حکیم مهر- پدیده مظفری:
بودن کلینیکهای دامپزشکی داخل شهر یا نبودن آنها، مساله امروز دامپزشکی این است. به
گفته «دکتر حمیدرضا فتاحیان» جراح دامپزشک برجسته، در سایر کشورها، بیمارستانها و مراکز درمانی در سطح شهر
و در مواردی در حومه شهرها مشغول به فعالیت هستند: «البته تفاوت عمدهای در اجرایی
شدن این امر در این در کشورها نسبت به کشورمان وجود دارد که از جمله میتوان به امکانات
حمل و نقل عمومی نظیر مترو، اتوبوس و...، ترافیک روان و توزیع مناسب امکانات شهری در
نواحی حومه شهر و دسترسی ساده و با حداقل زمان جهت انتقال بیمار با مراکز درمانی و
بلعکس (جابجایی آنها از حومه شهر به محل زندگی) حتی در پاسی از شب و در مواقع اورژانس
در نیمه شب اشاره نمود.»
از نظر او این طرح
به دلیل کمبود امکانات، عدم توجه به پیشنیازها و پیشسازهای این تغییر و تحول ساختاری،
عدم بهرهگیری از نظرسنجی از افراد دریافت کننده خدمات، صاحبان حرف و مشاغل مستقیم
و غیرمستقیم مرتبط با پت بخصوص کلینیسینها و عدم مطالعه دقیق در خصوص عواقب، پیامدها
و نتایج حاصل از چنین تصمیم گیری، میتواند بحران و مخاطرهای برای بهداشت عمومی و
ارائه خدمات درمانی به این دسته از بیماران باشد.
دکتر فتاحیان تصریح
میکند: «خدمات دامپزشکی در حوزه دام کوچک محدود و محکوم به حومه و اطراف شهرها نیست
و باید توجه ویژه به این مهم شود که تمرکز خدمات در این حوزه در بیرون شهرها و قرارگیری
آنها در حومه شهر، تبعات بسیاری را بهدنبال خواهد داشت.»
حکیم مهر: آقای
دکتر، مدتی است که بحث انتقال کلینیکها و بیمارستانهای دامپزشکی به خارج از شهرها
مطرح شده است. ارزیابی شما از اجرای این طرح چیست؟
در سایر کشورها،
بیمارستانها و مراکز درمانی در سطح شهر و در مواردی در حومه شهرها مشغول به فعالیت
هستند. البته تفاوت عمدهای در اجرایی شدن این امر در این در کشورها نسبت به کشورمان
وجود دارد که از جمله میتوان به امکانات حمل و نقل عمومی نظیر مترو، اتوبوس و...،
ترافیک روان و توزیع مناسب امکانات شهری در نواحی حومه شهر و دسترسی ساده و با حداقل
زمان جهت انتقال بیمار با مراکز درمانی و بلعکس (جابجایی آنها از حومه شهر به محل
زندگی) حتی در پاسی از شب و در مواقع اورژانس در نیمه شب اشاره نمود.
این طرح به دلیل
کمبود امکانات، عدم توجه به پیش نیازها و پیشسازهای این تغییر و تحول ساختاری، عدم
بهرهگیری از نظرسنجی از افراد دریافت کننده خدمات، صاحبان حرف و مشاغل مستقیم و غیر
مستقیم مرتبط با پت بخصوص کلینیسینها و عدم مطالعه دقیق در خصوص عواقب، پیامدها و
نتایج حاصل از چنین تصمیم گیری، میتواند بحران و مخاطرهای برای بهداشت عمومی و ارائه
خدمات درمانی به این دسته از بیماران باشد. نباید فراموش کرد که گستردگی شهر تهران
و بسیاری از کلان شهرها و عدم وجود امکانات حمل و نقل مناسب شاید انجام این امر را
ناممکن سازد. چراکه با توجه به سوگند نامه دامپزشکی و قرائت و پایبندی به آن از سوی
همکاران شفیق و زحمتکش دامپزشک و توجه ویژه به رسالت درمان و کاهش آلام بیماران همدم
ما و نقش در فراهم نمودن محیطی سالم و بهداشتی، به دنبال این طرح و در چنین شرایطی
میتواند باعث تحمیل بسیاری از مشکلات به پت گردد و امر بهداشت و درمان را کاملا تحت
الشعاع قرار دهد و امکان خدمترسانی از سوی این عزیزان برای بیماران و مراجعین تا حدی
امری غیرممکن تلقی گردد.
همانطور که اشاره
داشتید مدتی است زمزمههایی در این خصوص از سوی مسئولین به گوش میرسد. در ابتدا باید
پرسیده شود که اجرای چنین طرحی با چه ادلهای مطرح و مورد توجه برخی از مسئولین قرار
گرفته است؟
حکیم
مهر: اگر در پاسخ به تجربه سایر کشورها که شما هم عنوان کردید، اشاره کردند، چه پاسخی
دارید؟
اگر چنین موضوعی مدنظر مسئولین
قرار گرفته است، باید توجه آنها را به این مهم نیز منعطف ساخت که در همان شهرها، مراکز،
بیمارستان و درمانگاههای بسیار و متعددی در سطح شهر و مراکز پر تردد و پر ترافیک مشغول
فعالیت هستند و این موارد ارائه خدمات در بیرون و حومه شهرهای بزرگ به هیچ وجه جنبه
و رویکردی که مسئولین تصمیمساز سایر سازمانها در خصوص خدمات دامپزشکی و پت در کشورمان
دارند را مدنظر قرار ندادهاند، بلکه گستردگی و اهمیت خدمات این حوزه را تایید می نماید
که علاوه بر سطح شهر نیاز به ارائه خدمات در حومه شهر نیز می باشد. بنابراین صرفا خدمات
دامپزشکی در حوزه دام کوچک محدود و محکوم به حومه و اطراف شهرها نیست و باید توجه ویژه
به این مهم شود که تمرکز خدمات در این حوزه در بیرون شهرها و قرارگیری آنها در حومه
شهر، تبعات بسیاری را بهدنبال خواهد داشت.
نکته بعدی اینکه مخاطبین مسئول
ما باید به این مهم پاسخ دهند که آیا امکانات و زیرساختهایی نظیر اتوبوسهای شهری،
حومه شهری، تراموا و مترو و ... و همچنین از همه مهم تر مسیرهای دسترسی به چنین امکانات
خدمترسانی درمانی در طرح مذکور دیده شده است؟ پرسش بعدی این است که حتی در صورت فراهم
بودن چنین امکاناتی، به فرض محال حداقل تا زمان تهیه این مصاحبه، آیا ترافیک شهری،
تعداد معابر ورودی و خروجی بسیار محدود در شهرها، جابجایی در مسیرهای طولانی در سطح
شهر تا دسترسی به محل درمان علاوه بر اتلاف وقت، سردرگمی، اتلاف انرژی و سرمایه، عدم
رعایت اصول طب بخصوص در موارد ضروری و اضطراری و به مخاطره افتادن حیات بیماران دریافت
کننده این خدمات، افزیش آلودگی ناشی از مصرف سوخت و افزایش حجم ترافیک ناشی از گسیل
شدن بخشی از افراد به سمت این مراکز، خود گواهی بر بغرنج شدن وضعیت در این حوزه از
خدمات نمیباشد؟
پرسش دیگر اینکه آیا مطالعه
و بررسی آماری در خصوص تعداد مراجعات به این مراکز در سطح شهرهای کلان و سایر شهرها
شده است؟ آیا پیشبینی از وضعیت ترافیک، میزان
ترددهای ضروری که روزانه به این مسیرها افزوده میشود، قبل از ارائه طرح انجام
پذیرفته است؟ این موضوع خود میتواند چالشی جدید و نوظهور برای مسئولین حوزههای مدیریت شهری
و معضل جدیدی در سطح شهر شود.
آیا برآورد و اطلاعات آماری
در دست می باشد که در شهرهای بزرگ نظیر تهران، شیراز، تبریز، اصفهان، اهواز، کرج، مشهد،
رشت، کرمان، یزد و... چه تعداد مراجعه به همه مراکز درمانی صورت میپذیرد؟ و نکته بعدی اینکه
با چنین طرحی در خصوص مراکز درمانی وابسته به دانشگاه و مراکز آموزشی در برخی از شهرها
نظیر تهران و... چگونه رفتار میشود؟ و کارکرد این طرح چگونه است؟
حکیم
مهر: شاید پاسخ این باشد همانطور که صاحبان پت در سطح شهر با وسایل نقلیه شخصی پتهای
خود را جابهجا میکنند، بنابراین می توانند این جابهجایی را از شهر به حومه شهر نیز
انجام دهند.
این دلیل قانع کننده ای نیست،
چراکه گاهی بهدلیل حضور درمانگاهها و بیمارستان و توزیع کاملا منطقی، خردمندانه و
هوشمندانه این مراکز، تعداد جابجایی و انتقال پت به مرکز درمانی گاهی چند دقیقه و شاید
چند ساختمان و یا کوچه در جوار محل زندگی این افراد باشد. به عبارت دیگر ترافیک و تردد
با وضعیت فعلی در سطح شهرها توزیع می گردد و خدمات بدون معطلی و دردسر و فراهم نمودن
ترافیک در اختیار دریافت کنندگان خدمات با حداقل تداخلات در انضباط شهری و نظم آن صورت
می پذیرد.
بنابراین متمرکز نبودن مراکز
درمانی در شهری نظیر تهران و شهرهای مشابه تهران، خود کمک بسزایی در امر انجام خدمات
و افزایش سطح کیفی و بهداشت عمومی خواهد شد. از سویی بجز موارد عدم امکان یا پیچیده
بودن مدیریت مناسب چنین طرح و برنامهای در خصوص امر درمان و حوزه بهداشت با عامل متناقضی
روبرو خواهیم شد و آن اینکه اگر قرار بر این است که امور درمانی به دلایل مطروحه از
سوی ارائه دهندگان طرح که بخش عمدهای از آنها مورد قبول و وفاق نیست در بیرون از شهرها
و حومه شهرها استقرار یابد، این امر باعث گسیل شدن پت ها در وسایط نقلیه شخصی در معابر
پرترافیک با حجم بالا و ساعات طولانی خود می تواند نقض علت و یا علل انتقال مراکز درمانی
به حومه شهرها به دلیل مزاحمت های شخصی و محیطی (که بنده بر این باور نیستم و می توان
با اندک تغییر نامحسوس در روش ها و شیوه ها این مسئله فعلی را حل نمود) باشد، چراکه
در آن هنگام شاهد معابری هستیم که به تعداد قابل توجهی پت در این وسایل نقلیه و یا
موتوری در حال انتقال به مراکز درمانی در بیرون و حومه شهرها خواهیم بود که حاکی از
تناقضی جدی در این طرح است.
در حال حاضر تقریبا قریب به
اتفاق مراکز درمانی در محلههایی توزیع شدند که از معابر اصلی دور هستند و جابجایی
پت در سطح شهر محدود به جغرافیای محدود و گاهی بسیار محدود محله و کوچه است. مگر نه
اینکه حضور این مراکز با برخی از آییننامهها یا روش های برخی از مراکز ذیصلاح در
تضاد و تناقض است و این موضوع خود تناقضی جدیتر و عمیقتر است. احتمالا باید به دنبال
این طرح و جلوگیری از رفت و آمد در سطح شهر، شاهد شهرکسازی در اطراف شهرهای بزرگ برای
سکونت صاحبان پتها باشیم!
حکیم
مهر: چه راهکاری به نظر شما میرسد؟
پیشنهاد می کنم بهجای برداشتن
و پرداختن به طرحهای این چنینی و باز نمودن پرونده دیگر و احتمالا مواجه شدن با مشکلات
مربوط به آن و شاید مفتوح ماندن این پروندهها تا سال ها، شایسته است که مشکلات احتمالی
بسیار اندکی که در حال حاضر وجود دارند با ساماندهی و اصلاح نمودن برخی از
روشها و شیوه ها با مشورت گرفتن
از افراد ذیصلاح، اهل فن، متخصص، باتجربه،
عالم و کارشناسان زبده، خبره و دلسوز و از همه مهمتر آموزش، عیوب این نحوه فعلی ارائه
خدمات را در صورت وجود شناسایی و با ارائه طرحی در خصوص رفع این ایرادات جزئی احتمالی
همت گمارد.
علی القاعده این مسئله ارجح
است تا اینکه بعد از دههها مجددا طرحی را مطرح نمود و پرونده های دیگر باز شود که
مشکلی احتمالی و بسیار ناچیز و اندک را رفع نماید که البته خود این طرح می تواند مشکلات
جدی را خلق نماید که شاید رفع آن مجددا به دهه ها زمان و صرف انرژی بسیاری نیاز داشته
باشد. بنابراین خرد جمعی و بهره گرفتن از نمونه ای موفق در این امر و اندیشیدن بسیار
در طرح اخیر، راه ساده تر و بسیار کم هزینه تر یعنی یافتن ایرادات فعالیت های فعلی
مراکز درمانی دام کوچک در کشور (که به زعم بنده بسیار بسیار ناچیز است) و ارائه راهکار
مناسب با حداقل هزینه می باشد که در واقع با آرام کردن فضای ارائه خدمات و اطمینان
بخشی به افراد زحمت کش و تلاشگر این حرفه در سطح دانشگاهی و صنفی (شامل متخصصین، دامپزشکان
عمومی، کارشناسان و تکنسین ها و ...)، جلوگیری از تشویش و فراهم کردن بستری مناسب و
مشورت با مراکز ذیصلاح دامپزشکی نظیر سازمان محترم دامپزشکی و سازمان محترم نظام دامپزشکی
و ادارات وابسته در حفظ سلامت بیماران و حفظ بهداشت عمومی سهیم و کوشا باشیم.
امیدواریم شاهد این موضوع
باشیم که بهجای ارائه طرحهای جدید، ساماندهی با حداقل نظر کارشناسی با تدبیر و درایت به حل مشکلات اندک
فعلی با صرف انرژی بسیار کم و هزینه ناچیز مسئله مطروحه را حل نمود و از خودزنی و تحمیل
هزینه های گزاف مالی و پرداختن به طرح های بزرگ و گاها عجولانه به شدت پرهیز نماییم.
این درحالی است که راهکارهای بسیار وجود دارد که میتواند پرونده باز فعلی را
با هزینه اندک و حتی بدون هزینه و فقط تغییر در چند روش و شیوه و البته الحاق تبصره
های آموزشی به ذینفعان حل نماید تا تمرکز بر امر درمان و بهداشت از یک سو و رفع مشکلات
با جدیت و اهتمام و همدلی و همزبانی و همفکری در فضای مدبرانه صورت پذیرد.
حکیم
مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.