کد خبر: ۸۳۰۹۵
تعداد نظرات: ۳ نظر
نگاه شما:
سل و بروسلوز عفونت‌های مزمن مهم و مشترک بین انسان و دام هستند که در بسیاری از نقاط جهان، به ویژه در کشور ما، بومی هستند ...

فرصت‌های جدید جهت کنترل سل و بروسلوز در جمعیت انسانی

دکتر سیده سمانه نقیبی

سل و بروسلوز عفونت‌های مزمن مهم و مشترک بین انسان و دام هستند که در بسیاری از نقاط جهان، به ویژه در کشور ما، بومی هستند. سل، در درجه اول توسط مایکوباکتریوم توبرکلوزیس و بوویس ایجاد می‌شود. البته نقش مایکوباکتریوم بوویس در ایجاد بیماری‌های انسانی معمولا نادیده گرفته می‌شود. مایکوباکتریوم بوویس باعث سل خارج ریوی در انسان می‌شود و عمدتاً از گاوها منشأ می‌گیرد. در بسیاری از مناطق بومی، حیواناتی مانند: گورکن، گراز یا گاومیش می‌توانند به عنوان مخزن مایکوباکتریوم بوویس عمل کنند. این بدان معناست که حتی اگر گله‌های گاو با استفاده از تست و کشتار از این بیماری پاک شوند، می‌توانند دوباره از جمعیت‌های حیات وحش آلوده شوند.

بروسلوز نیز یکی از بیماری‌های مناطق گرمسیری است که به دلیل عدم توجه کافی به پیشگیری و کنترل آن، به عنوان یک بیماری نادیده گرفته شده شناخته می‌شود. بروسلوز توسط باکتری‌های جنس بروسلا ایجاد می‌شود که شامل بروسلا ملی‌تنسیس، بروسلا آبورتوس، بروسلا سوئیس و بروسلا کنیس می‌شود. حیوانات مبتلا به بروسلوز معمولاً سابقه سقط خود به خودی یا ناباروری دارند که همواره منجر به کاهش بهره‌وری می‌شود.

موش‌ها، گربه‌ها و سگ‌ها ممکن است باکتری بروسلا را بدون نشان‌دادن علائم بالینی بیماری حمل و دفع کنند و تشخیص و کنترل بیماری را چالش برانگیز کنند. همان‌طور که مستحضر هستید افزایش جمعیت سگ‌های آزاد و پرسه‌زن در مراتع و حتی اطراف دامداری‌ها، با افزایش همه‌گیری تب مالت در جمعیت‌های انسانی مقارن بوده است. سگ‌ها می‌توانند با مصرف مواد آلوده مانند: شیرخام آلوده یا جنین و جفت سقط شده آلوده شوند، گزارش‌هایی از عفونت گربه‌ها با بروسلا ابورتوس در سطح جهان نیز وجود دارد. گربه‌ها و سگ‌های آلوده اغلب منبع مادام‌العمر عفونت باقی می‌مانند.

در حالی که تماس مستقیم و بلع، مسیرهای اصلی انتقال هستند، این حیوانات می‌توانند به طور غیرمستقیم نیز عفونت را از طریق کنه گسترش دهند. نتایج حاصل از برخی مطالعات شواهدی ارائه می‌دهد که نشان می‌دهد سهم ناقلین بندپا در اپیدمیولوژی بروسلوز نادیده گرفته شده است. لذا برنامه‌های نظارت و کنترل بروسلوز در جمعیت‌های دامی باید ریشه‌کنی آن را در گربه‌ها، سگ‌های خانگی و آزاد نیز شامل شود. به نظر می‌رسد آزمایشات غربالگری، تست و اتانازی این جمعیت‌ها به اندازه واکسیناسیون هاری حائز اهمیت باشد و ضروری است تست سالانه آن به خصوص در مراکز پرورش و پناهگاه‌ها اجباری گردد.

همچنین بزها می‌توانند نقش مهمی در شیوع گسترده تب مالت داشته باشند. نگهداری بزها با سایر گونه‌های حساس مانند گوسفند می‌تواند خطر انتقال عفونت را افزایش دهد. بزها به بروسلا ملیتنسیس، گونه‌ای از بروسلا که عامل اصلی تب مالت در نشخوارکنندگان کوچک است و یک تهدید عمده مشترک بین انسان و دام محسوب می‌شود، بسیار حساس هستند. بزها معمولاً حداقل به مدت 2 تا 3 ماه، بروسلا ملی‌‌تنسیس را از طریق ترشحات واژن دفع می‌کنند، اما دفع آن در گوسفندان معمولاً ظرف 3 هفته پایان می‌یابد، البته دفع باکتری از شیر و منی می‌تواند طولانی یا مادام‌العمر باشد، به ویژه در بزها. لذا مراتع و منابع آب می‌توانند توسط بزها آلوده شوند.

پاستوریزاسیون روش اصلی جلوگیری از شیوع تب مالت و سل از طریق شیر است. اما مسائلی چون گسترش شایعات در مورد استفاده از مواد نگهدارنده در شیرهای پاستوریزه و استریلیزه سبب شده است که مصرف لبنیات سنتی و غیرپاستوریزه با اقبال عمومی روبرو شود. در این راستا، مسیرهای انتقال بالقوه‌ای مشاهده شده که باید فوراً مورد توجه قرار گیرند.

در کشورهای در حال توسعه شبکه تولید و توزیع شیر بسیار ناپایدار است و بخش بزرگی از آن از طریق سنتی و بدون نظارت توزیع می‌شود. شیر تولیدی در بسیاری از مزارع کوچک به صورت غیرپاستوریزه بین خانوارهای مجاور توزیع می‌شود. این افراد معمولا شیر غیرپاستوریزه را پس از دریافت، از صافی رد می‌کنند و سپس آن را به مدت ۵ تا ۱۰ دقیقه می‌جوشانند. در حالی که جوشاندن به طور مؤثر عوامل بیماری‌زای شیر از جمله بروسلا و مایکوباکتریوم را از بین می‌برد، اما اغلب ضدعفونی نمودن مطلوب صافی آلوده فراموش می‌شود. از این صافی به راحتی برای شستشو سایر مواد غذایی از جمله میوه و سبزیجات استفاده می‌شود که منجر به آلودگی‌های متقاطع خواهد شد.

علاوه بر این معمولاً مشتریان، شیر غیرپاستوریزه را در یک ظرف (معمولاً پلاستیکی) از بازار دریافت می‌کنند و سپس آن را به یک ظرف دیگر منتقل نموده و می‌جوشانند. در حالی که ظرف اصلی پس از آبکشی با آب، برای سایر مقاصد آشپزی مجدداً استفاده می‌شود. این شیوه‌های صاف کردن شیر و تعویض ظروف مورد استفاده برای جابجایی شیر خام غیرپاستوریزه، ضمن آلودگی صد در صد سینک ظرفشویی باعث افزایش احتمال انتقال میکروبی نیز می‌شود. این ظروف ممکن است به طور بالقوه حامل عوامل بیماری‌زای شیر، به ویژه بروسلا و مایکوباکتریوم باشند، زیرا آن‌ها در محیط‌های مرطوب، زنده می‌مانند. بنابراین این عادت‌ها در مصرف شیر غیرپاستوریزه ممکن است منجر به آلودگی متقاطع در آشپزخانه شود و تهدیدی جدی برای سلامت مصرف‌کنندگان ایجاد کند.

یک روش رایج دیگر به خصوص در دامداری‌های کوچک که شیردوشی عمدتا به صورت دستی انجام می‌شود، این است که شیردوش‌ها به صورت تجربی عادت دارند چند دوشش اول شیر را قبل از جمع‌آوری آن دور بریزند تا بار میکروبی کل شیر کاهش یابد. از آنجایی که شیر در اولین دوشش معمولاً بار میکروبی بالایی دارد، لذا این روش ضمن افزایش آلودگی کف دامداری، می‌تواند از طریق غشاهای مخاطی و استنشاقی نیز منجر به انتقال سل و بروسلوز به سایر حیوانات حساس و پرسنل مزرعه شود و بالقوه خطرناک است.

  شاید تصور کنید که محیط دامداری ممکن است با سایر ترشحات دام بیمار (مانند: مدفوع، ادرار) نیز آلوده شود و لذا ریختن مقدار اندکی شیر روی کف محوطه دامداری بی‌اهمیت تلقی گردد. اما توجه نمایید با اینکه ادرار و مدفوع نیز می‌توانند در شیوع این بیماری‌ها نقش داشته باشند، اما در مراحل فعال عفونت، شیر در مقایسه با ادرار یا مدفوع، حاوی غلظت بالاتری از باکتری است.

 جالب اینجاست که به این مسیرهای بالقوه انتقال بیماری در دستورالعمل‌های رایج موجود برای کنترل بروسلوز و سل هیچ اشاره‌ای نشده است. با توجه به این خطرات، پیشنهاد می‌شود که مصرف‌کنندگان شیر خام و غیرپاستوریزه از ظروف پلاستیکی و صافی هنگام دریافت شیر استفاده نکنند. اگر شیر عرضه شده دارای آلودگی و اجسام خارجی قابل مشاهده است و صاف کردن آن ضروری است، صافی باید حداقل به مدت 10 دقیقه در آب جوشانده شود و قبل از استفاده مجدد، آبکشی شود.

حتما دقت شود که شستشوی ظروف با مایع ظرفشویی باعث از بین رفتن باکتری نخواهد شد. اگرچه این امر در کاهش تعداد باکتری‌های موجود بر روی سطوح و پوست از طریق فرآیندی به نام امولسیون‌سازی مؤثر است، اما لزوماً آن را از بین نمی‌برد. برای ضدعفونی مؤثر بر علیه بروسلا، توصیه می‌شود پس از شستشو با مایع ظرفشویی از یک ماده ضدعفونی‌کننده نیز استفاده شود. این مواد می‌تواند شامل استفاده از محلول هیپوکلریت سدیم ۱ درصد (سفیدکننده)، ترکیبات آمونیوم چهارتایی، ترکیبات فنلی یا اتانول ۷۰ درصد باشد.

در مورد عادت دور ریختن اولین دوشش شیر نیز پیشنهاد می‌شود که این عمل در محوطه دامداری انجام نشود. برای جلوگیری از تشکیل آئروسل بهتر است از یک ظرف مخصوص حاوی محلول ضدعفونی‌کننده که یک قیف در داخل آن قرار دارد (مانند تصویر زیر) برای جمع‌آوری اولین دوشش شیر در دامداری‌های سنتی استفاده شود. محلول جمع‌آوری‌شده را بعداً با خیال راحت می‌توان دفع کرد.

 

از آنجایی که برنامه‌های آموزشی تأثیر قابل توجهی بر کنترل بیماری‌های مشترک بین انسان و دام دارند، لازم است بنرهای آموزشی در مورد بهداشت آشپزخانه و دامداری با تمرکز بر فرصت‌های کنترلی جدید، منتشر شوند تا شیوع سل مشترک بین انسان و دام، تب مالت و سایر بیماری‌های مشابه مهار شود. همچنین استفاده مؤثر از ابزارهای دیجیتال مختلف (رسانه‌های جمعی) و تشکیل جلسات بحث‌ گروهی متمرکز به افزایش آگاهی دامداران حاشیه‌‌نشین و مصرف‌کنندگان محصولات لبنی سنتی کمک خواهد کرد.

بهتر است مطالب آموزشی به زبان‌ محلی یا به صورت پاورپوینت و با تکیه بر نمایش‌ تصویری مسیرهای انتقالی و همچنین روش‌های کنترلی جدید طراحی شوند تا تأثیر آن در جمعیت هدف به حداکثر برسد. البته تجربه نشان داده است که این فرآیندها باید توسط برنامه‌های حمایتی و توزیع رایگان ابزارهای کنترلی (ظروف جمع‌آوری اولین دوشش شیر و مواد ضدعفونی‌کننده)، دستکش، لباس کار و ماسک در دامداری‌های سنتی کوچک پشتیبانی شوند، تا مورد استقبال قرار گیرند.

این یک واقعیت مسلم است که کنترل هرگونه بیماری زئونوز در انسان باید با پیشگیری و کنترل بیماری در میزبان حیوانی آغاز شود، ضمن اینکه این امر ایمنی غذاهای با منشأ حیوانی را نیز تضمین می‌کند. با توجه به مشاهدات و راه‌حل‌های بالقوه پیشنهادی، به نظر می‌رسد این اقدامات ساده و عملی می‌توانند موانع مؤثری در برابر شیوع تب مالت، سل و سایر بیماری‌های مشترک منتقله از شیر در جمعیت انسانی ایجاد کنند. نادیده گرفتن مسیرهای انتقال آلودگی‌های متقاطع و روش‌های کنترلی پیشنهادی ممکن است هزینه‌های هنگفتی را بر جامعه تحمیل نماید.

 

انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۲
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Canada
|
۲۳:۴۹ - ۱۴۰۴/۰۵/۱۰
1
5
به نکات خوبی اشاره شد
مخصوصا در دامداری ها که علاوه بر پرسنل، سلامت واکسیناتورها هم به خطر می افتد
لطفاً بفرمایید آیا استفاده از قیف حتما ضروری است؟
پاسخ ها
نقیبی
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۲:۱۶ - ۱۴۰۴/۰۵/۱۱
بله حتی برای واکسیناتورها هم خطرناک است به خصوص اگر دقیقا بعد از شیردوشی وارد شوند
از طرفی کارکنان آزمایشگاه بخصوص بعد از سانتریفوژ نمونه های خون بالقوه در خطر تماس با آئروسل ها هستند.
جالبه بدونید که بسته به سیستم ایمنی فرد بین 10-100 میکروارگانیسم بروسلا جهت ابتلای یک فرد بالغ کافیست
در مورد قیف:
هدف ایجاد یک ظرف با دهانه باریک بود که احتمال خروج آئروسل کاهش یابد اما جمع آوری شیر در یک ظرف با دهانه باریک سخت است. قیف ضمن اینکه نوک باریکی دارد و مانع خروج آئروسل میشود لبه های پهنش مانع ریختن شیر روی زمین خواهد شد. از طرفی لبه های پهن قیف کامل دهانه ظرف جمع آوری را میپوشاند و مانع خروج آئروسل ها میشود.
اشکان
|
United States of America
|
۰۷:۴۵ - ۱۴۰۴/۰۵/۱۱
0
2
جالب بود تشکر
نظر شما
ادامه