حکیم مهر - مشروح گفتگوی عیدانه با دکتر ایرج نوروزیان استاد برجسته جراحی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران
- میدانستم در دامپزشکی میتوانم محقق خوبی باشم
- در طول تحصیل فقط یک نمره (ب) گرفتم
- به خودم گفتم باید دامپزشک خوبی بشوم
- عاشق دکتر تاجبخش بوده و هستم
- نزدیکترین دوست دوران دانشجویی من دکتر سید محمد مهدی کیایی بوده است
- دکتر علی دبیری هیچگاه رشته دامپزشکی را تنها نگذاشت
- دکتر هوشنگ خاوری یکی از سه معلم تأثیرگذار در زندگی من است
- مشکل امروز دامپزشکی در بعد اجتماعی و نداشتن رجل است
- برکت نان آن پیرمرد هنوز سر سفرهام هست
- شجاعت تغییر دادن فضا بسیار مهم است
حکیم مهر : جناب آقای دکتر نوروزیان ضمن تشکر از شما به دلیل وقتی که در اختیار نشریه حکیم مهر قرار دادید فرارسیدن سال نو را تبریک عرض نموده و سالی سرشار از موفقیت ، سلامتی و شادکامی برایتان آرزو میکنم. اگر در ابتدا سخنی با بینندگان محترم حکیم مهر دارید بفرمایید تا چند سؤال حضورتان مطرح کنم.
به نام خدا. من هم از تشکر میکنم از شما بخاطر وقتی که به من دادید تا صحبت و گپ دوستانهای با هم داشته باشیم. من هم نوروز باستانی را خدمت شما ، همه خوانندگان نشریه شما ، عزیزان دامپزشک این مملکت و مردم این سرزمین تبریک میگویم. انشاء الله که سالی پر از نعمات و برکات خداوندی برای همه ما باشد و این سال را با موفقیت به پایان ببریم.
حکیم مهر : خیلی متشکرم. متولد چه سالی هستید و اهل کجا ؟
19 بهمن 1325 ، در تهران به دنیا آمدهام اما ریشه اجدادی من یزدی است.
حکیم مهر : چه سالی به دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران برای تحصیل وارد شدید؟
1344
حکیم مهر : به یاد دارید ورودی شما چند نفر بودند و چند دختر و چند پسر بودید؟
48 نفر که حدود 16 نفر دختر بودند و بقیه پسر
حکیم مهر : چرا رشته دامپزشکی را برای تحصیل انتخاب فرمودید؟
در اصل انتخاب شدم و این رشته را انتخاب نکردم. در سالی که کنکور دادم دامپزشکی در شکل تبلیغاتی خیلی شناخته شده نبود و اطلاعات زیادی درباره این رشته نداشتم. آن زمان قاعدتاً بیشتر رشته پزشکی مورد نظر بود و من هم خودم را برای این رشته کاندید کرده بود. در کنکور آن سال از بین 480 نفر در گروه تجربی (طبیعی) رتبه من 160 شد. آن زمان کنکور دو قسمت تجربی (پزشکی) و کشاورزی (علوم) بود. در گروه کشاورزی هم نفر سوم شدم. به دلیل رتبهای که داشتم و علاقهای هم که به گروه پزشکی داشتم در رشته دامپزشکی پذیرفته شدم. یعنی رتبه من به دامپزشکی و داروسازی میخورد که من دامپزشکی را انتخاب کردم. ابتدا هم این رشته برایم ناشناخته بود ولی این را میدانستم که در این رشته میتوانم محقق خوبی بشوم. آن زمان در مؤسسه رازی و پاستور هم محققین برجسته پزشکی دامپزشک بودند. بعد از شش ماه اول تحصیل علاقمند شدم. در ترم اول در دو سه امتحان شکست سختی خوردم که بیشتر آناتومی و علوم پایه بود. من در دبیرستان فیروز بهرام تهران که مدرسه اقلیتهای مذهبی بود درس خوانده بودم و شاگرد اول آنجا بودم و اولین نمره من برای یک شاگرد اول دبیرستان در دانشگاه خوب نبود. اگر در قید حیات هستند که خداوند طول عمر به ایشان عنایت کند و اگر از دنیا رفتند که خداوند ان شاء الله رحمتشان کند ، خانم دکتر پوراندخت عطایی که استاد آناتومی من بودند رفتم خدمتشان و گفتم نمره میان ترم من خیلی خوب نشده و اگر من تلاش زیادی کردم و نمره پایان ترم من خوب شد میشود این نمره را نادیده بگیرید؟ ایشان هم با سعه صدر قبول کردند.
حکیم مهر : نمرهتان چند بود؟
نه دیگه گفتنی نیست (خنده)! ولی هیچوقت یادم نمیرود.
حکیم مهر : بسیار خوب...
نمرهای بود که خیلی ناراحت بودم که چرا با بی تفاوتی سر جلسه امتحان رفته بودم. البته بعد در پایان ترم 20 گرفتم. آن زمان البته نمرات الف ، ب ، ج و د بود و در طول تحصیل فکر کنم فقط یک نمره ب از درس پرورش طیور گرفتم. در پایان تحصیلات هم جزء شش نفر اول ورودی بودم که مورد تشویق مقامات آن زمان وزارت علوم قرار گرفتم.
حکیم مهر : فارغالتحصیل چه سالی هستید؟
فارغ التحصیل 49-48
حکیم مهر : رئیس دانشکده دامپزشکی در آن زمان چه فردی بود؟
جناب آقای دکتر عزیز رفیعی که خداوند رحمتشان کند.
حکیم مهر : موضوع پایان نامه و استاد راهنمایتان را به یاد دارید؟
بله ... هیسترکتومی در میش با استاد عزیزم آقای دکتر پرویز حکمتی
حکیم مهر : بعد از فارغ التحصیلی بلافاصله وارد دوره تحصیلات تکمیلی شدید؟
آن زمان ما نظام حین تحصیل داشتیم. لذا طول دوره نظام ما 5/1 سال بیشتر نبود چون بقیه را در تابستان مثلاً به اردو در طول دوره تحصیل میرفتیم یا مثلاً پنج شنبهها آموزش تئوریک نظامی میدیدیم و بعد هم به سپاه ترویج وارد شدم و به استان کرمان و شهر مادری خودم رفتم. در آنجا درخواست شخص آقای دکتر حکمتی که علاقه خاصی داشتند من به ایشان ملحق شوم به دستم رسید. آن موقع تقاضاهایی برای ادامه تحصیل در خارج از کشور با توجه به توانایی که در خودم میدیدم داشتم و برای گروه بارنارد که جراح قلب در آفریقای جنوبی بودند و یک دامپزشک برای تحقیقات خود میخواستند درخواست همکاری فرستادم و من را قبول کردند. برای دانشگاه بریتیش کلمبیا در کانادا هم تقاضا فرستادم که رشته پزشکی را دنبال کنم و برای دانشگاه وین اتریش که همه اینها من را قبول کردند. جالب این بود که برای همه اینها به منظور دامپزشکی تقاضا نفرستاده بودم و بیشتر جنبه تحقیقات پزشکی مدنظرم بود. در همین زمان آقای دکتر انصاری استاد مامایی ما که خداوند زنده نگهشان دارد نامه آقای دکتر حکمتی را برایم آوردند. این بود که به تهران آمدم و با ایشان صحبت کردم و از برنامههای خود گفتم و ایشان محبت و اصرار کردند و من هم قبول کردم و به عنوان عضو هیأت علمی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران مشغول شدم.
حکیم مهر : چه سعادتی نصیب تعداد زیادی دانشجو از جمله خود من در دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران شد.
قربان شما ... این بزرگواری شما است.
حکیم مهر : چه سالی عضو هیأت علمی شدید؟
1351 ... یک چیزی هم اجازه بدهید بگویم که الآن یادم افتاد.
حکیم مهر : خواهش میکنم. بفرمایید...
در همان زمانی که نمره بد گرفته بودم در ابتدای تحصیل در دانشکده پیش خودم گفتم ایرج ! حالا که قرار است در دانشکده دامپزشکی بمانی ... چون میتوانستیم باز امتحان بدهیم و برویم پزشکی مثل آقای دکتر وفایی که الآن از ارتوپدهای خیلی خوب است یا آقای دکتر شاملو که متخصص قلب خوب مملکت است ... لذا گفتم حالا که قرار است بمانم باید دامپزشک خوبی بشوم. در زمانی که در سال چهارم بودم، سه جوان که حالا اسمشان را ببرم با گذشت ایام پا به سن گذاشتهاند از خارج که برای تحصیل رفته بودند به دانشکده برگشتند. دو نفر از این سه نفر در دانشکده ما ماندند. آقای دکتر پرویز حکمتی ، آقای دکتر حسن تاجبخش و آقای دکتر احمد افشار که آقای دکتر افشار بعد از یک سال به شیراز رفتند و آنجا رئیس دانشکده دامپزشکی شیراز شدند و الآن هم مرکز بیماریهای اگزوتیک کانادا را در اتاوا رهبری میکنند. یک چهره بسیار تماشایی که از انگلستان آمده بودند. آقای دکتر تاجبخش هم از فرانسه و آقای دکتر حکمتی از دانمارک آمده بودند. آقای دکتر تاجبخش در علوم پایه و ایمونولوژی و میکروبیولوژی شاگرد اول در فرانسه و پرآوازه و با ادبیاتی قوی و به نظرم واقعاً فیلسوف بودند. ما هم نسل طلبه آن زمان بودیم و هاج و واج نگاه میکردیم و یاد میگرفتیم. دکتر حکمتی هم با خودش تکنیکهای جدید آورده بود و برای ما جذاب بود و تکنیکهایی برای جراحی LDA، سزارین و غیره آورده بود. ابتدا پایاننامه من قرار بود با دکتر تاجبخش به دلیل علاقه به تحقیقات و علوم پایه باشد و ایشان دو پایان نامه داشتند که به دخترهای کلاسمان دادند که بچههای خوبی هم بودند و بعد ...
حکیم مهر : یادتان هست دو نفر چه کسانی بودند؟!
بله ... خانم دکتر فرخ گلبازحق که الآن کانادا هستند و خانم دکتر اکرم فرزام که ازمتخصصین طیور خوب مملکت هستند.