حکیم مهر: یکی از دانشجویان دانشکده دامپزشکی دانشگاه ارومیه با ارسال یادداشت و تصاویری به حکیم مهر، از وضعیت آموزشی این دانشگاه انتقاد کرد.
به گزارش حکیم مهر، تاکید میگردد که یادداشت واصله نظر شخصی این دانشجو بوده و حکیم مهر مطالب فوق را تایید یا رد نمیکند. در عین حال اعلام آمادگی میکنیم که پاسخ مسئولین دانشکده دامپزشکی دانشگاه ارومیه به این انتقادات را در اسرع وقت در حکیم مهر منتشر نماییم.
یادداشت واصله به شرح زیر میباشد:
وضعیت نابسامان دانشکده دامپزشکی دانشگاه ارومیه، سومین دانشکده دامپزشکی ایران
در سال ۱۳۹۸ با شیوع کووید ۱۹ دانشکده دامپزشکی شیوه آموزش مجازی را مشابه سایر مراکز آموزشی پیش گرفت. دانشجویانی که قبل از این بازه زمانی دانشجو بودند با یک مقایسه ساده متوجه خواهند شد که کیفیت آموزش و پژوهش در دانشکده بسیار افت پیدا کرده است.
در دوران قبل از کووید ۱۹ چارت آموزشی طبق اصول منطقیتری چیده شده بود و اگرچه ایراداتی به آن وارد بود، دانشجویان با برنامه مشخصی پیش میرفتند.
با مجازی شدن کلاسها، کیفیت آموزش بهشدت افت پیدا کرد. کلاسهای عملی کلاً بهصورت مجازی برگزار شد و یا بعد از این دوران برای تعداد زیادی از کلاسهای عملی این ۴ ترم در بازه زمانی یکماهه برگزار شد؛ بماند که برای برخی از دروس کلاً عملیاتی تشکیل نشد.
جدا از این موضوع، بعد از این دوران مشکلات زیادی گریبان این دانشکده، دانشجویان و استادان را گرفته که در ادامه با جزئیات بیشتری به آنان پرداخته شده است.
چارت آموزشی غیرمنطقی
دروس اختیاری اجباری هستند، تعداد زیادی از واحدهای اختیاری ارائه نمیشود و دانشجو مجبور به اخذ واحدهای اختیاری است که دانشکده صلاح میداند. در این میان واحدهایی ارائه میشوند که عملاً کاربردی نیستند ازجمله آنها ماهیان زینتی است که نسبتاً کاربردی برای کار بالینی ندارد و در بازار کار هم همکاران شیلات و آکواریومفروشان بهخوبی از عهده انجام امورات آن برمیآیند. همچنین بیمارستان این دانشکده و حتی آزمایشگاه آبزیان هم امکانات آنچنانی برای ارائه این درس ندارد و باوجود بارها نامهنگاری و اعتراض دانشجویان، آموزش پاسخگو نبوده است.
یکی دیگر از دروس اختیاری درس زبان تخصصی است که بهتازگی و در ترم ۱۰ ارائه میشود، در حالی که این درس در ترمهای اول بسیار مفیدتر بوده و با آشنا کردن دانشجویان با زبان علم دامپزشکی میتواند کیفیت آموزش را چندین برابر کند اما در ترم ۱۰ و بعد از پاس کردن دروس اختصاصی و صرفاً برای پر کردن واحدهای اختیاری دانشجویان ارائه میشود.
کلیه دروس داخلی در ترم ۹ ارائه میشود. ترم ۹ یکی از سنگینترین ترمها است و دانشجو با ۱۱ درس که اکثریت آنان چندین استاد دارد موجه است. درسهای داخلی دامهای بزرگ ۱ و ۲ و داخلی دامهای کوچک هر سه در این ترم ارائه میشوند که فشاری بسیار مضاعف به دانشجو میآورد.
طبق چارت آموزشی دانشجویان دوران کارورزی خود را از ترم ۱۰ آغاز میکنند و با چینش نامناسب این برنامه، در ترم ۱۰ نصف درسها کارورزی و نصف دیگر دروس تئوری هستند که یکی در کلینیک و یکی در دانشکده برگزار میشود و با برنامهریزی نامناسب دانشجویان در اکثر مواقع با اختلال و ناهماهنگی در برنامه کلاسها موجه هستند.
ایرادات بسیار زیادی به چارت آموزشی پیشنهادی آموزش وارد است ولی کسی به این امورات رسیدگی نمیکند.
مشکلات هیئت علمی
تعدادی از استادان مطالب درسی را کامل تدریس نمیکنند یا طبق سرفصلها پیش نمیروند یا سؤالات غیرمنطقی و غیراستاندارد در امتحان طرح میکنند و یا چندین هفته از تشکیل کلاس خودداری میکنند که در خیلی از موارد با پیگیری از آموزش دانشکده هیچ اقدامی صورت نگرفته و با پیگیری از آموزش کل و مداخله ایشان مشکل همچنان پابرجا بوده است.
تعداد خیلی زیادی از استادها و مدرسان بسیار دلسوز بوده و در تلاشاند که دانشجو درس را یاد بگیرد ولی فشارهای بیمورد آموزش ازجمله حساسیت در برگزاری کلاس در دانشکده یا حساسیت در حضور و غیاب و... باعث ایجاد اختلال در کار این استادان شده و این موارد بسیاری از استادان را از تدریس بیزار کرده است.
با وجود چنین مشکلاتی تعداد بسیار زیادی از استادان نامدار این دانشکده در سالهای اخیر از دانشگاه رفته و اغلب به کشورهای دیگر مهاجرت کردهاند و اعضای هیئت علمی دانشکده روزبهروز در حال کاهش است بااینحال در جذب اعضای جدید بسیار بد عمل کرده و فارغالتحصیلهایی مانند هوشبری را رد میکند، درحالیکه در کل ایران تعداد این فارغالتحصیلان زیاد نیست و درنتیجه تعدادی از دروس استاد ندارند. در بهترین حالت، استاد مدعو از سایر دانشگاه یا یکی از استادان بازنشسته با تخصص نامربوط درس را تدریس میکند.
برخی از تخصصهای دانشکده سالهاست ورودی نداشته است
اعضای دانشکده همیشه این نکته را ذکر میکنند که دانشکده بسیار باسابقه است و تخصصهای زیادی دارد درحالیکه برای برخی از این تخصصها ازجمله طیور، خیلی سال است که ورودی نداشته و تنها چند اتاق خالی در کلینیک و یک عنوان روی کاغذ هستند.
با این وجود دانشکده تعداد زیادی دانشجو برای دوره عمومی پذیرش کرده و تعداد دانشجویان در برخی از کلاسها به ۵۰ نفر میرسد. این در حالی است که امکانات آموزشی و پژوهشی برای این تعداد را ندارد و در بخشهای کلینیک تعداد کارورزان از مراجعین خیلی بیشتر است.
نبود امکانات آموزشی و پژوهشی
تقریباً نصف ورودیهای دانشکده شبانه هستند. با یک حساب سرانگشتی مشخص میشود که هر ترم، دانشکده حداقل حدود ۷۰۰ میلیون تومان شهریه دریافت میکند. این درحالی است که در تأمین بسیاری از نیازهای آموزشی و پژوهشی و تهیه امکانات اولیه دانشگاهی، دانشکده دچار مشکل است.
برای مثال قبلاً برای کلاسهای عملی درس جراحی دامهای بزرگ، چند عدد گاو و چند عدد الاغ تهیه میشد که بعداً به یک عدد گاو کاهش پیدا کرد و هر ترم اندازه آن گاو کوچکتر میشود یا برای درس جراحی دامهای کوچک، در ترم گذشته یکی از سگها فرار کرده و بعد از پیگیری دانشجویان گفتند که خودتان سگ تهیه کنید درنهایت کلاس برای تعداد کثیری از دانشجویان با یک سگ برگزار شد. حیواناتی که در بیمارستان هم نگهداری میشوند اصلاً شرایط خوبی ازنظر بهداشتی ندارند و BCS آنان پایین است تا جایی که در بسیاری از موارد از کشنگی پوکوفاژی میکنند.
دانشگاه با کشتارگاه دولتی قرارداد ندارد و درسهای مربوطه ازجمله مامایی و بازرسی گوشت در کشتارگاه خصوصی و بدون امکانات و شرایط آموزشی برگزار میگردد و تعداد جلسات عملی این دروس به کمتر از ربع کاهش پیدا کرده است. همچنین با توجه به ساعت شروع کشتار، برگزاری این کلاسها در ساعت سایر کلاسها اختلال ایجاد میکند.
کمدهای کارورزان اغلب خراب و بیکیفیت هستند و همانها هم در اختیار دانشجویان قرار نمیگیرد و وقتی درخواست کمد میکنند، جوابشان این است که برای خودتان کمد سالم که کسی استفاده نمیکند پیدا کنید و برای آن قفل بخرید.
کابل تصویر پروژکتور کلاسهای کلینیک مشکل دارند و تصویر را خوب نمیدهند و این در برگزاری کلاسهای کلینیک اختلال شدید ایجاد کرده است. این مشکل حداقل ۴ ترم است که پابرجاست و کسی مسئولیت تعمیر آن را بر عهده نمیگیرد. این در حالی است که از انجمنهای علمی بابت در اختیار قرار دادن این کلاسها برای برگزاری کارگاههای آموزشی یک میلیون تومان هزینه دریافت میشود.
به تعداد زیادی از دانشجویان، خوابگاه داخل دانشگاه تعلق نگرفته، دانشگاه در ۱۵ کیلومتری جاده نازلو، کلینیک در ۱۰ کیلومتری جاده سلماس و کشتارگاه فعلی در ۲۰ کیلومتری جاده تبریز قرار دارد و در برخی از ترمها دانشجو مجبور است در یک روز و در ساعات مختلف در هر سه مکان حضور داشته باشد با این وجود بعد از پیگیریهای مکرر، سرویس ایاب و ذهاب برای ساکنان شهر برای کلینیک فراهم نمیشود و برای کشتارگاه هم به بهانههای مختلف ازجمله تعداد کم دانشجویان لغو میشود که باعث تحمیل هزینه بسیار بالا برای دانشجویانی که وسایل نقلیه ندارند شده است.
بودجه استادان برای پایاننامهها بسیار کم و حدود ۷ میلیون است که با وضعیت اقتصادی فعلی برای انجام یک پژوهش ساده بالای ۲۰ میلیون به دانشجو هزینه تحمیل میشود با این وجود در تائید پروپوزالها سختگیری شدید اعمال میشود و با نبود امکانات مناسب در آزمایشگاهها، دانشجو مجبور است در بسیاری از موارد برای انجام درست کارهای آزمایشگاهی به آزمایشگاههای خصوصی مراجعه کند.
وضعیت بیمارستان نامناسب است
در بیمارستان بخش پذیرش وجود ندارد و هزینهها باید در داروخانه پرداخت شود. در بسیاری از موارد مراجعین نمیدانند کجا بروند و نوبتی هم رعایت نمیشود که این امر بارها باعث ایجاد درگیری و اختلاف شده است و یا مدارک بیماران مانند فرم رضایت جراحی به سرقت رفته و کار به دادگاه کشیده شده است که برای حل این مسئله اقدام به دیجیتالی کردن نسخهها کردند که آنهم نیمهکاره مانده است.
کلینیک در برخی موارد برای تهیه سادهترین امکانات دچار مشکل است. دانشجویان با هزینه شخصی برای حضور در اتاق عمل ماسک یکبارمصرف تهیه میکنند و از الکل صنعتی برای تزریقات استفاده میشود. اتاق عمل استریل نیست و مگسها هم همراه با کادر درمان زحمت میکشند که راهحل مسئولین استفاده از حشرهکش تارومار است!
آزمایشگاه تشخیصی بیمارستان پر از دستگاههای رنگارنگ است که اکثراً خراب است و روی آنان را با نایلون پوشاندهاند که گردوخاک اهانت نکند و همه کارها بهصورت دستی انجام میشود که باوجود بینظمی و پرونده ناقص مراجعین، درصد بالای خطا در جواب آزمایشات اجتنابناپذیر است و حتی برخی از نتایج گم میشوند.
بیمارستان ساعت ۱۴ تعطیل میشود ولی بعضی از بخشها ساعت کاری را از ۱۱ و ۱۲ شروع کرده و برخی روزها اصلاً شروع نمیکنند. باوجود قطعی مکرر برق هیچ منبع برق اضطراری حتی برای تجهیزات اتاق عمل وجود ندارد. تعرفههای بیمارستان در ترمهای اخیر افزایش داشته و این امر تعداد مراجعین را بسیار کاهش داده است و دانشجویان از سر ناچاری به کلینیکهای شخصی برخی از استادان پناه بردهاند.
برخی از بخشها مهندس مسئول ندارند و سایر مهندسین بهصورت چرخشی کارهای آن بخش را انجام میدهند و باوجود درخواست زیاد، بهجای جذب مهندس، اتاق کامپیوتر به اتاق حراست تغییر کاربری داده و حراست جذب میشود. بخش کالبدگشایی کلاً تعطیل است و استادان هر بخش خودشان و بدون امکانات مناسب اقدام به کالبدگشایی میکنند.
با این وجود، بیمارستان هزینه نوسازی تابلوی درب ورودی و اضافه کردن ۲ تابلوی جدید به بیمارستان برای بازاریابی را دارد.
دانشجویان بیصبرانه منتظر رسیدگی به این مطالبات و پاسخگویی مسئولین در این خصوص هستند.
در همه جا کم و کاستی است اما دانشکده دامپزشکی ارومیه الان وضعیت مناسبی دارد اما انتقاداتی هم است که بنظرم قابل رفع است