
چشمها را باید شست
دکتر مهران علمداری
شیوع اخیر تب برفکی در جمعیت دامی کشور و خساراتی که دامداران زحمتکش متحمل شدند، سر و صدای زیادی در جامعه، رسانه و فضای مجازی به راه انداخته است. به عنوان فردی که بیشترین مدت دوران کاری خود را به نوعی با تب برفکی به شکل اجرایی یا مطالعاتی و تحقیقاتی سپری کردهام و همواره این بیماری گوشهای از ذهنم را به خود مشغول داشته است، خواستم موضوعی را جهت تنویر افکار بیان کنم و آن اینکه از ابتدای تشکیل ساختار دامپزشکی در ایران تا به امروز، این ساختار پتانسیل مقابله اصولی و موفقیتآمیز با شیوع بیماری به دنبال ورود سویه اگزوتیک و یا تحت تیپ جدید ایجاد شده در داخل کشور را نداشته است. یعنی هر موقع سویه جدیدی از ویروس مثل همین sat1 که قبلا جزو سویههای در گردش کشور نبوده و اخیرا وارد شده و یا یک سویه جدیدی در نتیجه جهش ژنتیکی از سویههای در گردش کشور ایجاد شده، همین وضعیت شیوع شدید و خسارت زیاد دامدار را شاهد بودهایم. البته طبیعی است که وضعیت در مورد سویه اگزوتیک در مقایسه با سویه جهشیافته داخلی وخیمتر باشد. در دورانی که فقط با سویههای بومی خود درگیر هستیم؛ با برنامههای واکسیناسیون ناقص و روشهای دیگر به نوعی با ویروس کنار میآییم، او کار خودش را میکند و ما هم کارهای روتین خود را.
شکی نیست که مقابله با این ویروس بسیار پیچیده بود و ابعاد بسیاری دارد که جای بحث نیست و نیاز به سالهای متمادی کار صرفا علمی و اجرایی بدون سیاستزدگی دارد که متاسفانه ظاهرا در کشور ما مقدور نیست. موارد متعددی استارت این کار زده شده ولی بعد از چند سال متوقف یا منحرف شده است. اگر شفافتر باشیم، این تنها ویروس تب برفکی نیست که برتری بر توان ساختار دامپزشکی دارد، بلکه ویروسی مثل لامپیاسکین هم که سال 1393 از مرزهای غربی وارد کشور شد، علیرغم اینکه اصلا پیچیدگیهای تب برفکی را ندارد و ویروسی بسیار رو راست و شفاف است، سریعا در کشور پخش و ماندگار شد. حالا هر رئیس سازمانی که بدشانس باشد، این اتفاق در زمان ریاست ایشان اتفاق افتد، بهانهای میشود برای رقبا که ای داد و ای بیداد، مدیریت ضعیف فلانی باعث این فاجعه شده است، حال آنکه هیچ ربطی ندارد. چشمها را باید شست و جور دیگر باید دید.
................... در عصر کنونی با یک جستجوی ساده در اینترنت و عمدتا سایت های مرتبط آخرین وضعیت بیماریها در منطقه در دسترس است که با برنامه ریزی درست میتوان قبل از بروز و طغیان بیماریهای اگزوتیک و اندمیک در فصل مورد انتظار جلو ضرر و زیان را گرفت.
همکار محترم جناب آقای دکتر علمداری. با تشکر از یادداشت شما. در حالت کلی فرمایش شما صحیح است به شرطی که سازمان دامپزشکی کشور نسبت به هشدارهای همکاران و سازمانهای بین المللی در اوایل سال اهمیت می داد و به جای فشارهای مستقیم و غیرمستقیم برای گزارش نکردن بیماری به فکر راه چاره و تامین واکسن می بود. تا زمانی که جایگاه های مدیریتی خودشان به دست خودشان به جای نگاه واقع بینانه به اپیدمیولوژی بیماری، میزشان را به وقوع بیماریها وصل کرده و سعیشان به جای مدیریت علمی بر کتمان بیماری و مانورهای رسانهای باشد وضعیت بهتر از این نخواهد شد.
|
احسنت. ویروس کارمند سازمان دامپزشکی نبوده و نیست که دستوری عمل کنیم و در جلسه رسمی (وبیناری) در تابستان عنوان شود " تا بیست روز آینده تعداد کانونهای تب برفکی باید صفر شود" امیدوارم ملقب به داد و بیداد گویان نشویم. هرچند به فرموده مولا حق را بگو گرچه هلاک شوی.
وقتی مدیرکلی دراستان به کارشناسا ن تحت امر خودش دستور می دهد که گزارش بیماری را ثبت نکنند و ثبت مایه کوبی را قبل از عملیات در سامانه انجام م دهند وبر همین اساس در ارزیابی رتبه برتر را کسب می نمایند شما چه توقعی خواهید داشت.دوست عزیز در خصوص سویه جدید هم همانند سایر سویه ها ی تب برفکی وبا بیماریهای دامی یه مدتی در کشور تلفات می گیرد وبعد بعنوان سویه بومی ما شناخته خواهد شد.
جناب آقای دکتر علمداری
|
دقیقا منظور منهم از شستن چشمها درست دیدن بود نه چشم پوشی کردن
علیرغم وجود بیماری در کشورهای همسایه مثل مغولستان ، هنوز از آن کشورها گوشت وارد می کنیم آیا این نقل و انتقالات می تواند در شیوع بیماری در ایران موثر باشد؟
علیرغم وجود بیماری در کشورهای همسایه مثل مغولستان ، هنوز از آن کشورها گوشت وارد می کنیم آیا این نقل و انتقالات می تواند در شیوع بیماری در ایران موثر باشد؟
در بین استانهای درگیر استان ما چندان درگیری ندارد شما جوش نخور استانهایی که دنبال اعتبار بودن چیگرفتن ؟ اصفهان هم شایعه خبری بود عزیز