کد خبر: ۲۳۷۵۱
تعداد نظرات: ۷ نظر
اهمیت اقتصادی جایگاه دامپزشکی در مورد ریشه‌کنی و کنترل بیماری‌های مشترک به مراتب بیشتر از نقش اقتصادی دامپزشکی در کنترل بیماری‌های دامی است ...

نقش کنترل بیماری های مشترک بین انسان و حیوان بر اقتصاد جامعه؛ نگاهی بر اهمیت دامپزشکی

دکتر رضا شیبانی تذرجی

اداره کل دامپزشکی استان هرمزگان

rstezerji@gmail.com

چکیده:

دامپزشکی که نقش انکارناپذیری در تامین سلامت جامعه دارد، بدون تردید در تقویت پایه های اقتصاد کشور دخیل است. در این نوشتار سعی بر آن بوده است که با بررسی پژوهش های متعدد از سراسر دنیا، ضمن یادآوری اهمیت جایگاه دامپزشکی و پیوستگی آن به مجموعه علوم پزشکی در راستای کنترل بیماری های مشترک، به این موضوع مهم اشاره شود که با تخصیص به موقع بودجه لازم در حوزه مبارزه با بیماری های مشترک از جمله بروسلوز، هاری، کیست هیداتیک و لیشمانیوز، می توان از بار هزینه های هنگفتی که همه ساله صرف دارو و درمان در جمعیت انسانی می شود، کاست. هر کدام از بیماری های مشترک علاوه بر تحمیل هزینه های گزاف درمانی، از طریق غیر فعال نمودن و خانه نشین کردن نیروی کار، خسارت جبران ناپذیری به اقتصاد جامعه وارد می نمایند. صرف هزینه در بخش دامپزشکی نوعی سرمایه گذاری و سبب صرفه جویی در هزینه های زیاد بخش پزشکی خواهد بود.

مقدمه:

سلامت و بهداشت شهروندان در همه کشورها یکی از دغدغه های اصلی بوده و سهم عمده ای از هزینه های دولت ها را به خود اختصاص می دهد. بنابراین مدیریت بهینه سلامت از راه مقدم داشتن پیشگیری بر درمان، قادر است هزینه های میلیاردی بخش درمان را به نوعی صرف پیشرفت جامعه و رفاه شهروندان نماید. گذشته از این صرفه جویی، آنچه حائز اهمیت است تامین شادابی افراد جامعه است زیرا درگیری با بیماری علاوه بر هدر دادن سرمایه های کشور، بازدهی افراد را از طریق کاهش سرزندگی و شادابی آنها پایین می آورد که خود در دراز مدت بر اقتصاد کلان کشور اثر منفی خواهد گذاشت. علم دامپزشکی از سه راه در تأمین سلامت جامعه نقش دارد:

- کنترل بیماری های دامی

- کنترل بیماری های مشترک بین انسان و حیوان

 - نظارت بهداشتی بر مواد غذایی خام با منشأ دامی

ایفای نقش دامپزشکی در هر سه زمینه بالا می تواند سبب رونق اقتصاد کشور و جلوگیری از هدر دادن سرمایه های ملی شود. در این نوشتار به تأثیر مثبت کنترل برخی بیماری های مشترک بین انسان و حیوان در اقتصاد جامعه پرداخته می شود.

اواخر سده قبل میلادی، پژوهشگران و صاحب نظران متعددی در مورد موج جدید شیوع بیماری های مشترک در قرن 21 هشدار داده بودند که در این میان بروسلوز، هاری و کیست هیداتیک جایگاه ویژه ای دارند و هزینه های درمانی سنگینی را به جامعه تحمیل می کنند. بهترین راه پیشگیری از رخداد چنین فجایعی با تبعات زیانبار اجتماعی-اقتصادی تقویت برنامه های دامپزشکی جهت کنترل این بیماری هاست.

مستندات خدشه ناپذیر علمی دال بر اهمیت و نقش واکسیناسیون گسترده بروسلوز در مغولستان و واکسیناسیون فراگیر هاری در جمعیت سگ های کشور چاد بر حفظ منابع مالی دولت های مذکور وجود دارد.

هاری ناشی از گزش سگ در کشورهای صنعتی ریشه کن شده است، اما با این حال سگ های آلوده همچنان در کشورهای آسیایی، آفریقایی و آمریکای جنوبی مهمترین مخزن ویروس هاری محسوب می شود. اگر خسارت ناشی از تلفات انسانی، دامی و هزینه های تزریق سرم و واکسن پس از حیوان گزیدگی محاسبه گردد، کاملاً واضح است که هزینه تدوین و اجرای برنامه های کنترل و ریشه کنی هاری در قالب تشکیلات دامپزشکی به مراتب کمتر خواهد بود.

طبق گزارش وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ایران در سال 1391، سالیانه حدود 2 میلیارد تومان صرف خرید سرم و واکسن ضد هاری می شود.

بررسی انجام شده در بنگلادش بر روی بیماران دچار لیشمانیوز احشایی به خوبی نشان داد که بودجه مالی مورد نیاز برای کنترل و پیشگیری از این بیماری ناتوان کننده، بسیار کمتر از بودجه لازم برای درمان و توانبخشی افراد مبتلا به لیشمانیوز احشایی می باشد. 

بر اساس گزارش چند سال گذشته وزارت بهداشت ایران، هزینه درمان هر فرد مبتلا به لیشمانیوز جلدی (سالک) حداقل 70 تا 100 هزار تومان است که به صورت رایگان به بیماران ارائه می گردد. این در حالی است که به جز هزینه سنگین درمان در این بیماری، سیر طولانی بیماری که گاه به یک سال می رسد (وجه تسمیه این بیماری که سالک نامیده می شود نیز همین روند طولانی است!) سبب کاهش بهره وری نیروی کار جامعه می شود و در اشکال بدخیم می تواند حتی سبب معلولیت فرد بیمار از ناحیه چشم گردد که زیان اقتصادی مضاعفی را به بار می آورد.

علاوه بر اثرات منفی مستقیم بیماری لیشمانیوز، رد پای این بیماری در کنار سایر بیماری های عفونی خطرناک در جامعه دیده شده است. طبق پژوهشی 1.5 تا 9 درصد بیماران مبتلا به ایدز از لیشمانیوز احشایی رنج می برند که به مراتب هزینه های درمان را افزایش می دهد.

پژوهشی که در ایالت بیهار هند انجام شد نشان داد که بیش از سه پنجم موارد لیشمانیوز احشایی جهان در این ایالت رخ می دهد. همین پژوهش ارتباط مستقیم بین عوامل اجتماعی-اقتصادی با میزان بروز این بیماری را نشان داد. به عبارت دیگر عدم صرف هزینه های مربوط به پیشگیری از بیماری های مشترک در بخش دامپزشکی، هزینه های به مراتب بیشتری را در جهت درمان بیماران به اقتصاد جامعه تحمیل می کند.

لیشمانیوز پوستی متعاقب بیماری کالاآزار در بنگلادش هزینه های درمانی زیادی را به بار می آورد. در پژوهشی هزینه مستقیم هر بیمار مبتلا به این عارضه حدود 367 دلار آمریکا بر آورد شد. به علاوه، بستری هر فرد بیمار به طور متوسط اتلاف 123 روز کاری و در نتیجه اتلاف هزینه بیشتر و زیان اقتصادی جامعه را به دنبال دارد.

یک بررسی اپیدمیولوژی 20 ساله (از 1990 تا 2010) بر روی گزارشات WHO در 15 کشور از قاره های مختلف نشان داد که موارد بروز بروسلوز انسانی تابعی از وضعیت اجتماعی-اقتصادی، برنامه های مبارزه ای دامپزشکی و وضعیت سیاسی جامعه می باشد و این بیماری از نظر وارد آوردن هزینه های بالای مالی بر اقتصاد جوامع اهمیت زیادی دارد.

پژوهشی در مناطق غرب یونان نشان داد که اگر برنامه واکسیناسیون بروسلوز در دام ها و آموزش دائمی بهره برداران به صورت مدون و هدفدار انجام شود، کاهش آماری چشمگیری در موارد بروز بروسلوز انسانی و هزینه های درمانی سنگین ناشی از آن دیده می شود.

مبارزه با بیماری بروسلوز در ایران بر پایه واکسیناسیون و برنامه تست و کشتار  استوار است. برای رسیدن به هدف باید در هر دو بخش سرمایه گذاری کرد و قطعاً نائل شدن به اهداف عالی، سرمایه گذاری قابل قبولی می طلبد که متأسفانه در حال حاضر سرمایه گذاری در این زمینه ها به هیچ عنوان مطلوب نیست و لاجرم نباید انتظار دست یابی به نتیجه ایده آل در عرصه کنترل این بیماری فوق العاده مهم را داشت.

 طبق برآوردهای کارشناسی، نیاز سالیانه کشور به واکسن بروسلوز 40 میلیون دز می باشد، حال آن که در حال حاضر 25-20 میلیون دز واکسن به سازمان دامپزشکی تحویل داده می شود. کیفیت واکسن ها و کوتاه بودن تاریخ مصرف واکسن های تولید داخل (به منظور تطبیق زمان اجرای فاز واکسیناسیون با برنامه زایش دام ها) نیز خود نیاز به بررسی و بحث کارشناسی دارد.

در زمینه برنامه تست و کشتار باید پشتوانه مالی قوی در دسترس تشکیلات دامپزشکی باشد تا بتواند به راحتی دام های مبتلای آزمایش- مثبت را از صاحبان دام ها خریداری و ذبح اجباری کند.

بر اساس اعلام کارشناسان سازمان دامپزشکی در چند سال گذشته منتهی به سال 91 تنها 2 میلیارد تومان به عنوان بودجه پرداخت غرامت در اختیار سازمان قرار داشت، در حالی که به حداقل 100 میلیارد تومان بودجه نیاز است تا بتوان برنامه تست و کشتار را به صورت مؤثر و کارآمد به اجرا در آورد. این آمار بیش از پیش ضرورت بهره مندی سازمان دامپزشکی از بودجه سلامت ملی را نمایان می کند.

بررسی ابعاد بیماری هیداتیدوز نیز می تواند نقش مهم دامپزشکی در تامین سلامت و رشد اقتصاد جامعه یا به بیان دیگر ایمنی غذایی و امنیت غذایی را تواماً روشن نماید. این بیماری علاوه بر خسارت اقتصادی در جمعیت دام هاسبب بروز بیماری صعب العلاجی در انسان می گردد و گاه به مرگ می انجامد. درمان آن شامل جراحی و مصرف طولانی مدت دارو است که هزینه بسیار بالایی را به همراه دارد و احتمال عود مجدد بیماری نیز وجود دارد. طی پژوهشی مشخص شد از 69 بیمار مبتلا به کیست هیداتید که بین سال های 1360 تا 1369 در بیمارستان های شیراز تحت عمل جراحی قرار گرفتند، 10 مورد فوت کردند و 17 مورد دچار عود مجدد بیماری پس از عمل شدند.

پژوهش مشابهی در اردن نشان داد که از 472 مورد عمل جراحی، 27.5% بیماران دچار عود مجدد بیماری شده اند. بر اساس توصیه سازمان بهداشت جهانی باید پس از عمل جراحی حداقل به مدت 2 سال دارو مصرف کرد که عوارض جانبی این داروها نیز قابل بحث و بررسی است و به نوبه خود تاثیر منفی اقتصادی در پی خواهد داشت.

بر این اساس نیاز به توضیح چندانی نیست که تقویت دامپزشکی در کنترل بیماری، صرفه جویی اقتصادی قابل توجهی به همراه دارد. به عنوان مثال دولت شیلی به دنبال اجرای برنامه 10 ساله در مبارزه با کیست هیداتید به افزایش 600 درصدی صادرات جگر گوسفند و گاو به کشور های اروپایی دست یافت.

زیان اقتصادی ناشی از آلودگی به کیست هیداتید در سال 2005 در اسپانیا مبلغی حدود 148964534 یورو برآورد شد که از این مبلغ 133416601 یورو به آلودگی جمعیت انسانی و 15532242 یورو به آلودگی جمعیت دامی مربوط بود. در این کشور به دنبال اجرایی کردن تمهیدات دامپزشکی در کنترل بیماری، آلودگی سگ ها در سال 2000 از 7% به 0.2%، آلودگی گوسفندان از 82.3 % به 20.3% و آلودگی انسان از 19 مورد به 4 مورد در 100000 نفر کاهش یافت.

در سال 1864 در ایسلند اولین برنامه علیه هیداتیدوز به اجرا در آمد. در ابتدای برنامه 25% افراد جامعه درگیر بیماری بودند، در حالی که در سال 1950 ریشه کنی این بیماری رسماً اعلام شد. یکی از ابعاد این برنامه در ایسلند درمان سگ ها با داروی پرازی کوانتل و دیگری افزایش اطلاعات عمومی مردم توسط دامپزشکان و پزشکان بود.

دولت چین با سرمایه گذاری ویژه ای از واکسن EG95 (ساخت نیوزیلند) علیه کیست هیداتید در جمعیت گوسفندان استفاده کرده است که نتایج نسبتاً قابل قبولی داشته است.

نتیجه گیری و بحث:

اهمیت اقتصادی جایگاه دامپزشکی در مورد ریشه کنی و کنترل بیماری های مشترک به مراتب بیشتر از نقش اقتصادی دامپزشکی در کنترل بیماری های دامی است، چرا که بیماری های مشترک علاوه بر خسارت رساندن به ذخایر دامی کشور، تهدیدی جدی برای سلامت عمومی جامعه محسوب می شوند که نه تنها نیروی کار جامعه را ناتوان کرده و از چرخه اقتصاد و تولید خارج می کند، بلکه هزینه های درمانی سنگینی را بر دوش سیستم بهداشت و درمان کشور تحمیل خواهد کرد. صرف نظر از ارقام متفاوتی که از تعداد بیماری های مشترک بین انسان و حیوان در منابع علمی و کنفرانس های مختلف ذکر می شود، اغراق نیست اگر گفته شود 65 درصد بیماریهای عفونی که انسان را مبتلا می کنند زئونوز هستند. با توجه به این که معمولا آلودگی انسان به عوامل بیماریزای زئونوتیک به دنبال ابتلای اولیه حیوانات رخ می دهد، بنابراین قطع چرخه بیماری های مشترک از راه کنترل بیماری در جمعیت حیوانی امکان پذیر می باشد و متولی این کار تشکیلات دامپزشکی است و یقیناً صرف هزینه در بخش دامپزشکی می تواند هزینه های میلیاردی دولت در زمینه درمان بیماری های مشترک در جمعیت انسانی را کاهش دهد و این تائیدی دیگر بر نقش سازنده دامپزشکی در عرصه اقتصاد کشور است. نتیجه پایانی این مقاله آن است که:

بروز بیماری های مشترک تابعی از شرایط اقتصادی-اجتماعی جوامع است و این بیماری ها متقابلاً بار مالی هنگفتی را بر اقتصاد این جوامع وارد می کند.

 برنامه های کنترل بیماری های مشترک مستلزم صرف کار کارشناسی و زمان طولانی است و باید با صبر و حوصله و هدفدار به پیش برده شود. اختصاص دادن بودجه در این زمینه به نوعی صرفه جویی در هزینه های درمان شهروندان و سرمایه گذاری در حوزه سلامت محسوب می شود.

این برنامه ها باید از حمایت مالی دولت ها برخوردار باشند و حتی در کشورهای پیشرفته صنعتی که خصوصی سازی سال هاست به طور جدی در آن ها نهادینه شده است، در چنین مواردی نظارت و سرمایه گذاری دولتی به منظور اجرای بهینه برنامه ها جایگاه خدشه ناپذیری دارد. تا زمانی که دغدغه های مالی تشکیلات دامپزشکی برطرف نشود، دست یابی به اهداف عالی در زمینه کنترل بیماری های مشترک و تآمین سلامت شهروندان غیر ممکن به نظر می رسد. باید به خاطر داشت رسیدن به ایده های بلند بدون صرف هزینه در زمان مناسب امکان پذیر نیست!

منابع:

1- صباغیان،ح( 1366).ضرورت انجام تغییراتدر برنامه های جاری مبارزه با بروسلوز دامی در ایران، سمپوزیوم سراسری بررسی بیماری بروسلوز. کرمان

2- مناری، ح( 1366). مبارزه با بروسلوز، سمپوزیوم سراسری بررسی بیماری بروسلوز. کرمان

3-Anoopa Sharma, D., Bern, C., Varghese, B., Chowdhury, R., Haque, R., Ali, M., ...& McFarland, D. A. (2006). The economic impact of visceral leishmaniasis on households in Bangladesh.Tropical Medicine & International Health, 11(5), 757-764.

4-Beard, T. C. (1973).The elimination of echinococcosis from Iceland.Bulletin of the World Health Organization, 48(6), 653.

5-Benner, C., Carabin, H., Sánchez-Serrano, L. P., Budke, C. M., &Carmena, D. (2010).Analysis of the economic impact of cystic echinococcosis in Spain.Bulletin of the World Health Organization, 88(1), 49-57B.

6-Dean, A. S., Crump, L., Greter, H., Schelling, E., &Zinsstag, J. (2012). Global burden of human brucellosis: a systematic review of disease frequency. PLoS neglected tropical diseases, 6(10), e1865.

7-Jelastopulu, E., Bikas, C., Petropoulos, C., &Leotsinidis, M. (2008).Incidence of human brucellosis in a rural area in Western Greece after the implementation of a vaccination programme against animal brucellosis.BMC Public health, 8(1), 241.

8-Jiménez, S., Pérez, A., Gil, H., Schantz, P. M., Ramalle, E., &Juste, R. A. (2002). Progress in control of cystic echinococcosis in La Rioja, Spain: decline in infection prevalences in human and animal hosts and economic costs and benefits. Actatropica, 83(3), 213-221.

9-Khanfar, N. (2004).Hydatid disease: a review and update. Current Anaesthesia& Critical Care, 15

انتشار یافته: ۷
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
-
|
۰۶:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۸/۰۵
0
0
ممنون از آمار درست و بجای شما!اما بیست سال دیگه این پیشنهادات به مرحله اجرا نمیرسه چون کسی به مجموعه دامپزشکی توجه نمیکنه
متین
|
-
|
۱۸:۰۷ - ۱۳۹۴/۰۸/۰۵
0
0
سلام اقای دکتر ممنون از اینکه همیشه به مسایل با دید باز و کارشناسانه نگاه میکنید..ای کاش ما ایرانیها به مباحث به صورت سطحی وبدون توجه به اینده برخورد نمیکردیم
ناشناس
|
-
|
۲۱:۵۰ - ۱۳۹۴/۰۸/۰۵
0
0
جمع اوری و بیان مطالب عالی بود و جای تقدیر دارد ولی حیف که ...
طاهری
|
-
|
۱۷:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۸/۰۷
0
0
با سلام و عرض ادب
جناب آقای دکتر شیبانی طبق معمول نگاه تیز بینانه و بخصوص دلسوزانه جنابعالی می تواند به عنوان دستور کار عزیزان مسئول قرار بگیرد تا کمی از خدمات همکاران شناخته شود
با آرزوی سلامتی و تندرستی
دکتر حسین علی خادمی-البرز
|
-
|
۰۶:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۸/۱۰
0
0
از مطالب گرداوری شده بهره بردیم از اینکه وقت گذاشتید مطالعه کردید وارائه مطلب کردید ممنون . امیدوارم در مطالب آینده اختصاصی تر برنامه ها تک تک بررسی و در جهت به چالش کشاندن برنامه های سنتی و بهبود برنامه ها راه حل ها ارائه شود . در بیماریهای مشترک الگوی کشورهای موفق بسیارکارگشاست نمایندگان کمیسیون بهداشت و وزارت بهداشتی ها باید قانع شوند تا طی برنامه ششم انشاا...کار بزرگی کرده باشیم
رئیس زاده
|
-
|
۱۷:۴۶ - ۱۳۹۴/۰۸/۱۳
0
0
جنا آقای دکتر شیبانی با سلام و تشکر عالی بود
کارشناس
|
Iraq
|
۱۳:۵۷ - ۱۳۹۴/۱۲/۲۵
0
0
نرود میخ آهنین در سنگ
نظر شما
ادامه