
میانبر شیوهی علمسنجی در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی برای استادیاران جوان
نویسنده: امضا محفوظ
بعد از اتمام تحصیلات در رشتهی پزشکی و دو سال کسب تجربه در قامت یک پزشک جوان در یکی از روستاهای شیراز، راه ادامهی تحصیل در یکی از رشتههای دکترای تخصصی علوم پایه را انتخاب و بعد از 5 سال به عنوان استادیار در یکی از دانشگاههای علوم پزشکی کشور مشغول به خدمت شدم.
در طی یکسال اول طرح تعهدات با انتشار 9 مقاله علمی در مجلات معتبر بینالمللی از نتیجهی کار خود راضی و خرسند بودم. با گذشت زمان متوجه عدم پیشرفت خود و پیشرفت دیگران با سرعت غیرقابل تصور در حیطه پژوهشی شدم، بهطوری که بعضی از دوستان در طی یکسال از فراغت از تحصیل، شاخص اچ ایندکس بالاتر از 30 و یا حتی 40 را برای خود رقم زده بودند و اینجانب هنوز در میانه راه از 4 به 5 رسیدن اچ ایندکس!
نکتهی جالب توجه و غیرقابل تصور در این میان برای بنده و خیلیهای دیگر با شرایط بنده، مشاهده افرادی با سابقه کمتر از دو سال از هیات علمی شدن و انتخاب به عنوان دانشمند 1% پر استناد برتر دنیا بر اساس شاخص علمسنجی وزارت بهداشت بود که جای بسی تعجب بود.
نکتهی دیگر اینکه با بررسی شاخصهای علمسنجی این افراد متوجه شدم که بسیاری از مقالات این افراد در بهترین مجلات علوم پزشکی دنیا از جمله Lancet ، BMJ ، NEJM و JAMA در این مجلات به چاپ رسیدهاند. با کنکاش بیشتر متوجه شدم که در بعضی از مقالات حتی تا 600 نفر از محققین ایرانی در لیست نمایه شده هستند و اکثرا هم افرادی ثابت و با رشتههای غیرمرتبط هستند. از آنجا که بهترین پژوهش بنده که به دنباله یک پژوهش بنیادین در حیطهی علوم اعصاب بود، با صرف مدت زمان 2 سال در مجلهای با ضریب تاثیر (IF ) حدود 8 چاپ شده بود، برای من جای سوال بود که چطور یک استادیار جوان با تمام دغدغههای موجود قادر به چاپ 15 مقاله در مجلهی مشهور Lancet در طی یکسال شده است.
برای مثال، یکی از اعضای هیئت علمی که سابقهی کاری کمتر از سه سال داشت، موفق به چاپ 36 مقاله شده بود که 32 مورد آن در مجلهی Lancet یا امثال آن بود و فقط 4 مقاله حاصل کار پژوهشی در حیطهی تخصصی خودش بود و همین فرد به عنوان دانشمند 1% برتر با شاخص اچ ایندکس حدود 22 (در زمان نگارش این مطلب) انتخاب شده بود.
با توجه به اینکه امکان انجام اینگونه تحقیقات و انتشار آنها در این سطح برای بنده غیرمنطقی به نظر میرسید، با بررسیهای بیشتر متوجه نکات بسیار تاسفباری در بارهی این موضوع شدم:
- اولین نکته اینکه افراد حاضر در این مقالات نه به عنوان نویسنده، بلکه تحت عنوان Collaborator در این مقالات حضور دارند و گاهاً تعداد افراد ایرانی حاضر در این مقالات به 1000 نفر هم رسیده است.
- نکتهی دوم اینکه در حدود 90 درصد افراد حاضر در این مقالات، تخصص فرد، تحت هیچ عنوان با موضوع مقاله همخوانی ندارد.
- سوم اینکه این افراد فقط و فقط با ثبت نام در وبسایت GBD Group و نهایت خواندن مقالات توانستهاند، راه میانبر برای بالا بردن استنادات و اچ ایندکس را پیدا کنند.
- چهارم اینکه در بعضی از دانشگاههای علوم پزشکی به دلیل عدم اطلاع از موضوع حقالتشویق مقاله نیز به این افراد تعلق گرفته شده است.
- پنجم اینکه متاسفانه اینگونه مقالات در شاخصهای علمسنجی افراد لحاظ شدهاند و ملاک عمل قرار گرفتهاند.
بله خیلی هاشون رو می شناسیم!!! اینا پهلوانان تو خالی عرصه پژوهش هستند!!
|
کاملا موافقم
|
ببینید چه بی سوادهایی مسئولین پژوهش دانشگاه ها هستند (معاون، مدیر، شورای پژوهش) که به این .........ها جایزه هم داده اند. شرم بر متقلب ها و مشوقین آنها.
تازه توی هفته پژوهش پزوهشگر نمونه بخاطر اچ ایندکس بالا هم تشویق میشن
اکثر اچ بالاهای وزارت بهداشت ۸۰ درصد استنادها و ایندکشون به خاطر همین مقالات هست.
جالب بود!
دانشگاههای ا..... و ت....... و ... همه در حال داده سازی هستند.
با سلام - بله واقعا هم همینطور - جای تاسف داره - دانشگاهها پاداشی که بابت این مقالات از اساتید گرفته باید پس بگیرن - واقعا متاسفم برای افرادی که اینطوری علم رو زیر سوال میبرن
ضمن سپاس از نویسنده مطلب همکار عزیز آقا یا خانم «امضا محفوظ»، پس نتیجه می گیریم که شاخص های به اصطلاح «تولید علم» در کشور باید تجدید نظر شود و همچنین شرکت هایی که فقط نام دانش بنیان را یدک می کشند!!!! وااسفا وااسفا!!!! بزرگ ترین خیانت به کشور و میهن مظلوم ما، پدیده شوم داده سازی است. اینها پژوهشگر نیستند بلکه «مقاله باز» اند.
اطلاق واژه استاد به این دسته افراد توهین به مقام اساتید بزرگوار است. اینها سودجو، متقلب و شیاد هستند. تعارف که نداریم.
پژوهشگر کسی هستش که سواد داره، مطالعه میکنه، ایده پردازی میکنه، ایده را در قالب طرح پیاده میکنه، بصورت میدانی (بالینی، آزمایشگاهی، نمونه گیری، ...) دیتا جمع میکنه، اونها رو تجزیه و تحلیل میکنه، سوال مطرح میکنه، برا سوال جواب پیدا میکنه، نتایج رو بحث میکنه و در نهایت یک جمله به علم موجود جهان اضافه میکنه. لذا سلاطین GBD و Letter رو نمیتوان پژوهشگر نامید. هرچند اونها بدون حیا کردن خودشون رو Researchman بدانند! لذا شاخص اچ و ارجاعات آنها و تعدد مقالاتشان هم باد هواست. پژوهش زمانی ارزش داره که محقق به دنبال پاسخی برای یک سوال علمی باشه، نه اینکه برا خودش هدف بزاره که امروز تا ظهر یک لتر مینویسم! یا حساب کنه این هفته اگه یه جی بی دی مشارکت کنم چند میلیون جایزه تشویقی مقاله میگیرم؟
مقاله بررسی بار جهانی یک بیماری هست، توش از ۱۰۰ تا کشور مشارکت میکنند و ۱۰۰۰ نفر هم اسمشون بعنوان مشارکت کننده میاد. خوب ایران ۱٪ جمعیت دنیا رو داره، بعدشم کجای علوم پزشکی دنیا قرار داره که ۱۰-۲۰٪ نویسندگان مقاله جی بی دی از ایران هستند؟ اونم از هر رشته ای! سم شناسی، مدیریت، آموزش، فارماکولوژی، میکروبیولوژی، آمار، اپیدمیولوژی، تغذیه، بهداشت، ... تازه از مراغه خبر میرسه که ۱۰ درصد کل اساتید دانشگاه اسمشون تو یک مقاله هست. شما چی میگید به این؟!
دست مریزاد. استاد این کارا هستیم