صحنهای از جهنم: آوار، دود و امید
دکتر جواد شایانخواه
هوا پر از دود گوگرد و گردوغبار بود. زمینلرزههای پی در پی ناشی از انفجارها، تهران و دیگر شهرهای درگیر را به صحنههایی شبیه به آخرالزمان تبدیل کرده بود. در میان آوارهای ساختمان شهید چمران و دیگر مناطق آسیبدیده، نیروهای هلال احمر با چهرههای مضطرب مشغول جستوجو بودند. در این میان، قهرمانان چهارپا، سگهای تجسس (آنست)، بیوقفه کار میکردند. ناگهان سگی لابرادور به نام "آلوین" با سماجت به نقطهای مشخص اشاره کرد. زیر تلی از بتن، پیکر شهیدی و نالههای ضعیف کودکی به گوش رسید. این صحنه، تنها یکی از ۲۵۳ عملیات نجات در جنگ ۱۲ روزه بود که با قهرمانی سگهای تجسس به سرانجام رسید و بار دیگر، نقش حیاتی این موجودات وفادار را در عملیاتهای امداد و نجات اثبات کرد.
در طول ۱۲ روز تهاجم نظامی رژیم صهیونیستی به مناطق مسکونی و زیرساختی ایران، تیمهای "آنست" (جستوجو و نجات با سگ) تبدیل به چشمبینای امدادگران شدند. آمارهای رسمی از عمق این فداکاری حکایت دارد:
این عملیاتها با حضور ۵۱ تیم تخصصی (هر تیم شامل یک مربی و یک سگ) از ۲۴ استان کشور انجام شد. تهران با دریافت ۳۰ قلاده سگ از استانهای پشتیبان، شاهد بیشترین عملیاتها بود. در نخستین ۷۲ ساعت طلایی، حدود ۶۰ درصد نجاتیافتگان از زیر آوار، با همکاری مستقیم سگهای زندهیاب شناسایی شدند. این آمار نه تنها کارایی بالا، بلکه ضرورت تقویت و سرمایهگذاری در این بخش را بهوضوح نشان میدهد.
چارلی، سگ ۷ ساله از خراسان جنوبی و آلوین، لابرادور ۴ ساله از سمنان، دو قهرمانی بودند که در خط مقدم نجات جان انسانها، خود قربانی شدند. مرگ آنها در عملیاتهای تهرانپارس و خیابان صابونچی، نه بر اثر اصابت مستقیم، که نتیجه شرایط طاقتفرسای محیطی و فشارهای ناشی از جنگ بود:
۱.ریههای پر از گردوغبار و گوگرد: کالبدشکافی نشان داد ریههای آنها مملو از ذرات سمی ناشی از بمبها بود.
۲.استرس ناشی از انفجار: این سگها که برای عملیات بلایای طبیعی تربیت شده بودند، طاقت امواج انفجار و صدای مهیب ریزپرندهها و موشکها را نداشتند.
۳.کار مداوم ۲۴ ساعته: فشار عملیات بیوقفه، قلب این حیوانات را از کار انداخت.
آلوین، قهرمان با سابقهای بود که پیش از این در عملیات بینالمللی زلزله افغانستان شرکت کرده بود. مرگ او و همراهش چارلی، نه تنها برای مربیانشان، که برای جامعه امدادی کشور ضایعهای جبرانناپذیر بود.
سگهای تجسس هلال احمر، قهرمانانی تصادفی نیستند. فرآیند تبدیل یک توله به سگ عملیاتی، ظرافتهای خاص خود را دارد:
۱.انتخاب نژاد: عمدتاً ژرمن شپرد و لابرادور که در ایران پرورش مییابند تا با اقلیم سازگار باشند.
۲.دوره آموزش فشرده: از ۴-۶ ماهگی وارد سیستم شده و ۱ تا ۱.۵ سال آموزش میبینند.
۳.آموزش سهبعدی: شامل فرمانپذیری، کار با موانع و جستوجو در سه محیط آوار، بهمن و زمینهای باز.
۴.ارتباط عاطفی با مربی: کلید موفقیت در تحریک انگیزه سگهاست.
ایران امروز با ۳۶ مرکز آموزش سگهای تجسس و ۱۰۶ قلاده سگ عملیاتی، یکی از کشورهای پیشرو در منطقه محسوب میشود. پیشرفت آموزشی این سگها تا حدی است که نماینده صلیب سرخ آلمان در بازدید از مراکز ایرانی، از کیفیت آموزش و تعهد مربیان تمجید کرده است.
عملیات نجات در جنگ ۱۲ روزه، تفاوتهای بنیادین با بلایای طبیعی داشت:
۱.گازهای سمی: ترکیبات شیمیایی ناشی از انفجارها برای سگها کشنده بود.
۲.تداوم حملات: امواج انفجار و حملات مداوم ریزپرندهها و موشکها، عملکرد سگها را مختل میکرد.
۳.محدودیت تجهیزات: نبود ماسکهای محافظت ویژه برای سگها در محیطهای آلوده و عدم تجهیزات مناسب برای مقابله با خطرات ناشی از تخریبهای نقطهای و حرارتی.
۴.انتقال اضطراری: اعزام ۳۰ قلاده سگ از استانها به تهران بدون آمادگی قبلی برای شرایط جنگی.
با این وجود، سگها با شمّ فوقالعاده خود، در مواردی اجساد را در عمق ۸ متری آوار نیز شناسایی کردند. این قابلیت، ایران را در کنار کشورهای پیشرویی چون ترکیه، آلمان و ژاپن در حوزه استفاده از سگهای امدادی قرار داده است.
جنگ ۱۲ روزه ثابت کرد سگهای تجسس نه تجهیزات که همتیمیهای زنده هستند که جان میبازند. برای افزایش تابآوری در تهدیدهای آینده باید:
۱.توسعه واحدهای ویژه سگهای جنگ: آموزش اختصاصی برای شرایط جنگی و مقابله با انواع تخریبها (از جمله ریزپرندهها).
۲.تجهیزات محافظتی: طراحی و تامین ماسک و پوشش ضدگاز و ضدتشعشع برای سگها.
۳.افزایش ظرفیت: برنامه هلال احمر برای افزایش تعداد سگها از ۱۰۶ به ۱۵۰ قلاده باید تسریع یابد.
۴.پوشش بیمهای و درمانی جامع: برای سگهای عملیاتی و تامین نیازهای بهداشتی و درمانی آنها در شرایط بحرانی.
۵.راهاندازی بانک ژنتیکی و سلامت دامهای امدادی: برای بهبود نژاد و حفظ سلامت بلندمدت این قهرمانان.
۶.توسعه نرمافزارهای ردیاب همزمان با عملکرد سگها: جهت افزایش دقت و سرعت عملیات.
در پایان بایستی گفت؛ وقتی در ۱۰ تیر ۱۴۰۴، پیکر چارلی و آلوین با احترام ویژه تشییع شد، بسیاری پی بردند این حیوانات نیز شهدای راه نجات هستند. آنها در ۱۲ روز، بیش از ۱۸۱ ساعت بیوقفه جستوجو کردند و در نهایت، نه با گلوله که با ذرات سمی بمبهای دشمن از پای درآمدند.
چند روز پیش یادبود آلوین و چارلی در مرکز آموزش سگهای تجسس سمنان، نه یک عمل احساسی، که ادای دین به فلسفهای والاست: نجات جان انسانها، حتی به قیمت جان دادن قهرمانان بیادعای چهارپا. توسعه توانمندیهای این واحد، احترام به خون آنها و تضمین نجات جانهای بیشتری در فردای ایران است.