حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: «متاسفانه روزی که دامپزشکی را به داروخانه، آزمایشگاه و بخشهای درمانی تفکیک کردند، وظایف هر کدام از این بخشها تعریف نشد و به همین دلیل ما در دامپزشکی، با تداخل منافع روبرو هستیم که این مساله باعث بروز مشکلاتی میشود»؛ این را رئیس انجمن صنفی داروخانههای دامپزشکی استان گیلان به حکیم مهر میگوید: «تحریمها و گرانی ارز باعث شد درآمد داروخانهها کاهش پیدا کند و متاسفانه همکاران ما برای اینکه در زندگی خود به مشکل نخورند و بتوانند داروخانه را سرپا نگه دارند، ناچار میشوند که مقداری پا را از قانون فراتر بگذارند و برخی کارها مثل دادن آنتیبیوتیکها یا طبابتهای راه دور یا شفاهی را که خلاف قانون است، انجام دهند.»
«دکتر امیرعطا نصیری» ضمن گلایه از اینکه سیستم دارویی ما در ایران نشت دارد، تصریح میکند: «بیشتر سمفروشیها و فروشندگان خوراک دام، قرص ضد انگل دارند و خیلیها پا را از آن فراتر هم گذاشتند و در منطقه ما یکسری از فروشندگان خوراک دام، آنتیبیوتیک میفروشند.»
وی در گفتوگو با حکیم مهر ادامه میدهد: «برخی از داروها مثل پنیسیلینها که ۲ هزار تومان و ۳ هزار تومان و این اواخر به ۵ هزار تومان رسیده بود، الان روی ۴۰ هزار تومان است. یعنی قیمت دارو ۷ برابر و شاید هم ۱۰ برابر شد. از آنجا که در یک مدت کوتاه نمیشود سرمایه داروخانهها را جبران کرد، ناچار شدیم نصف درآمدی را که هر ماه داشتیم، به جای اینکه خرج پیشرفت داروخانه و زندگی خود کنیم، به داروخانه برگرداندیم تا زیر پای ما محکم شود و سقوط نکنیم.»
حکیم مهر: آقای دکتر، مهمترین چالشهای داروخانهداران دامپزشکی در استان گیلان چیست؟
متاسفانه بزرگترین مشکلی که داروخانههای دامپزشکی چه در استان گیلان و چه کل کشور دارند، مساله خلاء قانونی است. خیلی از شیوهنامههایی که سازمان دامپزشکی مینویسد، در حکم قانون به عنوان قوانین پاییندستی محسوب میشود اما متاسفانه خلاء قانونی زیادی دارد؛ یعنی در آن به نکات ریز توجه نشده که این مهم در آینده مشکلات خیلی بزرگی را به وجود میآورد که هر چقدر هم تلاش کنیم، قابل حل نیستند.
حکیم مهر: لطفا مثال بزنید.
مثلا در آخرین شیوهنامهای که سازمان دامپزشکی داده بود و فعلا با آن مشکل داریم و نظام هم گفته بود که آن را اجرا نکنید و سازمان تا به حال روی آن اصرار داشته، یک بندی اضافه کردند که داروخانهای که صاحب امتیاز آن دکتر است، نمیتواند بیشتر از ۳ ماه مسئول فنی داشته باشد، در حالی که خیلی از صاحب امتیازهای داروخانههای ما خانم هستند و به هر علتی پیش میآید که خودشان نمیتوانند در داروخانه حضور داشته باشند؛ به هر حال باید یک مسئول فنی داشته باشد که در غیاب او بتواند کارهای او را انجام دهد.
مشکل دیگر این است که در شیوهنامه جدید، اگرچه فوق لیسانسها یا پیاچدی های کاردانی دامپزشکی، دکترای حرفهای نیستند، اما در قوانین تعیین کردند آنهایی که پیاچدی فارماکولوژی دارند، میتوانند داروخانه بزنند. این یکی از مسائل پرچالش است که در کانون کشوری آن را بررسی و با آنها طرف بحث هستیم تا این مشکل را حل کنیم. اگر دکتر در داروخانه حضور نداشته باشد، کار داروخانه پیش نمیرود، چون معمولا ۵۰ درصد برخوردهای ما با مراجعهکنندگان، مشاورههایی است که به هر عنوانی به آنها میدهیم. این مشاورهای که یک دکتر میتواند بدهد، مطمئنا یک پیاچدی فارماکولوژی یا هر رشته دیگری نمیتواند بدهد. چون دکترای حرفهای، دکتری نیست که بخواهد توضیح دهد.
مشکل دیگری که تقریبا خیلی به چشم میآید، اختلاف نظر بین سازمان دامپزشکی و نظام دامپزشکی است. من از سال ۸۴ به حوزه دارو ورود کردم و متاسفانه همواره اختلاف بین این دو سازمان، بخش خصوصی را متضرر کرده است. دورهای بود که سازمان دامپزشکی، چیزی به نام قوانین فروش را از خود در داخل شیوهنامه گنجانده و داروخانهها را مجبور کرده بود پروانه فروش بگیرند، در صورتی که در قانون بهرهوری آمده بود که پروانهها را فقط باید نظام دامپزشکی صادر کند نه سازمان دامپزشکی. این مساله فشاری را وارد کرد و برخی داروخانهها به خاطر این مشکل پلمپ شدند. در ادامه تعدادی از همکاران در خراسان و قزوین به دیوان عدالت اداری شکایت کردند که در نهایت این قانون برداشته شد.
حکیم مهر: آیا این همان مساله پروانه فعالیت است؟
خیر. اخیرا نیز سازمان دامپزشکی یک مقوله دیگر به نام پروانه فعالیت را وارد شیوهنامه آخر کرده که این هم فعلا محل بحث و جدل است. کمااینکه سازمان نظام گفت این پروانه را قبول ندارم و ما هم الان با سازمان دامپزشکی جلسه میگذاریم که شاید آن را قبول کنند، اما متاسفانه یک مقاومت در بدنه سازمان دامپزشکی با بخش خصوصی وجود دارد.
حکیم مهر: چه مقاومتی؟
سازمان دامپزشکی بخش خصوصی دامپزشکی را ادامه خود نمیبیند، بلکه ما را مقابل خود میبیند، به خاطر همین هدفش در تمام برنامهها این است که ما را از جلوی خودش کنار بگذارد و هیچوقت فکر این را نمیکند که ما ادامه دامپزشکی هستیم. این یکی از مشکلات بزرگ است که در تمام سالهایی که من کار کردم، به چشم آمد. بخش دولتی هیچوقت سعی نکرده به بخش خصوصی کمک کند و باعث باروری بخش خصوصی شود تا بتواند مشکلات کشور و این بخشی را که بهعنوان دام و طیور و دامپزشکی شناخته میشود، حل کند.
حکیم مهر: یکی از انتقاداتی که همواره از طرف همکاران کلینیسین مطرح میشود، این است که داروخانههای دامپزشکی اقدام به فروش بدون نسخه دارو میکنند. نظر شما در این مورد چیست؟
متاسفانه روزی که بخش دامپزشکی را به داروخانه، آزمایشگاه و بخشهای درمانی تفکیک کردند، وظایف هر کدام از این بخشها تعریف نشد و به همین دلیل ما در بخش دامپزشکی، تداخل منافع داریم. این تداخل منافع باعث بروز مشکلاتی میشود. یکی از قوانین نانوشته داروخانههای دامپزشکی که در جایی ثبت نشده این است که مثل داروخانه انسانی، برخی داروهای OTC را میتوان بدون نسخه به مشتری داد.
حکیم مهر: مثلا چه داروهایی؟
داروهایی مثل قرصهای انگل، ویتامینها و پودرهای مکمل. اما در چند سال اخیر، تولید ضربه خورده و تعداد دامها و دامداریها کم شده است، مثلا در یکی از بخشهای شهرستان رشت که ما هستیم، آمار دام از ۱۴ هزار سال ۸۴ به ۶ هزار رسیده است. این باعث میشود که درآمد داروخانهها کاهش پیدا کند و متاسفانه همکاران ما برای اینکه در زندگی خود به مشکل نخورند و بتوانند داروخانه را سرپا نگه دارند، ناچار میشوند که مقداری پا را از قانون فراتر بگذارند و برخی کارها مثل دادن آنتیبیوتیکها یا طبابتهای راه دور یا شفاهی را که خلاف قانون است، انجام دهند. البته که این کارها از نظر قانونی درست نیست. البته بماند که در این میان همکاران کلینیسین نیز مقداری قضیه را بزرگنمایی میکنند، تا جایی که چند وقت پیش کانون گفته بود شما حتی قرصهای انگل را هم نباید بدون نسخه دهید و این قرصها باید توسط کلینیسین نسخه شود، در حالی که خود این نسخه شدن باعث افزایش هزینه دامدار میشود. کمااینکه دامداری که میتواند داروهای OTC را با یک هزینه معقول دریافت کند، اگر بخواهیم او را به کلینیسینها ارجاع دهیم که نسخه بنویسند، شاید حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد افزایش هزینه برای آنها در پی داشته و باعث میشود که دامدار به ما هم مراجعه نکند.
مساله بعدی این است که سیستم دارویی ما در ایران نشت دارد، تا جایی که بیشتر سمفروشیها و فروشندگان خوراک دام، قرص ضد انگل دارند و خیلیها پا را از آن فراتر هم گذاشتند و در منطقه ما یکسری از فروشندگان خوراک دام، آنتیبیوتیک میفروشند. آنتیبیوتیکهای مرغی، حتی آمپولها و ویالهای آنتیبیوتیک دامی هم در بازار میفروشند. در منطقه گیلان بیشتر دامداریها به صورت سنتی و نیمه سنتی فعالیت میکنند و ما کمتر دامداری صنعتی داریم؛ این باعث میشود که مقداری سطح فرهنگ و سواد دامداران پایین باشد و تفاوتی میان داروخانه، درمانگاه و خوراک دام قائل نشوند. ممکن است حتی آنجا دارو را تهیه و آن شخص را دکتر هم خطاب کنند. این یکی از مشکلات بزرگ این منطقه است.
حکیم مهر: با تورم حال حاضر ایران، سرمایه اولیه مورد نیاز برای تاسیس یک داروخانه دامپزشکی چقدر است؟
متاسفانه اواخر دوره اول ریاست جمهوری دکتر احمدینژاد بخشنامهای آمد که داروهای دامپزشکی از شمول ارز مرجع خارج شوند. این بخشنامه باعث شد که ما ناچار شویم سرمایه داروخانه را در یک دوره ۴ ساله، سه برابر کنیم، چون تقریبا دو سوم هزینه داروها را دولت پرداخت میکرد. قیمت داروها در آن زمان ۳ برابر شد. بعد از آن هم که کلا ارز شناور شد و در دورهای ارز شناور به داروها تعلق گرفت. داروها کمی افزایش قیمت داشت اما در چند سال اخیر فاصله قیمتی ارز شناور با ارز مرجع زیاد شد و در دو سال اخیر ارز مرجع و ارز شناور را از داروها برداشتند و داروها با ارز آزاد تولید میشود.
من در سال ۸۴ با ۳ میلیون تومان سرمایه یک داروخانه دامپزشکی با داروهای دام و طیور راهاندازی کردم که انبار من که نیم طبقه بالای داروخانه قرار داشت، پر و طبقه پایین هم قفسهها لبریز از دارو بود. دارو سال به سال افزایش قیمت پیدا کرد و در ۳ سال اخیر که تحریمها اعمال شد و قیمت ارز بالا رفت و دلار از ۲ هزار تومان به ۳۰ هزار تومان رسید، قیمت داروها یک جهش عمده کرد. برخی از داروها مثل پنیسیلینها که ۲ هزار تومان و ۳ هزار تومان و این اواخر به ۵ هزار تومان رسیده بود، الان روی ۴۰ هزار تومان است. یعنی قیمت دارو ۷ برابر و شاید هم ۱۰ برابر شد. از آنجا که در یک مدت کوتاه نمیشود سرمایه داروخانهها را جبران کرد، ناچار شدیم نصف درآمدی را که هر ماه داشتیم، به جای اینکه خرج پیشرفت داروخانه و زندگی خود کنیم، به داروخانه برگرداندیم تا زیر پای ما محکم شود و سقوط نکنیم.
با وضعیتی که در یک سال اخیر شاهد بودیم، هر پچی که شرکت تولید میکند، قیمت آن را تقریبا ۳۰ درصد بالا میبرد. این یعنی افزایش قیمتها، کم نیست. الان برای راهاندازی یک داروخانه بسیار معمولی در جایی که فروش معمولی داشته باشد، حداقل یک یا دو میلیارد تومان فقط برای سرمایه اولیه دارو نیاز است. اخیرا هم که بازار به سمت دام کوچک، پت و طیور تزئینی چرخش کرده است. اینها باعث میشود که داروخانهدار ناچار شود هزینه بیشتری کند. چون تجهیزات پت جزو دارو نیست. در واقع داروخانهدار باید دارو داشته باشد و در کنار آن هم برای آوردن تجهیزات پت یکسری هزینه کند. لذا یک داروخانه دامپزشکی برای شروع کار اگر بخواهد طوری شروع کند که بتواند بعد از چند ماه به درآمدزایی برسد، حداقل باید ۳ یا ۴ میلیارد تومان سرمایه داشته باشد. من وقتی داروخانه خودم را محاسبه میکنم، میبینیم با ۳ میلیون تومان شروع کردم اما الان حدود ۲ میلیارد تومان جنس در داروخانه موجود است و احساس میکنم که هنوز جا دارد که دارو بیاورم.
حکیم مهر: بهعنوان حرف آخر...
به نظر من بهترین کار این است که بخش خصوصی و دولتی در هر حالتی با هم تعامل داشته باشند تا لااقل بتوانیم مقداری از فشار وارده به بخش خصوصی و به مصرف کننده و دامدار را کم کنیم. در حال حاضر تمام فشار روی داروخانه و مصرف کننده است، چون شرکتهای پخش با خیال راحت هر قیمتی را که میخواهند تولید میکنند و همان قیمت را میفروشند و هیچ جای بحثی نیست. شرکت میگوید که قیمت این است و من با این قیمت میفروشم. شما اگر دوست داری ببر و اگر دوست نداری نبر. اگر بتوانیم با هم تعامل کنیم، لااقل میتوانیم این فشار را کم کنیم یا یک راهکاری داشته باشیم که این فشاری که وارد میشود سرشکن شود تا به هر قشر فشار کمتری بیاید، نه اینکه همه فشار روی یک بخش باشد و به سایر بخشها فشاری وارد نشود.
حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار بنده گذاشتید.