کد خبر: ۲۳۳۳۹
تعداد نظرات: ۴ نظر
لازم به ذکر است که دکتر روحانی اولین کلینیسین بخش خصوصی بودند که در جریان شیوع آنفلوانزای فوق‌حاد پرندگان در استان مازندران در سال جاری، وقوع بیماری را به مسئولین مربوطه گزارش نمودند ...
2121

حکیم مهر: با سلام و احترام، ابتدا از فرصتی که برای انجام این مصاحبه در اختیار ما قرار دادید، صمیمانه تشکر می کنیم. در ابتدا لطفاً خودتان را معرفی بفرمایید، متولد چه سالی هستید؟ کدام شهر؟

به نام خدا و با تشکر از این فرصت ایجاد شده توسط شما عزیزان و با عرض سلام خدمت کلیه همکاران عرصه دامپزشکی، اینجانب سعود روحانی شهرستانی متولد 1327 در شهر نطنز هستم.

 

چند فرزند دارید و تحصیلاتشان چیست؟

دو فرزند دارم. یک پسر که دکتر دامپزشک بوده و دوره تحصیلات تکمیلی بیوتکنولوژی مولکولی را در مقطع MSc به پایان رسانیده است و یک دختر که فوق لیسانس روانشناسی است.

 

ورودی چه سالی در دوره دکترای حرفه ای دامپزشکی بودید؟ کدام دانشگاه؟

در سال 48-1347 وارد دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران شدم.

 

چه شد که رشته دامپزشکی را انتخاب کردید؟ آیا کسی شما را به ورود به این رشته ترغیب کرد؟

در آن زمان کنکور در چهار گروه ریاضی، طبیعی، ادبی و هنر برگزار می شد و بر حسب رتبه، امکان انتخاب رشته و ثبت نام از بالاترین دانشکده برابر با اولویت ثبت نام امکان پذیر بود. در آن سال شروع انتخاب من از بعد از دانشکده پزشکی بود که از بین انتخاب های موجود، بنا بر دلایلی دامپزشکی را تقریباً بدون شناخت قبلی انتخاب کردم و امروز از این حسن انتخاب بسیار رضایت دارم.

 

در چه سالی از دوره دکترای عمومی فارغ التحصیل شدید؟

در سال 1353 فارغ التحصیل گردیدم.

 

آیا در دوره های تحصیلات تکمیلی نیز شرکت نمودید؟

بله، در سال 1369 دوره کارشناسی ارشد بهداشت عمومی را در دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران به اتمام رساندم.

 

به خاطر دارید که حدوداً چند نفر از همکلاسی­هایتان آقا و چند نفر خانم بودند؟ چند نفر از آنها که به مقام علمی یا اجرایی بالایی رسیده اند و یا در حیطه کاری خود شاخص هستند؟ لطفاً توضیح بفرمایید.

حدود 28 نفر در کلاس ما فارغ التحصیل شدند که 8 نفر خانم و 20 نفر آقا بودند. اکثریت قریب به اتفاق همدوره ای ها به عنوان هیئت علمی در دانشگاههای تهران، مشهد، ارومیه، تبریز، اهواز و یا در موسسه رازی و انستیتو پاستور مشغول به کار شدند و بسیاری از آنها در رشته خود از اساتید بسیار موفق و به نام هستند.

 

اساتید تاثیر گذارتان در دوره دانشجویی چه کسانی بوده اند؟ لطفاً توضیح دهید.

در دوره دانشجویی به دلیل علاقه شدید به بخش درمان، بیشتر با اساتید این بخش ها در ارتباط بودم، ولی اکثر اساتید آن دوره چه از نظر علمی و چه عملی و اجتماعی در شکل گیری شخصیت شغلی من موثر بوده اند و همیشه سپاسگزار آنها خواهم بود.

 

چه سالی به استخدام سازمان دامپزشکی کشور درآمدید؟ لطفاً سوابق کاری خود را در بخش دولتی ذکر بفرمایید.

پس از فارغ التحصیلی، تا سال 1358 در بخش خصوصی مشغول به فعالیت بودم و پس از پیروزی انقلاب، به دلیل نیاز اداره کل دامپزشکی استان مازندران به عنوان کارشناس مشغول به کار شدم. طی دوران خدمتم تنها در بخش فنی فعالیت داشتم و سالها به عنوان معاون فنی اداره کل دامپزشکی استان مازندران، مسوول آموزش استان و ... انجام وظیفه نمودم.

 

وضعیت دامپزشکی بخش دولتی در گذشته و حال را چگونه ارزیابی می کنید.

سیاست کلان بخش دولتی دامپزشکی در گذشته عمدتاً حول محور حفظ سلامت سرمایه های دامی کشور با اعمال واکسیناسیون و بهداشت دام و درمان بیماری ها از طریق ادارات شهرستان ها، صدور پروانه و نظارت بر کشتارگاه ها و فراورده های خام دامی می چرخید.

با پیشرفت صنعت دامپروری و گسترش آن، موضوع بهداشت عمومی و بحث بیماری های مشترک اهمیت بیشتری یافت تا آنجایی که سیاست بر واگذاری فعالیت های خدماتی، اعم از درمان و پیشگیری و نظارت به بخش خصوصی و قبول نقش تولیگری به جای تصدیگری در این امور ارجح گردید.

 

به نظر شما آیا امکانات و توانمندی بخش دولتی برای مواجهه با بیماری ها در حال حاضر در مقایسه با گذشته بیشتر شده است؟

قطعاً؛ بخصوص با همکاری نظام دامپزشکی کشور که بار اجرایی سیاست های کلان سازمان دامپزشکی کشور را از طریق شبکه گسترده بخش خصوصی در همه ابعاد به دوش می کشد و امکان برنامه ریزی و سیاست گذاری بهتر برای آنها را فراهم آورده است.

 

از چه سالی در بخش خصوصی مشغول به فعالیت شدید؟ لطفاً در مورد فعالیت خود در بخش خصوصی توضیح دهید.

من از از سال 1349 یعنی سال دوم دانشکده شبها بصورت کشیک در یک فارم گاوداری (هفته ای دو شب) مشغول به کار شدم و تا امروز در بخش خصوصی فعال بوده ام. پس از استخدام در سازمان دامپزشکی و در دوران جنگ تحمیلی کار در بخش خصوصی را به صورت رایگان انجام می دادم. از سال 1369 که دوره MPH را به پایان رساندم، اقدام به تاسیس درمانگاه دامپزشکی نیمه وقت در شهرستان بابل نمودم و در تمامی این سال ها بدون دریافت حق محرومیت از مطب، بعدازظهر ها در محل درمانگاه خود مشغول به کار بوده ام. در سال 1388 و پس از بازنشستگی، درمانگاه خود را طبق ضوابط به بیمارستان تبدیل نمودم.

 

وضعیت دامپزشکی در بخش خصوصی را چگونه ارزیابی می کنید؟

بخش خصوصی دامپزشکی از اوایل دهه 70 که به طور جدی مورد توجه سازمان دامپزشکی قرار گرفت و سیاست سازماندهی آن اولویت پیدا کرد، تا کنون رشد کمی و کیفی بسیاری داشته است. بخصوص پس از شکل گیری سازمان نظام دامپزشکی و تعامل دو سازمان همسو در راستای تشکیلاتی کردن فعالیت بخش خصوصی و واگذاری تدریجی تصدی گری های ممکن از سوی سازمان دامپزشکی این رشد ملموس تر گردیده است. ولی با توجه به سیل فارغ التحصیل های این بخش در همه سطوح آموزشی و علیرغم افزایش زمینه های اشتغال دانش آموختگان، ضرورت بازنگری در مبزان آمادگی آنها از نظر دانش کاربردی علمی و عملی و تعیین سطح مورد نیاز در زمینه امور درمانی و نظارتی احساس می گردد.

 

با توجه به اقدامات کنترلی مناسب سازمان دامپزشکی در جریان شیوع آنفلوانزای فوق حاد پرندگان در استان مازندران در سال جاری، شما به عنوان نخستین دامپزشکانی که موارد بیماری را مشاهده و گزارش نمودید، این اقدامات را چگونه ارزیابی می کنید؟

سازمان دامپزشکی کشور پس از دو بار تجربه همه گیری آنفلوانزای فوق حاد در سالهای 85 و 89-88 این بار بطور جدی و فارغ از محاسبات محافظه کارانه، اقدامی اصولی در جهت کنترل تردد و جوجه ریزی در استان نمود که علیرغم همه مقاومت ها، برای اولین بار توانست از سرایت بیماری به واحد های صنعتی تا کنون پیشگیری نماید (در همه گیری های قبلی تعداد زیادی از واحدهای مادر و گوشتی در استان درگیر شده بودند) و اکنون پس از گذشت دوران بحرانی بیماری، بسیاری از مرغداران به اهمیت کار انجام شده اذعان دارند.

 

شنیده شده است که گویا جنابعالی پس از گزارش بیماری، با ناملایماتی از سوی عده معدودی از تولید کنندگان طیور که گزارش این بیماری را برخلاف منافع شخصی خود می دانستند، رو به رو شده اید. لطفاً ماجرا را توضیح دهید.

اتفاقاتی که در این زمینه برای من افتاد، چون بارها طی سال های فعالیتم در زمینه اعلام کانون های بیماری های دام و طیور تکرار شده بود، چندان غیر مترقبه نبود، ولی نکات بسیار مهمی را عیان کرد. یکی اینکه در شرایط غیر بحرانی بصورت جدی و مسؤولانه از طریق ستادهای بحران استان ها و شهرستان ها این آمادگی وجود داشته باشد که اتفاقاتی از این دست همیشه ممکن است رخ دهد. واقعیت این است که پرورش دهندگان طیور صنعتی در این رخداد مقصر نبوده ولی بیشترین زیان را متقبل گردیدند. بایسته بود همزمان با اقدامات قرنطینه ای سازمان دامپزشکی، دیگر دستگاههای مسؤول جهت جمع آوری طیور پرورشی و پرداخت غرامت از افزایش خسارت های مالی که از چندی قبل گریبان این تولیدکنندگان را گرفته بود، جلوگیری نمایند. این واقعه حکم تیر خلاص را برای این گروه که در کانون بیماری قرار گرفته اند داشت. لذا من از عکس العمل آنها چندان ناراحت نشدم بخصوص که بسیاری از معترضین از افرادی بودند که طی سال ها توانسته بودم مشکلات آنها را برطرف کنم. گو اینکه من جز اعلام کانون راه دیگری نداشتم، چرا که اگر چنین نمی کردم و یا دیر متوجه می شدم، قطعاً همین گروه اولین کانون های درگیری طیور صنعتی را تشکیل می دادند.

 

با توجه به اینکه یکی از وظایف دامپزشکان بخش خصوصی، گزارش همه گیری های مشاهده شده به سازمان دامپزشکی می باشد، با وجود این تهدیدات و ناملایمات، چه توصیه ای به همکاران جوان خود دارید؟

همانطور که فرمودید، گزارش کانون های بیماری ها، بخصوص بیماری های مشترک بین انسان و دام یکی از وظایف اصلی دامپزشکان فعال در بخش های دولتی و خصوصی می باشد. از آنجایی که یکی از اصلی ترین راههای کنترل بیماری های مشترک، کنترل آن در واحد های تولیدی دامپروری است و این دخالت مستقیم در امر درآمد این گونه دامداران می باشد، قطعاً برای آنها ناخوشایند است. ولی چنانچه این گروه بیماری ها را نتوانیم به موقع و سریع تشخیص اولیه داده و اعلام نماییم، غیر از زیان اقتصادی بیشتر برای دامدار، پیامدهای جبران ناپذیر ضایعات انسانی را نیز می باید شاهد باشیم. عدم انجام این مهم به هر علتی نظیر ترس و واهمه یا محافظه کاری و یا ... حکم مرزبانی را دارد که چشمش را به ورود یگان های مسلح و خطرناک دشمن ببندد. اولین کسی که در معرض خطر خواهد بود همان مرزبان است، چرا که در کانون حمله دشمن قرار خواهد گرفت.

مسؤولیت ما از جایی آغاز می شود که آگاهی ما ایجاد شده، لذا به کلیه عزیزان همکار توصیه اکید می کنم حتی به قیمت از دست دادن کار و شغل خود این وظیفه را فراموش نکنند؛ و من هم همانگونه که در بحران اخیر اعلام کردم، اگر صد بار دیگر هم با کانون بیماری، چه مشترک و چه غیر مشترک، مواجه شوم آن را اعلام خواهم نمود.

 

همکاری دامپزشکان بخش دولتی و بخش خصوصی را در کنترل آنفلوانزای فوق حاد پرندگان در استان مازندران چطور ارزیابی می کنید؟

از آنجاییکه همکاران اداره کل دامپزشکی استان مازندران به صورت ضربتی و شبانه روزی (فعالیت بخش آزمایشگاه تا پاسی از شب) فعال و پیگیر موضوع بودند، نسبت به هر کانون اعلامی از طرف بخش خصوصی واکنش سریع و مثبت نشان داده و نمونه گیری، تایید و معدوم سازی کانون های بومی را اعمال می نمودند. با توجه  به اعلام کانون های احتمالی  و تعداد نمونه های تحت بررسی، به خوبی می توان دریافت که همکاری تنگاتنگ و مثبتی بین این دو بخش وجود داشته است.

 

در جریان شیوع آنفلوانزای فوق حاد پرندگان در استان مازندران، بخش دولتی چه کمک ها و امکاناتی را برای کنترل بیماری در اختیار بخش خصوصی گذاشت؟

انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
علی باکویی
|
-
|
۰۰:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۸
0
1
استاد معزز دکتر روحانی نه تنها از افتخارات بخش دولتی و خصوصی در عرصه دامپزشکی در کشور محسوب می گردندبلکه از نظر اخلاق نیز بسیار نیک سرشت و الگویی مناسب می باشند. لذا از وظایف دامپزشکی مازندران بوده که از استاد تقدیر بعمل آورد بهمین خاطر در سال گذشته استاد را به عنوان چهره ماندگار معرفی و در مراسم روز ملی دامپزشکی از زحمات ارزنده این بزرگوار در عرصه سلامت تجلیل بعمل آمد. باشد که ما نیز از استاد بیاموزیم رسم ادب و اخلاق نیکو را . باکویی - روابط عمومی اداره کل دامپزشکی مازندران
.
|
-
|
۰۱:۵۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۸
0
1
بسيار عالى
ناشناس
|
-
|
۱۰:۳۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۹
0
0
با وجود همه احترامی که برای ایشان قائل هستم اما ایشان ........ سرسخت دامپزشکان جوان هستند
دکتر بدیعی
|
-
|
۱۶:۱۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۹
0
0
هرانکوزدانش برد توشه ای
جهانیست بنشسته در گوشه ای
درود بر این استاد عزیز
نظر شما
ادامه