حکیم مهر - مشروح گفتگوی عیدانه با دکتر ملیحه عباسعلی پورکبیره / استاد بیوشیمی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران
- خداشناسی را در بیوشیمی پیدا کردهام
- از نظر علمی، دکتر حکمتی را خیلی قبول داشتم
- اولین دختری بودم که با حجاب کامل وارد دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران شدم و اولین دختری هم بودم که با حجاب کامل از این دانشکده فارغ التحصیل شدم
- همیشه به راه خودم اعتقاد داشتم و این اعتقاد محکم را از پدرم آموختم
- تنها کسی که از نظر عقیدتی به ایشان نزدیک بودم دکتر تاجبخش بود
- تقریباً از دوره من بود که دکتر ملکنیا با دامپزشکان در زمینه بیوشیمی ارتباط برقرار کردند
- دامپزشکی یک رشته پُر و غنی است
- دکتر درهمی گفت مگر شما در دامپزشکی بافتشناسی هم میخوانید؟!
- دانشجویان دامپزشکی فوقالعاده باهوش هستند و پیشرفتهایشان چشمگیر است
- پایاننامههای علوم پایه دامپزشکی خیلی غنیتر از پزشکی است
- عضو نظام دامپزشکی نیستم ولی عضو نظام پزشکی هستم!
- مخالف افزایش تعداد دانشکدههای دامپزشکی هستم
- دامپزشکان و پزشکان بیکار جوانی داریم که برای کارهای سبک التماس میکنند!
- ما بچه یتیمی هستیم که از پدر و مادر جدا شدهایم
- آدمی که لایق نبود در مجلس حرفی زد که عوام میزدند
- هیچ کاری برای دانشجو واجبتر از درس نیست
- حرف اول و آخر، ایمان به خدا است
حکیم مهر : بسم الله الرحمن الرحیم. این گفتگو چون در تعطیلات عید نوروز تقدیم بینندگان محترم حکیم مهر میشود ، سال نو را به سرکار عالی تبریک عرض نموده و آرزو میکنم سالی خوب و خوش در پیش داشته باشید و از اینکه وقتتان را در اختیار حکیم مهر قرار دادید هم سپاسگزارم. علاوه بر افتخار بنده به شاگردی شما ، این بار هم مفتخرم که در گفتگویی عیدانه در خدمت باشم. در ابتدا لطفاً بفرمایید که چه سالی به دانشکده دامپزشکی وارد شدید و چرا رشته دامپزشکی را برای تحصیل انتخاب فرمودید؟
بسم الله الرحمن الرحیم. من هم به نوبه خودم سال نو را خدمت شما و همه عزیزان و همکاران شما تبریک میگویم و امیدوارم سال خوبی در پیش داشته باشید. من در سال 1350 درسم را شروع کردم. حقیقتاً بعنوان دامپزشکی دوست نداشتم وارد شوم اما گروه پزشکی را دوست داشتم. به علوم پزشکی و بخصوص کار آزمایشگاهی علاقمند بودم. وقتی دامپزشکی را جزء گروه پزشکی انتخاب کرده بودم با اینکه پزشکی را انتخاب نکرده بودم (در انتخاب رشته) بررسی کردم و دیدم از راه دامپزشکی میشود وارد رشتههای آزمایشگاهی شد و به همین دلیل ادامه دادم و دکترا گرفتم.
حکیم مهر : از همین دانشکده که الآن تشریف دارید؟
بله. دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران و بعد هم که وارد رشته تخصصی بیوشیمی شدم.
حکیم مهر : چه سالی در مقطع دکترای عمومی دامپزشکی فارغالتحصیل شدید؟
حدود سال 55 یا 56 ، چون من از سال چهارم دانشکده ، در استخدام رسمی آموزش و پرورش بودم به کار خودم ادامه دادم تا سال 59 که پس از انقلاب دانشگاهها باز شد و وارد رشته انگلشناسی دانشگاه مشهد شدم و یک سال و نیم را گذراندم.
حکیم مهر : انگلشناسی پزشکی؟
بله، بعد متوجه شدم که خیلی علاقمند به این رشته نیستم و در این فاصله دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران هم دعوت به همکاری کرد و به همین دلیل به این دانشکده برگشتم و در سال 61 کارم را در بخش سمشناسی شروع و تلاش کردم که به یکی از رشتههای تخصصی وارد بشوم. شاید قسمت اینطور بود و البته علاقه خودم هم نقش داشت و بعداً بیشتر علاقمند هم شدم و به هر حال سال 64 شروع به تحصیل در رشته بیوشیمی دانشکده پزشکی دانشگاه تهران کردم و در سال 67 فارغالتحصیل شدم و از آن تاریخ تاکنون با دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران در زمینه بیوشیمی همکاری میکنم. به این رشته هم واقعاً علاقمندم و نمیدانم چقدر این رشته را دوست دارم و در حقیقت میزان علاقهام را نمیتوانم بیان کنم و دلیل علاقمندی من هم این است که اولاً هر چه بیشتر میخوانم به خدا نزدیکتر میشوم و دوم اینکه مجهولاتی را میتوانم پیدا کنم و هر بار یک چیز تازهای برایم دارد. از خواندن زیاد ترس و ابائی ندارم و خسته هم نمیشوم، چون در این خواندنها به مسائل خاصی میرسم که همیشه دنبالشان بودهام. در حقیقت خداشناسی را در این رشته پیدا کردهام. چیزی که همیشه دنبالش بودهام. سؤالاتی از دوران کودکی ذهنم را مشغول میکرد و مرتب به این طریق پاسخها را مییابم و چون از قرآن کمک میگیرم و میخوانم ، خیلی وقتها جواب سؤالاتم را در بیوشیمی پیدا میکنم و میبینم چقدر ارتباط هست و میشود این ارتباط را خیلی زیاد پیدا کرد.
حکیم مهر : حالا من جسارتاً از سن و سال نپرسیدم...
(خنده) ...
حکیم مهر : ولی یکجور دیگر میپرسم. سالی که وارد دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران برای تحصیل شدید، به یاد دارید ورودی شما چند نفر بودند و اینکه همدورهایهای شما در ورودی آن سال که بعضی هم ممکن است الآن خیلی معروف باشند چه کسانی بودند؟
72 نفر
حکیم مهر : احتمالاً برخلاف الآن که ترکیب پسر و دختر به سمت دختران غلبه پیدا کرده در آن سال برعکس بود؟
آن سال قرار بود 5 درصد دختر پذیرش شوند و من در بین آن 5 درصد قبول شده بودم(خنده)... کلاً در آن سال سه نفر دختر پذیرش شده و یک نفر هم از سال قبل به ما اضافه شده بود.
حکیم مهر : اسامی آنها را به یاد دارید؟
بله. دوست عزیزم خانم دکتر سارا حریدیم یزد که از یزد آمده بودند و کلیمی بودند. من هنوز فکر میکنم کنارم است و خیلی زیاد به هم علاقمند بودیم و امکان نداشت از هم بیخبر باشیم. خانم دکتر گلباز حق و خانم مهوش فرهادی و خانم دکتر نصرت عرفاتی که ایشان به ما اضافه شده بودند.
حکیم مهر : الآن از آنها خبر دارید؟
بله ، خانم دکتر عرفاتی بازنشسته شدهاند. خانم دکتر گلباز حق با آقای دکتر مهرداد رفیعی ازدواج کردند و الآن آمریکا هستند و خانم دکتر حریدیم یزد را میدانم که الآن احتمالاً در .... (فلسطین اشغالی) هستند. سالها از ایشان بیخبر بودم و بعد یک دوستی داشتیم به نام آقای مباشری که ایشان هم کلیمی بودند و بعد از سالها زمانی که من در دانشکده معاون آموزشی بودم نزد من آمد و وقتی از ایشان درباره سارا پرسیدم گفت که رئیس دانشکده دامپزشکی در .... (فلسطین اشغالی) است که خودش هم تأسیس کرده است و 6 پسر هم دارد(خنده...). خانم مهوش فرهادی هم با آقای دکتر سعید حمیدی در همان سالهای اول ازدواج کردند و زمان انقلاب به آلمان رفتند و برگشتند و سپس به آمریکا رفتند و به تازگی هم به ایران آمده بودند.
خدا اساتید بزرگ این کشور را حفظ کند... و امیدوارم بلایی که بر سر دکتر حکمتی آوردیم را به سر بقیه سرمایه های دامپزشکی نیاوریم...