حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: «حضور سگهای بلاصاحب در حاشیه شهر، مزایایی
دارد، از جمله اینکه آنها را به مثابه یک سپر ایمنی در برابر بیماریها تبدیل میکند.
یعنی هر سگ، مشروط به اینکه به صورت اصولی با آن برخورد شده و مدیریت شود، تبدیل به
یک سرباز حتی در برابر بیماری هاری میشود.» این را «دکتر فریبرز افروزی» دامپزشک
دارای بورد تخصصی جراحی به حکیم مهر میگوید.
وی میگوید: «زمانی
که قصد عقیمسازی سگهای کهریزک را داشتم، میدیدم که پلاک برخی سگها را برداشته و
دوباره برای عقیمسازی به آنجا میآورند. این به معنای شکلگیری یک تجارت است که افراد
نمیتوانند این سگها را کنار بگذارند و چرخه عقیمسازی آنها را تکرار میکنند و کسی
که زندهگیر است، بابت این قضیه پول بیشتری در میآورد.»
از نظر او برخی گروههای
حمایتی فقط اهل نمایش دادن هستند و این نمایش باعث شده که به ضرر این حیوانات تمام
شود: «سازمان بهداشت جهانی یک پروتکل دارد و در یک کتابچه ۲۰۰ صفحهای همه این موارد
را توضیح داده، آن کار کرده و در نتیجهگیری اعلام کردهاند که با کشتار سگها، هیچوقت
و در هیچ کشوری به نتیجه نرسیدیم. بلکه راهکاری که آنها پیشنهاد دادند، عقیمسازی حداکثری
با مشارکت گروههای داوطلب دامپزشکان است.»
حکیم مهر: آقای دکتر، در حال حاضر با معضل سگهای بلاصاحب مواجهیم، به طوری که
به این بهانه کلینیکهای دامپزشکی نیز مورد هجمه قرار گرفتهاند. تاکنون نیز راهکارهای
مختلفی ازجمله عقیمسازی اجرا شده که به نظر میرسد نتیجه مثبتی
نداشته است. به نظر شما راهکار علمی کنترل سگهای بلاصاحب چیست؟
سگهای بلاصاحب از
نظر علمی جزو حیواناتی تقسیمبندی میشوند که در کنار انسان بودند و اهلی شدند، اما
مشکلی که وجود دارد این است که زمانی که شرایط محیطی آنها مساعد میشود، به صورت تصاعدی
افزایش جمعیت پیدا میکنند و اگر کنترلی روی این شرایط نباشد، جمعیت آنها به صورت انفجاری
و گلهای زیاد میشود و از اینجاست که معضل شروع میشود. نکته مهم این است که حضور
آنها در حاشیه شهر مزایایی دارد، از جمله اینکه آنها را به مثابه یک سپر ایمنی در برابر
بیماریها تبدیل میکند. یعنی هر سگ، مشروط به اینکه به صورت اصولی با آن برخورد شده
و مدیریت شود، تبدیل به یک سرباز حتی در برابر بیماری هاری میشود. پس مساله تا این
حد مهم است.
حکیم مهر: چطور میتوان جمعیت آنها را کنترل کرد؟
مساله کنترل جمعیت
این سگها، بسیار مهم است و سایر کشورها نیز در این حوزه ورود کردهاند. مثلا در طول
چند سال اخیر در مکزیک حدود ۸ میلیون سگ یا در افغانستان قریب به ۳۰ هزار سگ را عقیم
کردند. سگهایی که عقیم میشوند، علاوهبر اینکه جمعیت آنها کنترل میشود، زمانی که
به محیط خود بازگردانده شوند، اجازه نمیدهند که سگ جدید وارد شود و از آنجاکه عقیم
هستند، عملا افزایش جمعیتی ندارند تا اینکه پیر شوند جمعیت آنها محدود شود. پس بهترین
راهکار برای این مساله این است که عقیمسازی به شکل اصولی صورت گیرد تا از حاشیهها
دور شود و به تجارت تبدیل نشود.
حکیم مهر: کدام حاشیهها؟
تجربهای که برای
خود من پیش آمده این بوده که زمانی که قصد عقیمسازی سگهای کهریزک را داشتم، میدیدم
که پلاک برخی سگها را برداشته و دوباره برای عقیمسازی به آنجا میآورند. این به معنای
شکلگیری یک تجارت است که افراد نمیتوانند این سگها را کنار بگذارند و چرخه عقیمسازی
آنها را تکرار میکنند و کسی که زندهگیر است، بابت این قضیه پول بیشتری در میآورد.
حکیم مهر: آیا همچنان چنین کاری صورت میگیرد؟
در حال حاضر ما این
مساله را مهار کردیم و چون همه راههای این افراد سودجو را میشناسیم، پیشنهاد دادیم
که روی بدن سگهای عقیم شده، تتو بزنیم تا نتوانند پلاک را از گوش سگ بردارند و یک
جراحی دوم به او تحمیل کنند و گرفتن آن هم بیفایده نباشد. درحال حاضر در حال انجام
طرحی با شهرداری تهران هستیم که به صورت کاملا علمی در حال اجراست، بدین صورت که روی
بدن این سگها تتو میزنیم و آنها را عقیم میکنیم. همچنین برای همه آنها غربالگری
از نظر بهداشت عمومی و بیماریهایی مثل لیشمانیوز انجام و آنها را کاملا جدا میکنیم.
کمااینکه این اقدامات پروتکلهای خود را دارد و سگهایی را که درنده و گیرنده هستند،
جدا میکنیم و به صورت منطقی جلو میرویم.
حکیم مهر: آقای دکتر، اشاره کردید که هر کدام از این سگها یک سپر ایمنی در برابر
بیماری هاری است. برخی منتقدان معتقدند مناطق با جمعیت بالای سگهای بلاصاحب، تبدیل
به کانون بیماری میشوند. همانطور که اخیرا مثلا در منطقه تجریش شاهد شیوع بیماری هاری
حتی در انسان بودیم.
بنده در جریان هستم
که دامپزشکانی که این نظریات را عنوان میکنند، چه کسانی هستند. من برای کسی که یک
زمان طلایی به حیوان میدهد و آن را یوتانایز میکند، بهعنوان دامپزشک اعتبار زیادی
قائل نیستم، با این حال از او اسم هم نمیبرم. خود من بالای ۳۰ سال است که کوهنوردی
میکنم و شاهدم که در محدوده درکه، انسانهای زیادی زحمت کشیدند و روی این سگها کار
کردند. در طول ۶ سال اخیر شاهد بودم که جمعیت این سگها زیاد میشد، اما این روند به
یکباره متوقف شد. من تک تک این سگها را میشناسم. این سگها را عقیم و بیهوش کردند
و با قاطر و الاغ پایین آوردند. البته خود من به دلیل درگیریهای شخصی در آن مقطع نقشی
در عقیمسازی آنها نداشتم و همکاران دیگر آن را انجام دادند. همکاران همه آنها را عقیم
کردند و دوباره به موقعیت خودشان برگرداندند. الان اگر شما به منطقه درکه بروید، هیچ
اثری از بیماری هاری نیست، چون همه سگها واکسن زدهاند. همه سگهایی که برای شهرداری
تهران جمع میکنیم، کد و جدول دارند و از این به بعد در سایت هم وارد خواهند شد و به
این ترتیب شماره بکنامبر واکسن و اعتبار و تاریخ تزریق کاملا مشخص خواهد بود و البته
که از واکسنهای معتبر هم استفاده خواهیم کرد. لذا این که بخواهیم به بهانه بیماری
هاری در مورد همه آنها به این شکل قضاوت کنیم، کمی دور از انصاف است. بیماری هاری را
باید کنترل کرد.
حکیم مهر: چطور ممکن است که این سگها نقش سپر ایمنی را ایفا کنند؟
سگی که عقیم میشود،
اولا با نژاد دیگری مثل گرگ جفتگیری نخواهد داشت و این خطر تهدیدکننده برطرف میشود.
وقتی هم که واکسن میزنند، یعنی بیماری ندارند و حتی اگر گاز بگیرند، به فرض که حیوان
حیاتوحش هاری داشته باشد، به اینها منتقل نمیکند. اگر به شکل درست و علمی روی این
پروسهها کار و عملا اجرایی شوند، خطراتی که مردم را میترسانند از بین میرود. گاهی
در صفحات اینترنتی برخی افراد که چند نفری هستند و بنده دقیقا آنها را میشناسم، میبینیم
که این افراد ترسی را ایجاد میکنند در حالی که مثلا وقتی من به کوه میروم، میبینم
که مردم به راحتی از کنار این سگها عبور میکنند و کسی به آنها کاری ندارد.
بنده موافق این نیستم
که افزایش جمعیت ایجاد شود، بلکه برعکس به شدت دنبال این هستم که مانند کشورهای اروپایی
کاملا جمعیت آنها پایین بیاید. من تجربههایی در این زمینه دارم. مثلا در ایتالیا در
سالهای گذشته، به شدت با معضل افزایش جمعیت سگهای بلاصاحب روبرو بودند اما با اجرای
پروتکلها، سگها را جمعآوری، عقیم و نگهداری کردند. برای آنها صاحب پیدا کردند و
جامعه را به یک تعادل رساندند. من بهعنوان کسی که عاشق حیوانات است، مردم را هم میبینم
و به آنها حق میدهم. کسی که سگ را نمیشناسد، وقتی به یکباره ببیند که پنج سگ در حال
حرکت هستند، میترسد. لذا ما هم باید این کار را انجام دهیم. کمااینکه این سپر بیماری
که عرض کردم، زمانی ایجاد میشود که سگها طبق پروتکلهای عقیمسازی، عقیم شده باشند
و وقتی حیوان التیام پیدا میکند، واکسن هاری هم دریافت کرده باشد.
حکیم مهر: آقای دکتر، به برخی افراد فعال در فضای مجازی اشاره کردید، بعضا ما هم
میبینیم افرادی که صاحبنظر نیستند اما در شبکههای اجتماعی از جمله
اینستاگرام، اخبار و گزارشهایی را علیه سگهای بلاصاحب منتشر میکنند. نظر شما در
این خصوص چیست؟
آقای گیاهشناسی
را میشناسم که فرد بسیار محترمی هستند و من حدود ۱۰ سال است که صحبتهای ایشان را
پیگیری میکنم. بنده تا ۹۰ درصد با نظرات ایشان نه در مورد سگها بلکه در مورد محیط
زیست، موافق هستم. کمااینکه علاقه شخصی و مسئولیت شهروندی و اجتماعی من در مورد مسائل
محیط زیستی است و این مقوله برای من در درجه اول قرار دارد. همین ایشان گاهی چنان در
مورد سگها اظهارنظر میکند که یکبار که قصد داشت از طریق فضای مجازی با من تماس برقرار
کند، آنقدر عصبانی شدم که ترجیح میدهم جواب او را ندهم، چون سگها را حیواناتی بیفایده
میدانست.
یک مسالهای که در
فضای مجازی وجود دارد در مورد گروههای حمایتی است که من با همه این سیستمها در ارتباط
بودم و همه را میشناسم. خیلی از آنها نمایش میدهند و این نمایش باعث شده که به ضرر
این حیوانات تمام شود. مثلا شخص در پوشش حامی، نصف وانت غذا میبرد، بخش کوچکی از آن
را به حیوانات میدهد، فیلم میگیرد و منتشر میکند و ادعا میکند که به همه آنها غذا
داده است. در حالی که خیلی از آنها گرسنه و لاغر هستند. جو ایجاد شده کنونی نیز به
خاطر این بوده که برخی روی برنامهریزیهای خودشان قصد داشتند که این فضا را ایجاد
کنند و بگویند ما به حیوانات رسیدگی میکنیم و پول جمع کنند.
حکیم مهر: آیا اساساً غذا دادن به حیوانات بلاصاحب در حاشیه شهر یا داخل شهر کار
درستی است یا خیر؟
این مساله در مورد
گربهها و سگها متفاوت است، مثلا در مورد گربههای پارک که هیچ منبع غذایی ندارند
و تعداد آنها هم محدود است، بر اثر بیماریهای مختلف به شکل خودکار جمعیت آنها کم میشود.
حال اگر از کنار آنها رد شویم و یک مشت غذا هم به آنها بدهیم، معضلی ایجاد نمیکند.
در ارتباط با سگها هم در مورد آن دسته که عقیم شدهاند، معضلی ایجاد نمیکند. ولی
اینکه وانت برداریم و آن را پر از غذا کنیم و در اطراف شهرها و کنار جادهها، سگها
را نزدیک به جاده کنیم و به شکل تبلیغاتی به آنها غذا دهیم و آنها را در دل طبعیت در
معرض خطر قرار دهیم، کار اشتباهی است.
حکیم مهر: در نهایت اگر بخواهید یک راهکار مشخص و شفاف برای مدیریت سگهای بلاصاحب
پیشنهاد دهید، آن راهکار چیست؟
من تابع علم هستم
و از خودم چیزی را ابداع نمیکنم. سازمان بهداشت جهانی یک پروتکل دارد و در یک کتابچه
۲۰۰ صفحهای همه این موارد را توضیح داده، آن کار کرده و در نتیجهگیری اعلام کردهاند
که با کشتار سگها، هیچوقت و در هیچ کشوری به نتیجه نرسیدیم. بلکه راهکاری که آنها
پیشنهاد دادند، عقیمسازی حداکثری با مشارکت گروههای داوطلب دامپزشکان است. دامپزشکانی
که باید بخشی از وقتشان را بهعنوان وظیفه بگذارند و عقیمسازی گسترده به اضافه واکسیناسیون
انجام دهند. این کار باید به صورت منطقی باشد نه اینکه وسط بیابان سگها را جمع کنند.
کمااینکه همین کار باعث میشود که آنها هم دچار معضلات دیگری شوند. یعنی آن حیوان تنبل
و به انسان وابسته میشود و باید آن چرخه وابستگی حذف شود. اما سگی که در محیط شهری
مثلا در کوچه زندگی میکند، از کجا میخواهد تغذیه کند، مگر اینکه همسایههایی که او
را دوست دارند، به او کمک کنند.
حکیم مهر: بهعنوان حرف آخر...
سگها مخلوقاتی هستند
که ما نباید باعث افزایش جمعیت آنها شویم، بلکه باید آنها را کنترل کنیم، چون مثل یوزپلنگ
نیستند که تعداد آنها کم باشد و نگران از بین رفتن نسل آنها باشیم. بنابراین ما باید
بیشتر آنها را به تعادل برسانیم.
حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.
چند نکته قابل اشاره است.
1- رصد سگهای بدون صاحب واکسینه شده از واکسینه نشده به هیچ عنوان انجام نمی شود.
2- وجود سگهای بدون صاحب اطراف شهرها عادی است و این عادی بودن در مواردی که سگ واکسن دریافت نکند و هار باشد بسیار خطرناکتر از موقعی است که مثلا یک روباه، شغال یا گرگ در حومه شهر وارد شود. که با عکس العمل بسیار شدید مردم مواجه خواهد شد.
3- حفظ قلمرو تا حد بسیار زیادی به قوه تولید مثل بر می گردد و در خصوص سگهای عقیم شده این حس (حفظ قلمرو)بسیار ضعیف تر انجام می شود.
4- اصلی ترین موضوعی که باعث ازدیاد جمعیت سگها می شود غذای مورد نیاز سگهاست. پیشگیری از ریخت و پاش غذا بی شک به محدودیت جمعیت سگها خواهد انجامید. دامپزشکی وظیفه دارد محیط زیستی خالی از غذا (زباله ها) را در اطراف شهرها به عنوان یک خواهان پی گیری کند.
5- هر گونه توجیهی مبنی بر پذیرش و وجود سگهای بدون صاحب غیر قابل قبول است. وجود سگ بدون صاحب اطراف سکونتگاههای انسانی یک ضعف مدیریتی، بهداشتی است. خواهشمندیم کسی از این ضعف دفاع نکند. تا حد اقل به عنوان یک معضل حل نشده باقی بماند.