. آنها جفتگیری هم کردند اما دلبر سقط کرد. آنطور که مرتضی اسلامی میگوید: عروس ماجرا این روزها در حال طی کردن پروسه درمان خود است. به گفته او زمان بسرعت میگذرد و کوشکی برای پدر شدن دارد پیر میشود و شانس داشتن توله را از دست میدهد. کوشکی متولد ۱۳۸۶ است و با ۱۱ سال سن همین امروز هم در رده سنی پیران گربه سان قرار دارد.
اسلامی میگوید: بنابراین خیلی مهم است زمان را برای تکثیر آزمایشگاهی از دست ندهیم. او تکثیر یوز در اسارت را بسیار دشوار میداند و میگوید: ریسک تکثیر آزمایشگاهی بالاست چون خطر مرگ یوز ماده وجود دارد. بنابراین موفقیت در این طرح، کمکهای بینالمللی را میخواهد. به گفته او در دنیا آدمهای کمی وجود دارند که بتوانند این تکثیر را انجام دهند اما وجود دارند. بنابراین باید زودتر با آنها وارد مشاوره و گفتوگو شد.
سم دامها از روی گرده توران برداشته شد
گلهها و برخی چوپانان نادانسته بزرگترین دشمن یوزها هستند. آنطور که کارشناسان به «ایران» میگویند: بیش از هرچیزی این چوپانان هستند که دفتر زندگی سریعترین گربه سان جهان را در بیابانهای ایران بستهاند. آنها یا با چماق به جان این خوش خط و خال افتادهاند یا سم به خوردش دادهاند. همین نقشی که گلهها و چوپانها در مرگ یوزها بازی میکنند باعث شد تا هدیه تهرانی بازیگر نام آشنای سینمای ایران، کمپین یوز تا ابد را سال گذشته در روز ملی یوزپلنگ کلید بزند. این کمپین ۸۰۰ میلیون تومان اعتبار میخواست تا بتواند دامها را از پارک ملی توران خارج کند. مردم آمدند و اعتبار تأمین شد.
حمیدرضا میرزاده سخنگوی این کمپین نیز در روز ملی یوزپلنگ ایرانی میگوید: این کمپین از ۹ هزار رأس دام موفق به خروج ۷ هزار و ۵۰۰ رأس شده است.» این خروج باعث شده تا بسیاری کمپین یوز را موفقترین کمپین محیط زیست در سالهای اخیر کشور بنامند. میرزاده میگوید: خبر خوش آنکه دیگر سم هیچ دامی به پارک ملی توران نخواهد رسید.