آیا نگارش نامه سودی دارد؟
دکتر پدرام فرهادیان
رزیدنت جراحی دامپزشکی، مدرس دانشگاه
مدتی است بازار نامهنگاری داغ است و هر بزرگواری که سمتی دارد دست بهکار شده و نامهای مینگارد به نگاری! در شهرداری یا شورای شهر یا دیوان عدالت یا فلان نفر در بهمان اداره. همگی هم ماهیتشان یک جمله است: «دامپزشکی در بهداشت و درمان موثر و پلمپ کلینیکها و مراکز درمانی بسیار کار بدی است و سبب اختلال در بهداشت جامعه میشود.»؛ فقط هر کس فراخوان میزان بار ادبی یا جرات ذاتی و نترسیاش -که شکر خدا گویا چندان هم در بین مسئولین عزیز عرصه دامپزشکی وجود ندارد- به این جمله و معنا و مفهومش پوششی داده و سپس مهمور و امضا شده ارسال مینماید به نگار مورد نظر.
چندی قبل هم از طریق همین رسانه خدمت جامعه محترم و عزیز دامپزشکان نگاشتم که: «عزیزان، برگزاری جلسات درون سازمانی و نامهنگاری با این و با آن ما را چه سود؟» اما گویا این نامهنگاریها مُد و مورد وثوق رؤسا است.
دوست بزرگوار من در سازمان نظام دامپزشکی یا جامعه دامپزشکی یا حتی سازمان دامپزشکی کشور، اکنون نامه شما چه دردی را درمان و چه دری را گشاده کرد؟ آخر اصلا نگارش نامه بعد از صدور حکم توسط قوه قضاییه و تایید آن در دیوان عدالت اداری و ارسال حکم اجرایی به مسئولین و ضابطین اجرای حکم چه سودی دارد؟ این دقیقا مشابه این است که حکمی برای خدای نکرده جرمی صادر و تایید شده سپس خانواده مجرم هی نامه بنویسند که فلانی و بهمانی اگر این حکم اجرا شود آه و واویلا و چنین و چنان.
قبلا هم گفتم، باز هم تکرار میکنم، چرا انتظار دارید شخص شخیصی چون دکتر چمران یا دکتر زاکانی -با آن دیدگاه و ایدئولوژی مشخص- نامهی شما را بخواند یا اصلا جدی بگیرد؟ بزرگواران، باور کنید این راه به ترکستان است و بس.
اما به واسطه نصیحت دوستی که معلم فلسفه بود و میگفت: «اینکه چه کاری خطاست و همه بلدن! راه حل را بگو»، میخواهم در حد بضاعت در چند نکته کوتاه پیشنهاداتی را مطرح کنم، شاید که راهگشا باشد:
۱- حکمی صادر و تایید شده است پس لازمالاجرا است. بنابراین اکنون جای نشان دادن اهمیت دامپزشکی در سلامت جامعه نیست، یعنی اگر دوستان به این جایگاه اعتقادی داشتند اصلا این حکم صادر نشده بود. این امر باید در همان روزهایی که زمزمه این حکم بود، بسیار محکم و قاطع با نظارت متولی این امر یعنی سازمان دامپزشکی کشور انجام میشد. پس این امر اگرچه بدیهی است اما موثر واقعا نخواهد شد.
۲- به جای چندصدایی و مستقل عمل کردن هر مجموعه و فرد مسئولی همچون نظام دامپزشکی، سازمان دامپزشکی، جامعه دامپزشکی، رئیس جامعه حیوانات خانگی و… در جهت نامهنگاری و تقاضا و خواهش، آنهم با آن ادبیاتهای ملتمسانه و از جایگاه ضعف و از پایین به بالا، یک کارگروه متشکل از سازمان دامپزشکی، سازمان نظام دامپزشکی، انجمنهای دام کوچک و حتی دامهای بزرگ، نمایندههایی از کلینیکها و بیمارستانهای کلانشهرها، اساتید بهنام و اثرگذار و حقوقدانان تشکیل شود تا به عنوان متولیان و صاحبنظران امر تمام جوانب این امر را دقیق و جامع بررسی کنند.
۳- پس از بررسیهای جامع و کامل امر از جانب کارگروه تشکیل شده، یک گروه حقوقی قوی و مسلط به امر تعیین گردد تا محکم و متقن از طریق قوه قضاییه به عنوان شاکی -دقت کنید به عنوان شاکی امر، نه در جایگاه مظلوم و فلاکت- اعلام حکمی غیرمعقول و خلاف قوانین موجود در کشور وارد مبارزه حقوقی گردد و با پیگیریهای بسیار سعی در اصلاح این حکم از سرچشمه کند.
۴- حتی درگامهای بعدی می توان به عنوان یک واحد صنفی مستقل همچون حلقههای یک زنجیر، دست در دست و پشت به پشت با اعتراضهایی همچون تعطیلی، اعتصاب یا حتی تحصنهای هماهنگ، توان صنفی خود را به رخ بکشیم و نشان دهیم که فقط لبودهن نیستیم و اگر دامپزشکی نباشد، بسیاری از آسیبهای اجتماعی اجتنابناپذیر خواهد بود.