بحران، وقت کاشت نیست، زمان برداشت است
دکتر سید حسین حسنزاده
پژوهشگر آیندهپژوهی سلامت و امنیت غذایی
hassanzadehmirhossein@gmail.com
کارکرد علم، توصیف، تبیین و پیشبینی پدیدههاست. در حیطۀ علوم زیستی در کنار توصیف و تبیین رفتار عوامل بیماریزا و الزامات سلامت و امنیت غذایی اگر با استفاده از ابزارهای علوم اپیدمیولوژی و آیندهپژوهی مانند مدلسازی، شبیهسازی و سناریوپردازی، فهم درستی از روندهای گذشته و پیشبینی مقرون به واقعیتی از رویدادهای آینده نداشته باشیم غافلگیری در برابر آنها امری حتمی بوده و وارد آمدن خسارات هنگفت به سرمایههای انسانی و اقتصادی، قطعیت خواهد داشت. لزوم توجه عمیق و عملی به دستاوردهای این علوم در مدیریت همۀ بحرانها بهوضوح خود را نشان داده است.
از سوی دیگر حوزۀ علمی کاملا شناختهشدهای که مانند سایر علوم تا بالاترین سطوح دانشگاهی در خصوص مدیریت بحرانهای انسانساخت (Man Made) تدریس میشود پدافندرغیرعامل (Passive Defense) نام دارد که با شناسایی تهدیدها و آسیبپذیریها، وظیفه مصونسازی سیستمها را برعهده دارد. این حوزۀ دانشی تلاش میکند با مطالعاتی که قبل از بحران به عمل میآورد سازمان را از تمامی جهات از جمله ساختار فیزیکی، تجهیزات آزمایشگاهی، امکانات سایبری، نهادههایی مانند دارو واکسن و الزامات نگهداری و توزیع آنها و حتی پیشبینی فرآیندها و رویهها در شرایط بحرانی سر پا نگهدارد؛ خسارتهای احتمالی را به حداقل برساند و پایداری سیستم را حفظ کند. بعد از وقوع بحران نیز برگشتپذیری کلیه خدمات را تسهیل و درسآموختهها را مستندسازی میکند تا در صورت وقوع بحران بعدی، غافلگیری و واردآمدن خسارات به حداقل ممکن برسد. در یک سیستم کارآمد استفاده از این درسآموختهها به یک تکلیف قانونی تبدیل میشود تا جای هیچگونه عذر و بهانهای برای خسارتهای بعدی باقی نگذارد. ناگفته پیداست که دستاوردهای این حوزۀ دانشی به مدیریت بحرانهای طبیعتساخت نیز قابل تعمیم است. بنابراین اگر سازمانها از پیش به وظیفۀ خود عمل کرده باشند در لحظۀ بحران میتوانند با مدیریت دانش، تصمیمسازی لازم را انجام دهند. در شرایط فعلی ضرورت دارد نگاه ویترینی به پدافند غیرعامل به عنوان یک موضوع صرفا نظامی و بیربط به ماموریت اصلی سازمان، کنار گذاشته شود. بهویژه آنکه در همین راستا اخیرا قانون پیامدهای استنکاف از الزامات پدافند غیرعامل به کلیه واحدهای اداری ابلاغ شده است. نمود عینی این تغییر نگاه باید در بهکارگماردن افراد متخصص و آموزشدیده در پستهای سازمانی پدافند غیرعامل در سراسر کشور متجلی شود. از سوی دیگر آشنایی مدیران عالی، میانی و پایه با مبانی پدافند غیرعامل و انتقال عمیق مفهوم اولویت پیشگیری بر درمان، ضروری به نظر میرسد.
وضعیت بحران اخیر نشان داد که امنیت آینده با نخبهگرایی و فناوری مدرن تضمین میشود نه با نیروی انسانی پرشمار و پشتوانهدار. بنابراین مهمترین درس این بحران، ضرورت استفاده از ظرفیت دانشی موجود در سازمان، جذب نخبگان واقعی و مجهز شدن به فناوریهای نوین است. در این میان از ظرفیت بخش خصوصی چه در زمینۀ نیروی انسانی کارآزموده و چه ظرفیت تولیدی و آزمایشگاهی نباید غفلت کرد.
در بحران اخیر، سازمان دامپزشکی کشور تلاش کرد با برگزاری جلسات و مانورهای دورمیزی از طریق جمعآوری مشکلات تولید دارو و واکسن از جمله تامین مواد اولیه، الزام فعالیت تامینکنندگان اقلام دارویی و دامپزشکی در شرایط اضطراری و تامین کمبودهای احتمالی، پیگیری تامین برخی اقلام دارویی و واکسن، گردآوری لیست نیروهای واکنش سریع و صدور برخی دستورات در تسهیل واردات نهادهها، اوضاع را تحت کنترل قرار دهد. واقعیت این است که بیشتر این اقدامات مربوط به مدیریت پیش از بحران هستند و باید در فاصله بین دو بحران، با بهرهگیری از متخصصین، شرایط بحرانی، شبیهسازی شده و پیشبینیهای لازم در خصوص همه سناریوها اعم از بدبینانه، واقعبینانه و خوشبینانه به عمل آید. بهعنوان مثال قبل از وقوع بحران باید شبیهسازی میشد که اگر در ازای هدف قرار دادن موسسات تحقیقات بیولوژیک مانند وایزمن، موسسات مشابه در ایران مورد هدف قرار بگیرد مجموعه مدیریت کشور چه برنامهای برای رویارویی و مدیریت این بحران اعم از جلوگیری از انتشار عوامل بیماریزای خطرناک و تامین واکسنهای موردنیاز در دستور کار خود دارند؟ پیش از این و در موقعیتهای مشابه بارها ضرورت مستندسازی تجربیات مدیریتی و تدوین پروتکلهای مواجهه با بحرانهای طبیعتساختی مانند زلزله مورد تاکید قرار گرفته بود که متاسفانه تاکنون مورد اقبال قرار نگرفته است (اینجا).
جا دارد فارغ از روزمرگیهای موجود، مطالعات مربوط به شناسایی تهدیدها و آسیبپذیریها و راههای مصونسازی و پایدارسازی سیستم هر چه سریعتر انجام شده و پروتکلهای مربوطه با ضمانت اجرایی حداکثری، ابلاغ شود. باید بدانیم و با پوست و گوشت و استخوان درک کنیم که بحران، وقت کاشت نیست، زمان برداشت است! برای این کار لازم است واحدهای پدافند غیرعامل و مخاطرات بیولوژیک سازمان دامپزشکی کشور بهعنوان یکی از فعالترین قسمتهای این سازمان عمل کنند. اگر قرار است سازمان دامپزشکی کشور مرکز مطالعاتی داشته باشد موضوعات مرتبط با مدیریت بحرانهای بیولوژیک میتوانند در اولویت مطالعات این مرکز قرار گیرند. مرکز آموزش و پژوهش کاربردی نیز میتوانند نقشی در انجام این مطالعات ایفا کنند.
یکی از مهمترین پیشبینیها در نظر گرفتن ظرفیتهای قانونی است. در شرایط بحرانی از حیث قانونی وظایف و اختیارات همگان باید بهصورت شفاف مشخص شود تا امکان مسئولیتپذیری و پاسخگویی را در پی داشته باشد. وقتی که صحبت از اصلاح قوانین سازمان دامپزشکی کشور و نظام دامپزشکی به میان میآید یکی از حوزههایی که حتما در این اصلاح قوانین باید لحاظ شود وظایف و اختیارات کلیه ذینفعان در شرایط بحرانی است. در شرایط عادی آنقدر باید این شرایط در مانورهای دورمیزی و حتی عملیاتی تمرین و تکرار شود تا ملکۀ ذهن مدیران و کارکنان شود.
بنابراین بهطور خلاصه آنچه که تاکنون از جمله درسآموختههای بحران اخیر میتوان ذکر کرد به شرح زیر است:
1. پیشبینی ظرفیتهای قانونی در شرایط بحرانی مانند جنگ و زلزله و تعیین وظایف و اختیارات همه ذینفعان
2. تغییر رویکرد از اقدام بر اساس پاککردن صورت مسئله (جمعکردن مسئله) به رویکرد حل مسئله
3. نخبهگرایی واقعی و اکتساب فناوری مدرن به جای توصیهگرایی و استفاده از فناوریها و فرآیندهای تاریخگذشته
4. تغییر رویکرد از اقدامات ویترینی به اقدام بر اساس دانش و تصمیمسازی بر اساس واقعیات میدانی (Evidence Based Decision Making).
5. توجه به مطالعات اپیدمیولوژی و آیندهپژوهی و تصمیمگیری بر اساس نتایج و دستاوردهای این مطالعات
6. توجه عملی به الزامات پدافند غیرعامل در کلیه سطوح
7. استفاده از ظرفیتهای همه بخشها اعم از دولتی و غیردولتی در مدیریت بحرانها
8. توجه جدی به مفاهیم و الزامات مدیریت قبل، حین و بعد از بحران
9. مستندسازی تجربیات از پایینترین سطوح تا مدیریت عالی سازمان و تبدیل آنها به تکالیف قانونی
10. تثبیت این پیشفرض که همواره پیشگیری مقدم بر درمان است!
امید که با بهکارگیری این درسآموختهها خسارت بحرانهای پیش رو اعم از انسانساخت و یا طبیعتساخت به حداقل ممکن برسد و ایران عزیز، سرفرازتر از گذشته به حیات طیبه خود ادامه دهد.
سپاس از تحلیل ارزشمند دکتر حسن زاده عزیز، که دور از هسته اصلی و کانون سیاستگذاری سازمان دامپزشکی همواره به روندهای شکل گیری آینده دامپزشکی دارند. ان شاء الله ریاست سازمان دامپزشکی و سازمان نظام دامپزشکی به مقوله مهندسی آینده دامپزشکی با نگاه ویژه به ابرروندها توجه نمایند و از همکاران اندیشمند فعال در حوزه های بین و فرا رشته ای دامپزشکی با ایجاد هسته های دانا و توانا بیشتر استفاده نمایند
اما نکته بسیار حایز اهمیت استفاده و تسلط بر فناوری های پیشرفته، بدیع، نوظهور، ساختار شکن در حوزه دامپزشکی و تاثیر تحولات آنها از جمله هوش مصنوعی، یادگیری ماشینی، متاورس، اینترنت اشیاء، واقعیت مجازی، واقعیت افزوده، واقعیت ترکیبی، غیره در افزایش توانمندی ها. ظرفیت ها، قابلیت های دامپزشکی، شناسایی ابرروندهای اثر گذار بر این حرفه و نحوه استفاده از آنها در تصمیم گیری ها و هماهنگی در محیط کسب و کار دامپزشکی است