حکیم مهر: دامپزشک حیاتوحش و حیوانات خانگی اگزوتیک اظهار کرد: در
اینکه حیوانات بیسرپرست حتما باید کنترل شوند، شکی نیست اما کنترل جمعیت در جهان
روشهای مشخصی دارد که سالها اجرایی شده و جواب گرفته است. در ایران نیز اقداماتی
در این راستا در حال انجام است، اما بهدلیل نبود زیرساختهای لازم و از سوی دیگر
وجود یکسری از رفتارهای احساسی، هنوز نتوانستهایم به شیوه درستی بر جمعیت
حیوانات بیسرپرست کنترلی داشته باشیم.
به گزارش حکیم
مهر به نقل از صمت، «دکتر نیما پویان» گفت: نخستین اقدامی که در بحث کنترل حیوانات بیسرپرست
باید انجام شود، جلوگیری از تولیدمثل بیرویه آنهاست. برای این کار، ابتدا باید
مدیریت پسماند درستی وجود داشته باشد که زبالهها تا این حد زیاد و آزاد انباشت
نشود و بهعنوان غذا در اختیار حیوانات قرار نگیرد. زمانی که منابع غذایی به این
صورت باشد، با افزایش بیرویه تولیدمثل مواجه میشویم. این افزایش تولیدمثل بر اثر
دسترسی به این منابع غذایی، تنها مختص حیوانات بیسرپرست نیست و درباره همه
حیوانات صدق میکند. از سویی، گرچه در ظاهر غذارسانی افراد به حیوانات بیسرپرست،
کار دوستانهای به نظر میرسد، اما درنهایت به ضرر خود حیوان، حیات وحش، محیطزیست
و انسانها تمام خواهد شد.
وی اضافه کرد: در کشورهای پیشرفته غذارسانی به حیوانات بیسرپرست،
ممنوع است و حتی جریمه دارد. بسیاری از افراد فکر میکنند وقتی میگوییم غذارسانی
نشود؛ یعنی این حیوانات از گرسنگی بمیرند. در هر صورت، این حیوانات به غذاهای
دیگری دسترسی پیدا میکنند، اما با مدیریت پسماند و جلوگیری از غذارسانی، منابع
غذایی کمتر خواهد شد و به تبع، نرخ تولیدمثل نیز کاهش پیدا میکند.
پناهگاه استاندارد
وجود ندارد
این دامپزشک گفت: در مرحله بعد برای کنترل جمعیت حیوانات بیسرپرست،
نیاز به پناهگاههای استاندارد داریم که متاسفانه چنین پناهگاهی در ایران وجود
ندارد. پناهگاههای گوناگونی در سطح کشور هستند که فعالیت میکنند و ممکن است زحمتهای
بسیاری هم در آن کشیده شود، اما چون از پایه استاندارد طراحی نشدهاند و با
حیوانات بهصورت استاندارد برخورد نمیشود و همچنین معمولا تحتحمایت دولت در
زمینه تامین منابع قرار ندارند، نتیجهای که باید را نمیگیرند. در پناهگاههای
استاندارد، تنها متناسب با ظرفیت محیط، حق نگهداری از حیوانات را داریم. افزایش
جمعیت بیش از ظرفیت پناهگاه کیفیت و رفاه زندگی آن حیوانات را کاهش میدهد.
وی در پاسخ به این سوال که در پناهگاه استاندارد چه
اقداماتی انجام میشود، اظهار کرد: با توجه به منطقهای که حیوانات بیسرپرست در
آن هستند، اهمیت آن منطقه، شیوع بیماریها و گونههای وحشی منطقه که ممکن است آسیب
ببینند و متناسب با ظرفیت آن پناهگاه، حیوانات بیسرپرست زندهگیری و به آنجا
منتقل میشوند. پس از آن در صورتی که حیوانات سالم باشند یا از همان ابتدا عقیم میشوند
یا بدون آنکه عقیم شوند، حیوان را برای واگذاری میگذارند. حیوان ممکن است در طول
یک بازه زمانی، شانس این را داشته باشد که صاحب پیدا کند، اما با توجه به اینکه
خواهناخواه تعداد این حیوانات بیسرپرست زیاد است، نمیشود برای همه آنها صاحب
پیدا کرد.
وی ادامه داد: به بازه زمانی که حیوان شانس واگذاری دارد،
زمان طلایی گفته میشود و دوره آن در هر کشور و منطقه متفاوت است. اگر حیوان این
دوره را بگذارند و واگذار نشود با استفاده از داروهای بیهوشی و بدون درد، یوتانایز
خواهد شد تا فضای پناهگاه برای حیوانات دیگر خالی شود. در گذشته در کشورهای
پیشرفته روش یوتانایز در ابعاد میلیونی انجام میشد، اما امروزه به چندهزار و
چندصد حیوان کاهش پیدا کرده است. شاید این روش در نگاه اول اتفاق خوشایندی نباشد،
اما موضوع این است که انتخاب دیگری هم وجود ندارد.
عقیمسازی کافی نیست
پویان بیان کرد: برای برخی افراد سوال پیش میآید که پس چرا
به جای یوتانایز، صرفا سگها را عقیم نکنیم؟ گرچه عقیمسازی بخشی از این رویه است
و باید انجام شود، اما بهتنهایی راهحل نیست. ما نمیتوانیم حیوانات را عقیم و
بعد از آن، در طبیعت رهایشان کنیم. درست است وقتی سگی عقیم شود تولیدمثل نخواهد
داشت، اما همچنان میتواند به انسانها و گونههای حیات وحش حمله کند و بیماریهایی
را انتقال دهد. البته همانطور که گفته شد نوع رفتار و پروتکل کنترل جمعیت ممکن
است منطقه به منطقه بسته به شرایط و اهمیت آن منطقه، نوع بیماریها و... تغییر
کند.
پویان اضافه کرد: ممکن است حیوان در یک منطقه محصور نگهداری
شده و وقتی عقیم میشود در همانجا بماند، اما زمانی که حیوان در طبیعت یا حاشیه شهر
زندگی میکند، ممکن است باعث شیوع بیماری شود یا در چرخه اکوسیستم تداخل ایجاد
کند. ممکن است عدهای تصور کنند به خاطر مشکلاتی که بعضی از افراد با سگها دارند،
این بحثها مطرح میشود، اما این نحوه برخورد، نهتنها با سگها و حیوانات، بلکه
با هرگونه مهاجم و آسیبزایی مطرح است. گونه مهاجم یک گونه جانوری، گیاهی یا
میکروبی غیربومی یک اکوسیستم است که به طریقی به آن اکوسیستم معرفی میشود بهعنوان
مثال در فلوریدای امریکا حتی به مردم اجازه میدهند برخی از مارهای غیربومی که در
آنجا رهاشده و به اکوسیستم آسیب میرساند را بکشند.
این دامپزشک گفت: یوتانایز، مرگ آرام و بدون درد برای پایان
دادن به درد و رنج یک حیوان است و به این معنا نیست که با روشی آن حیوان را بکشیم
که زجرکش شود. اینکه عدهای بخواهند با گلوله به شکلی به حیوان شلیک کنند که چندتا
تیر بخورد و همچنان زنده باشد یا اینکه با سموم خاصی حیوان را بکشند که زجرکش شود،
کار اشتباهی است. ضمن اینکه زمانی یوتانایز را انتخاب میکنیم که دیگر راهی نداشته
باشیم. مقصر آسیبهایی که در حیوانات بیسرپرست به طبیعت و انسان میزنند، خودشان
نیستند، بلکه انسان است که آنها را به این شکل درآورده است. اما به هر حال در
اینکه آزاد بودن این حیوانات تاثیرات منفی به جا میگذارد، هیچ شکی نیست.
وی افزود: ما انسانها، مسئول کنترل جمعیت و جلوگیری از
آسیب به حیات وحش هستیم، چراکه حیات وحش گنجینهای غیرقابلجبران است و وقتی نابود
شود، دیگر نمیتوانیم برای آن کاری کنیم. نه از لحاظ معنوی، اما از لحاظ ژنتیکی
ارزش گونههای حیات وحش با حیوانات اهلی یکسان نیست. حیوان حیات وحش در طول میلیونها
سال روند تکامل حاصل شدند، اما حیوان اهلی ممکن است در طول چند قرن و با تکثیر
گزینشی و اصلاح نژاد توسط انسان به این صورت درآمده باشد.
غذارسانی باید متوقف بشه
معدوم سازی شروع بشه
تخریب و یا حصار کشی برای مناطقی که به ازدیاد جمعیت سگ های ولگرد منجر میشه انجام بشه
و ده ها کار دیگه تا تازه بتونیم در مورد عقیم سازی صحبت کنیم