
دامپزشکی ایران در آستانه فروپاشی؟ از ساختار متزلزل تا ناامیدی حرفهای
دکتر جواد شایانخواه
جامعه دامپزشکی ایران که زمانی ستون سلامت دامها و ضامن امنیت غذایی کشور بود، اکنون در گردابی از بلاتکلیفی و مشکلات ساختاری گرفتار شده است. در شش ماه اخیر، از فروردین تا شهریور ۱۴۰۴، اخبار پراکنده و ناامیدکنندهای در این حوزه منتشر شده که دامپزشکان را به شدت دلسرد کرده و سلامت عمومی را به خطر انداخته است. دکتر جواد شایانخواه، دامپزشک و نویسنده فعال، این وضعیت را «سکوت سنگین پس از سالها تلاش بینتیجه» توصیف میکند.
نگاهی به گزارشها و اخبار رسمی از پورتالهای سازمان دامپزشکی کشور و سازمان نظام دامپزشکی، و همچنین رسانههای تخصصی مانند حکیم مهر و فاخته نیوز، نشان میدهد که بیشتر اخبار به مسائل روزمره اداری محدود شدهاند، اما در پشت این ظاهر آرامش، بحرانهایی عمیق و در حال گسترش وجود دارد که بهندرت به صورت شفاف مطرح میشوند. این موقعیت، اصطلاحاً «فراموشی ساختاری» نامیده میشود که باعث شده بسیاری از فعالان حرفهای به انفعال و سکوت روی آورند.
یکی از مهمترین دلایل بحران، تصمیمات مدیریتی کلان درباره ادغام بخشهای مالی و اداری سازمان دامپزشکی با وزارت جهاد کشاورزی است که با هدف کاهش حجم دولت و صرفهجویی انجام شده است. این اقدام که به «دکترین اره برنده» معروف شده، استقلال سازمان دامپزشکی را به شدت کاهش داده است. مدیرکل دامپزشکی تهران این موضوع را تهدیدی جدی برای سلامت جامعه میداند چون باعث کندی در نظارت و افزایش پیچیدگیهای بوروکراتیک شده و تعارض منافع بین ناظر و بخش تولید را افزایش میدهد. با وجود مخالفتهای رسمی رئیس سازمان دامپزشکی و ورود مجلس به این موضوع، اخبار حاکی از ادامه روند انحلال است که به کاهش توان واکنش سریع در مقابله با بحرانهای بهداشتی دامن میزند.
در بخش خصوصی، وضعیت به مراتب پیچیدهتر است. ماده ۱۹ آییننامه نظارت بهداشتی که هدف اصلی آن حفاظت از استقلال مالی مسئولان فنی و جلوگیری از فشارهای کارفرمایان است، پس از ۱۷ سال هنوز به طور کامل اجرایی نشده است. دامپزشکان بخش خصوصی به دلیل این بلاتکلیفی مجبور به پذیرش شرایط نامناسب کاری شدهاند و این مسأله نظارت موثر را با مشکل مواجه کرده است. بسیاری از کارفرمایان با بهکارگیری دامپزشکان مخالفند و نامههای متعدد اتحادیهها و انجمنهای صنفی به عدم بهکارگیری دامپزشکان در واحدهای تولیدی و پرورشی پرداختهاند. این وضعیت نه تنها بیکاری پنهان دامپزشکان را تشدید کرده، بلکه سلامت دام و در نهایت سلامت جامعه را نیز به خطر انداخته است.
تصمیم دیوان عدالت اداری مبنی بر ممنوعیت حضور پیرادامپزشکان در شوراهای استانی سازمان نظام، شکافهای صنفی را عمیقتر کرده است. این تصمیم که با هدف رعایت قوانین اجرایی گرفته شده، منجر به سردرگمی، کاهش اعتماد و کاهش روحیه همبستگی در میان دامپزشکان شده است. شورای مرکزی نظام دامپزشکی در این زمینه اعتراض کرده اما این موضوع باعث تضعیف اتحاد صنفی و کاهش انگیزه برای اعتراضهای جمعی شده است. به طوری که حتی نویسندگان و فعالان صنفی نیز از ادامه اعتراضات خودداری میکنند و صدای اتحادیهها و انجمن های صنفی تا حد زیادی خاموش شده است.
این بحرانها فقط یک مشکل صنفی نیستند، بلکه سلامت عمومی و امنیت غذایی کشور را تهدید میکنند. سازمان دامپزشکی، که نقش کلیدی در پیشگیری از شیوع بیماریهای دامی مانند تب کریمه کنگو و تب برفکی،آنفلوآنزای پرندگان دارد، به دلیل کمبود نیرو و بودجه محدود، دیگر قادر به انجام کامل وظایف نظارتی خود نیست. این وضعیت باعث افزایش شیوع بیماریها، کاهش کیفیت محصولات دامی و خسارات اقتصادی سنگین شده است. از سوی دیگر، بخش خصوصی هم به دلیل مشکلات اقتصادی و ضعف در ساختار نظارتی نتوانسته خلا ایجاد شده را پر کند. به عنوان کسی که سالهاست هم در عرصه عمل و هم در فضای قلم در این حوزه فعال بودهام، باید اعتراف کنم که این بار، سنگینی یأس از همیشه بیشتر است. دیگر نه توانی برای فریاد زدن مانده و نه گوش شنوایی برای شنیدن. آنچه مینویسم نه از سر خشم، که از روی دلسوزی برای آینده ای است که هر روز کدر و کدرتر میشود.
اما امید هنوز زنده است، اما تنها با ایجاد تغییرات ساختاری ممکن است. توقف طرحهای الحاق سازمان دامپزشکی به وزارت جهاد، حفظ استقلال و قدرت تصمیمگیری سازمان، تعیین تکلیف نیروهای بلاتکلیف و پیرا دامپزشکان، اجرای الزامآور بهکارگیری دامپزشکان در بخشهای تولیدی و پرورشی، و فراهم کردن محیط امن برای انتقادات و پیشنهادات کارشناسی، از جمله اولویتهای فوری هستند. همچنین تشکیل کمیتههای کارشناسی و حمایت رسانههای تخصصی برای انتقال صدای فعالان حوزه دامپزشکی و جذب حمایتهای سیاسی ضروری است. ورود جدی مجلس و نهادهای بالادستی میتواند مسیر را برای اصلاحات اساسی هموار کند.
جامعه دامپزشکی شایسته بیش از این نیست که صدایش شنیده نشود و امنیت سلامت جامعه به خطر بیفتد. این مقاله تلاش کرده است که پل ارتباطی باشد بین واقعیتهای تلخ این حوزه و فریادهای خاموشی که انتظار شنیده شدن دارند. این نوشته نه برای پمپاژ ناامیدی، بلکه تلاشی است برای بیدار کردن امیدی خاموش؛ امید به فردایی روشنتر برای دامپزشکی ایران، با ساختاری مستقل، حرفهای و شایسته شأن این جامعه فرهیخته. انشالله
 انشاله بزودی دامپزشکی جمع بشه از دست خیلیا راحت شیم
         		            انشاله بزودی دامپزشکی جمع بشه از دست خیلیا راحت شیم         		                     		         |
         		                            |         		                             یعنی ممکنه ما هم از دست افرادی مثل شما راحت بشیم ؟ به امید آن روز
         		                    یعنی ممکنه ما هم از دست افرادی مثل شما راحت بشیم ؟ به امید آن روز         				                     		                 |
         		                            |         		                             واقعا متوجه نمیشم اگه سازمان منحل بشه که نمیشه، چه گلی به سر شما زده میشه. شما یا نتونستی استخدام بشی یا بخش خصوصی هستی که اگر بخش خصوصی باشی این نگرش نشاندهنده کوته فکری شماست
         		                    واقعا متوجه نمیشم اگه سازمان منحل بشه که نمیشه، چه گلی به سر شما زده میشه. شما یا نتونستی استخدام بشی یا بخش خصوصی هستی که اگر بخش خصوصی باشی این نگرش نشاندهنده کوته فکری شماست         				                     		                 |
         		                            |         		                             انشالله
         		                    انشالله         				                     		                 سازمان دامپزشکی از ازدیاد قوانین رنج میبرد چرا داروخانه دار حق نسخه نویسی ندارد در صورتی که کلینیسین میتواند دارو و واکسن را به راحتی بفروشد؟
         		            سازمان دامپزشکی از ازدیاد قوانین رنج میبرد چرا داروخانه دار حق نسخه نویسی ندارد در صورتی که کلینیسین میتواند دارو و واکسن را به راحتی بفروشد؟          		                     		         |
         		                            |         		                             وا اینهمه فروش دارو بدون نسخه !
         		                    وا اینهمه فروش دارو بدون نسخه ! |
         		                            |         		                             خیلی جالبه به کسی که دکترای تخصصی فارماکولوژی دامپزشکی داره اجازه تاسیس داروخانه داده نمیشه اون وقت
         		                    خیلی جالبه به کسی که دکترای تخصصی فارماکولوژی دامپزشکی داره اجازه تاسیس داروخانه داده نمیشه اون وقت  وقتی ساختار و ستونهای  یک تشکیلات مانند دامپزشکی بدون کارشناسی دقیق و بدون درک درست از فلسفه وجودی و شناخت و کارایی ساختارش و بدون آموزش و ایجاد نهادهای موازی واگذار میشود که البته لزوم این واگذاری خودش جای ابهام دارد و تشکیلات  که نیاز به اصلاح دارد را از بین میبرند ، نتیجه چیز بهتری از این هست نخواهد شد. نامیدی سرتاسر جامعه دامپزشکی را فراگرفته است ، اساسا واگذاری کل موارد حوزه تشخیص و درمان بدین شکل و شمایل اشتباه و ناقص بوده ، در سایر موارد هم بطور مثال حوزه سل و بروسلوز و پوشش خسارت دامداران از بیمه اجباری که در خوشبینانه ترین حالت به ۲۰ درصد دامهای سنگین و ۱۰ درصد دامهای سبک کشور هم نمی رسد و حذف غرامت توسط سازمان فقط نادیده گرفتن صورت مسئله و بی توجهی به حذف دامهای بیمار  بوده و بسیاری موارد دیگر  که در عافیت طلبی مدیران وقت و کم کردن هزینه های سازمان دامپزشکی  به بهانه خصوصی سازی و کوچک کردن اتفاق افتاده که نه تنها کمکی به بهبود اوضاع نکرده بلکه مشکلی جدید به مشکلات قبلی افزوده است. اساس آموزش کارشناسان چه در حوزه دولتی و چه خصوصی یا صرفا برای رفع مسئولیت در بخش دولتی و یا ایجاد درآمد برای نظام دامپزشکی شده است و از هدف اصلی فرسنگها فاصله گرفته است. ایکاش حوصله بیشتری بود تا  دل پر درد را خالی کنم.
         		            وقتی ساختار و ستونهای  یک تشکیلات مانند دامپزشکی بدون کارشناسی دقیق و بدون درک درست از فلسفه وجودی و شناخت و کارایی ساختارش و بدون آموزش و ایجاد نهادهای موازی واگذار میشود که البته لزوم این واگذاری خودش جای ابهام دارد و تشکیلات  که نیاز به اصلاح دارد را از بین میبرند ، نتیجه چیز بهتری از این هست نخواهد شد. نامیدی سرتاسر جامعه دامپزشکی را فراگرفته است ، اساسا واگذاری کل موارد حوزه تشخیص و درمان بدین شکل و شمایل اشتباه و ناقص بوده ، در سایر موارد هم بطور مثال حوزه سل و بروسلوز و پوشش خسارت دامداران از بیمه اجباری که در خوشبینانه ترین حالت به ۲۰ درصد دامهای سنگین و ۱۰ درصد دامهای سبک کشور هم نمی رسد و حذف غرامت توسط سازمان فقط نادیده گرفتن صورت مسئله و بی توجهی به حذف دامهای بیمار  بوده و بسیاری موارد دیگر  که در عافیت طلبی مدیران وقت و کم کردن هزینه های سازمان دامپزشکی  به بهانه خصوصی سازی و کوچک کردن اتفاق افتاده که نه تنها کمکی به بهبود اوضاع نکرده بلکه مشکلی جدید به مشکلات قبلی افزوده است. اساس آموزش کارشناسان چه در حوزه دولتی و چه خصوصی یا صرفا برای رفع مسئولیت در بخش دولتی و یا ایجاد درآمد برای نظام دامپزشکی شده است و از هدف اصلی فرسنگها فاصله گرفته است. ایکاش حوصله بیشتری بود تا  دل پر درد را خالی کنم.         		                     		         وضعیت خوبی نه در بخش دولتی است نه در بخش خصوصی
         		            وضعیت خوبی نه در بخش دولتی است نه در بخش خصوصی         		                     		         باید به حال دامپزشکی گریست دامپزشکی حال خوبی نداره !
         		            باید به حال دامپزشکی گریست دامپزشکی حال خوبی نداره !         		                     		         تا دامداری سوددهی نداشته باشه دامپزشکی معنایی نخواهد داشت
         		            تا دامداری سوددهی نداشته باشه دامپزشکی معنایی نخواهد داشت         		                     		         سازمان دامپزشکی خوب نیست که منحل بشه یا ادغام بشه
         		            سازمان دامپزشکی خوب نیست که منحل بشه یا ادغام بشه  ...... این دامپزشکی ..... که جز سنگ اندازی کاری بلد نیستن
         		            ...... این دامپزشکی ..... که جز سنگ اندازی کاری بلد نیستن          		                     		         هیچ کس نبود راهنماییمون کنه این رشترو نخونیم
         		            هیچ کس نبود راهنماییمون کنه این رشترو نخونیم
حالا یه پزشک زیبایی توی یک مطب ۵۰ متری روز بیش از ۱۰۰ میلیون دریافتی داره و هیچ ارگانی هم اذیتش نمیکنه ولی دامپزشکی بغیراز خود سازمان و نظام، شهرداری و مالیات هم هزاران مشکل ایجاد کرده.
اینا نشون دهنده بی درایتی این افراد است نه چیز دیگه ای!
اگه اینقدر کاردان هستید لطفا رشته دامپزشکی رو کلا منحل کنید چون مسئولین فنی هم که درامدی ندارن و باید طبق خواسته واردکننده ها عمل کنن پس عملا چیزی به اسم دامپزشکی معنا ندارد.