حکیم مهر - مدیرمسئول مرکز مجازی پژوهشهای راهبردی دامپزشکی (حکیم مهر) در نامه به رئیس سازمان دامپزشکی خواستار ارسال توضیح درباره جایگاه حرفه شریف دامپزشکی به دفتر آیت الله جوادی آملی شد.
دکتر محمد لطفیزاده در این نامه با اشاره به انتشار نظرات حضرت آیت الله جوادی آملی در ویژه نامه نوروزی هفته نامه پنجره از دکتر سید محسن دستور خواست توضیحاتی درباره جایگاه حرفه شریف دامپزشکی، اهمیت VPH (نقش دامپزشکی در بهداشت عمومی) به دفتر ایشان ارسال و تلقی نادرست "بیماریهای مشترک" را که منجر به سوء برداشت میگردد به "بیماریهای قابل انتقال بین حیوان و انسان" اصلاح نماید.
(دکتر لطفیزاده) (دکتر دستور)
متن کامل نامه مدیرمسئول حکیم مهر خطاب به رئیس سازمان دامپزشکی کشور که نسخهای از آن به سازمان نظام دامپزشکی و جامعه دامپزشکان ایران هم ارسال شده به این شرح است :
بسمه تعالی
جناب آقای دکتر سید محسن دستور
رئیس محترم سازمان دامپزشکی کشور
سلام علیکم
احتراماً با تبریک عید سعید نوروز، بدینوسیله بخشی از متن فرمایشات منسوب به حضرت آیت ا... جوادی آملی (زید عزّه) که در صفحه 81 شماره 129 هفته نامه پنجره (ویژه نامه نوروز 91) با عنوان (از فراز دانش انسانی به فرود علم حیوانی) منتشر شده به این شرح (متن کامل به پیوست ارسال گردیده است) ایفاد میگردد : ((حصر معرفتشناسی در تنگنای حس و تجربه، آفتی درمانناپذیر در معرفتشناسی بوده و سبب افت بسیاری از علوم، از فراز دانش انسانی به فرود علم حیوانی خواهد بود. چون شناخت حسی، توان معرفت روح مجرد انسانی را ندارد و چیزی را که با چشم مسلح یا بیسلاح دیده نشود، انکار میکند و از این جهت مرز مهم و تفاوت عمیق فن شریف طب و بیطاری (دامپزشکی) در هم میریزد. در اثر پیشرفت علم، آنها بر بسیاری از امور تاختند و ستم کردند و اولین ستمی که این گروه الحادی نسبت به علوم کرد این است که چون انسان را در سطح حیوانِ گویا شناخت، سطح فن شریف طب را آنقدر پایین آوردند که به علم بیطاری (دامپزشکی) معرفی کردند. بسیاری از غربیها، انسان را حیوانی میدانند که حرف میزند، لذا همایشهایی را برای شناسایی بیماریهای مشترک انسان و حیوان برگزار میکنند. اینها انسان را که «معلوم» است در حد حیوان تنزل میدهند و وقتی «معلوم» تنزل پیدا کرد، «علم» هم تنزل پیدا میکند. کار اصلی دانشگاه، اسلامی کردن دانش است، نه اینکه مسلمان بپروراند. الان لاشه علم در دانشگاهها تدریس میشود، نه خود دانش. دانش کنونی دانشگاهها و متون درسی، توان آن را ندارد که انسان را الهی بار بیاورد))
با عنایت به مفاد بیانات معظم له و نظر به اهمیت موضوع، خواهشمند است مقرر فرمایید از طریق سرپرست محترم دفتر نمایندگی ولی فقیه در آن سازمان یا به هر نحو برابر صلاحدید، نسبت به ارسال توضیح درباره جایگاه حرفه شریف دامپزشکی، اهمیت VPH و اصلاح ترجمه اشتباه عبارت communicable diseases در مفهوم Zoonoses (در همایشها و مجامع مختلف به اشتباه بجای بیماریهای قابل انتقال بین حیوان و انسان عبارت بیماریهای مشترک بکار برده میشود و این موضوع سبب سوء برداشت میگردد) اقدام لازم معمول و نتیجه به عموم جامعه شریف دامپزشکی کشور منعکس گردد.
دکتر محمد لطفیزاده / مدیرمسئول حکیم مهر
پیوست نامه :
متن کامل مطلب منتشر شده در ویژه نامه نوروزی هفته نامه پنجره با عنوان " از فراز دانش انسانی به فرود علم حیوانی " :
دیدگاه حضرت آیتالله جوادی آملی در تفاوت انسان و حیوان در طب
از فراز دانش انسانی به فرود علم حیوانی
-----------------------------------------------------
معرفتشناسی فلسفه الهی، هم تجریدی و هم تجربی است؛ اما وقتی فلسفه از آن صبغه الهی بیبهره شد و بر اساس «لَنْ نُؤْمِنَ لَک حَتی نَرَی اللهَ جَهْرَه» (بقره/ 55) معرفتشناسیاش فقط تجربی شد، محصول آن فلسفه الحادی است که رهاورد و بازده آن نیز متفاوت با رهاوردها و بازده فلسفه الهی است؛ برای مثال، در فلسفه علم الحادی، تعمیم آزمایشهای طبی از موش به انسان، امری پیشپاافتاده است؛ زیرا از دیدگاه چنان فلسفهای انسان و موش هر دو حیوانند. با این تفاوت که انسان سخن میگوید و موش سخن نمیگوید؛ اما در حکمت متعالیه، افزون بر اینکه روح جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء است، اندیشه و انگیزه نیز چنین است. بر این اساس «لا شفاء فی الحرام» معنا میشود و الکلی که برای موش درمان است، دیگر برای انسان درمان نیست. 1 اینکه میبینید تمام این بیماریها و داروها را روی موش آزمایش میکنند، بعد در انسان پیاده میکنند، خیال میکنند انسان همان موش ناطق است! برای خیلی از اینها حل نشد که انسان جنبه ملکوتی هم دارد، این دارویی که میدهی، برای جان او خوب نیست. آنها میبینند چه برای موش خوب است، همان را برای انسان تجویز میکنند. دیگر نمیدانند انسان حیوان ناطق نیست، انسان «حی متأله» است. اینچنین نیست که مسائل مشترک انسان و دام واقعا برای انسان هم نافع باشد! 2 مرحوم بوعلی در آن رساله عهد این حرفها را زده که «من تعهد کردم لب به شراب نزنم، ولو بیمار بشوم.» چون در روایات دارد: «لا شفاء فی الحرام» خدا در حرام شفا قرار نداده. اینکه در شربتها قبلا یک چند درصدی، کمتر و بیشتر شراب میریختند، بالأخره یک تیرگی شعور میآورد. از آزمایشگاه سؤال بکنیم، میگوید: بله، این برای موش خوب است. اگر برای موش خوب است، برای انسان هم خوب است؟! آنها اصلا نمیدانند انسان چیست!3 دانشگاه اول باید انسان را بشناسد و بشناساند و بعد علوم را اسلامی کند، بهخاطر اینکه علوم ما یا انسانی است و یا اگر انسانی نبود، کاربردش برای جامعه انسانی است.4 برای آن
clinical trial
را نمی توان تنها از دید فلسفی تحلیل کرد. بدون انجام کارآزمایی بالینی که خود چند مرحله دارد و از حیوان به انسان می رسد، هیچ فرآورده دارویی مجاز نخواهد شد. بحث بیماری های مشترک هم که به درستی از سوی مدیر مسئول حکیم مهر بیان شده است. چنین بیاناتی آن هم از چنین اساتید بزرگواری مطلقا به سبب ضریب نفوذ پایین دامپزشکی در جامعه است، امیدوارم جناب آقای دکتر مخبر دزفولی با جایگاه رفیعی که در اختیار دارند در بهبود تلقی عمومی از این رشته و افزایش شناخت کلی از دامپزشکی کمک فرمایند