حکیم مهر - دکتر دباغ مقدم ، دامپزشک و فارغ التحصیل سال 1376 از دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج ، عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی و دارای مدرک M.Sc. در صنایع غذایی است. وی علاوه بر سمت معاونت بهداشتی که در دانشگاه بر عهده دارد ، عضویت در هیأت مدیره جامعه دامپزشکان ایران ، نیابت رئیس کمیته های بهداشت مواد غذایی سازمان نظام دامپزشکی و جامعه دامپزشکان ایران ، عضویت در کمیته دایمی آلاینده ها و بقایای شیمیایی شیر فدراسیون جهانی شیر در ایران ، عضویت در انجمن متخصصان علوم و صنایع غذایی و انجمن تغذیه ایران و عضویت در هیأت تحریریه نشریات نظام دامپزشکی و جامعه دامپزشکان را هم به عنوان کارهای صنفی دنبال می کند. همچنین نشریه حکیم مهر افتخار داشته از ابتدا تاکنون از نظرات صائب ایشان به عنوان مشاور عالی بهرهمند گردد. به مناسبت فرارسیدن روز دامپزشکی (14 مهر) و در آستانه روز جهانی غذا (16 اکتبر) گفتگویی با ایشان انجام دادهایم که مشروح آن تقدیم میشود:
- آقای دکتر ضمن تشکر از وقتی که در اختیار نشریه حکیم مهر قرار دادید و با تبریک روز دامپزشکی ، در ابتدا لطفاً بفرمایید جنابعالی به عنوان دامپزشک از برگزاری مراسم چهارده مهر در سالهای اخیر اعم از محل و زمان برگزاری ، محتوای برنامه و حضور مهمانان و مسئولین رضایت داشته اید؟
می دانید که من هم با قشر دامپزشک و هم با قشر پزشک و پرستار و بطور کل بخش بهداشت و درمان سروکار دارم. خوب است مثل آزمایشاتی که یک گروه نمونه و گروه دیگر شاهد هستند اینجا مقایسه ای داشته باشیم. اگر روز دامپزشکی را نمونه و شاهد را هم روز پزشک یا روز پرستار بگیریم، آنوقت به نظرم در پاسخ به سؤال شما باید گفت که برگزاری مراسم چهارده مهر راضیکننده نیست. عملاً آنچه در این روز و مراسم اتفاق می افتد، برنامه ای چند ساعته است که بعضی سالها با تقدیری از پیشکسوتان و گاهاً با حضور برخی مسئولین همراه بوده و نهایتاً صرف شام و بعد هم به کل از اذهان پاک می شود. حالا شما این مناسبت را با روز پزشک یا پرستار مقایسه کنید! تقریباً یک هفته در صدا و سیما و مطبوعات و کلاً رسانه های مکتوب و خبرگزاری های مختلف به این روزهای خاص پرداخته می شود. با افراد مختلفی از این حرفه برای نمایان ساختن زوایای مختلف آن گفتگو می کنند، از پیشکسوتان و بزرگان این حرفه تقدیر بعمل می آورند، شخصیت های رده بالا نظیر رئیس قوه مقننه یا مجریه و یا نهایتاً معاون اجرایی رئیس جمهور در مراسم مربوط شرکت می کنند و از افراد نخبه آن صنف تقدیر بعمل می آید و هدایای ارزشمندی به آنان تعلق می گیرد. در مقام مقایسه به نظر می آید مراسم روز دامپزشکی خیلی ضعیف برگزار می شود و این مربوط به سازمان نظام دامپزشکی ، سازمان دامپزشکی و جامعه دامپزشکان ایران است و بعد تبلیغاتی و خبری لازم را هم ندارد. به نظر من هدف از برگزاری مراسم این روز، این نیست که مثلاً هزار نفر دامپزشک دور هم جمع بشویم و بگوییم خدمات ما مهم است و خودمان هم برای خودمان دست بزنیم، بلکه یکی از علل نامگذاری اینچنین روزهایی حتی در دنیا، شناساندن خدمات و اهمیت آن حرفه به مردم است. مثلاً فلسفه نامگذاری یک روز به نام آتش نشانی ، نیروهای مسلح و حتی غیر از مشاغل، نظیر درختکاری اینست که در یک روز بصورت نمادین در خصوص اهمیت آن موضوع صحبت شود و عموم نسبت به آن آگاه شوند. در مورد دامپزشکی بعد خبری ضعیف است و معمولاً از مقامات هم موفق نمی شوند دعوت کنند. حتی حضور مقامات یک سازمان هم کافی نیست. مثلاً در مراسم هفته سلامت شاید از حدود 20 سازمان مختلف که به نوعی به موضوع سلامت مرتبط هستند توسط وزارت بهداشت دعوت بعمل آمده بود. ما هم در بخش دامپزشکی با خیلی ها در ارتباط هستیم اما نتوانسته ایم این تعامل را برقرار کنیم و بیشتر این رشته و حرفه را معرفی کنیم. شما الآن ببینید حتی سرود ملی پرستار داریم یا در مورد روز پزشک اشعاری گفته شده و کتبی به چاپ رسیده اما در مورد دامپزشکی این اتفاقات نیفتاده است. حتی در مناسبت های مرتبط هم از نقش دامپزشکان سخنی به میان نمی آید. مثلاً به تازگی هفته دفاع مقدس را پشت سر گذاشته ایم. نقش دامپزشکان در زمان دفاع مقدس در زمینه بهداشت مواد غذایی و بازرسی و کنترل آن کم نبوده اما می بینیم که به آن پرداخته نشد!
- فکر نمی کنید این اشکال به خود دامپزشکان متولی امور و مسئولین این حرفه هم وارد است که زوایای گوناگون این حرفه را به خوبی نمی شناسند و نتوانستهاند آنرا تبلیغ کنند؟
تا حدودی همینطور است. دامپزشکی یک ویژگی خاص دارد که از یک نظر نقطه قوت و از یک سو نقطه ضعف آن به حساب می آید. این ویژگی که سالهای قبل شعار روز جهانی دامپزشکی هم بود "گوناگونی حرفه ای" آن است. از نظر اینکه دامپزشکان به دلیل این تنوع، بازارکار متنوعی میتوانند داشته باشند و در شاخه های مختلفی از دامپزشکی محض تا بهداشت و سلامت و غیره وارد شوند نقطه قوت این حرفه است اما اگر از طرف دیگر خوب مدیریت نشود نقطه ضعف آن خواهد بود. مثلاً عده ای از همکاران دامپزشک ما رو به تخصص های علوم آزمایشگاهی و علوم پایه آورده و عملاً از صنف دامپزشکی جدا شده اند و این نقطه ضعف محسوب می شود و نه سازمان دامپزشکی و نظام دامپزشکی و نه جامعه دامپزشکان ، هیچیک نتوانسته اند آنها را حفظ کنند. بعلاوه به گروه پزشکی هم نتوانسته اند خیلی ملحق شوند چون همیشه از دید پزشکان بالاخره دامپزشکانی بودند که وارد این تخصص ها شدند. مثلاً مرحوم دکتر مجابی تخصص بیوشیمی بالینی پزشکی و آزمایشگاه داشتند ولی با این حال سرکلاس به دانشجویان دامپزشکی می گفتند اگر PhD هنر هم بعد از اتمام تحصیل در دامپزشکی بگیرید، می گویند این همان دامپزشکی است که هنر هم یاد گرفته!!! در انستیتوپاستور خیلی از رؤسای بخش های آنجا دامپزشک هستند ولی عملاً با صنف دامپزشکی ارتباط آنچنانی ندارند و نه در روز دامپزشکی دعوت می شوند و نه با بدنه صنف ارتباط دارند! شاید تنها بخشی که بیشتر مرتبط باشد هاری است ولی بقیه بخش ها فراموش شده اند.
- گاهی هم از بعضی اساتید بزرگ این حرفه دعوت می شود اما در مراسم و یا در جلسات کارشناسی سازمان های نظام دامپزشکی یا سازمان دامپزشکی حاضر نمی شوند! حتی به صراحت می گویند که پای سخنرانی فلان مسئول یا در جلسه کارشناسی به دعوت فلان مسئول نمی آیند؟ به نظر شما چرا این انگیزه وجود ندارد؟
این را باید از خودشان بپرسید و ببینید که انتظاراتشان چه بوده است! اما نظر شخصی من اینست که مسئولین و مدیران بالاخره تغییر می کنند و اگر من در فلان مراسم یا جلسه شرکت نکنم عملاً از صنف خودم قهر کرده ام. البته این دیدگاه فعلی من است و شاید به سن پیشکسوتان این حرفه برسم نظر دیگری داشته باشم. ضمن اینکه این موضوعی دوطرفه است و هم باید بزرگان و پیشکسوتان شرکت کنند و هم باید مسئولین و مدیران بخواهند که این ارتباط برقرار شود.
- اطلاع دارید که در کمیسیون بهداشت مجلس طرحی در حال بررسی است که در صورت تشکیل وزارت سلامت ، نهادهایی از وزارت جهاد کشاورزی از جمله سازمان دامپزشکی به آن وزارتخانه بپیوندند. از میان وضعیت فعلی ، پیوستن سازمان دامپزشکی به وزارت سلامت (بهداشت) و یا استقلال کامل سازمان دامپزشکی (تبدیل به معاونت ریاست جمهوری) که پیشنهاد رئیس سازمان نظام دامپزشکی هم بوده است به نظر شما کدامیک به نفع صنف دامپزشکی و بهرهبرداران از خدمات این صنف خواهد بود؟
من نظر شخصی خودم را می گویم و بعنوان دامپزشکی که در بین گروه پزشکی کار می کنم از این وضعیت(کار کردن در کنار سایر گروه های پزشکی) خیلی راضی هستم. دامپزشکی پلی است بین کشاورزی و پزشکی. قسمتی از ماهیت علم دامپزشکی در زمینه پرورش دام و طیور و تغذیه به کشاورزی برمی گردد اما بخش عمده این علم بخصوص در قسمت علوم پایه به پزشکی بر می گردد و حتی در گروه پزشکی، دامپزشکان در علوم پایه بنیه قوی تری دارند. در علوم پاتوبیولوژی هم نظیر میکروب و قارچ و ویروس و انگل هم به مراتب دامپزشکان قوی تر و جدی تر حتی نسبت به پزشکان در دانشگاه واحدهایی را می گذرانند. در بحث بالینی هم با اینکه بیمار متفاوت است اما بیماری در بیشتر موارد مشابه است. یعنی بیماریهای پوستی و گوارشی و قلبی اکثراً مشابه است و یک دامپزشک به گروه پزشکی نزدیکتر است. اینکه ما در مقطعی متأسفانه از گروه پزشکی جدا شدیم باعث شده تا گروه پزشکی همیشه دامپزشکان را به عنوان تبصره ببیند. مثلاً در بحث محرومیت از مطب وقتی گروه پزشکی تعریف می شود ، دامپزشکی بعنوان تبصره و ذیل آن ذکر می گردد یا در تخصص های علوم پایه پزشکی و خدمت سربازی هر سال قید می شود که منظور از گروه پزشکی ، دامپزشکی هم هست. به نظرم با توجه به تجربه ای که دارم وقتی مسئول رده بالاتر من یک پزشک است نسبت به یک مهندس کشاورزی با گرایش دامپروری یا زراعت و غیره بهتر مرا درک می کند. البته باید توجه داشت که الحاق سازمان دامپزشکی با حفظ همه اختیارات و وظایف به وزارت بهداشت مناسب است اما ادغام آن به منظور کوچک کردن و تنزل این سازمان در سطح یک دفتر کل و سلب برخی وظایف می تواند خطرناک باشد! لذا باید متولیان امور دامپزشکی در این زمینه هوشیار باشند. در مورد استقلال سازمان دامپزشکی هم بحث خوبی است اما با توجه به شرایط فعلی باید دید که چقدر اجرایی است. الآن در مجلس موضوع اینست که معاونین رئیس جمهور پاسخگوی مجلس نیستند و لذا به دنبال این هستند که برخی سازمانها نظیر تربیت بدنی یا حفاظت محیط زیست مثل وزارتخانه در مقابل مجلس پاسخگو باشند. ضمن اینکه در حال حاضر هم نه تنها در زمینه اجرایی، بلکه در زمینه آموزش هم وزارت بهداشت پیشرفت خوبی دارد و در دوازده سال گذشته که بنده در دانشگاه علوم پزشکی تدریس می کنم شاید دو یا سه بار سرفصل دروس تغییر کرده و در تمام مقاطع برنامه درسی تجدید نظر شده است. اما در دامپزشکی بیش از بیست سال است که این اتفاق نیفتاده و برای گروه تخصصی دامپزشکی وزارت علوم ظاهراً اصلاً مهم نیست که یک زمانی بحث جنون گاوی در سرفصل ها نیامده ولی الآن در دنیا مهم است یا امروزه 75 درصد مصرف پروتئین کشورمان برخلاف قبل به طیور مربوط است و بحث پرورش و بهداشت و کشتار و فرآورده ها و بازرسی بهداشتی طیور باید جدی تر تدریس شود. موقعی در کشور ما میگو مطرح نبود ولی الآن خیلی مطرح است. این یکی از نقاط ضعف رشته ما است که سالهاست سرفصل دروس آن تغییر نکرده است!
- با توجه به در پیش بودن روز جهانی غذا ، بفرمایید نقش دامپزشکان در تأمین بهداشت مواد غذایی چیست؟
با علم امروزی ، هیچ فرآیندی در صنایع غذایی وجود ندارد که بتواند مثلاً شیر ترش شده یا غذای فاسد یا فرآوردهای که در آن باقیمانده فلزات سنگین وجود دارد را سالم نموده و قابل مصرف کند. از سالهای قبل هم می دانید که فائو شعاری با عنوان دام سالم ، غذای سالم ، انسان سالم مطرح ساخت و در اشکال امروزی آن شعارهایی نظیر "سلامت غذا از مزرعه تا میز غذا" یا "از اصطبل تا چنگال" و غیره مطرح است. با توجه به این دو نکته حالا اگر بخواهید مثلاً پنیر سالمی داشته باشید ، سلامت آن پنیر برخلاف تصور اشتباهی که وجود دارد در کارخانه رقم نمی خورد بلکه سلامت آن به شیر و آنهم به دام و وضع سلامتی و تغذیه آن بر می گردد. از آنجایی که اینگونه فرآورده ها جزئی از وجود دام هستند تنها فردی که صلاحیت دارد تا اثر بیماریها ، تغذیه ، شرایط محیطی ، داروها و غیره را روی گوشت ، شیر و لبنیات و سایر فرآوردههای اینچنینی بررسی کند و در این باره اظهار نظر کند دامپزشک است. مثلاً وقتی صحبت از بازرسی گوشت است، این گوشت چیزی جز عضله دام نیست. لذا تا وقتی که بیماریهای انگلی و میکروبی و غیره دام را نشناسیم عملاً راجع به سلامت گوشت نمی توانیم اظهار نظری کنیم. به همین دلیل هم نمی توان مثلاً از یک کارشناس تغذیه یا صنایع غذایی انتظار داشت که راجع به سلامت گوشت نظر بدهد. از سوی دیگر دامپزشک در دانشگاه بخوبی با بیماری های قابل انتقال بین حیوان و انسان آشنا می شود. از همین رو است که مثلاً وقتی بحث بیماری تب برفکی پیش می آید تنها دامپزشک است که می داند آیا این ویروس وارد شیر می شود یا خیر و اطلاع دارد که آیا این ویروس در شیر تکثیر می شود یا خیر؟ و مصرف این شیر برای انسان ضرر دارد یا خیر؟ در سالهای اخیر هم به دلیل همه گیریهایی که در جهان اتفاق افتاد نقش دامپزشکان در این زمینه بیشتر به چشم آمد. یکی از این موارد بیماری جنون گاوی بود. چه کسی جز دامپزشک می تواند بگوید گوشت دام مبتلا به جنون گاوی قابل مصرف است یا نه؟ یا چه اجزایی از آن قابل خوردن است و چه اجزایی قابل مصرف نیست؟ نکته دیگر آنکه در تقسیم بندی سازمان جهانی بهداشت، مواد غذایی در چهار گروه پرخطر ، با ریسک بالا ، متوسط و کم جای داده شده اند. آن گروهی که از آنها به عنوان dangerous یاد شده و میتوانند فسادپذیری بالایی داشته باشند فرآورده های با منشاء دامی هستند. کنترل اینها هم صرفاً از عهده دامپزشکان برمی آید.
بدینوسیله می خواستم از جناب آقای دکتر آراسب دباغ مقدم با وجودی اینکه افتخار آشنایی و ملاقات از نزدیک را با ایشان نداشته ام به دلیل ارایه نقطه نظرات مثبت و روشن شان در خصوص الحاق سازمان دامپزشکی کشور به شکل یک تشکیلات کاملا مستقل در چهار چوب وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تشکر کنم.
همانطور که در جامعه امروزه در کشور ملاحظه می شود ضرورت توجه به بهداشت و سلامت غذای آحاد مردم روز به روز برای همگان محسوس تر می شود.
مسئولیتی که جز در پرتو حمایت و فعالیت ساختاری منسجم وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با سازمان بسیار مهم و راهبردی دامپزشکی کشور و همچنین انستیتو مرجع تحقیقاتی رازی امکان پذیر نخواهد بود.
با تشکر فراوان
1388/07/15