
حکیم مهر: یک دامپزشک معتقد است
با توجه به اینکه بخش زیادی از جمعیت ایران در محیط شهری زندگی میکنند؛ ارتباطات
بیولوژیکی کافی با برخی گونههای جانوری اهلی را ندارند به همین دلیل این کمبود
همزیستی سالم، به مرور باعث کاهش میانگین آمادگی سیستم ایمنی شهروندان نسبت به
خیلی از پاتوژنهای مشترک با حیوانات خواهد شد.
به گزارش حکیم مهر به نقل از ایسنا، «دکتر سعید یزدانینیا»
در یادداشتی با اشاره به اینکه محرومیت شهروندان ایرانی از همزیستی با حیواناتخانگی
سالم و متعارف، امنیتزیستی شهرنشینان را با خطرات جدی در آینده روبرو خواهد کرد؛
نوشت:
در ابتدای امر باید گفت که موضوع منافع بیولوژیکی و امنیتزیستی
حاصل از همزیستی شهرنشینان با حیوانات خانگی صاحبدار، متعارف و سالم؛ با معضل
حیوانات بدون سرپرست در سطح شهرها، کاملا متفاوت بوده و نباید معضلات ناشی از
ازدیاد و حضور برخی حیوانات مثل سگهای بدونسرپرست در سطح کلانشهرها را به
حیوانات خانگی سالم و صاحبدار تعمیم داد.
واضح است که با توجه به مدلهای شهرسازی، عمرانی و حملونقل
در اکثر کلانشهرهای ایران، امکان حضور و تردد برخی حیوانات بدونصاحب و مشخصا سگهای
بدونسرپرست وجود ندارد. از طرفی اندازه و ویژگیهای آناتومیکی و رفتارشناسی سگهای
بدونسرپرست، بهنحوی نیست تا بتواند در داخل بافت شهرهای بزرگ نقش مستقل و یا حتی
نقش اکولوژیکی موثری در تنظیم جمعیتی دیگر گونههای پذیرفته شده در اکوسیستمهای
شهری مانند گربهسانان و دیگر گونههای کنترل کنندهی آفات شهری مانند پرندگان
داشته باشد. معمولا حضور دائم و کنترل نشدهی سگهای بدونسرپرست در داخل بافت
شهرها، تعادل جمعیتی گونههای دارای نقش اکولوژیکی و آفتزدا مثل گربهها را هم
برهم میزند که متعاقب آن حضور گستردهی جوندگان بعنوان خطرناکترین گونهی انتقالدهندهی
بیماری در جوامع شهری اتفاق میافتد. از طرفی کنترل جمعیتی و تولیدمثلی گربهها هم
نیازمند وجود روندهای طبیعی مانند دیدن، شنیدن و بوییدن و حس کردنِ حضور یک دشمنطبیعی
به نام سگ در یک منطقه است.
بنابراین تنها راهحل فعلی برای حضور سگسانان بهعنوان حلقهای
حساس و تنظیمکننده در زنجیرهی تعادل جمعیتی و اکولوژیکی گونههای آزاد در
اکوسیستمشهری، حضور کنترلشده و بهداشتی سگهای خانگی تحت قوانین بهداشتی و
اجتماعی کارآمد است. سگهایی که با مراقبتهای بهداشتی صاحبانشان مانند
واکسیناسیونهای سالانه، برنامههای ضدانگلی فصلی و معاینات دورهای توسط
دامپزشکان، خطری را متوجه جوامع انسانی نمیکند.
نحوهی کنترل و برنامهریزی برای این دو دسته از حیوانات (حیوانات
صاحبدار و سالم و حیوانات بدون سرپرست) به لحاظ منافع امنیتزیستی مشترک، دو
رویکرد کاملا متفاوت و مجزا را میطلبد که در مورد حیوانات بدونسرپرست باید در هر
شهر یا منطقه طبق اطلاعات و شرایط جغرافیایی، زیستمحیطی، تنوعزیستی و مسائل
اجتماعی آن منطقه برنامهریزی شود. در بسیاری از شهرهای ایران فاصلهی اندکی بین
محیطزیست انسانی و اکوسیستمهای طبیعی و حیاتوحش وجود دارد و گسیل دادن این
تعداد از سگهای بدونسرپرست و پرسهزن از مناطق تحت پایش انسان به سمت حیاتوحش،
خسارات چندین برابری را متوجه اکوسیستمهای طبیعی و امنیتزیستی حیاتوحش کشورمان
میکند. پدیدهای که در سالهای اخیر بخاطر رویکردهای نهچندان علمی و اجرای ناقص
برنامههای ساماندهی حیوانات بیسرپرست، آسیبهای جدی را متوجه اکوسیستمهای
طبیعی و حیاتوحش آسیبپذیر ایران کرده است. بنابراین تهیه و ابلاغ یک دستورالعمل
واحد در مورد نحوهی کنترل حیوانات بدونسرپرست برای تمام مناطق و شهرهای کشوری
چهارفصل و متنوع مانند ایران، با رویکردهای علمی و نتیجهبخش همخوانی ندارد. همین
امر در مورد تعیین ظرفیت گونهای و جمعیتی حیوانات خانگی و صاحبدار و نحوهی
مدیریت بهداشتی آنها در شهرهای مختلف کشور نیز صدق میکند.
و اما در خصوص حیواناتخانگی سالم در جوامع شهری باید اشاره
کرد که در حال حاضر حدود ۸۰
درصد از جمعیت فعلی ایران در محیطهای شهری و بعضا محیطهای صنعتی و نسبتا ایزوله
زندگی میکنند و ارتباطات بیولوژیکی کافی با برخی گونههای جانوری اهلی را ندارند
و هرساله نیز مهاجرت افراد از مناطق طبیعی به محیطهای شهری و صنعتی بیشتر میشود.
این کمبود همزیستی سالم، به مرور باعث کاهش میانگین آمادگی سیستمایمنی شهروندان
نسبت به خیلی از پاتوژنهای مشترک با حیوانات خواهد شد.
بعلاوه این موضوع در آینده زنگ خطری برای امنیتزیستی ملی در
برابر بیماریهای نوپدید و بازپدید نیز به شمار میرود و در صورت استمرار این
وضعیت به زودی شاهد کاهش آستانهی تحمل و خاطرهی سیستمایمنی شهروندان و متعاقب
آن، کاهش واکنشهای ایمونولوژیک لازم در برابر بسیاری از میکروبها و پاتوژنهای
محیطی خواهیم بود. حتی دور از انتظار نخواهد بود که در صورت ادامهی این روندِ
معیوب، مقاومت ایمنی جمعی و ایمنی متقاطع نسبت به بار میکروبی مجاز در مواد غذایی
با منشا حیوانی نیز کاهش یابد.
برای درک این موضوع ابتدا باید به موضوع تکامل همزمان سیستم ایمنی بدن ما انسانها با طبیعت و بهویژه برخی گونههای اهلی شده در طول تاریخِ حداقل ۱۵ هزارسالهی همزیستی انسان با حیوانات اهلی توجه نمود.
همانطور که میدانیم حدود چندین هزار سال است که انسان
خردمند بدلیل منافع امنیت فیزیکی و غذایی، برخی از گونههای جانوری مستعد در طبیعت
را اهلی نموده و از آن نگهداری میکند و از این رو مسئولیت حفظ این گونههای
ارزشمند منطقا و اخلاقا به عهدهی ماست. در این خصوص اجداد ما ایرانیها و بهخصوص
اجداد زاگرسنشینان با اهلی کردن قوچ و بز وحشی، به نوعی طلایهدار این انقلاب
بزرگ در تمدنِ انسانِ متمدن و غیرشکارچی نیز بودهاند. این همزیستی چندین هزار
ساله موجب شده تا سیستم ایمنی بدن ما انسانها در اثر ارتباط مستمر با این دسته از
حیوانات و پاتوژنهای آنها، هر ساله بهروزرسانی شود و به عبارت دیگر هزاران سال
است که ما برای زندگی در محیطزیستمان و ایجاد مقاومت و آمادگی ایمونولوژیک در
برابر انواع میکروارگانیسمهای محیطی و مشترک، از وجود و حضور این حیوانات بعنوان
واکسنهای بیولوژیکی و طبیعی بهره بردهایم و عملا نسلِ مقاومِ بشرِ امروزی نسبت
به خیلی از پاتوژنهای مشترک، مرهون آن همزیستی چندین هزارساله است.
البته که هر تطابق ایمونولوژیکی بین دو یا چند گونه جاندار
با یک میکروارگانیسم نوپدید یا بازپدید، تلفات و خسارات خود را بههمراه دارد.
همین موضوع برای ویروس کرونا که از سه سال پیش جهان را با مشکلات زیادی مواجه کرده
نیز صادق است و تا زمانی که بین سیستمایمنی بدن ما انسانها و شایعترین ویروس
حاصل از جهشهای ژنومیِ این پاتوژن در آینده، تعادل یا توافقِهمزیستی صورت نگیرد،
این تلفات و خسارات با نوسانات دورهای ادامه خواهد داشت. در حقیقت کمپانیهای
بزرگ واکسنسازی سعی دارند تا در کنار بقیهی اهداف واکسیناسیون جمعی؛ زمان و
خسارات جانی موردنیاز برای تطابق سیستمایمنی انسانها با کروناویروس جدید را کاهش
دهند که البته مستلزم گذر زمان قابل توجهی نیز هست. بخصوص که در حال حاضر این
ویروس توانایی انکوباسیون در برخی از گونههای جانوری در طبیعت را نیز کسب کرده و
متاسفانه مخازن طبیعی ویروس نیز شکل گرفته است و همین موضوع استراتژی جهانی کنترل
و مهار ویروس را از ریشهکنی به همزیستی تغییر داده است. شاید مثال ملموستر در
این مورد، نسلهای اولیهی باکتری اِشریشیاکُلای (
E.coli ) باشد که زمانی حتی تعداد بسیار اندکی از سویههای
حاد آن برای بسیاری از گونههای جانوری و انسان، کشنده و تهدید جدی به حساب میآمد،
ولی امروزه تداوم نسل بشر و خیلی از گونههای جانوری بدون وجود این باکتری و
زیرسویههای همزیستشدهی آن با جانداران و دیگر گونههای میکروبی موجود در دستگاه
گوارشی آنها، تقریبا غیرممکن خواهد بود. هرچند که در حال حاضر نیز اگر این باکتری
بطور منفرد و بدون حضور دیگر گونههای باکتری ( فلور میکروبی ) در دستگاه
گوارشمان حضور داشته باشد، میتواند توانایی عفونتزایی و کشندگی خود را تا حدودی
حفظ کند و این امر شاهد دیگری بر لزوم همزیستی و تطابق بین گونهای حتی در دنیای
میکروبی است.
در هرحال همهی این پاتوژنهای مفید و مضر ( از نظر منافع
بیولوژیکی ما انسانها )، هزاران سال است که بین بدن انسان و خیلی از گونههای
اهلی شده بخصوص سگسانان، گربهسانان، جوندگان، پرندگان و نشخوارکنندگان در حال
گردش، تطابق و بهروزرسانی ایمونولوژیکی میزبانهای خود هستند و قطع این ارتباط و
زنجیرهی حیاتی، ابدا به نفع آیندهی نوع انسان و حتی حیوانات مذکور نیست.
بخصوص انسانی که بعد از دوران انقلاب صنعتی و تغییر شیوهی
زندگی اجتماعی و شهری، ارتباطات بسیار کمتری با حیوانات متنوع و اهلی بهعنوان واسطههای
تقویتکننده و بهروزکنندهی سیستم ایمنی در برابر میکروارگانیسمهای مشترک و
رایج پیدا کرده است.
برهم زدن این تعادلزیستی و توافقِ همزیستیِ هزاران ساله و
مسالمتآمیز بین سیستمایمنی نسل انسانها، حیوانات اهلی و میکروارگانیسمهای
مشترک بین آنها؛ که در نتیجهی متحمل شدنِ تلفات جانی بسیار سنگین جوامع انسانی و
جمعیت جانوری در طول تاریخ بهدست آمده، امری غیرعلمی و غیرمنطقی است.
در حال حاضر عمدهی شهروندان ایرانی این نوع از ارتباط
بیولوژیکی و بهروزرسانیِ سیستمایمنی بدن خود را بیشتر از طریق مصرف محصولات لبنی
برقرار میکنند که مشخصا این ایمنیِ نسبی، عمدتا درخصوص پاتوژنهای مشترک با
نشخوارکنندگان صدق میکند. هرچند که در سالهای اخیر سرانه مصرف محصولات لبنی در
ایران با کاهش چشمگیری نیز روبرو بوده است. البته اگر حتی سرانهی مصرف شیر و
محصولات لبنی به شکل استاندارد جهانی پیش میرفت، باز هم برای ایجاد ایمنی متقاطع
نسبت به دیگر پاتوژنهای قابل انکوباسیون در گونههایی مانند سگسانان، گربهسانان،
جوندگان و پرندگان کافی نبود.
بهطور کلی برای ایجاد آمادگی نسبی سیستمایمنی بدن
شهروندان، نیاز داریم تا حداقل تا بهشکل دورهای با دوز پایینتر از دوز عفونیزای
پاتوژنهای مشترک و حتی غیرمشترک حیوانات اهلی تماس داشته باشیم، و این امر صرفا
از طریق همزیستی با حیوانات سالم، واکسینه شده و تحت کنترل بهداشتی در محیطهای
شهری میسر میشود. حیواناتی که امروزه عمدتا در زمرهی حیوانات خانگی قرار میگیرند
که حداقل آن میزان از پاتوژنهای مورد نیاز ما و محیطزیست شهرهای دور از طبیعت را
فراهم میکنند.
بنابراین قطع زنجیرهی ارتباط بیولوژیک شهروندانی که بیش از یک نسل از محیطهای طبیعی فاصله گرفتهاند و زندگی کاملا شهری دارند، مطلقا به نفع آمادگی سیستم ایمنی بدن شهروندان نسبت به بیماریهای مشترک فعلی و بیماریهای نوپدید یا بازپدید در آینده نیست.
عمیقا امیدوارم که تمام نهادهای مربوطه قبل از اتخاذ هر
تصمیمی در مورد مسائل زیستی در سطح ملی، تمامی سازوکارهای طبیعت و اجزای زیستی آن
را لحاظ نمایند.
مطلب و موضوع قابل تاملی بود از همکار محترم دکتر یزدانی نیا سپاسگزارم حتما
الان یعنی سواد ایمنی شناسی شما در این حده که میگه مثلا زندگی با حیوون خونگی منجر به ایمنی در برابر فلان ویروس نوظهور میشه؟ منبع این حرف چیه؟ احتمالا واسه همینم بوده که بیشترین کشته های کرونا توی کشورهایی بود که بیشترین آمار حیوون خونگی رو داشتن مثلا آمریکا
|
Conclusions:
|
کمسوادی و سطح پایین فرهنگ خانوادگی و سن و سال کم از سر و ریخت صحبتهات میباره. آنقدر زشت و وقیح کامنت گذاشتی که حوصله نداشتم بخونمش نهایتا همون دو خط اول شخصیت داغونت رو نمایان کردی. برو اینجا جای بچه بازی و خود بزرگ پنداری مجازی نیست .به قول سید شهرام عزیز باید یاد بگیریم بحث کنیم و شرط اول رعایت ادب و احترامه حتی برای دشمنت !با آقا شهرام میر زمانی عزیز موافقم ولی جواب هر کسی رو به ادبیات و فرهنگ خودش میدم .
|
شما به هر قیمتی که شده حتی به دروغ می خواید حرفتون رو به مردم تحمیل کنید.
|
والا منممتحیر و انگشت به دهن موندم تو واقعا چهار واحد زبان دبیرستانم پاس نکردی؟عزیز دل واسه خودت شاد و شنگول داری ترجمه مینویسی فکر نمیکنی یکی این دور و بر پیداش بشه که ساکن و شاغل بوده توی همون بلاد کفر که سعی داری زبانش رو توی ترجمه دست کاری کنی؟ حالا سید شهرام جوابتو نداد ولی از دست منکه نمیتونی فرار کنی. تحلیلت روی دوتا بحث آماری ساده با یکمزرنگ بازی قاطی بود ولی نهایتا گند زدی . ببین وقت خودتو حروم نکن قشنگ بچسب به زندگیت خودتو بکش بالا . تنها نکته مثبت کامنت آخرت این بود که از لحن کوچه بازاری و تازه دانشجو که در کامنت اول بود تونستم فراریت بدم به زمین مقاله و دلیل؛ دیدی اینجا نمیشه با کنایه و توهین و کج و کوله حرف زد آخه یکی مثل من پیدا میشه قشنگ با زبون خودت میزنه تو برجکت (عذر خواهی از حکیم مهر). اونجا هماومدی روی زمین علم و مقاله یکی دیگه پاتیناژ کنی ولی بلد نبودی با سر خوردی زمین . خو مگه مجبوووووری آخه:)) حکیم مهر عزیز عذر خواهی میکنمولی واقعا باید جواب افراد بی ادب و متوهم اهل کنایه و توهین رو دقیقا مثل خودشون داد . بازم ممنون
|
برادر کله مشکی، خود دکتر میرزمانی هم متوجه اشتباهش شده و داره تمام سعیش رو می کنه که بگه منظورش این بوده که همکارا به نتیجه مقاله توجه کنن و نه اینکه تاثیر توکسوپلاسموز بر شدت بیماری کرونا و نرخ ابتلا رو رد کنه (کامنتای پایین رو بخون)، بعد تو اومدی جواب من رو بدی؟
|
عزیز کم سن و سال مباحثه یک هنره که شما نداری. اولین جمله از اولین کامنتت با پر رو بازی و کنایه شروع شد. بعدش هم که اون افتضاح در ترجمه فارسی رو بار آوردی و بعد دو تحلیل آماری متفاوت رو یکی در نظر گرفتی که سر ملت کلاه بزاری آخه چرا ؟؟ اتفاقا این مقالات داوری شدن نیازی نیست جنابعالی تفسیر به رای شخصی کنی یا من چیزی رو برای جایی بفرستم مثل تو کمبود ندارم بخدا نصف این اعتراضات عجیب غریبی که برای همین داوران میاد از خاورمیانه هست که مایه خنده چون عملا هیچ موفقیتی در گرفتن ایراد ندارن . این حرکت زشت رو انجام دادی متاسفانه و عملا ثابت کردی آدم علم نیستی و حدسم درست بود اومدی برای بچه بازی ! کسی که ترجمه رو دست کاری کنه هیچ صلاحیتی برای ادامه بحث نداره . اومدی قاطی بزرگترا شلوغ بازی که چی؟ هدفت چیه ؟ دوستان سایت دقت بفرمایید منظور از کله مشکی بازی دقیقا همین حرکات و مغلطه گری هاست که از شانس گند جنابعالی من استاد کشف و خنثی سازیشون هستم . زمانی که نسبت شانس رو با همبستگی کنار هم در دو جمله پشت سر هم آوردی عملا هر سهتا چراغت رو خاموش کردم و گفتم این طفلی دوست داره بحث کنه ولی خودشم نمیدونه چی میگه . خلاصه که مراقب باش این جاده ای که شما توش داری با سرعت پیش میری دوربین داره . میزاره خوووووب تند بری بعد یه جا مچت رو میگیره . پریدن از اشتباه آمار به نتیجه و دوباره فرار به ترجمه های اشتباه آخه چرا ؟
|
عزیز من جناب کله مشکی
این مقاله خیلی منطقی تر از قبلیها بود چون نویسنده با استفاده از ابزار بیطرفی نوشته بود. همچین انسانهایی که قدرت تفکر مستقل هستند قابل تقدیر هستند زیرا متوجه این امر شدهاند که جامعه انسانی قوانین انسانی میطلبد. در عوض باید حکیم مهر در چند روز گذشته از رئیس سپاه و یکی از دامپزشکان حوزه بیماری مشترک استان مازندران چند مقاله چاپ کرده که محتوای همه آنها این است که باید امکانات لازم جهت بستن پتشاپها و کلینیکهای دامپزشکی فراهم شود. خوب در مقابل این مقاله آنها خیلی غیر منطقیه چون به دور از اطلاعات روز جامعه است و دخالت در امور شخصی مردم است.
بحث اقای دکتر یزدان پناه فلور میکروبی یا به تعریف امروزی میکروبیوتا ( جمعیت میکروارکانیسم های همزیست، همسفره و بیماری زا موجود در محیط شامل باکتری ها، قارچ ها و ویروس ها ) یا میکروبیوم (مجموعه ژنوم همه میکروارگانیسم ها) در داخل و بروی سطح بدن می باشد نه میکروارگانیسم های بیماری زا . کمتر از یک درصد میکروارگانیسم ها بیماری زا یا میکروب های بد هستند و مابقی میکروب های خوب می باشند. میکروب های خوب هستند که در تنظیم و تقویت سیستم ایمنی از طریق مجرای دستگاه گوارش تأثیر دارند
|
تا وقتی مطلب را متوجه نشدید کامنت ننویسید.
با سلام و عرض ادب خدمت همگی
|
برادر عزیز متشکرم . مطلب شما کاملا کاربردی و اموزنده بود حداقل برای بنده . گوش به چهارتا کامنت سمی نده و با همین روش ادامه بده . خیلی هم خوبه که اگر فکر میکنی مطلبی به درد دوست و همکار و همرشته میخوره در سایت قرار بدی بقیه هم استفاده کنن . من از شما متشکرم که به اندازه حداقل ۴ تا پاراگراف بهم مطلب یاد دادی و مرجع ذکر کردی و باب بحث رو باز کردی. افرین .
|
همکار گرامی
در ارتباط با مطالعه مورد نظر چند نکته حائز اهمیت است
|
دوست گرامی برای بحث کردن نیازی به معرفی نیست، اما مسلما نیاز به این هست که قبل از مطالعه و خوندن دقیق مقاله و حصول اطمینان از نتایج کامنت گذاشته نشه. در ضمن بنده توهین نکردم، واقعیت رو عنوان کردم که شما با خوندن یک جمله از چکیده غرض ورزانه نتیجه گیری کردید اونم به اشتباه.
|
بهتر شما یرگردید که نظرات را دوباره از ابتدا بخوانید من نتیجه مقاله را رد نکردم بلکه خواستم همکاران به نتیجه توجه کنند نه ترجمه کردم و نه تحلیل . شما پیش داوری کردید
برای مطالعه بیشتر مقاله مروری زیر را مطالعه نمایید
|
ممنون از پیشنهاد مقاله آقای دکتر
با سلام
|
سپاس فراوان از توضیحات تکمیلی شما همکاری عزیز، باید بپذیرید دانشکده های دامپزشکی ضمن برگزاری دوره ها و کارگاه های بارهموزی پیرامون این موضوع و سایر مباحث روز دنیا، لازم است برنامه های درسی خود را کاملا بازنگری و به روز رسانی نمایید
بعیده فرشته ها با مخلوق خدا عناد داشته باشند !! مگر اینکه به آفرینش و حکمت الهی معترض باشند و قصد سرپیچی از امر الهی داشته باشند .
التماس خرد و تفکر