حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: «همکاری که تا چند وقت پیش کلینیسین بوده، مرکز واکسیناسیون راهاندازی کرده، ویزیت میکند و واکسن هم میفروشد. یعنی عملا با یک مدرک دو شغل دارد و جالب است علیرغم اینکه همه در استان از این مساله اطلاع دارند، اما هیچکس واکنش خاصی ندارد و مقابله خاصی صورت نمیگیرد.» این را رئیس انجمن کلینیسینهای استان گلستان به حکیم مهر میگوید: «شغل کلینیسینی عملاً رها شده و به زودی از بین میرود.»
به گفته «دکتر بهداد درانی عرب» گاهی اوقات هزینه کرایهای که به آژانس پرداخت میشود تا دامپزشک به واحد مرغداری برود و برگردد، از هزینه ویزیت او خیلی بیشتر است و اساسا این یک موضوع عجیب و خندهدار است.
از نظر او راهکار، اجرای طرح نسخه الکترونیک است: «خیلی خندهدار است که در اکثر داروخانهها هیچگاه مسئول فنی حضور ندارد، چراکه کنار کار داروخانه، مشغول ساختمانسازی یا شغلهای دوم و سوم است. لذا هیچوقت حضور ندارد بلکه یک شاگرد دارد که کار میکند و آن شاگرد بعد از چند وقت تبدیل به آچار فرانسه میشود. یک دامدار میآید و مثلا میگوید که گوسفند من مریض است و آن شاگرد نیز چند دارو معرفی میکند.»
حکیم مهر: آقای دکتر، مهمترین چالشهای کلینیسینهای دامپزشکی در استان چیست؟
یکی از مسائلی که کلینیسینهای استان را اذیت میکند، افزایش تعداد فارغالتحصیلان است که به شدت بر حجم همکاران ما افزوده و همزمان با آن تعداد کیسها کم شده است. مجموعههای دامی ورشکست و تعداد دامها کم شده است که این مساله منجر شده تعرفهها افزایش پیدا نکند. در واقع تعرفهها نسبت به سالهای قبل در خیلی از جاها یا ثابت مانده یا کمتر شده است. از یک طرف هم مجموعههای غیرمجاز فعالیت میکنند و ما در استان هیچ متولی در قبال آنها نداریم. به این معنا که نظارتی از سوی سازمان دامپزشکی یا اداره دامپزشکی صورت نگرفته و هیچ مجموعهای کار را به عهده نمیگیرد.
وقتی تعرفههای زیر قیمت داریم، اداره دامپزشکی خود را کنار میکشد و میگوید مسائل مالی به ما ارتباطی ندارد. وقتی اعداد بالا میرود، شاکی پیدا میشود و همه دوستان در نقش ناجی ظاهر و وارد میدان میشوند و سعی میکنند بر کارها نظارت کنند. به طور کلی در استان کارهای عجیب و غریب زیادی میبینیم. مثلا همکاری که تا چند وقت پیش کلینیسین بوده، مرکز واکسیناسیون راهاندازی کرده، ویزیت میکند و واکسن هم میفروشد. یعنی عملا با یک مدرک ۲ شغل دارد و جالب است علی رغم اینکه همه در استان از این مساله اطلاع دارند، اما هیچکس واکنش خاصی ندارد و مقابله خاصی صورت نمیگیرد. شغل کلینیسینی عملا رها شده و به زودی از بین میرود.
در زمینه طیور زنجیرهها را گسترش میدهیم و برای کاهش هزینهها، هر زنجیره یک یا ۲ دکتر دامپزشک دارد. یعنی اگر قبلا ۱۵ تا ۲۰ دکتر دامپزشک در ۲۰ یا ۳۰ مرغداری فعالیت میکردند، الان تمام آن زنجیره با ۲ دکتر دامپزشک مدیریت میشود و این تناقض را ایجاد میکند که ما در کشورمان هیچکسی را نداریم که بین ورودی و خروجی دانشگاهها یک نظم ایجاد کند.
در جلسات نظام دامپزشکی هم که شرکت میکنیم، در کارگروه صدور پروانه فقط فشار هست که بالاخره این فارغالتحصیلان را در جایی مشغول به کار کنیم و اجازه دهیم که وارد بازار کار شوند، اما بازار کار پاسخگو نیست. حیوانات خانگی را به خاطر شرایطی که داریم، همواره سعی میکنیم که کم کنیم. برخی حیوانات هم که وحشی هستند و درست نیست که آنها را پرورش دهیم و در خانه نگه داریم. برخی دیگر از حیوانات هم که به لحاظ شرعی و اسلامی، حاکمیت موافق نگهداری آنها نیست و به این شکل آنها را کنترل میکنیم. جمعیت دامی دامداریها و گوسفندداریها هم به شدت کاهش پیدا کرده و الان در شرایط ضرر هستند. بخش طیور و مرغداریها نیز با یک مدیریت ناقص و نابسامان مدیریت میشود و اعداد و ارقامی که میبینید خندهدار است. گاهی اوقات هزینه کرایهای که به آژانس پرداخت میشود تا دامپزشک به واحد مرغداری برود و برگردد، از هزینه ویزیت او خیلی بیشتر است و اساسا این یک موضوع عجیب و خندهدار است.
حکیم مهر: به بحث تعرفههای پایین اشاره کردید. لطفا تبعات این معضل را بیشتر تشریح کنید.
پایین بودن عدد ویزیت در کار دامپزشکی تبدیل به حربهای برای فروش دارو و واکسن شده است. فرد در یک مجموعه دارویی یک کلینیسین کنار دستش میگذارد و میگوید اگر شما از من دارو بخرید، ویزیت و کلینیک شما رایگان است. یعنی این قدر این حرفه بیارزش است که این اتفاقات میافتد. کما اینکه میبینیم میزان مصرف آنتیبیوتیکها چندین برابر حد مجاز است و حتی چند روز قبل از کشتار مصرف میشود با اینکه حتما باید قطع شود. البته جای خوشحالی است که در یکی دو سال اخیر اداره دامپزشکی نظارتهای خود را روی این مساله بیشتر کرده و سختگیرانهتر کار میکند اما با این حال هنوز هم با حالت نرمال و شرایط ایدهآل فاصله داریم.
اخیرا هم شاهد یک بخشنامه جدید و عجیب بودیم. بعد از اینکه بیماری آدنوویروس در کشور شایع و بیماری CCHF در مرغداریها رویت شد، بخشنامهای آمد که از کلینیسینها میخواست بازدیدها را از مزارع گوشتی کم و حداکثر یک بازدید در روز داشته باشند یا حتی بهتر است در هفته ۲ ویزیت داشته باشند. در اینجا این سؤال پیش میآید که ادارهای که این بخشنامه را صادر میکند، منبع درآمد کلینیسینها را چه چیزی در نظر گرفته است؟ وقتی کلینیسینها از مرغداریها دور میشوند، معمولا اتفاقات خیلی خوبی نمیافتد. زمانی که یک کلینیسین ارتباط نزدیکی با واحدهای بیمار دارد، با کنترل و پیشگیری، امکانات زیادی در اختیار آنها قرار میدهد. خیلی از داروهای غیرمجاز و آنتیبیوتیکها وجود دارد که در پزشکی قابل استفاده است و در دامپزشکی به خاطر باقیماندهای که دارند یا بابت ناکارآمدی اثر، توصیه نمیشوند اما متاسفانه توسط بعضی گروههای غیردامپزشک توصیه میشوند. وقتی یک دامپزشک ارتباط خوبی با واحد دارد، میتواند این مسائل را توصیه و کنترل کند که وارد فارم نشود. اما وقتی ویزیتها پایین بیاید، از آن فاصله میگیریم و سؤال این است تعرفهای که مدنظر شماست، برای یک نفر دامپزشک چقدر است؟
وقتی ما با دوستان صحبت میکنیم اعداد و ارقامی بیان میکنند که مثلا یک دامپزشک باید ماهی ۳ میلیون تومان یا ۴ میلیون تومان درآمد داشته باشد. گویا دوستان فراموش کردهاند که این اعداد زیر خط فقر است و یک نفر که جزو دانشجویان با استعداد کشور بوده چرا باید با حداقل درآمد، حتی درآمد کمتر از خط فقر داشته باشد و این جزو چالشهای بزرگ ماست که تا الان مانع پیشرفت رشته شده است.
حکیم مهر: به بحث درمان غیرمجاز اشاره کردید اما راهکار ندادید.
راهکار، اجرای طرح «نسخه الکترونیک» است. در حال حاضر ما داروخانه نداریم، بلکه داروفروشی داریم. داروخانه جایی است که طبق نسخهای که به آن ارائه میشود، دارو میفروشد. خیلی خندهدار است که در اکثر داروخانههایی که ما داریم، هیچگاه مسئول فنی حضور ندارد، چراکه کنار کار داروخانه، مشغول ساختمانسازی یا شغلهای دوم و سوم است. لذا هیچوقت حضور ندارد بلکه یک شاگرد دارد که کار میکند و آن شاگرد بعد از چند وقت تبدیل به آچار فرانسه میشود. یک دامدار میآید و مثلا میگوید که گوسفند من مریض است و آن شاگرد نیز چند دارو معرفی میکند.
از طرفی تمام شرکتهای دارویی ما که شرکتهای بزرگ و معتبری هستند، در ازای فروش بیشتر جایزه میدهند. اما ما نمیگوییم برای این فروش بیشتر قرار است چه اتفاقی بیفتد. به ازای یک کیلوگرم تولید گوشت مرغ یا دام، چه میزانی از آنتیبیوتیک باید مصرف کنیم؟ اگر یک تحقیق در کشور انجام شود، مطمئنا به اعداد عجیب و غریبی میرسیم. در شرکتهای بزرگ در طول سال چند کیلوگرم گوشت مرغ تولید میکنیم و از هر کدام از آنتیبیوتیکها در مجموع در کل کشور، چقدر تولید و چقدر وارد میشود؟ وقتی اینها را به هم تقسیم کنیم، اعداد عجیب و غریبی میبینیم. الان شرکتهای دارویی این مساله را تحت کنترل گرفتند و به صورت مداوم جلسات آموزشی میگذارند و این جلسات آموزشی صرفا در مسیری است که شما را به سمت مصرف داروهای بیشتر ببرد.
ما بین محصول سالم و محصول کمآنتیبیوتیک تفاوتی قائل نیستیم و اختلاف قیمتی در بازار نیست. خودمان چند سال پیش مرغ بدون آنتیبیوتیک پرورش دادیم. همه نگران تولید بودند و ما نگران فروش. در نهایت از ۱۰ هزار پرندهای که در آن سال در یک دوره پرورش دادیم، به سختی ۶ هزار قطعه فروختیم و مابقی را به عنوان مرغ معمولی به فروش رساندیم.
راهکار مشخص و اجرای نسخه الکترونیک است تا داروخانه صرفا مجاز باشد بر اساس نسخهای که توسط کلینیسین ارسال شده، داروها را به دامدار تحویل دهد و مابقی آن جزو اضافات باشد.
باید روی اینها نظارت باشد؛ متاسفانه بزرگترین چالش ما در سیستم دامپزشکی این است که نظارتی وجود ندارد. یعنی تکنیسین نباید در امور درمانی دخالت کند، اما کاملا دخالت میکند. مهندسین فارمهای مرغداری در طول دوره ۵ ساله و ۱۰ سالهای که کار کردند، زیر دست بیش از ۲ یا ۳ دکتر آموزش دیدند، اما وقتی میآیند به جای اینکه به امورات اصلی خود برسند، همه نظریهپردازهای دارو و واکسن هستند. چارهای جز حذف این دوستان از طریق قانونمند کردن ضوابط و با رعایت نسخه الکترونیک وجود ندارد.
حکیم مهر: نظر شما درخصوص نسبت داروخانه به کلینیک و اجرای آن در استان چیست؟
به نظر من بیشتر از نسبت، پراکندگی مهم است. ما در بعضی بخشهای استان به سختی داروخانه پیدا میکنیم و در بعضی قسمتها تعداد داروخانهها از تعداد جمعیت دامی بیشتر است و هیچ قوانین محدود کنندهای نداریم. یک داروخانه که در گمیشان است، میتواند به گرگان فروش داشته باشد که این مساله یکسری شرایط قیمتی و تفاوت قیمتی ایجاد کرده و شرایطی مثل حداقلفروشی بازار و کمفروشی ایجاد شده تا داروخانهها بتوانند با قیمت ارزانتری بفروشند.
در این حالت ممکن است هزینه و سود یک داروخادنه در حالت عادی با یک جمعیت دامی مشخص در بیاید و راحت کار کند. اما وقتی رقابت فروش، قیمت را پایین میآورد، برای واکسنی که ۸۵۰ هزار تومان خریدهاند، ۱۰۰۰ تومان سود در نظر میگیرند و آن را میفروشند. در این شرایط برای تامین هزینههای دفتری و جاری، تعداد فروش باید چندین برابر شود که این باعث میشود که فرد با ۳ برابر جمعیت دامی اولیه، به آن هدف برسد و این جز ضربه زدن به سایر بخشها نتیجهای ندارد. لذا در حالت کلی پراکندگی خوبی در بخش کلینیک، داروخانه و مرکز واکسیناسیون نداریم.
حکیم مهر: به نظر شما طرح صیانت از عامه در برابر حیوانات مضر چه تبعاتی میتواند به دنبال داشته باشد؟
این یک طرح عجیب بود. سؤالی که وجود دارد این است که آیا ما مجاز هستیم چنین چیزی را مطرح کنیم یا نه؟ این همه در احادیث اسلامی تاکید شده که به حیوانات نیکی کنید و مراقب آنها باشید. واقعا تعجبآور است. در حال حاضر بسیاری از تحقیقات در دنیا نشان میدهد که داشتن حیوان خانگی مثلا بیماری فشار خون را کم میکند. از طرفی هیچ منافاتی میان وجود حیوان خانگی و داشتن فرزند وجود ندارد. بلکه حیوان خانگی میتواند دوست خوبی برای فرزند انسان باشد اما متاسفانه دوستان برخی مسائل را به هم ارتباط میدهند و بدون هیچ یافته علمی و مستندانی هر حرفی را به زبان میآورند. بر اساس چه شواهد و مدارکی به این نتیجه رسیدید فردی که حیوان خانگی دارد، به سراغ فرزندآوری نمیرود؟ آیا ریشه فرزند نداشتن این خانواده، داشتن حیوان خانگی است یا داشتن مشکلات اقتصادی؟ به هر حال قاعدهای که همیشه وجود داشته این است که هر چیزی که منع شود، جذاب میشود و با زور نمیشود جلوی خواسته مردم را گرفت.
حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.