حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: «زئوپروفیلاکسی طبیعی یا پیشگیری از بیماریها به روش طبیعی از
نتایج احترام انسان به ارزشهای ارکان محیط زیست است.» این را «دکتر روح اله دهقانی» حشره شناس پزشکی و عضو گروه مهندسی بهداشت محیط دانشگاه علوم پزشکی کاشان و از اعضای
انجمن حامیان حیوانات بی پناه طبیعت به حکیم مهر میگوید.
از نظر او بخش بزرگی از بیماریها توسط بندپایانی
خونخوار به انسان منتقل میشود که با نگهداری حیوانات بهعنوان سپر زیستی در جوار محلهای
زیست انسانی، این ناقلین برای خونخواری به طرف آنها انحراف مییابند و انسانها کمتر
بیمار خواهند شد.
حکیم مهر: آقای دکتر، تعریف زئوپروفیلاکسی
چیست؟
«زئوپروفیلاکسی» به معنای پیشگیری از بیماریها بهوسیله حیوانات پیرامون
محیط زیست است که با مدیریت انسانی میتواند به طور موثرتری عمل نماید.
حکیم مهر: این مهم چگونه امکانپذیر است؟
بخش بزرگی از بیماریها توسط بندپایانی خونخوار
به انسان منتقل میشود که با نگهداری حیوانات بهعنوان سپر زیستی در جوار محلهای زیست
انسانی، این ناقلین برای خونخواری به طرف آنها انحراف مییابند و انسانها کمتر بیمار
خواهند شد. در زئوپروفیلاکسی طبیعی یا پاسیو بدون دخالت انسانی، حیوانات در بخش بسیار
بزرگتری از بیماریها بهعنوان سپر زیستی انسانی عمل نمودهاند ولی در خیلی از موارد
دخالتهای انسان موجب کاهش اثرات این سپر زیستی در جلوگیری از بیماریهای انسانی شده
است. لذا انسان نباید در کارکردهای طبیعی دخالت نماید، زیرا هر گونه دست کاری از جمله
اشغال زیستگاه طبیعی آنها، کشتار و استفادههای دیگر میتواند اثر منفی در زئوپروفیلاکسی
طبیعی داشته باشد.
ساختار سالم و نیرومند زئوپروفیلاکسی طبیعی
میلیونها سال کارائی خود را نشان داده و ادامه حیات را برای همگان فراهم نموده است.
در محیط پیرامون ما انواع و اقسام موجودات گیاهی و جانوری بزرگ و بسیار بزرگ و کوچک
یا بسیار کوچک زندگی میکنند. ما بزرگترها را بهراحتی میبینیم ولی بعضی کوچکها را
با دقت بیشتر میبینیم. آنهائی را که ما نمیبینیم، بیشتر از همه در طبیعت نقشی اساسی
و سازنده دارند. موجودات نسبتا کوچکی بر روی گیاهان در مزرعه، بوتهها، درختان، زیر
سنگ و چوب و درون خاک مشاهده میکنیم و هر کدام در دنیای خود هدف بزرگی مانند ماندگاری
را دنبال میکنند. داستان زندگی آنها و وظائفی که طبیعت برعهده آنها گذارده، بسیار
جذاب است و از دید و نظر بیشتر انسانها هرگز مورد توجه قرار نمیگیرد.
حکیم مهر: مداخله انسان از چه زمانی آغاز
میشود؟
این موجودات کوچک زمانی برای انسانها مورد توجه قرار میگیرند که خسارتی به منابع
غذائی یا سلامتی انسان وارد نمایند. از آنجائی که با گروه کوچکی از آنها که به محصولات
کشاورزی و غذایی یا بهداشت ما حمله میکنند، سر و کار داریم و فقط آنها را مورد مطالعه
و شناسایی قرار میدهیم، اینطور در اذهان و تصور بسیاری از ما شکل گرفته که این موجودات،
موجوداتی زیانبار هستند.
حکیم مهر: آیا این گمانه درست نیست؟
خیر. ما نمیتوانیم به طور دقیق زیانبار بودن
آنها را ثابت نمائیم. ما میتوانیم بگوئیم که در شرایطی بعضی از آنها برای ما مزاحمت
فراهم میکنند، ولی مزاحمت آنها هرگز به پای خود انسانها برای خود و دیگر موجودات نمیرسد
و اصلا قابل مقایسه نیست.
حکیم مهر: چه راهکاری وجود دارد؟
در صورت مزاحمت این آفات بهداشتی یا کشاورزی باید آنها را از
این منابع دور نمائیم، زیرا طبیعت برای کارکرد درست خود به همه آنها نقش داده است و
به ایفای نقش آنان نیازمند است و هیچ چیز زائدی در طبیعت وجود ندارد. طبیعت بدون وجود
بندپایان، باکتریها و میکروارگانیسمهای دیگر برای تبدیل مواد آلی به ترکیبات مورد
نیاز و بهبودی خاک و پاک کردن محیط از ضایعات آلی نمیتواند به حیات خود ادامه دهد.
کنش و واکنشها که چرخه حیات را در زمین به گردش در میآورند، همان قوانین طبیعتاند
که در درون موجودات مختلف با برنامه ریزی از پیش تدوین و نهادینه شده و حاصل میلیونها
سال تعامل در خدمت اهداف برنامهریزی شده حیات هستند.
در نهاد هر موجود برنامهای با سابقه میلیونها سال کارکرد برای
بقا وجود دارد و کار خاص خود را به طور دقیق انجام میدهد و سپس میمیرد. یعنی هر موجود
زنده همگام و همسو با زندگی خود در طبیعت، در حال انجام ماموریت برای ماندگاری و ادامه
حیات در زیست کره عمل مینماید. ما در طبیعت هزاران نوع پرنده، خزنده، چرنده، شکارچی و لاشه خوار را با
رژیم های غذائی متنوع می بینیم و هر کدام در
تلاش برای بقای خود و همسو با طبیعت هستند، ولی اگر کوچکترین مشکلی مانند بیماری داشته
باشند، دیگر نمی توانند زندگی عادی داشته و رو به ضعف و سپس مرگ خواهند رفت. در اینجا
گربه ها، سگ ها، کلاغ ها، پرندگان شکاری، لاشخورها و... وارد میشوند و به ایفای نقش
میپردازند و چون مرگ و زندگی هر روز و هر ساعت جریان دارد، ایفای نقش به طور پیوسته
جهت سلامت محیط زیست در حال انجام است.
حکیم مهر: آیا میتوان گفت که این چرخه
در مورد همه موجودات صادق است؟
بله. همه موجودات پیرامون ما در حیات وحش و یا در کنار ما از
جمله سگ ها، گربه، کلاغ ها، کبوترها، گنجشگ
ها، حشرات و سایر بندپایان در تمیز کردن محیط زیست از ضایعات مواد آلی حیوانی و گیاهی،
مدفوع و لاشه حیوانات دیگر با میکروارگانیسم همکاری دارند و لازم و ملزوم یکدیگرند.
به برکت وجود تعداد بسیار زیاد و متنوع موجودات و فراوانی انواع آنها، منابع غذایی
برای ماندگاری موجودات بیشمار در طبیعت فراهم میشود. حتی سوسک های سرگین غلتان که
به نظر بیشتر انسانها کاری غیر بهداشتی و چندشآور انجام میدهند، وظیفه بسیار ارزنده
ای در طبیعت بر عهده دارند و با داشتن توانائی ها و ویژگی های منحصر به فرد، کار پاک
سازی محیط زیست ما از کثافات و تغییر و تبدیل آنها را انجام میدهند، ولی اینکار بزرگ
آنها ممکن است خوشایند خیلی از انسانها نباشد.
باغبان ها یا کشاورزان از آفات به خاطر خسارت دیدن محصولات خود
بی محابا با سموم شیمیایی سراسر باغ و زمین را با سم آغشته میکنند. با کشتن یک آفت
خاص، صدها گونه مفید دیگر از بین میروند که از دید همگان پنهان میماند ولی برای خاک
و محیط زیست آلودگی شیمیائی ایجاد میکند. در اثر کاربرد سموم دفع آفات، توانائی زنبور
عسل به عنوان ارزشمندترین جانور اکوسیستم خشکی، انواع حشرات و زنبورهای گرده افشان
دچار اخلال میشود. البته بقایای خود این سموم از طریق هوا، آب و غذا مستقیم و غیر مستقیم سرانجام به بدن انسان وارد
میشود و آن را بیمار می نماید، ولی انسان هرگز متوجه نمی شود که این ضربه از کجا و
از چه زمانی بر پیکر او وارد شده است. طبیعت تعادل اکولوژیک خود را میلیونها سال با
همه جنبندگان به جز انسان برقرار کرده است و انسان در چند هزار سال این تعادل را برهم
زد و به سبب آسیب رسانی، بسیاری از موجودات زنده منقرض شدند یا در معرض خطر انقراض
قرار دارند.
انسان ها مانند بقیه موجودات راس هرم تغذیه از بی فایده ترین
و مصرفی ترین آنان برای طبیعت هستند. به بیان دیگر این موجود برای محیط زیست بی ارزش
و حتی زیانبار است. یعنی اگر انسان در طبیعت وجود نداشته باشد، هیچ گونه اتفاق ناگواری
برای اکوسیستم رخ نمی دهد. اگر این روند تخریب با همین بی خردی، همچنان تداوم یابد،
با انقراض جنبدگان زمین، حیات دچار اختلال شدید میشود. بنابراین انسان تا برهم زدن
تعادل اکولوژیک و نابودی حیات، فاصله چندانی ندارد. انسان عصر حاضر بیش از بقیه موجودات
به دلیل انباشته کردن آگاهی ها و دانش خود و توانائی تحلیل آنها و استفاده از ابزار
بر طبیعت چیرگی یافته است و پیشروی با این شتاب طبیعت را برای خود و برای بقیه نا امن
می گرداند.
حکیم مهر: وظیفه انسان امروزی چیست؟
وظیفه انسان خردمند است که بر اساس مسئولیت پذیری در نگاهبانی
از طبیعت جانب خرد را انتخاب و در نگهداری از نعمت های خدادادی در زمین کوشا باشد و
بیشتر از همه بر کنترل رفتار خود به عنوان گونه غالب و خطرناک اقدام نماید. انسان به
عنوان یک گونه تمام انگلی برای طبیعت بیش از حد رفتار زیانبار خود را افزایش داده است
و بدون شک اختلال و آشفتگی بزرگی در اکوسیستم ایجاد کرده است که سرانجام این روند با
همین شتاب منجربه نابودی آن میشود. انسان بر خلاف گمان خودخواهانه با ارزش ترین و
والاترین موجودات زمین نیست. وجود او وابسته به تعداد زیادی از موجودات دیگر از جمله
میکروارگانیسم ها است که بدون وجود آنها هرگز به قادر به زندگی کوتاه مدت هم نخواهد
بود. این میکروارگانیسم در ساخت و پردازش، رویش، زایش و ریزش همه موجودات نقش بنیادین
و بی مانند داشتهاند. اگر انسان به دلیل چیرگی و زورمندی و توانائی استفاده از دیگران
فکر میکند که برترین موجودات است، بدون تردید دچار توهم شده است. کافی است به زندگی
میکروارگانیسم ها و دو انگل ویژه انسان نگاهی بیندازیم. نخست کرم آسکاریس که از درون
بدن انسان به عنوان محیط زندگی و مرگ، مستراح، پناهگاه، محل تامین غذا، محل جفت گیری
و تخم گذاری یا زاد و ولد به صورت انگلی استفاده میکند. همین وضع هم در مورد شپش های
انسانی که از روی بدن به عنوان محل همه فعالیت زیستی از جمله از خوردن تا مرگ استفاده
میکنند، درست است. یعنی این که انسان به طور دربست در اختیار آنها قرار گرفته است
که معنای آن با نگاه انسان های متوهم و گنده گو این است:
«ما
شپش ها و کرم های آسکاریس برترین موجودات سیاره زمین هستیم زیرا از بدن زیرک ترین و
هوشمندترین و نیرومندترین آنها به عنوان محل زندگی اختصاصی استفاده میکنیم و انگل
شان هستیم، انسان حق ندارد که این جایگاه را از خود بداند. ما میکروبیوتا که در بدن
یک انسان حدود 70 کیلوگرمی بیشتر از 200 گرم وزن نداریم، همه فعالیت های او را مانند
بقیه موجودات دیگر از جمله موش ها و خرگوش، بزها و سگ ها، فیل ها و کلاغ ها ... تحت
کنترل داریم. سلامتی و بیماری او وابسته به ما است و انسان در مقابل ما موجودی بسیار
ناتوان است. بنابراین به وراجی ها و گنده گوئی هایش توجه نکنید. قانون بنیادین ما این
است و باید همگان به همه احترام بگذارند.»
حکیم مهر: بهعنوان حرف آخر...
شناخت مسائل طبیعت و نگاهبانی از آن، از وظائف ذاتی آگاهان و
دوستداران خردمند طبیعت است. منابع طبیعی هر کشوری تنها شامل مراتع و جنگل ها نیست. هر چند که این بخش هم
در کشور ما مورد بی توجهی و بی مهری شدید قرار گرفته است. حیات وحش طبیعت و پیرامون
محیط زیست انسانی با همه تنوع زیستی آن از جمله جانوران همگی سرمایه بسیار بزرگی است
که اگر از دست برود، جبران آن به راحتی امکانپذیر نیست. هنر بزرگ انسان خردمند و با
دانش علمی، باور به توانائی کامل طبیعت و کارکرد سالم است، لذا از دخالتهای نادرست
و شتابزده و تعیین تکلیف برای مرگ و زندگی موجودات دیگر باید کاملا پرهیز کند. انسان
امروزی گونه غالب جانوری کره زمین است که همه جا از جمله زیستگاه های میلیون ها ساله
دیگر موجودات گیاهی و جانوری را به اشغال خود در آورده است و هر گونه مشکل از جمله
مبتلا شدن به بیماری ها، بیشتر از همه مربوط به فعالیت های انسانی و برخورد آن با طبیعت
است. بنابراین باید به نقش ارزشمند موجودات زنده پیرامون خود با خرد و دانش توجه شود.
شناسائی حق کامل زیستن و داشتن زیستگاه برای همه موجودات اولین گام است. انسان باید
با هوشمندی شرایط اضطراری زیست کره را درک کند و طوری برنامه ریزی نماید تا ادامه حیات
در کره زمین با اختلال همراه نشود. این موضوع به طور بنیادین بهداشت محیطی است، زیرا
حفظ محیط زیست سالم با پیشگیری از تخریب های انسانی امکان پذیر است.
همه موجودات پیرامون انسان مانع برخورد بیشتر ترکش های بیماریزای
زیستی کمک ما هستند. قلمرو پنهان و نادیدنی حیات، میدان اصلی کارزار زندگی و مرگ است.
پس باید سعی کنیم که پیرامون خود را از این بیشتر خالی نکنیم. زئوپروفیلاکسی طبیعی
یعنی حیوانات حیات وحش و پیرامون محل زندگی انسانها در پیشگیری از بیماریها نقش ارزشمندی
دارند. این عوامل با تنوع زیستی دست نخورده مانند سپر زیستی به صورت کارا موجب انحراف
خونخواری ناقلین از انسان به خودشان میشوند. ظرفیت تولید ناقل ازجمله پشه ها به عنوان
خطرناک ترین و کشنده ترین موجود بیماری زا برای انسان در طبیعت در هر اکوسیستم همیشه
وجود دارد و بخش بسیار بزرگی از این ناقلین از حیوانات به عنوان منبع غذا استفاده میکنند.
حذف حیوانات شهری و اطراف محیط زیست یعنی کارِ بسیار بد ما، یعنی نابودی زئوپروفیلاکسی
طبیعی که انسان تا به حال از آن بهره مند می شده است. روشن است که ما برای پیشگیری
کامل از بیماری ها باید با پدافند و با روش های کمک کننده دیگر راه ورود ناقلین خونخوار
را به درون اماکن مسکونی بگیریم یا در طبیعت با دور کننده های طبیعی مانع خونخواری
آنها شویم، ولی حفظ تنوع زیستی مهمترین و بنیادی ترین اصل زئوپروفیلاکسی طبیعی یا پاسیو
است. هر گاه به دلیل دخالت های نادرست انسان هر گونه از حیوانات شهری بیش از ظرفیت
محیط افزایش یابد قطعا باید با روش های علمی و بدون آسیب از این دخالت های نادرست پیشگیری
کرد. آموزش ارزش های محیط زیستی و حفظ حقوق حیوانات و طبیعت از ابتدائی ترین نیازهای
یک جامعه انسانی هوشمند است که باید مورد پشتیبانی همه مردم و مسئولین قرار گیرد.
حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار
ما قرار دادید.