حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: بیش از ۳ دهه است که در بخش خصوصی فعال و کلینیک دام کوچک دارد و معتقد است که حوزه دام کوچک در ایران با چالشهای متعددی روبروست.
«دکتر حسن برکتین» در سال ۴۸ و زمانی که دکتر نهاوندی رئیس دانشگاه تهران بود، در اولین کنکور سراسری کشور شرکت کرده و با رتبه بالا وارد دانشکده دامپزشکی تهران شد. خودش میگوید: «از ابتدا قصد داشتم که در گروه پزشکی باشم و خوشحالم که در نهایت در یکی از رشتههای خانواده پزشکی یعنی دامپزشکی پذیرفته شدم. تحصیلات خود را با علاقه شروع کردم و این علاقه روز به روز در من بیشتر شد.»
دکتر برکتین در سال ۵۴ فارغالتحصیل و به خدمت سربازی اعزام شد. ۲ سال بعد به عضویت هیات علمی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران درآمد و در بخش جراحی بیمارستان شماره ۲ دانشکده کار خود را شروع کرد. او در سال ۸۶ و بعد ازقریب به ۳۲ سال خدمت، از بخش دولتی بازنشسته شد اما همچنان فعالیت خود را در بخش خصوصی و کلینیک دام کوچک دنبال میکند.
حکیم مهر: آقای دکتر، از حوزه دام کوچک چه خبر؟
حقیقت این است که بنده سالهاست در زمینه دام کوچک فعالیت میکنم و خیلی از این رشته راضی هستم. همواره توصیه من در این حوزه به جوانان این بوده که مقداری در کارهای خود دقت کنند. با درایت کار کنند و فقط این نباشد که چون فارغالتحصیل شدند و دکترا گرفتند، دیگر کافی است. لازم است که مقداری پیش درآمد علمی داشته باشند، چرا که کمبودها در این زمینه زیاد است و باید مراقب باشند که عیبهای موجود، رفع شود. این خیلی مهم است.
حکیم مهر: فرمودید که کمبودها در حوزه دام کوچک زیاد است. از نظر شما مهمترین چالشهای این حوزه چیست؟
یکی از اتفاقات موثر در حوزه دام کوچک طی سالهای اخیر، افزایش زیاد تعداد خانوارهایی است که از دام کوچک نگهداری میکنند. اگر این مساله را با زمان قبل از انقلاب مقایسه کنیم، به جرات میتوان گفت که علاقهمندان به دام کوچک حداقل ۴ برابر شدهاند که دلایل زیادی هم میتوانیم برای چرایی آن بیاوریم.
حکیم مهر: این اتفاق از نظر شما خوب است یا بد؟
به هر حال گرایش به حیوانات خانگی مشخصات خاص خود را دارد که یکی از آنها کمبود عاطفه است. بهترین چیزی که انسانها میتوانند خود را به آن نزدیک کرده و از این طریق کمبودهای خود را برطرف کنند، نزدیکی به حیوانات خانگی است. از قدیمالایام در تمام دنیا و حتی ایران، انسانها با حیوانات به سر میبردند و از حیوانات خانگی مختلف مثل سگ، گربه، پرنده و ... نگهداری میکردند. امروز حجم دوستداران به حیوانات خانگی زیاد شده و به همین نسبت چالشهای این حوزه نیز افزایش پیدا کرده است. یکی از چالشهای بزرگ، عدم حمایت بزرگان ما از دام کوچک است. در واقع متولیان با این حوزه، برخورد ضعیفی دارند.
حکیم مهر: یعنی چه؟ لطفا بیشتر توضیح دهید.
متاسفانه از رشته دامپزشکی به خصوص حوزه حیوانات خانگی حمایت نمیشود. اسم سگ و گربه که روی این بخش قرار گرفته، تبدیل به یک نقطه ضعف برای این حوزه شده است. در صورتی که نباید چنین باشد. سگ حیوانی است که از قدیم و به انواع مختلف با انسان مانوس بوده است. مثلا زندگی گلهدارهای قدیمی، وابسته به حیوان نگهبان بوده است و این دو همواره همزیستی مسالمت آمیزی داشتهاند. دلیل نمیشود که چون سگ در شرع اسلام نجس عنوان شده، نتوانیم به شکل بهینه از آن استفاده کنیم. این چالش که در طول زمان شدت پیدا کرده بود، الان با افزایش تعداد حامی و همچنین دامپزشک، در حال ضعیف شدن است. زمانی که ما دانشجو بودیم و فارغالتحصیل شدیم، تعداد دانشجو خیلی کم بود. زمانی که بنده کلینیک دامپزشکی خصوصی راهاندازی کردم، در تمام تهران ۴ یا ۵ کلینیک دامپزشکی فعال بود، اما الان با این تعداد دانشجو و فارغالتحصیل زیاد، قریب به ۱۵۰ کلینیک دامپزشکی و بیمارستان در تهران وجود دارد.
حکیم مهر: آیا روند صعودی تعداد جذب دانشجو در این رشته مورد تایید شماست؟
به هیچ وجه. دقیقاً یکی دیگر از چالشهایی که در حوزه دام کوچک به وجود آمده همین است و البته این معضل در همه رشتههای مملکت هم وجود دارد. ما همیشه در جلسات متعددی که بودیم، اعلام کردیم که ظرفیتها باید کم شود. این اشتباه است. فکر میکنم سالی ۱۵۰۰ فارغالتحصیل دامپزشکی داریم و کشور ما گنجایش این تعداد را ندارد. در تمام کشورهای اروپایی به طور میانگین ۳ دانشکده دامپزشکی وجود دارد. اما اینکه در کشور ما چه سیاستهایی پشت این قضیه است، من نمیدانم. این تعداد زیاد دانشجو خیلی بد است و امیدوارم که در آینده فکری به حال آن شود. اگرچه در این مملکت ما به همه شغلها احتیاج داریم اما هرچه تعداد زیادتر شود، چالشهای ما هم بیشتر میشود.
حکیم مهر: به نظر شما الحاق دامپزشکی به وزارت بهداشت میتواند این مشکلات را حل کند؟
خود من از جمله کسانی بودم که زمان فارغالتحصیلی، مجوز کار دامپزشکی در ایران و تهران را از وزارت بهداری گرفتم. ما آن موقع جزء وزارت بهداری بودیم، اما متاسفانه با خطاهایی که شد و حب و بغضهایی که وجود داشت و مقداری ضعف هم چاشنی آن شد، دامپزشکی از وزارت بهداشت جدا شد.
جایگاه ما وزارت بهداشت است، چون مسائل علمی دامپزشکی یک موجود جاندار هیچ تفاوتی با انسان ندارد. تمام تحقیقات و مسائلی که برای انسان لازم است، ابتدا در حیوان انجام میشود. هر کار تحقیقاتی در دنیا در حیوانات بررسی میشود و بعد به انسان بسط داده میشود. ما هیچ جایگاهی به غیر از وزارت بهداشت نداریم. بیماریها، داروها و درسهایی که دانشجویان پزشکی میخوانند، تفاوتی با آنچه در دامپزشکی تدریس میشود، ندارد. حتی دروس دامپزشکی به مراتب از پزشکی سختتر است. چون ما با جاندارهایی سر وکار داریم که زبان ندارند. حتی در دامپزشکی با یک اسکلت تنها و فرد مشخص سروکار نداریم. بلکه افراد مختلف از دامهای بزرگ تا کوچک گرفته تا حیوانات، آبزی، طیور و ... وجود دارد. لذا به مراتب دروس ما سختتر از پزشکی است و حتما جایگاه ما در وزارت بهداشت است. بنده زمانی مقالهای را میخواندم که فارغالتحصیلان وزارت کشاورزی میگفتند اگر شما دکتر حیوان هستید ما هم دکتر درخت هستیم، در صورتی که این اصلا ربطی ندارد و موضوعات را نباید با ترکیب کنیم.
حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.