کد خبر: ۵۵۶۰
تعداد نظرات: ۱ نظر

حکیم مهر -  گفتگوی روزنامه جام جم با علیرضا جورابچیان مدیر‌ملی پروژه بین‌المللی یوزپلنگ ایرانی

 

ما که یک قدم جلو بگذاریم یوزپلنگ‌ها چند قدم عقب می‌روند، ما که قوچ‌ها و بزها و آهوها و جبیرها را شکار کنیم یوزپلنگ‌ها بی‌شکار می‌مانند، ما که دام‌هایمان را تا دل زیستگاه‌ها ببریم و بچرانیم یوزپلنگ‌ها گلیمشان را جمع می‌کنند و دورتر از ما می‌ایستند؛ این طبیعت یوزپلنگ است. بافق، آریز، دره انجیر، نایبندان، نایین، کالمند، بهادران و میاندشت و ... رد پای آخرین یوزپلنگ‌های موجود در دنیا فقط در این سرزمین‌ها دیده می‌شود، 72 یوزپلنگی که با انسان و جاده و اسلحه می‌جنگند تا نسلشان منقرض نشود. علیرضا جورابچیان مدیر ملی پروژه بین‌المللی یوزپلنگ ایرانی، یوزپلنگ‌ها را برنده این جدال می‌داند چون به گفته او حالا مردم محلی به این گربه‌سانان کمیاب به چشم دشمن نگاه نمی‌کنند. گفت‌وگوی ما با او نگاهی است به نیازهای امروز یوزپلنگ برای زنده ماندن و آنهایی که می‌کوشند ایران را به عنوان آخرین زیستگاه این گربه‌سان به دنیا معرفی کنند.

طرح خروج دامداران از زیستگاه‌های یوزپلنگ تازه‌ترین خبری است که از پروژه یوز ایرانی منتشر شده، این موضوع حتما اتفاق خوبی است هر چند که پیچیدگی‌های خاص خودش را دارد یعنی به نظر می‌رسد این کار باعث نارضایتی دامداران می‌شود؛ این در حالی است که رمز موفقیت این پروژه همراهی جوامع محلی است. به نظر می‌رسد در این میان تناقضی وجود دارد.

همان‌طور که گفتید رمز و راز موفقیت پروژه یوز مشارکت واقعی جوامع محلی در حفاظت از زیستگاه‌ها است. ما هم این اقدام را با همین هدف آغاز کرده‌ایم و تقریبا 2 سال مطالعه مستمر و واقعی درباره‌اش انجام دادیم. ما در این مدت با حضور در زیستگاه‌ها با جوامع محلی و تک‌تک دامداران حرف زدیم و دیدگاه‌ها و انتظاراتشان از دولت و پروژه را جمع‌آوری کردیم و پس از آن با توجه به این اظهارات دامدارانی که برای خروج اعلام آمادگی کردند را انتخاب کردیم. این مهم‌ترین قسمت کار بود که ما برای دامداران در زیستگاه‌های میاندشت و توران در آینده نزدیک اجرا خواهیم کرد. هدف پروژه به طور کلی استفاده از مشارکت جوامع محلی و بومی در حفاظت از تنوع زیستی یعنی یوزپلنگ و طعمه‌هایش است البته ما خیلی از نقاط را داریم که مردم جوامع محلی از منافع زیستگاه‌ها استفاده نمی‌کنند بلکه از نقاط دیگر دامداران، دام‌هایشان را بار کامیون می‌کنند و به زیستگاهی می‌آیند که اصلا در آن سابقه زندگی ندارند. به همین منظور به این فکر افتادیم تا برای تغییر معیشت دامداران ذی‌نفعی که دیگران از حق و حقوقشان بهره‌برداری می‌کنند اقدام کنیم و خوشبختانه خیلی امیدواریم که بتوانیم این کار را انجام دهیم. هم‌اکنون 2 زیستگاه را به عنوان پایلوت انتخاب کردیم ـ پناهگاه حیات‌وحش میاندشت در استان خراسان شمالی و پارک ملی و پناهگاه حیات‌وحش توران ـ که امیدواریم بتوانیم با کمک دامداران، سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری و بانک کشاورزی برای تامین وام به نتیجه مطلوب برسیم.

به دامدارانی که توانسته‌اید راضی به خروج از زیستگاه‌های یوز کنید حتما وعده‌ها یا ضمانت‌هایی داده‌اید، دقیقا به این مردم بومی چه قول‌هایی داده‌اید؟

موضوع بر سر مسائل اقتصادی است، تعارف هم نداریم. دامداران درست است که به لحاظ سنتی نسبت به دامداری عرق و علاقه دارند، اما اگر این کار برایشان منافع اقتصادی نداشته باشد آن را رها می‌کنند. برای همین است که الان بیش از 40 تا 50 درصد دامداران کشور یا این کار را رها کرده‌اند یا قصد چنین کاری دارند. براساس مطالعاتی که انجام داده‌ایم میانگین سنی دامدارانی که در این زیستگاه‌ها کار می‌کنند بالای 60 سال است. این نشان می‌دهد که هیچ‌کدام از بچه‌ها و نوه‌های این دامداران رغبتی به کار دامداری ندارند چون این کار برای آنها صرفه اقتصادی ندارد و اگر کسانی هم به این کار ادامه می‌دهند دلال هستند نه دامدار واقعی. پس وقتی دامداران استدلالات علمی ما را شنیدند پذیرفتند که در حال ضرر کردن و خوردن از جیب هستند به طوری که تعداد دام‌هایشان نیز هر سال نسبت به سال قبل کمتر می‌شود. برای همین آنهایی که عمق موضوع را درک کردند حاضر شده‌اند از زیستگاه‌های یوز خارج شوند. ما قصد داریم به کمک سازمان جنگل‌ها زمین‌هایی را در اختیار دامداران قرار بدهیم و اگر امکان داشته باشد برایشان وام بگیریم. البته این کار مشکلاتی هم خواهد داشت، اما هماهنگی‌های خوبی انجام شده و اطمینان داریم وقتی دامداران ببینند منافع اقتصادی‌شان تامین می‌شود با این طرح همراهی می‌کنند.

چه تضمینی وجود دارد وقتی زمان اجرای پروژه یوز تمام شد دامداران بویژه غیربومی‌ها دوباره به سمت زیستگاه‌ها کشیده نشوند؟

اجرای قانون و مقررات. در حال حاضر ما می‌توانیم دامداران را از زیستگاه‌ها بیرون کنیم ولی به خاطر این ‌که می‌خواهیم از لحاظ منطق خودمان جایگزینی درست برای اخراج دامداران از مناطق داشته باشیم، قصد چنین کاری نداریم. در واقع ما برای اخراج دامداران قانون را در اختیار داریم و می‌توانیم با استفاده از قوه قهریه همه را بیرون کنیم ولی چون این کار نتیجه مطلوب در درازمدت و میان‌مدت ندارد از قوه قهریه استفاده نخواهیم کرد. ضمانت عدم بازگشت دامداران به این مناطق را نیز قانون می‌دانیم که بشدت آن را در زیستگاه‌ها اجرا می‌کنیم.

بدون شک خروج دام از زیستگاه‌های یوزپلنگ بخش مهمی از کار است، اما به نظر می‌رسد احیای این زیستگاه‌ها به خاطر آسیب ناشی از حضور دام‌ها نیز بخش مهم دیگری است، برای این کار چه برنامه‌هایی دارید؟

من با شناختی که از زیستگاه‌های یوز و به طور کلی طبیعت کشور دارم معتقدم طبیعت ایران در اکثر مناطق به آن شدت آسیب ندیده که لازم باشد برای احیا و بازسازی آنها سرمایه‌گذاری‌های هنگفتی انجام شود پس اگر از این زیستگاه‌ها استفاده منطقی شود بعد از یکی دو سال حفاظت، مناطق شکل قبلی‌شان را به دست می‌آورند کما این ‌که در بعضی از زیستگاه‌های یوز که توانسته‌ایم مدیریت حفاظتی را تقویت کنیم به وضوح دیده‌ایم که هم پوشش گیاهی منطقه خود به خود اصلاح شده و هم جمعیت علفخواران وحشی به نسبت زیاد شده و به تبع آن جمعیت گوشتخواران و از جمله یوز هم افزایش یافته است.

البته حتما حرف‌های شما مستدل است ولی مطالبی که می‌گویید برخلاف نظر بیشتر کارشناسان است که معتقدند مثلا زیستگاه میانکاله یا مناطق حد فاصل رودخانه‌های کرخه و دز به خاطر آسیب‌های وارده دیگر آن زیستگاه‌های چند دهه قبل نیستند.
حرف‌هایی که من می‌زنم صددرصد مستند و قابل اثبات علمی است و حاضرم این مساله را به همه افراد چه داخل و چه خارج کشور و چه اساتید دانشگاه و دانشجویان و علاقه‌مندان به محیط زیست ثابت کنیم و مستندات مربوط به بهبود وضعیت زیستی و پوشش گیاهی در اغلب زیستگاه‌های یوز را به آنها نشان دهیم. البته اثبات این مسائل کار ساده‌ای است و با بررسی جمعیت گونه‌های مختلف حاضر در زیستگاه‌ها می‌توان چنین کاری را انجام داد. وقتی به عنوان مثال آمار گونه‌های شاخص مثل قوچ، میش، کل، بز، آهو و جبیر در زیستگاه‌ها افزایش دارد طبیعتا پوشش گیاهی این مناطق بهبود یافته وگرنه جمعیت یک علفخوار چگونه می‌تواند زیاد شود؟ در واقع با وجود خشکسالی‌های متعددی که در سال‌های اخیر در زیستگاه‌های یوز داشتیم ولی آمار حیات وحش ما نشان از افزایش جمعیت دارد.

پس چرا شما همیشه در مصاحبه‌هایتان از کاهش طعمه به عنوان مهم‌ترین چالش پروژه یوز نام می‌برید؟

بله، کاهش طعمه‌های یوز مهم‌ترین عامل کاهش جمعیت این‌گونه در طول زمان از جمله در حال حاضر است. وقتی می‌گوییم جمعیت یوز در یک دهه اخیر افزایش یافته معنی آن، این است که تعداد طعمه‌ها در اغلب زیستگاه‌ها اضافه شده. سال گذشته به فرض اگر در پناهگاه حیات‌وحش دره انجیر 500 طعمه یوز از قبیل آهو، جبیر، قوچ، کل و بز داشتیم در آمارگیری بهمن سال 89 مشخص شد که طعمه‌های یوز حدود 50 تا 100 راس نسبت به سال قبل از آن اضافه شده است. البته مسائل مربوط به سرشماری حیات‌وحش بسیار سخت و پیچیده است و به دست آوردن اطلاعات آن دردسرهای مخصوص به خودش را دارد ولی در زیستگاه‌های یوز با استفاده از روش‌های استاندارد جهانی و روش‌هایی که توسط خود پروژه ابداع شده کمی آسان‌تر از قبل می‌توانیم سرشماری‌ها را انجام دهیم و خوشحالیم که می‌توانیم با اطمینان بگوییم از 10 زیستگاه یوز حداقل در 8 مورد آن جمعیت طعمه‌ها افزایش پیدا کرده است.

البته من هنوز جواب این پرسش را که چرا اگر جمعیت طعمه‌ها اضافه شده هنوز هم نسبت به کمبود طعمه یوز اظهار نگرانی می‌شود نگرفته‌ام.

ما در کل کشور که فقط با زیستگاه‌های یوز روبه‌رو نیستیم، هر چند به این زیستگاه‌ها توجه ویژه‌ای شده است. محیط‌بان‌های زیستگاه‌های یوز به یقین کارشان چند برابر سایر محیط‌بانان است. آنها آموزش‌های خاصی دیده‌اند و دوره‌های آموزشی برای افزایش دانش تخصصی در رابطه با حفاظت از زیستگاه‌ها را می‌گذرانند این در حالی است که جوامع محلی نیز به خوبی توجیه شده‌اند و دیگر به حیات‌وحش به چشم دشمن نگاه نمی‌کنند. ما روی همه این مسائل کار کرده‌ایم. الان 4 سال است که روز ملی یوز برگزار می‌شود. سال اول هیچ‌کس از این موضوع خبر نداشت ولی حالا در شهرهایی این روز گرامی داشته می‌شود که خودمان هم باور نمی‌کنیم. به خاطر همه این مسائل است که ما با خاطرجمعی می‌گوییم جمعیت طعمه‌ها در زیستگاه‌های یوز برخلاف خیلی از مناطق تحت مدیریت سازمان محیط زیست که روند نزولی دارد روندی صعودی را طی می‌کند.

مدتی است برخلاف تکذیب‌های رسمی، خبرهای غیررسمی از دادن یوزپلنگ ایرانی به هند شنیده می‌شود. با توجه به این‌ که تعداد یوزپلنگ‌ها در کشور تاکنون 72 قلاده شمارش شده موضوع تبادل چقدر احتمال عملی شدن دارد؟

این مسائل در ارتباط با یوزپلنگ را انکار نمی‌کنم. ما گفته‌ایم که هرگز یوزپلنگی را از طبیعت نمی‌گیریم و به هندوستان بدهیم چون ارزش این جانور بیشتر از آنی است که ما آن را به جایی بفرستیم که نمی‌دانیم دقیقا می‌خواهند با آن چه کار کنند. هندی‌ها مدت‌ها قبل چنین درخواستی کردند و ما هم رسما جواب دادیم و گفتیم اگر علاقه‌مندید که یوزپلنگ را در کشورتان احیا کنید می‌توانید به ایران بیایید و طرحی مشترک با سرمایه‌گذاری مشترک داشته باشید و یوزپلنگ را تکثیر کنید، چون ما یک یوزپلنگ در اسارت داریم و می‌توانیم از آن برای این کار استفاده کنیم، اما هنوز هندی‌ها جوابی نداده‌اند. البته مطمئن باشید که موضوع مبادله یوزپلنگ اصلا جدی نخواهد شد.

هنوز یادمان نرفته که سال گذشته چطور 3 قلاده یوزپلنگ در اثر تصادف کشته شدند، از پارسال تا امروز چه اقداماتی برای کاهش تصادفات جاده‌ای انجام داده‌اید؟ آیا می‌توانیم امیدوار باشیم که دیگر شاهد چالش یوزپلنگ و جاده نباشیم؟

بحث جاده و تصادف یوزپلنگ‌ها چیزی است که همیشه اتفاق می‌افتد و هر کس بگوید ما جلوی آن را می‌گیریم حرف منطقی و علمی نزده است. در تمام دنیا حتی در کشورهای پیشرفته با وجود همه ترفندها باز هم حیات‌وحش زیر ماشین می‌روند. ما هم در یکی دو سال اخیر روی این مساله کار کردیم و خوشبختانه سال 89 در پیک زیر ماشین رفتن یوزپلنگ‌ها که اواخر پاییز و زمستان است گزارشی در این باره نداشته‌ایم. ما هر آنچه را که دنیا در این زمینه عمل کرده بررسی کرده‌ایم. ما شعار نمی‌دهیم ولی وقتی یک یوزپلنگ زیر ماشین می‌رود افرادی که البته دلسوز هستند فکر می‌کنند هیچ کاری انجام نشده ولی خبر ندارند که این اتفاق برای همه گونه‌ها و در تمام کشورهای دنیا اتفاق می‌افتد.

برای این ‌که بتوانیم یوزپلنگ را به معنی واقعی احیا کنیم و آن را از خطر انقراض ‌محافظت کنیم به چه چیزهایی احتیاج داریم؟

من فکر می‌کنم با وجود این ‌که مسوولان رده بالای کشورمان هم از این پروژه حمایت کرده‌اند ولی آن توجهی را که باید از بابت مسائل مالی به این قضیه داشته باشند ندارند. ما همیشه با مشکل پرداخت حق‌الزحمه‌ها بویژه برای محیط‌بان‌ روبه‌رو هستیم. به نظر من به بحث حیات‌وحش باید یک توجه ارگانیک شود چرا که هر چقدر به گونه‌های راس هرم حیات توجه کنیم توانسته‌ایم اکوسیستم و تنوع زیستی کشورمان را حفظ کنیم. برای همین باید سازمان حفاظت محیط زیست و مسوولان کشور از نظر مسائل مالی به حیات‌وحش اهمیت بدهند، چون آن حقی را که دولت باید به حیات‌وحش ادا کند در حال حاضر قائل نیست.

 

 

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
به ایرانی
|
-
|
۱۱:۰۷ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۹
0
0
سلام
وقتی حدود 2 دهه قبل که نوجوان بودم رفتم تهران و منو به سمت این آقا سوق دادن....وقتی به مشکلات حیات وحش و...اشاره کردم و گفتم چرا هیچ کاری نمیکین...ایشون جواب دادن: خب برین مجلس و از اونا بخواین قانون تصویب کنن برای حفاظت از وحوش...!!!!! و من موندم که این آقا و امثالش تو اون سازمان پس برای چی حقوق میگیرن و چکار میکنن؟؟؟!!!
حالا هم این وضعیت اسفناک نتیجه همون پشت میز نشینیهای ایشون و امثال ایشونه...
نظر شما
ادامه