حکیم مهر: متن سخنرانی «دکتر سید مهدی قمصری» استاد
جراحی و رئیس دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران که در سال جاری به عنوان استاد نمونه
کشوری انتخاب شد، در مراسم روز معلم و مراسم تجلیل از اساتید نمونه کشوری به شرح
زیر میباشد:
بنام
خدا
به
نام آنکه جان را فکرت آموخت
چراغ
دل به نور جان بیفروخت
ز
فیض اش هر دو عالم گشت روشن
ز
فضل اش خاک آدم گشت گلشن
در ابتدا برخود
واجب می دانم از تلاشهای فروانی که در طول سالیان بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب
اسلامی ایران در زمینههای مختلف تحت رهبریهای داهیانه حضرت امام خمینی ره و مقام
عظمای ولایت، به برکت خون شهدای والامقام و همت اقشار مختلف مردم فداکار علیالخصوص
اساتید، پژوهشگران و دانشجویان فهیم و پرتلاش کشور حاصل شده است، به نیکی یاد کرده
و سپاس و قدردانی خود را از این همه تلاش ایثارگرانه و دستآوردهای شگرف آن که
اسباب حفظ استقلال، غرور و سرفرازی امروز کشور میباشد را به پای آنانی که عاشقانه
و خالصانه کوشیدهاند نثار نمایم. همین رشد سریع و فزاینده در حوزههای مختلف سبب
افزایش توقع شده که حتما شرایط گوناگون فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... کشور
میتواند بسیار بهتراز این باشد که اکنون ملاحظه میشود. لذا بنا به توصیههای
رهبری معظم نگاه نقادانه و از سر دلسوزی و بیان دیدگاهها جهت کمک به یافتن
راهکارهای برونرفت از بعضی مشکلات جامعه از اساتید محترم دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی
مورد انتظار میباشد.
مقام معظم رهبری
در دیدار اخیرشان با دانشجویان در بیست و هفتم ماه مبارک رمضان 1402 در بخش پایانی
فرمایشاتشان فرمودند «کمبود نقشه واقعا جامع علمی، امروز نقیصه بزرگ دانشگاهها
است»؛ این نکته ارزشمند از جنبههای مختلف قابل تفسیر و توضیح میباشد. در حوزه
پژوهش و تحقیقات فقدان این نقشه جامع به وضوح قابل مشاهده میباشد. از عوارض این نقصان
تعدد مراکز مشابه، موازیکاریهای متعدد و صرف هزینههای فراوان در گسترهی
موضوعات علمی است که علیرغم اینهمه عده و عده و اعتبارات، متاسفانه مشکلات
فراوانی پیشروی آحاد مردم شریف این جامعه وجود دارد. از سوی دیگر این پراکندگی
باعث ناکافی بودن اعتبارات لازم در حوزه تحقیقات در دانشگاهها و مراکز پژوهشی میباشد.
در نتیجه، اثر مشهود این مشکل، در عدم پشتیبانی کافی و مناسب از طرحها، رسالهها
و پایاننامهها بروز و نمود خواهد داشت. این موضوع همانند جریان رودی است که در
دشت وسیع و مسطحی پخش میشود بدون اینکه به پاییندست و نقاط مورد نیاز حجم مناسب
و مداومی از آب برسد. در این سیکل معیوب، اعتبارات محدود در سطح وسیعی توزیع، مصرف
و هزینه میشود و نتیجه اگر نگوییم اصلا هیچ، ولی میتوان گفت با کمترین تاثیر و
کمک در حل مشکلات کشور و جامعه همراه خواهد بود. در صورتی که در بعضی از زمینهها
و تخصصها که تحقیقات هدفمند، تقاضا محور و با همگرایی شاخههای مختلف آن موضوع
در قالب یک برنامه و راهبرد کلان انجام شده و یا میشود، دستاوردهای بزرگی را برای
کشور به ارمغان آورده است که با توجه به اشراف همگان شاید نیاز به نام بردن از
آنها در این محفل وجود نداشته باشد. یادآوری اینجانب از این جهت است که قطعا در
سایر حوزهها که کشور با مشکلاتی مواجه میباشد نیز میتوان همانند چنین مواردی
برنامهریزی و عمل نمود.
مسئله دیگری که
سالها به جهت مسئولیتهای اجرایی مختلف در دانشگاه و وزارت علوم با آن مواجه بوده
و دغدغه بسیاری از بزرگان هم بوده و میباشد، ضرورت اصلاح نظام آموزشی کشور هم به
لحاظ محتوا و هم به لحاظ ساختار، اعم از دانشگاه و ساختارهای قبل از دانشگاه میباشد.
وجود جذابیتهای مختلف اقتصادی و اجتماعی در جامعه باعث ایجاد تمایل به حوزههای
خاص در بین دانشآموزان میشود که متاسفانه مجموعههای بزرگ اقتصادی و تبلیغاتی نیز
به آتش این جو و احساس روانی در بین دانشآموزان و خانوادهها دامن میزنند، در نتیجه
باعث توزیع نامناسب و نامتعادل پتانسیلهای فکری جامعه در همه زمینههای مورد نیاز
جامعه و کشور میشوند که قصه پرغصه آن، حدیث مفصلی است.
جدا از این مطلب
تمایل و اشتیاق خانوادهها به ادامه تحصیل فرزندشان در دانشگاه و از سوی دیگر رشد
جمعیت جوان کشور به ویژه در دهههای 60 و 70 ضرورت توسعه کمی آموزش عالی جهت
پاسخگویی به این تقاضای مثبت اجتماعی را کاملا موجه میساخت. در این راستا و به
ضرورت، زیر نظامهای متعدد آموزش عالی در کنار گسترش دانشگاههای دولتی شکل گرفت.
با توجه به این ضرورتها و سرعت توسعه کمی آموزش عالی طبعا امکان ارتقا کیفیت آموزش
و حتی در مواردی حفظ کیفیت قبلی همپای توسعه کمی آن ممکن نبود. البته نکات مورد
اشاره نفی خیل عظیمی از دانشآموختگان باکیفیت دانشگاههای کشور را نمیکند که نه
تنها پیشرفتهای شگرف کنونی کشور مدیون آنان است، بلکه جامعه جهانی با شناخت از این
توانها و پتانسیلها درصدد جذب حداکثری آنان میباشد.
اینک با عبور
جامعه از آن شرایط فوقالذکر که به نوعی حالت اضطرار ایجاد کرده بود و کاهش متقاضیان
واقعی ورود به دانشگاهها و اشباع اصطلاحا بازار از کارشناسان در خیلی از زمینهها،
بازنگری در ساز و کار ورود به دانشگاهها، رشتهها، مقاطع تحصیلی و توزیع جغرافیایی
با عنایت به مزیتهای محلی و منطقهای که بتواند با تربیت کارشناسان باکیفیت و در
سطوح مختلف که اقتضای امروز صنعت و جامعه کشور هست، ضرورتی حتمی و انکارناپذیر میباشد.
نکتهای که مقام معظم رهبری در همان دیدار، بسیار گویاتر از عرایض نارسای اینجانب
به آن گوشزد نمودند؛ آنجا که فرمودند: «نمیدانیم توزیع دانشجو برحسب رشتههای علمی
بر چه اساسی صورت میگیرد. این رشتههای علمی باید مورد نیاز کشور باشد. چه تعداد
دانشجو در فلان رشته نیاز داریم؟ بعضی از رشتههای علمی در ایران هست که مورد نیاز
نیست، شغلش وجود ندارد. بعضی از کارهای دانشگاهی و رشتههای دانشگاهی هست که اصلا
وجودش ضرورتی ندارد. الان شاید چند صد هزار دیپلمه آمادهی به کار داریم که میتوانند
در بخشهای مختلف مشغول شوند، اینها را میآوریم داخل دانشگاه، بعد از مدتی چند صد
هزار کارشناس یا کارشناس ارشد بیکار متوقع عصبانی تحویل کشور میدهیم! فکر کنیم ببینیم
چه چیزی لازم داریم، بر حسب نیازمان حرکت کنیم. اگر فارغالتحصیلی داریم که شغل
ندارد، باید بدانیم نظام تعلیم و تربیت ما اشکال دارد. اگر کسی برای فایده کشور تحصیل
میکند، باید شغلش آماده باشد. اگر فارغالتحصیل داریم اما شغل ندارد، پیدا است که
این دانشجو گرفتن با نظام و با محاسبهی درست انجام نگرفته است.»
در پایان از همه
دستاندرکاران آموزش عالی کشور عاجزانه درخواست مینمایم همگی با پشتیبانی یگدیگر
و سرلوحه قرار دادن توصیههای دقیق و کارشناسانه رهبری معظم، افزایش بیش از پیش کیفیت
آموزش عالی را مطابق با نیازهای کشور، وجهه همت خود قرار دهیم و نباید اجازه داد
افراد مختلف با اهداف متفاوت اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و تبلیغاتی، از حسن
ظن آحاد جامعه به تحصیلات دانشگاهی و مراکز آموزش عالی، با آمارسازیهای کاذب، توجیههای
غیرمنطقی، غیرواقعی و غیرکارشناسی برای مسئولان محترم در جهت تحقق اهداف خود تصمیمسازی
نمایند و موجب اتلاف سرمایههای بسیار هنگفت انسانی، معنوی و مادی برای کشور شوند.
منبع: ماهنامه
هدهد (خبرنامه انجمن جراحی دامپزشکی ایران)