حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: به گفته
یکی از دانشجویان دانشکده دامپزشکی دانشگاه شیراز، یکی از مسائل نگرانکننده
برای دانشجویان این دانشکده مهاجرت ناگهانی اساتید بعضی بخشها نظیر بیماریهای دام
کوچک و رادیولوژی است که دانشکده نیز راهکاری برای پوشش این خلاء ندارد. وضعیت به
گونهای شده که استادی که قبلا جراحی تدریس میکرده، حالا مجبور است که رادیولوژی
هم تدریس کند. یا درس اختیاری سونوگرافی دانشکده به دلیل مهاجرت استاد، چند سالی
است که تشکیل نشده یا اگر تشکیل شده، باز اساتید بخش جراحی آن را تدریس کردند.
از طرفی برای برخی زمینههای پر طرفدار و پولساز، در دوره
عمومی و حداقل چارت درسی دانشکده، به هیچوجه واحد کافی در نظر گرفته نشده است. به
منظور بررسی میدانی این مسائل و واکاوی سایر مشکلات دانشکده، پایگاه خبری تحلیلی حکیم مهر
به سراغ دانشکده دامپزشکی دانشگاه شیراز رفته و با تعدادی از دانشجویان به گفتوگو
نشسته است که ماحصل آن را در ادامه میخوانید:
ورودیهای ۸۰
نفری
«بزرگترین مشکل آموزشی دانشکده دامپزشکی
دانشگاه شیراز از سال ۹۹
به بعد، جمعیت بسیار زیادی بود که به طور ناگهانی وارد دانشکده شدند.» این را یکی
از دانشجویان دانشکده دامپزشکی دانشگاه شیراز به حکیم مهر
میگوید: «البته ۹۰
درصد این عزیزان زحمت کشیده بودند و نمیتوان گفت که به ناحق وارد شدند اما به
هرحال این جمعیت بسیار زیاد بود. تعداد ورودیهای سال ۹۹ و همینطور ورودیهای بعدی عددی
نزدیک به ۷۰ یا
۸۰ نفر بود. البته از سال ۱۴۰۱ به بعد سعی میکنند که مقداری
این عدد را کنترل کنند. اگر پذیرش واقعا بر اساس دفترچه سنجش انجام شود، امسال عدد
۳۵ به اضافه ۵ ملاک بوده است که با توجه به
امکانات دانشکده ما، ظرفیت معقولی خصوصا در بحث مدیریت کلاسها محسوب میشود. چون
در چند ورودی گذشته به خاطر جمعیت خیلی زیاد ورودیها، بعضا مجبور میشدند که
تعدادی از کلاسهایی که در آزمایشگاهها برگزار میشد را به جای سه زیرگروه، چهار
زیرگروه تعیین کنند و همین موضوع مشکلات زیادی ایجاد میکرد.
چون تایم اداری راس ساعت سه و کلاس آن چهار زیرگروه ساعت پنج تمام میشود. اساتید
شاکی بودند که دانشگاه برای آنها سرویس در نظر نمیگیرد و اساتیدی که وسیله نقلیه
نداشتند، خودشان مجبور هستند که بازگردند. دانشجویان نیز خسته میشدند و به کلاسهای
عمومی خود نمیرسیدند. دانشجویان رشته ما چون هر روز کلاس دارند، عملا مجبور هستند
که کلاسهای عمومی را ساعت ۴
تا ۶ بعد
از ظهر بردارند که با این سیستم به هیچ یک از کلاسهای عمومی خود نمیرسیدند.»
وی میافزاید: «امسال با ظرفیت ۴۰ نفر این موضوع حل میشود.
کمااینکه هر کدام از آزمایشگاههای ما در بخش علوم پایه و... ظرفیت حداقل ۱۵ نفر را دارند. همچنین یکی از
گلایههای اساتید و سایر دانشجویان این است که چرا دانشکده، دانشجوی پردیس پذیرش میکند؟
اما ناگفته نماند که در عمل آنچه از دانشجویان پردیس دیدیم این بود که شاید چون
شهریه پرداخت میکنند، بیشتر دلسوزی میکنند و اکثر آنها جزو دانشجویان تاپ گروه
هستند.»
اساتید به یکباره مهاجرت کردند و جایگزین ندارند
این دانشجوی دانشکده دامپزشکی دانشگاه شیراز، عدم توجه به
جذب هیات علمی در برخی رشتهها که در حال حاضر بازار کار خوبی دارند را مشکل بعدی
عنوان و تصریح میکند: «متاسفانه اساتید بخش دام کوچک دانشکده به طور ناگهانی
مهاجرت کردند و رفتند. استاد بخش رادیولوژی نیز مهاجرت کرد و متاسفانه دانشکده برای
این بخشها اقدام خاصی صورت نداده است. یعنی استادی که قبلا جراحی تدریس میکردند،
الان به جای متخصص رادیولوژی، رادیولوژی هم تدریس میکنند. درس اختیاری سونوگرافی
دانشکده به دلیل مهاجرت استاد، چند سالی است که تشکیل نشده یا اگر تشکیل شده، باز
اساتید بخش جراحی آن را تدریس کردند. البته از حق نگذریم که برای بخش دام کوچک،
خانم دکتر نوشین درخشنده رزیدنت دانشکده خودمان بعد از فارغالتحصیلی، استاد شدند
که انصافا خیلی زود جا افتادند و باسواد هستند. اما باز به چشم میبینیم که مسئولیت
کلینیک دام کوچک دانشکده و مسئولیت تمام کلاسهای آموزشی دانشجویان با ایشان است و
از این بابت تحت فشار هستند و نمیتوانند هر دو را مدیریت کنند. کمبود اساتیدی که
بتوانند با هم شیفتهای خود را سوییچ کنند و یکی سر کلاس باشد و دیگری به کیسهای
دانشکده برسد و موارد اینچنینی،
احساس میشود. به هر حال فشار کاری هم باعث میشود که بازدهی اساتید مقداری پایین
بیاید.»
در بعضی بخشها بیش از حد نیاز استاد داریم
وی با بیان اینکه برخی اساتید جذب شده مهارت کافی برای
تدریس ندارند، خاطرنشان میکند: «ما در بعضی رشتهها در حالی
با کمبود استاد مواجهیم که اگر تعدیل نیرو در سایر بخشها صورت میگرفت، این
مساله حل میشد. کمااینکه در بعضی بخشها بیش از حد نیاز استاد داریم، مثلا در بخش
دام بزرگ چهار استاد و در بخش مامایی پنج استاد داریم که البته تمام این اساتید
انسانهای واقعا باسوادی هستند. اما این را در نظر بگیرید که یک استاد داخلی، یک
استاد دام کوچک و صفر استاد رادیولوژی داریم. این عدم توازن خیلی به چشم میآید و
تبدیل به یک معضل و نقطه ضعف شده است. ضمن اینکه اساتید مسنتر هم به نوبت بازنشسته
میشوند، یا خود را بازنشسته میکنند و میروند. با این روند احتمالا در سالهای
آینده نیز دانشکده در بحث جذب رزیدنت به مشکل میخورد
چون در بعضی رشتهها استاد تمام نداریم.»
برخی درسهای مهم جایگاهی در چارت آموزشی ندارند
یکی دیگر از دانشجویان دانشکده دامپزشکی دانشگاه شیراز در
گفتوگو با حکیم مهر، عدم توجه به بازار فعلی رشته دامپزشکی در چارت آموزشی را یکی
دیگر از مشکلات دانشکده برمیشمارد و میگوید: «نمیتوان کتمان کرد که برخی رشتهها
مثل رادیولوژی، داخلی دام کوچک، پرندگان زینتی و... رشتههایی هستند که در جامعه
دامپزشکی و به خصوص جوانترها متقاضی و مخاطب خیلی زیادی دارند و خیلیها از آن
استقبال میکنند که به سمت این حوزهها بروند، اما برای این درسها در دوره عمومی
و حداقل چارت درسی دانشکده ما به هیچوجه واحد کافی در نظر گرفته نشده است. از طرفی
تا جایی که من در جریان هستم، چارت ما با چارت سایر دانشکدهها مقداری متفاوت است.
در حال حاضر به خصوص در میان خانمها گرایش به فیلد دام کوچک زیاد است. با این حال
در دانشکده خودمان ۸
واحد درس داخلی دام بزرگ یا ۸
واحد درس باکتریشناسی
داریم، در صورتی که داخلی دام کوچک یک درس سه واحدی است. در رشتههای پاتوبیولوژی
هم بیشتر تمرکز روی حیوانات بزرگ است.»
وی ادامه میدهد: «در درس اصول معاینه که بین داخلی دام کوچک
و دام بزرگ مشترک است، باز تمرکز بر حوزه داخلی دام بزرگ است. مثلا اگر در آن درس ۱۶ جلسه کلاس داشته باشیم، ۱۲ جلسه دام بزرگ و چهار جلسه
دام کوچک تدریس میشود. در صورتی که شاید اقبال عمومی برعکس باشد و خیلی از دانشجویان
اصلا نخواهند داخلی دام بزرگ را با این حد از جزئیات یاد بگیرند. اینها باعث شده
که وقتی دانشجویان از دانشکده خارج میشوند، آن بازدهی کافی را در بازار کار و در
فیلدی که میخواهند در آن کار کنند، ندارند. با اینکه دروس مربوط به داخلی دام
کوچک خیلی کم است، اما دانشجویان علاقه دارند که کار کنند و یاد بگیرند. متاسفانه
جمعیت زیاد است و زمان و حیوان کم است و خیلیها زمانی که اینترن میشوند، اگر در
کارآموزی مثلا آنژیوکت نزده باشند، سر کلاس نمیتوانند بزنند و این فرایند میماند
تا زمانی که اینترن شوند. این مساله میتواند برای دانشجویان دردسرساز شود. مدتی کیس
خیلی کم بود و ریاست دانشکده با فشارهایی که آورد، مثمر ثمر واقع شد. الان به هر
حال کیس گاو، گوسفند و اسب وجود دارد اما برای دام کوچک مشکل داریم. چند حیوان
اصطلاحا درب و داغان داریم و گاهی پیش میآید که مثلا یک سگ را برای جراحی عقیمسازی
جراحی میکنیم و میبینیم که قبلا عقیم شده است، یعنی دو تا بیضه دارد که قبلا هر
دوی آنها خارج شدهاند!»
قرار است رشته حیاتوحش در دانشکده راهاندازی شود
این دانشجوی دانشکده دامپزشکی دانشگاه شیراز با اشاره به اینکه
دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران بیماریهای اگزوتیک را بهعنوان یک واحد اختیاری
ارائه میدهد اما چنین چیزی در دانشکده شیراز نداریم، تصریح میکند: «خوشبختانه مدیریت
دانشکده به فکر افتادند که رشته حیات وحش را در دانشکده راهاندازی کنند. صحبت آن
بین PhD و ارشد هست که در کدام مقطع واقع شود. در مجموع
در این زمینه هم مقداری میلنگیم و واحدهای درسی خیلی بالانس نیستند.»
وی مشکل بعدی را نبود سازوکار استاندارد برای برگزاری آزمونها
و خصوصا آزمونهای جامع میداند و خاطرنشان میکند: «دانشجویان دانشگاه آزاد یک
امتحان جامع دارند و سایر دانشگاهها هم همین مدلی هستند که یک آزمون جامع میدهند.
دانشکده ما متاسفانه دو آزمون جامع پر و پیمان یکی آخر ترم شش و دیگری آخر ترم ۱۰ و یکی هم بعد از پایان دوره اینترنی
میگیرد. در این آزمونها اساتید هر بلایی که بخواهند سر دانشجویان میآورند؛ نه اینکه
بخواهند انتقام بگیرند اما فشار این سه آزمون یک مقدار زیاد است.»
سختگیری بیش از حد در دروس پایه
این دانشجوی دانشکده دامپزشکی دانشگاه شیراز به مساله سختگیری
بیش از حد در مورد دروس پایه اشاره میکند و میگوید: «خیلی از دانشجویان به دروس
پایه چه در بخش علوم پایه، چه پاتوبیولوژی و چه در بخش بهداشت علاقهای ندارند.
اما در عین حال اساتید این بخشها بسیار سختگیر هستند و خیلی از دانشجویان قبل از
اینکه به مباحث درمانگاهی برسند، آنقدر درس افتاده دارند که یک سال و دو سال از
الگو عقب میافتند. مثلا در دانشکده دامپزشکی شیراز درس باکتریشناسی
به درس «دانشجو بنداز» معروف شده است. کمااینکه دانشجوهای معمولی این درس را با
نمرههای بین ۱۰
تا ۱۳ پاس
میکنند و دانشجوهای ضعیف اکثرا آن را میافتند. مثلا در ورودی ما ۱۸ نفر افتادند یا با نمره ۱۰ پاس شدند که این تقریبا نصف
ورودی بود، در عین حال دانشگاه به این موضوع ورود نمیکند. در برخی دروس چهار
استاد درس را تدریس کردند که یک دانشجو از سه استاد خیلی راحت نمره بالای ۱۸ میگیرد و امتحان استاندارد و
سوالات اصولی است. اما یکی از اساتید نه در دوره عمومی و نه تخصصی، بچهها دل خوشی
از ایشان ندارند، چون میانگین نمرههای ایشان بین ۸ تا ۱۲ است.»
بودجه پایاننامه من یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان و قیمت یک کیت
مورد نیازم ۱۶
میلیون تومان بود
یکی دیگر از دانشجویان دوره تخصص دانشکده دامپزشکی دانشگاه شیراز
در گفتوگو با حکیم مهر معتقد است که اولین مشکل در حوزه پژوهش، عدم وجود منابع
کافی است که البته این مختص دانشکده شیراز نیست و یک مساله کشوری به شمار میرود:
«متاسفانه از آنجا که ما زیرمجموعه وزارت علوم به شمار میرویم، معادل سایر رشتهها
با ما رفتار میشود. مثلا اگر برای یک پایاننامه مربوط به رشتههای حقوق، ادبیات
و... که کار فیلدی و بالینی خاصی ندارند، مبلغ دو میلیون تومان در نظر گرفته میشود،
برای دامپزشک هم همان رقم در نظر گرفته میشود که این خیلی مسخره است. بهعنوان
مثال بودجه پایاننامه مقطع عمومی خودم یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان بود، در صورتی که
فقط قیمت یک کیت مورد نیاز من، آن زمان ۱۶
میلیون تومان بود و این خیلی خندهدار و اذیت کننده است. این شکل از فشار در کارهای
پژوهشی، هم به دانشجو و هم به استاد وارد میشود که مجبور میشوند از گرنت خود
استفاده و گاهی نیز از جیب خود مایه بگذارند. ما اساتید زیادی داریم که این کار را
میکنند تا دانشجویان به کار خود برسند. مثلا دکتر سعید نظیفی در دانشکده ما به این
مورد معروف است که از گرنت و جیب خود برای همه طرحها مایه میگذارد. برای پایاننامه
من ایشان با اینکه نه استاد راهنما بودند و نه مشاور و داور اما همان ۱۶ میلیون تومان کیت را ایشان خریدند.
اگر اساتید این مدلی نداشتیم و احتمالا به زودی نخواهیم داشت، عملا دانشکده ما و
سایر دانشکدههای کشور به خاک سیاه مینشینند و هیچ طرح پژوهشی را نمیتوان انجام
داد.»
وی میافزاید: «یکی از اقدامات مناسب مدیران، خصوصیسازی بخشی
از دانشکده بوده است. مثلا اصطبل را اجاره دادهاند و قرارداد بستند که حیوانات را
در آنجا نگهداری اما برای کارهای آموزشی هم از آنها استفاده کنیم. این سیستم خیلی
خوب جواب داده و در هزینهها صرفهجویی کرده است. اما این کارها را هم تا جایی میتوانند
انجام دهند و از آنجا به بعد دیگر از دست دانشکده هم کاری بر نمیآید و استاد و
دانشجو لنگ میمانند.»
تجهیزاتی داریم که خود اساتید هم خبر ندارند
این دانشجوی دوره تخصص دانشکده دامپزشکی دانشگاه شیراز ضمن
مثبت ارزیابی کردن وضعیت تجهیزات و امکانات دانشکده، تصریح میکند: «بعضی بخشها
تجهیزاتی دارند که خود اساتید هم ممکن است بیخبر باشند. مثلا بخش طیور دانشکده ما
یک اتاق عفونی اختصاصی با تمام امکانات نظیر دوش، مهپاش، هود اختصاصی امنیتی و
همچنین میکروسکوپ الکترونی و چندین دستگاه PCR و میکرو دراپ و... دارد. فقط مشکلی که وجود دارد، بحث ماده خام
است. کمااینکه یکسری
از دستگاهها به خاطر نداشتن ماده خام کار نمیکنند. مثلا میکروسکوپ الکترونی
دانشکده ما به خاطر نبود ماده اولیه کار نمیکند. مشکل دیگر اینکه این دستگاهها
حتی آنهایی که استفاده نمیشوند و خاک میخورند، به مرور زمان فرسوده میشوند، اما
با قیمت فعلی امکان تعویض دستگاهها نیست. در حال حاضر ریاست دانشکده، استاد مامایی
هستند و در حوزه خودشان بسیار فعال هستند و بخش خود را به خوبی تجهیز میکنند اما یک
سری از بخشها اساتید به فکر نیستند. مثلا اساتید بخش بهداشت به فکر بودند و عملا
کل بخش بهداشت بازسازی شد و آزمایشگاهها و دستگاهها را جدید کردند اما وضعیت بخش
پاتوبیولوژی از همان سال ۴۹
که تجهیز شده، همان است. یکی از اساتید تعریف میکرد که یکی از کاشیهای روی دیوار
بخش افتاد و شکست و خواستیم که نمونه آن را از بازار بخریم، اما گفتند که این کاشی
۲۵ سال است که دیگر تولید نمیشود
و وجود ندارد. در حال حاضر بخش علوم درمانگاهی و بخش پاتوبیولوژی از قدیمیترین
بخشهای دانشکده هستند.»
وضعیت دانشکده از نظر کیس خوب است
وی در ادامه با بیان اینکه وضعیت دانشکده از نظر کیس خوب
است، خاطرنشان میکند: «در ایام کرونا وضعیت به شدت خراب شد و به غیر از بخش داخلی
دام کوچک و... که بیمارستان جدا داشتند، اکثر بخشها فاقد کیس کافی بودند. خصوصا
سال اول کرونا که سال بالاییهای ورودی ۹۴
اینترن شدند، دانشکده خیلی خلوت بود. اما الان خدا را شکر وضعیت مخصوصا در حوزه
پرنده زینتی و صنعتی خوب است. البته طبق آنچه از دانشجویان دانشکده دامپزشکی
دانشگاه تهران شنیدم، شاید آنها ۲۰
برابر ما کیس داشته باشند اما در حدی که دانشجوها کیس را در دوره اینترنتی و رزیدنتی
ببینند و بشناسند و مواجهه داشته باشند، در آن حد کیس هست. در بخش دام بزرگ هم
اگرچه قبلا وضعیت خیلی بهتر بود، اما الان هم کیس دارد. بخش مامایی هم کیس دارد و
شلوغترین بخشها شامل جراحی و بخش داخلی دام کوچک هستند.»
این دانشجوی دوره تخصص دانشکده دامپزشکی دانشگاه شیراز اضافه
میکند: «یکی از انتقاداتی که وارد است این است که جا داشت شیفت اضافه تعریف کنند.
صحبت آن هم بود اما نمیدانم که چرا کنسل شد. اگر شیف اضافه تعریف کنند، رزیدنت و
اساتید علاقهمند بعد از ساعت اداری هم میتوانند بمانند و کیس بیاید. این مساله
هم برای دانشگاه درآمد است و هم میتوانستند به استاد و دانشجو که میمانند، پول
اضافه بدهند.»
خبرهای راهاندازی واحدهای جدید دانشگاه آزاد نگرانکننده
است
وی در پایان درخصوص چشمانداز دانشجویان از آینده رشته
دامپزشکی، تصریح میکند: «خبرهایی که هر روز در رابطه با مجوز فلان دانشگاه آزاد
برای رشته دامپزشکی میآید، نگرانکننده
است و متاسفانه اکثرا با ظرفیتهای عجیب و غریب دانشجو میگیرند. مساله بدتر این
است که میبینیم با رتبههای نه چندان جالب وارد دانشگاه میشوند و اکثرا به خاطر
نداشتن امکانات دانشکدهها، در نهایت خروجی آن دانشکده چندان باکیفیت نخواهد بود.
ناگفته نماند که آن فرد ممکن است با استعداد هم باشد اما در نهایت زمان میبرد تا
در حوزه کاری خود جا بیفتد و باید آزمون و خطا کند که این مساله برای رشته ما
واقعا بد است، چون با جان موجودات سروکار داریم. مورد بعدی بحث پارتیبازی
برای صدور پروانه و... است که به گوش ما میرسد که فلانی پول داده و مجوز خریده
است. در صورتی که اگر کسی پول نداشته باشد، باید چند سال کار کند تا بتواند
آن مجوز را بگیرد.»
خب جناب یا سرکار محترم ، کدوم دانشکده تاسیس شده تو آزاد اسلامی توی سنوات اخیر؟! ، فقط چارتا درخواست ناموفق بوده که بیشترشون هم دانشکده دولتی بودن ، نمونش آمل و... و جالب تر اینکه دانشکده های دولتی دیگه اعلام هم نمیکنن یهو مثل موشک مثل (دانشگاه دولتی همدان یا همون بوعلی سینا )صاف وارد دفترچه انتخاب رشته میشن، چیشد؟! دانشکده های دولتی بدتر شدن که! ، خودتون ظرفیتهای امسال دفترچه انتخاب رشته رو جمع بزنید ، کل دانشکده های آزاد نصف دولتی ها هم پذیرش ندارن ، همه چی به اسم آزاد به کام دولتی ها شده، همچین ناگفته نماند که توی آزمون تخصص ها چه اتفاقاتی داره میوفته دانشکده های دولتی به دانشجو های سال آخر دوره عمومی رسما میگن هر کی میخواد تخصص فلان چی چی رو تو دانشکده بخونه دستا بالا!!! دقیقا با همین فرمول همونا هم یه راست تو مصاحبه قبول میشن و میرن سر کلاس تخصص .... چقدر دانشکده های دولتی خوبن خدایی دقت کردین؟؟؟! بعدش میگن بچهای دولتی خوب تخصص قبول میشن خیلی طنز تلخیه
آدما تو محدودیت ستاره میشن دوستان گرامی و بزرگوار ، هیچ کس با رتبه کنکور دامپزشک موفقی نشده تلاش و ممارست خود آدم رکن اصلی هست بود و خواهد بود ، فارغ از این بحثها تلاش کنید
مانا باشید
انسان توان هم باید داشته هم برای قبولی و پاس کردن واحدها و بورد تخصصی هم گذروندن اون دوره سنگین و پایان نامه
ی نگاهی به رتبه قبولی آزمون تخصص و درصد قبولی و نمره قبولی بچه های با بیس دانشگاه آزاد تو آزمون بورد تخصصی دانشگاه داشته باشین خودتون متوجه میشین....
بقیه بخش های دانشگاه هم رزیدنت هاش از آزاد شبستر و شوشتر هستن تا علوم و تحقیقات
بچه هایی که با رتبه کشوری قبول شدن و تخصص مناطق و...هم تو روند قبولشون برای دکتری عمومی تاثیری نزاشته و ۱۰سال هم دوره عمومیشون طول نکشیده یا از واحدهای دیگه مثل زابل و...به شیراز منتقل نشدن
داخل،شهر شیراز هم از بخش درمان دام کوچک و بزرگ و... تا آزمایشگاه های خصوصی و مسئولین فنی، قدر فارم های بزرگ بچه های دانشگاه ازاد رو به وضوح و قدرت میتونین ببینین خصوصا بچه های کازرون
حرف بنده اینه همه قابل احترامن چه اونایی که از قشر مرفه بودن غالبا و برای خوندن رشته مورد علاقه اش از پولشون،مایه گذاشتن و کنارشم درس خوندن البته
چه اونایی که برای کنکور زحمت بیشتر کشیدن و وقت بیشتری گذاشتن تا روزانه قبول بشن
انشاءالله عاقبت همه ی ما ختم به خیر بشه