کد خبر: ۸۴۰۶۴
تعداد نظرات: ۱ نظر

ترمیم زخم‌های شدید قرنیه خرگوش با روش جدید توسط تیم تحقیقاتی به سرپرستی دانشیار دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران

حکیم مهر: گروهی از محققان دانشگاه تهران موفق به ارائه روش نوین و ترکیبی، برای ترمیم زخم‌های شدید قرنیه شده‌اند که بر پایه استفاده هوشمندانه از سلول‌های بنیادی و پانسمان‌های بیولوژیک استوار است.

به گزارش حکیم مهر به نقل از روابط‌عمومی دانشگاه تهران، گروهی از پژوهشگران دانشگاه تهران، با همکاری پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و دانشکده دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی کرج، تأثیر بافت لیمبوس با فلپ ملتحمه و غشای آمنیوتیک گاوی بر زخم قرنیه، ناشی از سوختگی قلیایی را مورد بررسی قرار دادند که نتایج به‌دست آمده از این پژوهش، می‌تواند تحولی بزرگ در درمان آسیب‌های چشمی و جلوگیری از نابینایی ایجاد کند.

نتایج این پژوهش که بر روی ۲۵ خرگوش انجام شده است، نشان می‌دهد که استفاده از غشای آمنیوتیک - به تنهایی و یا در ترکیب با بافت لیمبوس- روند بهبود زخم قرنیه را افزایش داده است. بهبود بهتر زخم قرنیه بر اثر کاهش از بین رفتن کراتوسیت‌ها و رگ‌زایی بیشتر، از دیگر نتایج بدست آمده در استفاده از غشای آمنیوتیک در درمان زخم قرینه در روش یاد شده است.

«دکتر میرسپهر پدرام»، عضو هیأت علمی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران و سرپرست این تیم تحقیقاتی، درباره انجام این پژوهش، گفت: قرنیه یک ساختار شفاف و بدون رگ است که بیرونی‌ترین لایه چشم را تشکیل می‌دهد و نقش کلیدی در محافظت از محتویات داخل چشمی و انکسار نور برای فعال کردن بینایی دارد. زخم‌های قرنیه که اغلب در حیوانات کوچک به دلیل تروما، عفونت یا آسیب شیمیایی رخ می‌دهند، در صورت عدم درمان مؤثر می‌توانند به سرعت پیشرفت کرده و منجر به از دست دادن بینایی شوند. زخم‌های بدون عارضه معمولاً ظرف یک هفته با استفاده از آنتی‌بیوتیک‌های موضعی و سیکلوپلژیک‌ها برطرف می‌شوند اما زخم‌های عمیق‌تر یا پیچیده، اغلب به درمان تهاجمی‌تری نیاز دارند.

وی افزود: روش‌های مختلفی برای درمان این زخم‌ها و آسیب‌ها وجود دارد، با این حال، برخی از این روش‌ها می‌تواند بینایی را مختل کند و حداقل پشتیبانی ساختاری را ارائه می‌دهند که کاربرد آنها را برای زخم‌های مرکزی یا عمیق قرنیه محدود می‌کند.

عضو هیأت علمی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران با بیان اینکه برای رفع این معایب، از انواع مواد بیولوژیکی و مصنوعی جایگزین استفاده می‌شود، اظهار داشت: با وجود پتانسیل آنها برای رفع مشکل، بسیاری از این گزینه‌ها گران بوده و به ابزارهای جراحی تخصصی نیاز دارند و یا در محیط‌های دامپزشکی به سختی به دست می‌آیند. علاوه براین، ویژگی‌های آناتومیکی در حیوانات - مانند وجود پلک سوم - می‌تواند چالش‌های بیشتری را برای این روش‌ها ایجاد کند، در نتیجه، نیاز به یک روش ساده، مقرون به صرفه و کاربردی وجود دارد که بتواند ترمیم اپیتلیال را تسریع کند، کیفیت بافت را بهبود بخشد و همزمان به عنوان یک مانع مکانیکی برای محافظت از قرنیه زخمی عمل کند.

وی افزود: در این مطالعه، ما پتانسیل درمانی استفاده مستقیم از قطعات بافت لیمبوس خرد شده را بر روی زخم‌های قلیایی قرنیه در خرگوش‌ها، در ترکیب با غشای آمنیوتیک گاوی یا یک فلپ ملتحمه به عنوان بانداژ فیزیکی را بررسی کردیم. هدف ما ارزیابی پاسخ ترمیم زخم از نظر اپیتلیالیزاسیون مجدد، التهاب و نئوواسکولاریزاسیون و مقایسه اثرات بیولوژیکی دو تکنیک بانداژ بود.

وی درباره نتایج حاصل از این پژوهش نیز، گفت: در این پژوهش، بیست و پنج خرگوش به طور تصادفی به پنج گروه تقسیم شدند (G1) گروه کنترل بدون درمان، (G2) غشای آمنیوتیک گاوی به تنهایی، (G3) فلپ ملتحمه به تنهایی، (G4) غشای آمنیوتیک گاوی به همراه بافت لیمبوس خرد شده، و (G5) فلپ ملتحمه به همراه بافت لیمبوس خرد شده، انتخاب و به مدت شش هفته مورد بررسی قرار گرفتند که در این بررسی مشخص شد، نواحی نقص اپیتلیال در G4 در مقایسه با گروه کنترل به طور قابل توجهی کاهش یافته است. همچنین از نظر بافت‌شناسی، از دست دادن کراتوسیت‌ها در G4 و G5 به‌طور قابل توجهی کاهش داشت و در بین همه گروه‌ها، G4 پایدارترین نتایج ترمیمی را نشان داد.

سرپرست این تیم تحقیقاتی، «بافت لیمبال» برای تقویت ترمیم با سلول‌های بنیادی را، نوآوری اصلی این مطالعه عنوان کرد و گفت: ناحیه لیمبال، حلقه اتصال بین قرنیه و سفیدی چشم (صلبیه) است و میزبان سلول‌های بنیادی است که مسئول بازسازی مداوم سطح قرنیه هستند. در این روش، پژوهشگران تکه‌های کوچکی از بافت لیمبال را برداشته، آن را به قطعات ریز خرد کرده و مستقیماً روی زخم قرنیه قرار دادند. سپس این بافت با استفاده از یک "پرده آمنیوتیک گاوی" یا یک "فلپ ملتحمه" پوشانده شد تا هم از آن محافظت کند و هم به عنوان داربستی برای رشد سلول‌ها عمل کند.

دکتر پدرام گفت: این روش از آن جهت حائز اهمیت است که به تجهیزات پیشرفته آزمایشگاهی (مانند کشت سلول) نیاز ندارد و می‌تواند به سادگی در کلینیک‌های دامپزشکی به‌کار گرفته شود.

سرپرست ارشد این تیم تحقیقاتی، درباره نتایج این پژوهش در درمان زخم‌های قرنیه در انسان گفت: برای تأیید قطعی این یافته‌ها و آماده‌سازی آن برای کارآزمایی‌های بالینی انسانی، انجام مطالعات با مقیاس بزرگ‌تر و دوره پیگیری طولانی‌تر ضروری است. با این حال، این تحقیق گامی امیدوارکننده در مسیر تبدیل یک تکنیک پیشرفته چشم‌پزشکی به درمانی فراگیر و قابل دسترس برای همه است.

 

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
مصطفی قلاوند
|
United States of America
|
۱۴:۱۱ - ۱۴۰۴/۰۸/۰۶
0
7
ما تلاش میکنیم که تحلیلی که برای دوستان میذاریم برای پزوهش های آینده عزیزان مفید باشه. خیلی از مراکز هم دسترسی کامل به متن مقاله ندارند که باید به این موضوع هم توجه کرد. ایده این مقاله خوبه از نظر دغدغه بالینی و ایده ارزشمنده، ولی وقتی تو طراحی زیستی و روش کار و حتی برداشت از نتایج، ضعفای میبینیم که باعث میشه نتیجه ‌گیری مقاله اونقدرا محکم نباشه.
اولین ایراد برمیگرده به آماده‌ سازی بافت لیمبال. نویسنده‌ های عزیزمون از کلمه‌ی crushed استفاده کردن، در حالی که تو ادبیات علمی معمولا میگن minced یا diced.اینجا بحث اشتباه لغتی نیستش، چون نشون میده برداشت درستی از اصول بازساختی نداشتن. دلیل اصلی اینه که چون وقتی بافتو له میکنی، معماری سلولی از بین میره و سلولای بنیادی آسیب می‌بینن و به عبارتی نکروز شده مثلا در غضروف این رو داریم و نباید له کنیم. مطالعات دیگه هم اینو نشون دادن. تو روش SLET اما بافتو به تیکه‌ های کوچیک تقسیم میکنن تا سلولای بنیادی تو محیط خودشون زنده بمونن.

از اون طرف، نویسنده ‌ها اصلا آزمایش بقای سلولی گزارش نکردن. یعنی ما حتی مطمئن نیستیم سلول زنده‌ای منتقل شده باشه. پس احتمال زیاد اون اثر مثبتی که تو گروه G4 دیدن، بیشتر به خاطر اثرات پرده آمنیوتیک بوده، نه بازسازی واقعی سلول. اینجوری نتیجه ‌گیری مقاله از بازسازی اپیتلیوم قرنیه میشه اثر غیرمستقیم فاکتورای رشد.

ایراد دوم، نویسنده‌ها میگن ترکیب بافت لیمبال با پرده آمنیوتیک نوآوریه. برای من سوال پیش میاد که این دقیقا همون روش SLET ـه که سال ‌ها ست جا افتاده حداقل ما در دوره رزیدنسی انسانیمون اجرا کردیم. تو SLET هم پیوند به صورت explant انجام میشه و نیازی به تجهیزات خاص یا کشت سلولی نداره. پس اینکه بگن SLET واسه دامپزشکی پیچیده‌ است، پایه علمی نداره ، این کار جدیدی در دام محسوب میشه نه انسانی، این مطالعه بیشتر باید به عنوان یه کار انتقالی دیده بشه، نه نوآوری.

از نظر آماری هم چی بگم مشکل داره. فقط پنج تا حیوان تو هر گروه گذاشتن، بدون اینکه از قبل حجم نمونه حساب کنن. بعدش هم به تحلیل توان post hoc تکیه کردن. این باعث میشه احتمال خطای نوع دوم زیاد بشه و اندازه اثر هم الکی بزرگ نشون داده بشه. تازه مدل آسیب قرنیه‌ای که استفاده کردن (1N به مدت ۶۰ ثانیه) خیلی شدیده و از نظر اخلاقی هم مرزیه. استنادشون به مقاله Ethical considerations regarding animal experimentation ، دکتر Kiani هم کافی نیست، چون اون مقاله روی اصول 4R تأکید داره، در حالی که این مدل نه تعداد حیوانو کم کرده، نه شدت آسیبو.
از اون گذشته، دوره پیگیری فقط شش هفته بوده. این واسه بررسی پایداری شفافیت و عملکرد قرنیه کمه. معمولا تو مطالعات مشابه، سه ماه تا یه سال پیگیری لازمه تا مطمئن بشن بازسازی پایدار بوده.
یه موضوع دیگه، فلپ ملتحمه تو بعضی شرایط مثل وقتی زخم قرنیه خیلی عمیقه یا خطر سوراخ شدن داره، مییتونه با خون‌ رسانی مستقیم یه جور حمایت ساختاری بده. ولی واسه اینکه بخوای یه سطح قرنیه شفاف و سالم بازسازی کنی، اصلا انتخاب خوبی نیست. چون ذاتا خودش کدره و پر از رگِ. وقتی بذاریش رو قرنیه، نتیجه‌ اش میشه کدورت دائمی و مشکل تو بینایی.
این رگزایی‌ ای که باهاش میاد، می‌ تونه به نیش لیمبال و بقای سلولای بنیادی آسیب بزنه و داستان می‌تونه درست کنه.

همه انسانیم عزیزان، دقت داشته باشید که به صرف داشتن کد اخلاق خیلی وقت ها پیش میاد که اون وسط کار دیگه ای میکنیم و از اون مرز خارج میشیم، توصیه ام این هست که مدل آسیب ملایم‌ تر انتخاب کنن و پیگیری بلندمدت بذارن. اون‌ وقت میشه واقعا به اعتبار SLET تو دامپزشکی امیدوار بود.
نظر شما
ادامه