عدم همکاری دامداران روستای ورکان، دلیل شیوع بیماری تب برفکی
سناریوی شکست خورده چندین ساله
دکتر وحید عطارد
باز هم بیماری تب برفکی و شیوع آن در روستای ورکان کاشان و باز هم عدم همکاری دامداران برای تزریق واکسن علت شیوع بیماری معرفی گردیده است. جای شکرش باقی است اینبار واکسن مقصر نبوده است وگرنه در بسیاری از موارد، واکسن بد مقصر وقوع میباشد و از بخت بد اینبار کسی نیست که بتواند خسارت دامداران را پرداخت کند.
چرا کسی به ماهیت بیماری فکر نمیکند؟ چرا کسی به ماهیت اقدامات لازم برای کنترل بیماری فکر نمیکند؟ چرا کسی فکر نمیکند که کنترل بیماری نیازمند اقدامات فنی، قوانین و مقررات حمایتکننده و بازدارنده است؟ و چرا کسی همان قوانین ناکافی پنجاه سال پیش سازمان دامپزشکی کشور را درست نمیخواند تا ببیند برای کنترل بیماری چه بایست کرد؟ چرا کسی به دنبال به روز رسانی قوانین و مقررات نیست؟ چرا به جای دنبال مقصر گشتن به دنبال تفکر علمی و سازنده نیستیم؟ اگر واکسن خوب نیست، اگر واکسن کیفیت لازم را ندارد، دلیل آن را در کجا باید جستجو کرد؟ جایی که تنها آزمایش کیفیت واکسن استریلیتی است، چه توقعی از داشتن واکسن باکیفیت داریم؟ جایی که بانک ویروس و بانک آنتیژن وجود خارجی ندارد، دنبال کدام واکسن با آنتیژنهای مناسب باید گشت؟ چطور است که امکان آزمایشات لازم در کشوری مانند ترکیه فراهم است ولی در کشور ما که دارای امکانات بسیار بیشتری است، فراهم نمیباشد؟
از واکسن بگذریم. دامدار مقصر. چرا دامدار باید همکاری نکند؟ ریشه عدم همکاری دامدار در کجاست؟ مگر نه اینکه خدمات دامپزشکی در کشورهای مختلف برای کنترل و ریشهکنی بیماریهای فرامرزی رایگان است؟ مگر نه اینکه هزینههایی که برای کنترل و ریشهکنی بیماری خرج میشود بسیار کمتر از خسارات ناشی از بیماریست؟ مگر نه اینگه اگر بیماری ریشهکن شود، واکسن هم نیاز نیست استفاده شود؟ مگر نه آنکه کنترل بیماریها موجبات بینیازی از تولیدات دامی از واردات را سبب میشود؟ مگر نه آنکه سلامتی دام سلامتی انسان را به دنبال دارد و سلامتی انسان شکوفایی تولید و اقتصاد را در پی خواهد داشت؟ پس چرا در پی توسعه و بهبود وضعیت نابسامان کنترل و ریشهکنی بیماری نیستیم و پی در پی شانه از زیر بار مسئولیتهایی که بر عهدهمان گذاشتهاند خالی میکنیم.
تنها و تنها من دامپزشک و سازمان دامپزشکی کشور مقصر اصلی است. منی که سطح تفکری و شجاعت لازم برای کنترل بیماری ندارم و سازمانی که به قول ریاست آن اقتصادی است و نمیخواهد به وظیفه اصلی خود که بهداشتی و فنی است عمل کند و پی در پی خسارات بیماری را متوجه دامداران مینماید.
یاد دارم بزرگواری از اساتید دانشگاه میفرمود هر دو ماه یکبار واکسن بزنید. دیگری میگفت به فاصله یکماه باید زد و دیگری اظهار میداشت واکسن موسسه رازی خوب نیست و باید مریال استفاده کرد و بسیار تعیین تکلیفهای بیهوده و پوچ که متاسفانه مورد قبول مسئولین سازمان هم قرار میگرفت و هیچکس به کارشناسان زبده و ورزیده سازمان گوش نمیداد. و جالب آنکه واکسن بسیار خوب مریال هم نتوانسته است بیماری را کنترل کند و گواه آن دامداریهای بزرگ کشور است که به کرات وقوع بیماری را در پی تزریق ان واکسن هم دیدهاند.
عزیزان، نه واکسن مقصر است و نه دامدار. نبود قوانین و مقررات، نبود سیستم مراقبت و مونیتوریگ، نبود امکانات و اعتبارات لازم، نبود اراده و تفکر لازم برای کنترل بیماری، نبود آنالیز دادههای جمعآوری شده و عدم استفاده از نتایج آنالیزها و سعی به مخفی کردن بیماری و بالاخره نبود برنامه منسجم و منظم برای چند سال عامل اصلی وقوع بیماریست. باید دست از چاپلوسیهای اداری برداشت تا امکان کنترل و ریشهکنی بیماری فراهم گردد. ویروسها و بطور کلی عوامل بیماریزا از دستورالعملهای اداری پیروی نمیکنند؛ برای کنترل انها نیاز به دانش است. دانش صرفا خواندن و از بر کردن دانستنیها نیست، بلکه تفکر در مورد دانستنیهاست.
شما برای صنعت دامپزشکی و دامپزشکان به عنوان یک مرجع علمی و تجربی محسوب .....................
همهی فعالان و اساتید صنعت نیک میدانند فرق واکسن خوب و واکسن بد چیست. پیشنهاد میکنم تجربه و دانش و اعتبارتان صرف اصلاح مشکلات کلان، زیر ساختی و اساسی صنعت نمایید.
قطعا راهگشا تر، آموزنده تر و موثرتر خواهد بود.
با تشکر
چرا پیام هارو سانسور میکنی؟
شما هم سانسورچی شدید؟
پس آزادی بیان کجا رفته؟ ارزش ها کجا رفته؟ نکنید این کارو، نکنید
D: