«وحید زندی فخر» در خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) نوشت:
در یک میهمانی کوچک، حرف از خرید محصولات لبنی سنتی یا صنعتی بود و بحث داغ و به ظاهر تخصصی، میان افراد غیرمتخصص شکل گرفت. ناگهان فرزند یکی از بستگان، از پدرش پرسید: "بابا تب مالت چیه؟" پدر بعد از کمی مکث و به خاطر فرار از نگاه سنگین افراد حاضر در میهمانی، در پاسخ به دخترش گفت: "یه نوع مریضیه که از گاو به انسان سرایت میکنه." دختر دوباره پرسید: "چرا !؟" مرد متعجب و کمی عصبانی رو به دختر کرد و گفت: "چرا نداره؛ میکروبه دیگه ... آدمو مریض میکنه!" کاملا از نگاه دختر معلوم بود که او هنوز از پاسخهای پدرش قانع نشده و هنوز هزاران پرسش دیگر در اعماق ذهنش رژه میروند.
البته این افراد در جامعه کم نیستند؛ آن هایی که حتی اطلاع دقیقی از پیشه دامپزشکی ندارند و وقتی این کلمه را میشنوند با پوزخندی معنادار، سر تا پای این شغل شریف را به سخره میگیرند. از نظر آن ها دکترها فقط کسانی هستند که در مطب با روپوش سفید بلند نشستهاند و گوشی معاینه را دور گردنشان انداختهاند و فقط و فقط آدمها را به مطبشان راه میدهند. ذهنیت این افراد، با پزشکی آنچنان گره خورده که تصور میکنند اول تا آخر سلامتشان را فقط مدیون این گروه بوده و دیگر کسی نمیتواند در این حیطه ورود کند؛ زیرا از قدیم گفتهاند "دکترها محرم هستند!"
سال ۷۹ بود و باید برای آزمون کنکور آماده میشدم. درست از همان زمانی که آن اتفاق در میهمانی افتاد و پدر در جواب دخترش مستاصل ماند، تصمیم قطعی گرفتم که برای جلوگیری از چنین جریانی در ارتباط با آینده خودم، رشته دامپزشکی را انتخاب کنم. البته این تصمیمگیری دلایل زیادی دارد که ریشه اصلی آن را باید در شدت علاقهام به حیوانات جستوجو کرد. خلاصه اگرچه تا امروز به آرزوی اصلیام نرسیدم و دست سرنوشت مرا در کلاسهای درس دامپروری نشاند، اما هنوز در میهمانیها و جمعیتهای کوچک دورهمی، نشانههایی از بیاطلاعی و ناآگاهی مردم نسبت به دامپزشکی میبینم. حتی قبل از کنکور با گوش خودم از یک پزشک شنیدم که میگفت: "میخواهی دامپزشکی بخوانی که چه؟ دوست داری دکتر گاو و گوسفند شوی؟!!"
دامپزشکان مانند کارگردانانی هستند که پشت صحنه تمام عوامل را کنترل میکنند، اما پزشکان همیشه روی صحنه بودهاند و تماشاچیان از نزدیک آن ها را دیدهاند. به همین دلیل پزشک را تنها محافظ سلامت خود میدانند و از قدرت دامپزشک و نحوه تاثیرگذاری آن در تغذیه جامعه بیخبرند. درست مثل هنرپیشگان سینما یا تلویزیون که در هر کوی و برزنی حاضر شوند، چشمها را به سمت خود خیره میکنند. همین مردم، چهره چند کارگردان را میشناسند؟ اصلا نام چند نفر از آنها را میدانند؟ شاید این تعداد از انگشتان دست هم تجاوز نکند.
اتفاقا برنامههای آموزشی و بهداشتی صدا و سیما نیز تا امروز همین خط مشی را دنبال کرده است. کارشناسان و متخصصان مدعو در بیشتر برنامهها یا پزشک هستند یا متخصص تغذیه؛ حرفی از دامپزشکی در این میان نیست. در حالی که مسئولیت خطیر دامپزشکی ایجاب میکند که کل فرایند تولید پروتئین حیوانی را تا قبل از فراوری کنترل کرده و گوشت، شیر و تخممرغ سالم به کارخانه یا فروشگاه تحویل دهد. پرسش اینجاست که آیا نقش دامپزشکی، کمتر از پزشکانی است که فرد محور و بیمار محور بوده و تنها آدمهای مریض را به سمت خود جذب میکنند؟ دامپزشکان، با واکسیناسیون و تیمار یک راس دام، جان چند انسان را از بیماری نجات میدهند و ماهیتی پیشگیرانه دارند. آن ها به درمان بیماری یا محافظت از سلامت موجوداتی کمر همت میبندند که زبان ندارند و نمیتوانند مانند انسان، درد خود را بگویند. از همین رهگذر است که با شناسایی رفتار یک حیوان، در دامنهای حرکت میکنند که با تضمین سلامت تغذیهای انسانها به نقطه اوج خود میرسد.
شاید کمتر آدمی – به ویژه آنهایی که در شهرها زندگی میکنند - به مقوله دامپزشکی این گونه نگریسته باشد. البته کوتاهی رسانهها نیز در این امر دخیل بوده که با انتشار مطالبی سطحی، تنها پزشکان را منجی اصلی سلامت جامعه معرفی کردهاند. اما به نظر میرسد در ماههای اخیر، این روند در حال تغییر است و متولیان دامپزشکی برای معرفی خود به توده مردم، دست به کار شدهاند. انتشار کلیپهای کوتاه انیمیشنی برای آگاهیبخشی در زمینه آنفلوآنزای پرندگان یا تببرفکی و مجموعه ۲۶ قسمتی "نگی نگفتیا" که از نهم ماه جاری قبل از خبر ۲۱ پخش میشود، نمونههای بارز آن است. این موارد – اگرچه اندک - اما میتواند تلنگری باشد برای کسانی که تنها چشم امیدشان به پزشکانی است که هنگام بیماری، به دادشان میرسد. به ویژه مجموعه "نگی نگفتیا" که در ارتباط با موضوعاتی مانند آشنایی با حرفه دامپزشکی، خرید گوشت تازه، نگهداری گوشت، تخممرغ و بیماریهای مشترک دام و انسان بحث میکند و قطعا تاثیر مثبتی بر نحوه نگرش مخاطبان نسبت به مقوله دامپزشکی خواهد داشت. بنابراین در صورت ادامه داشتن این برنامهها مسلما به موازات افزایش آگاهی عمومی در رابطه با بهداشت مواد غذایی، سازمان دامپزشکی که همیشه پشت پرده اقدامات پیشگیرانه داشته، از حاشیه به متن آمده و از نقش آن، پررنگتر از گذشته رونمایی میشود. این حق مردم است که بدانند چه کسانی مسئول سلامت تولید مواد پروتئینی هستند که در سفرههایشان خودنمایی میکند. بدون شک، گذار از چنین مرحلهای، درصد نفوذ شایعاتی که اتهامزنی به سازمان دامپزشکی را در دل خود دارد، به حداقل رسانده و ارج و قرب دامپزشکان را دوچندان خواهد کرد.