پایگاه خبری جامعه خبر در مطلبی با عنوان «مدیران باغ وحش ارم، مردم را گوسفند می بینند!» نوشت:
شیر ایرانی بهانه ای برای خالی کردن جیب مردم بود. باغ وحش ارام در سطح نگهداری از حیوانات نیست و بیشتر به فکر خالی کردن جیب مردم هستند .
تبلیغات گسترده ای برای رونمایی از شیر ایرانی ایرانی شد و با جشن پایکوبی و مراسم پیش پا افتاده ای شیر ایرانی وارد غیر حرفه ای ترین باغ وحش ایران شد.
باغ وحش ارم که در آن مرگ و میر انواع حیوانات سابقه دیرینه دارد و کارکنان آن هم جزو غیرحرفه ای ترین کارکنان باغ وحش به شمار می روند، میزبان شیر ایرانی شده است. شیری که شاید بتواند چند دهه زنده بماند و حتی جفت گیری کند.
شهروندان خوش ذوق ایرانی تصمیم گرفتند با این تبلیغات گسترده شیر ایرانی را از نزدیک زیارت کنند و تصور می کردند ارم مدیریت درست و حسابی دارد اما پس از ورود به باغ وحش ارام این تصور دست داد که این مکان توسط چند تبعه خارجی با مدرک پنجم ابتدایی اداره می شود.
قفس های غیر استاندارد، عدم وجود راهنماها، تابلوهای ناقص، سرویس های بهداشتی کثیف، نبود آب آشامیدنی، رستوران های کثیف و با غذاهای نامرغوب، عدم مکانی برای استراحت بازدیدکنندگان بخشی از چالش ها بود اما از همه مهمتر خود شیرایرانی بود که انگار به دستور مدیران باغ وحش پنهان شده بود.
مردمی که نفری ۱۰ هزار تومان پول داده بودند بیش از ۴ ساعت پشت شیشه ها چسبیدند اما خبری از شیر ایرانی نبود. یعنی عقل و مدرک و تدبیر مدیران ارم در این سطح نبود که شیر ایرانی کی و با چه غذایی و چه ساعتی باید برای بازدید آماده باشد. یک مربی یا مسئول قفس هم نبود تا شیر را برای نمایش عموم به حرکت در آورد. مثل همه باغ وحش های بزرگ و کوچک جهان ….
انگار مدیران ارم مردم را همانند گوسفند فرض کردند که پولی به جیب بزنند و خدماتی ارائه نکنند. هیچ کجا هم نمی شود شکایت کرد. اصلا جایی برای شکایت دیده نشد. هر کاری دلشان بخواهد و هر بلایی بخواهند سر مردم می آوردند و کسی هم حق اعتراض ندارد. از وضعیت نا مناسب پارکینگ تا نحوه نکهداری حیوانات و مسیر حرکت مردم در باغ وحش و نمازخانه ای که بوی تعفن می داد.
بیشتر حیوانات با خواب بودند و یا حالی برای حرکت نداشتند. از شیر آفریقایی تا ببر سیبری …. فقط قفس بود و حیواناتی پشت قفس … این یعنی باغ وحش از دیدگاه مدیران ارم … گردنشان هم کلفت است سراغ مدیر را گرفتیم گفتند نیست … حراست هم چند پیرمرد بودند که انگار در جریان امور نبودند.
قیمت آب میوه و بستنی و مواد غذایی هم اسفبار بود. کیفیت انها در سطح حاشیه ترین بخش تهران و قیمت ها اندازه شمالی ترین بخش تهران ….